پی نوشت

 راه کار و اسلوب اثبات و یا رد در این بررسی ها، به گونه ای که برای منکر راه گریزی نماند، از دور خارج کردن تدریجی اسناد مغایر در هر حوزه ای است که مدخل قرار می گیرد. مثلا در ورود به زمان بنای شیراز، نخست با عرضه نقشه و تصاویر و نیز نمایش نادرستی های مندرج در سفرنامه ها و رجوع به بازمانده های مادی و محلی تاریخ، گروهی از باورها در باب شیراز، از جمله حضور و وجود شاعران نغزگو و سلسله سلاطین ساکن آن، نقض می شود. آن گاه به مثابه برداشت ارزشمند نهایی، پس از قبول نوساز بودن شیراز، جاعلانه خواندن و ابطال آن میراث مکتوبی منطقی و موجه می شود که در فاصله قرن اول تا یازده هجری، از شیراز، به هر مناسبت و مقدار، نام برده باشند. اینک مورخ در پی امحاء آثار معروف به کتیبه های هخامنشی، در بیستون و تخت جمشید و نقش رستم، به عمده ترین شرح تورات در باب این سلسله اشاره می کند که حاشیه ای تبلیغاتی در کتاب استر به سود مجموعه سلاطینی است که علی الاصول علائم سالمی از امکانات حضور در این منطقه را ندارند.

«در ایام اخشورش، همان که بر صد و بیست و هفت ولایت سلطنت می کرد، در آن ایام حینی که اخشورش پادشاه بر کرسی سلطنت خویش در دارالسلطنه شوشن نشسته بود. در سال سوم سلطنت خویش، ضیافتی برای جمیع سروران و خادمان خویش بر پا نمود و حشمت فارسی و مادی از امرا و سروران ولایت ها به حضور او بودند. پس به مدتی مدید صد و هشتاد روز، توانگری و جلال سلطنت خویش و حشمت و مجد و عظمت خود را جلوه می داد. پس بعد ازانقضای آن روزها، پادشاه برای همه کسانی که در دارالسلطنه شوش از خرد و بزرگ یافت شدند، ضیافت هفت روزه در عمارت باغ قصر پادشاه بر پا نمود. پرده ها از کتان سفید و لاجورد، با ریسمان های سفید و ارغوان، در حلقه های نقره، بر ستون های مرمر سفید آویخته و تخت های طلا و نقره بر سنگ فرشی از سنگ سماق و مرمر سفید و دُر و مرمر سیاه بود و آشامیدن از ظرف های طلا بود». (عهد عتیق، فصل استر، ۱ : ۱- ۷) 

درست همانند سطور نخستین کتیبه بیستون، که معلوم نیست به چه ضرورت و برای کدام مردم، بر بلندای مکانی دور از مسیر، با قصد استقرار دولت و قدرت هخامنشی، خان و مان و نام و نشان داریوش را توضیح می دهد، سطور اولیه و قصه گون کتاب استر تورات نیز، درحجمی کلان تر، به عرضه امپراطور سلسله ای مشغول است، غرقه در جواهر و طلا، حضور قوم فارس و ماد، ماوا بخشی به شهر شوش، معرفی سلطانی که بر ۱۲۷قوم و قدرت در پهنای پنج هزار کیلومتر، از هند تا آفریقا غلبه کرده و توان برگزاری ضیافت های ۱۸۰ روزه برای به رخ کشیدن شکوه دربار خویش و زیبایی زن اش، در تالارهای خیال انگیز را داشته است. 

آن شرح و شمای هخامنشی در کتاب استر، اینک که می دانیم آن سلسله ساختگی به میزان هسته خرمایی رد پای تاریخی غیر جاعلانه در شوش و هیچ محور و محل باستانی دیگر ندارند، درست آن سان که با شلختگی تمام نیبور نامی را، به عنوان ناظر کتیبه های کهن تخت جمشید تراشیده اند، شاهد دیگری هم، به نام رابی بنجامین تودولایی، برای تایید مقابر استر و مردخای و گور دانیال و سلطان سنجر سلجوقی آماده دارند که گویا قریب هشتصد سال پیش، به دیدار و تایید دیرینگی این نوسازی ها نائل شده است. اطوار و اعمالی که مجموعا مقصدی جز منطبق کردن تاریخ این منطقه با اشارات تورات های نونوشته ندارد. اگر برای دخالت یهود در طراحی و اجرای آدم کشی وسیع پوریم، با تجهیز و همراهی باند سیاه کاری در منطقه، فقط عرضه یک دلیل کفایت کند، اشاره به سکوت کامل شرق میانه به دنبال وقوع پوریم است که در غیبت و محو کامل ساکنان کهن و بومیان تولیدگر آن، فقط قوم یهود را تا امروز، با ادعای مالکیت کامل بین النهرین، مشغول اعلام و امتداد حضور خود می بینیم و در مقابل، مگر در ویرانه های سوخته مدفون و یا دست نوشته های مجعول، از دیگر ساکنان شرق میانه نشانه ای نمی شناسیم. مورخین یهود، در تالیفات جدید خود، به آن باند سیاه کار اجیر، عنوان هخامنشی داده و با مصادره چند نقش برجسته و نیز بقایای بی صاحبی در تخت جمشید و نقش رستم و بیستون، با افزودن سنگ نوشته های الحاقی، سکویی برای پرش ناشیانه به داخل تاریخ منطقه بالا برده اند.

مورخ موظف است به هر اشاره و اثری توجه کند که ضمن مراجعات جست و جوگرانه خود بدان دست می یابد، چنان که در نقش برجسته بالا، رد رخ دادی آشکار است که در توضیحات تاریخی موجود، بی ارائه دلیل، نقش آنوبانی شناخته اند.

اما حاکم منقوش در مهر بالا، که کتیبه کوچکی به خط تصویری همراه دارد و در صفحه 71 کتاب تاریخچه نگارش تالیف آندره روبینسون ثبت شده، چنان در مظاهر انسانی والبسه با نگاره پل ذهاب یکسان است که هر دو نمونه را می توان متعلق به دورانی یکسان و یا لااقل نزدیک به هم شناخت. باستان شناسی موجود مهر را به حاکمی از اور در 2100 سال پیش از ظهور مسیح می بخشد، هرچند مکان سرزمین اور را در مرداب های امروزین شمال کویت تعیین می کنند که بسیار دورتر از آن است که سرکرده ای از اور نگاره پیروزی خود را در حوالی کرمانشاه نقش کند. 

اما این تصویر از بیستون بدون کتیبه، که حتی بر پیشانی صخره سمت چپ آن، نشانی از نگارش به خط بابلی پیدا نیست، که هزار بار مدعی وجود آن شده اند، به آسانی جوینده حقیقت را قانع می کند که نقش سر پل ذهاب و بیستون، هر دو بیان رخ دادی واحد در حوزه جغرافیایی یکسان ولی با دو امکان و اجرای گرافیکی مختلف در زمانی بس دورتر از حمله گنگ هخامنشی به شرق میانه است. مدخل های عرضه شده در یادداشت های ایران شناسی بدون دروغ، برپا کردن چادری برای محافظت از آسیب عوام اندیشی های است که گاه تا ارتفاع خیالاتی در باب هخامنشیان سوار بر قالیچه پرنده و بنیان گذار ارتباطات سریع مخابراتی با سود بردن از انواع دودهای رنگین و گفتارهایی مضحک تر است. مورخ توصیه دارد که به ترین نوع ورود به مدخل های این مجموعه، خواندن پرحوصله و عمیق تمام یادداشت های آن است که احتمالا سالی به طول خواهد کشید. در عین حال با گزینش محدود مطالب عمده زیر، می توان ظرفیت تشکیک تاریخی خود را بالا برد و برای مقابله با محافظان دروغ در موضوع هستی و هویت و فرهنگ مردم این منطقه، ابزارهای لازم برای طرح مدخل های نو را فراهم کرد. 

۱. فقدان مستحدثات عمومی، که لازمه هر تجمع متمدن انسانی است. (یادداشت های ۳ تا ۷)

۲. آشنایی با شیوه ها ومراکزومدارس جعل.(یادداشت های ۲۵ تا ۲۷) 

۳. اثبات دست تنگی و بی مایگی آثار پیشرفت جمعی،   از طریق بازخوانی کتاب هنر دربارهای ایران (یادداشت های ۳۵ تا ۳۹)

۴. توانایی های اقوام و بومیان معدوم شده شرق میانه به هنگام یورش پوریم. (یادداشت های ۴۱ تا ۴۳) 

۵. بررسی مقدماتی نقش برجسته های پراکنده (یادداشت های ۹۰ تا ۹۳).

۶. بررسی های اشکانی،  (یادداشت های ۹۴ تا ۱۰۲) 

۷. ادله وقوع قتل عام پوریم (یادداشت ۱۰۴) 

۸. نگاهی به مکتوبات صفوی پژوهی (یادداشت ۱۱۷ تا ۱۲۱)

۹. بررسی کتاب تاریخ عالم آرای عباسی (یادداشت ۱۲۳ تا ۱۲۹) 

۱۰. زمان کاشی کاری مساجد ایران (یادداشت ۱۵۶ تا ۱۵۸)

۱۱. درباره مسلمانان اسپانیا (یادداشت ۱۷۰ تا ۱۷۴)

۱۲. یادداشت های اندونزی (یادداشت ۱۷۸ تا ۱۹۲)

۱۳. جنگ های صلیبی (یادداشت ۲۰۲ تا ۲۰۳)

۱۴. در باب منابع زبان فارسی (یادداشت ۲۰۸ تا ۲۱۸) 

و سرانجام نقشه شهرهای ایران در دوران قاجار و مدخل کوه سان قلم

با رجوع به استدلال های گزیده مقالات فوق، اعلام بی اعتباری کامل شاخه های مطالعات انسانی وارداتی، از جمله در باب تاریخ و ادبیات و مبحث شناخت است. مورخ در مقاطعی به رعایت پرهیز از تطویل، گروهی از اشارات و نیازهای مباحثه را ندیده گرفته و از کنار آن ها گذشته است، زیرا گمان داشت عرضه یکی دو سند برای اقناع صاحبان خرد کافی بوده است. طبیعتا آن گروه که از مستند تختگاه هیچ کس نیز درسی نگرفته و چیزی نیاموخته اند، شایسته عنایت نظر و مواجهه و مکالمه و لایق خطاب های گوناگون و مفصل نیستند. 

إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذِینَ لاَ یَعْقِلُونَ.  

ارسال شده در یكشنبه، ۲۱ آذر ماه ۱۳۸۹ ساعت ۱۱:۴۹ توسط naina

ارسال پیام به این نوشته
نام: *
ای میل:
وب سایت:
پیام: *
کد امنیتی: *
عکس جدید
نظر بصورت خصوصی برای نویسنده مطلب ارسال شود
دوست گرامی پیام شما پس از تأیید نویسنده نمایش داده خواهد شد.
نویسنده : فواد کردستانی
شنبه، ۰۵ مرداد ماه ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۵۰
 
با عرض سلام خدمت جناب پورپیرار عزیز
دو سوال دارم
1-با توجه به آیات اوایل سوره ی اسرا در مورد بنی اسراییل،آن دو مورد فساد را باتوجه به تحقیقاتتان در چه می بینید
2-در جایی گفته بودید در میان کتاب های 12قرن سکوت فقط موضوع اشکانیان بسته شده است یعنی مباحث دیگر هنوز بازند،اگر ایکتاب های جدیدی منتشر کرده اید؟یا در مطالب سایت قرار دارند لطفا راهنمایی فرمایید باسپاس فراوان

 
نویسنده : پاترسیا
چهارشنبه، ۲۴ خرداد ماه ۱۳۹۱ ساعت ۱۶:۲۱
 
با سلام و خسته نباشید . یه سوال برای من پیش اومد . در سری مقاله های قبلی توصیف دقیق چهره های افراد در کتابه رو خوندیم و اینکه در برابر داریوش حتی در هنگام اسارات هم مغرورانه ایستاده بودند . اما الان مشخص شد که این شخص ایستاده در برابر اسرا داریوش نیست . چون داریوش فقط جعل هست و این شخص حاکمی قبل پوریم یا در جریان پوریم بوده است . این نتیجه گیری درست است؟؟ اگر بله ممکنه مقاله های قبلی رو آپدیت کنید؟ این طوری موضوع برای دنبال کردن خیلی گنگ می شه . ممنون از زحمات شما برای آگاهی ما . زنده و پاینده باشید .
 
پاسخ:
سلام. اگر حوصله کنید همه چیز روشن و آشکار خواهد شد.

 
نویسنده : تازه به دوران رسیده
دوشنبه، ۰۱ فروردین ماه ۱۳۹۰ ساعت ۲۳:۲۴
 
با سلام خدمت استاد گرامی. با تشکر از افشاگری های موشکافانه ی تان. سوالی داشتم. پس اگر تمدن های نوپای خاورمیانه و به ویژه کشورمان ایران را مهاجرانی تازه به این منطقه وارد شده بنا نهاده اند. این مهاجران جور واجور و رنگ وارنگ از کجا به این سرزمین کوج کرده اند چگونه و علت مهاجرتشان چه بوده؟ آیا این مهاجران پیش از قبول دین اسلام یهودی بودند؟ آیا بنا گزاران ایران مهاجرانی اند که اکنون ما آنها را قجر یا قاجار می نامیم؟ سوالات بسیاری هست که حداقل بنده بسیار علاقه مندم مکه جواب آنها را بدانم و مطمینم که افراده کثیری مثل من و با سوال های بیشتر وجود دارد. حدس می زنم که سر جناب عالی شلوغ است و فرست ندارید. اما اگر در امکانتان باشد و اطلاعات و یافته های خود را با آدمهای نادانی مثل بنده که در مورد تاریخ خود چیزی نمی داند، سهیم کنید. با کمال تشکر از زحمات شما. امیدوارم که بالاخره حقیقت روشن شود.
 
پاسخ:
ناریا: با سلام. لطفا اندکی دیگر حوصله کنید.

 
نویسنده : nasser abeyat
پنجشنبه، ۲۳ دی ماه ۱۳۸۹ ساعت ۰۸:۲۵
 
ba salam nam sait ra tashih mikonam www.theker.net

 
نویسنده : یاشاسین آذربایجان
سه شنبه، ۱۴ دی ماه ۱۳۸۹ ساعت ۰۸:۲۲
 
salam be osrad porpirar
ostad ye aghaei be nam-e vakily be shoma dar in neshani fek karde pasokh dade bebinid:
http://iranshahr.org/?p=10039
sarboland bashid
 
پاسخ:
ناریا: پیشاپیش تکلیف نوشته ای که هنوز به طبری و ماری بویس و بریان و هرودت و بنگستون تکیه دارد، معلوم است. باید به او توصیه کرد که با خواندن مبحث قلم در یادداشت های اخیر ایران شناسی بدون دروغ، اندکی به جایگاه جدید تفحص های تاریخی نزدیک تر شود و از مباحث کلان آن برای رشد خود سود برد.

 
نویسنده : ناصرعبیات
دوشنبه، ۰۶ دی ماه ۱۳۸۹ ساعت ۱۴:۰۴
 
بسم الله الرحمن الرحیم
باسلام ودعای خیر
سایت عدنان الرفاعی نویسنده واندیشمند اسلامی از کشور سوریه


www.theke.net

با تقدیم احترام

 
نویسنده : يوسف شلاگه (shallageh)
پنجشنبه، ۰۲ دی ماه ۱۳۸۹ ساعت ۲۳:۴۹
 
سلام
باعرض خسته نباشيد جانانه به شما به دليل اين همه مقاومت در برابر خيل منتقدين حرف حق.
آقاي پور پيرار،من مقداري از مستند هاي شما را ديده ام و چند كتاب از شما خوانده ام.ولي پس از مدتي كتابهاي شما ديگر در بازار يافت نمي شود.چگونه به ديگر كتب شما دسترسي پيدا نمايم. لطفا جواب را به پست الكترونيك بنده ارسال نماييد.
و التوفيق من الله
يوسف شلاگه،باتشكر
خدا نگهدار.

 
 
 

کلیه حقوق مندرجات این صفحه برای وب سایت ` حق و صبر ` naria.asia محفوظ است.

طراحی و راه اندازی،
گروه برنامه نویسی تحت وب بنیان اندیشان