ایران شناسی بدون دروغ، 275، نتیجه 83، نقشه مشهد

آشنایی با ادله و اسناد رخ داد پلید پوریم

 مدخلی بر ایران شناسی بدون دروغ و بی نقاب، ۲۷۵  

به گمانم هر صاحب منصبی در حوزه معقولات، که خود را از پوسته تعصب بیرون کشیده و اطراف تاریخی خود را به دقت پاییده باشد، با نگاهی به نقشه شیراز محصول رسامان روس و مقایسه آن با نقشه شیراز گروه سازندگان مسجد عتیق، بلافاصله در می یابد که شیراز یعنی مزاحا پایتخت فرهنگی جهان، نزدیک به قرنی، به قدر گچ مالی به دیواری، عملیات عمرانی بیرونی و درونی به خود ندیده، و تصاویر هوایی سال ۱۳۳۵ بی تردید به ما می گوید که تا ۵۵ سال پیش هم شیراز جز مزرعه محصوری مناسب کشت سبزیجات نبوده و به علت قلت نفوس، اندک تلاشی برای توسعه در آن صورت نگرفته است. کتاب اسناد تصویری شهرهای ایران در دوره قاجار، رسامی ۲۵ نقشه  از شهرهای ایران را ارائه می دهد که در فاصله سال های ۱۸۱۳ تا ۱۸۵۵ میلادی برداشته اند که تاکنون قریب ۱۸نمونه و شروح آن را به این وبلاگ منتقل کرده ام. این نقشه ها بی استثنا گواهی می دهند که ۱۷۰ سال پیش هیچ یک از شهرهای ایران بیش از پنج درصد فضای درون حصاری خود را صرف اسکان مهاجران یا ایجاد مستحدثات عمومی نکرده است تا اینک با فراق کامل مدعی شوم که پیشینه جریان مهاجرت و تکوین نیازهای شهرنشینی در ایران، از ناصر الدین شاه آغاز می شود که نخستین زمام دار عهد به اصطلاح قاجاری است. 

و این شمایل یکی از آن مهاجران با نام حاج میرزا آقاسی است که می گویند آخرین صدر اعظم دولت محمد شاه قاجار بوده است، هیچ یک از آرایه های او چون کلاه مولانایی اش جلب توجه نمی کند، که بی استثنا بر سر زعمای دولت قاجار مستقر است و چون چنین کلاهی حتی در همین تاریخ نویسی های بی ترتیب کنونی در هیچ دوره و سلسله ای در جریان و مورد مصرف نبوده است، پس دشوار نیست ادعا کنم که دارندگان چنین کلاه هایی بومی این خطه و مرتبط با تاریخ معمول این اقلیم نبوده اند و برای قبول این ادعا  به مرکز پخش توهمات گوناگون در باب افت و خیزهای ایران، یعنی دائره المعارف ویکی پدیا رجوع دهم که در باب میرزا آقاسی نوشته است:

«میرزا آقاسی از خاندان بیاتی بود که شاه عباس ۳۰۰ خانوار از آنان را از ایروان در ارمنستان امروزی به دره ماکو انتقال داد تا امنیت این گذرگاه مهم کوهستانی که دهه‌ها در دست راهزنان ساکن در قلعه ماکو بود حفظ کنند. آقاسی بعد از طی تحصیلات اولیه به عراق رفته و بعد از اتمام تحصیلاتش به ماکو برمی‌گردد و سپس به عنوان معلم نوادگان فتحعلی شاه که به صورت سنتی در خوی ساکن می‌شدند گمارده می‌شود. داستان آشنایی وی با شاهزاده محمد (محمد شاه آینده) از همین کلاس‌ها آغاز می‌گردد و در نهایت او به ‌عنوان مراد محمد شاه درمی‌آید».

بدین ترتیب پایگاه گروهی از مهاجران به ایران را یافته ایم که می گویند ارمنستان بوده است، هرچند هیچ ارمنی را با چنین کلاهی بر سر ندیده ایم. و اگر از شخص ناصرالدین شاه تا خرده شاه زادگان تازه پا، برابر تصاویر خاموش بالا، که لااقل صد نمونه دیگر هم، از جمله بر جمجمه کمال الملک قابل عرضه است، خود را بدان کلاه آراسته اند، پس احتمالا سردم داران و بنیان گذاران دولت قاجار با پلان مخصوص ایجاد تفرقه بین مسلمین، از ارمنستان سرازیر شده اند! آیا چنین کلاه هایی را زیور بشناسیم و یا بر سر کشیدن آن را نشان تعلق به حوزه ای از باورهای شلوغ ایران و ترکیه در دو قرن اخیر بدانیم؟! و چون این همان کلاهی است که در قونیه یعنی بارگاه مولانا نیز بر سر داشتن آن را فرضی واجب و علامت اخلاص به آن شاعر می دانند و اگر چنین کلاه هایی در ایران عمدتا از قاجارها و برای مدت کوتاهی رواج می یابد و مثلا وفور آن را در عهد زندیه و یا عثمانیان ناپیدای ترکیه نیز نمی بینیم، پس علم کردن مقبره مولانا و آن هو کشیدن و دور خود چرخیدن ها، با زمان ظهور دولت ناصر الدین شاه قرینه می شود و نه فقط  آقاسی و ایل و تبارش، بل از ریز و درشت سلسله قاجار را باید اعزام شدگانی به ایران برای سامان و سازمان دادن نظام سیاسی و فرهنگی یک سرزمین فاقد صاحب بدانیم. در حال حاضر قصد ندارم بر قصه سرگرم کننده نقل بالا مطلبی بیافزایم که شکافتن آن ان شاء الله به ورود در تاریخ معاصر موکول است، اما زیر لب می پرسم چه گونه ممکن است سلسله صفویه، که می گویند از اردبیل به داخل تاریخ ایران و منطقه جهیده، عمامه بزرگ پر دنگ و فنگی بر سر داشته اند و صد سال بعد، قاجارها که درست از همان خطه برخاسته اند، به جای عمامه های صفوی، چنین کلاه های پوست بره بر سر دارند که آرم درویشان مولویه است. بدین ترتیب بررسی پوشاک شاهان سلسه های زندیه و قاجار منفذی است برای تماشای شهر فرنگ تاریخ ایران که تصویر قابل توضیحی ندارد.

«هنگامی که خبر فوت فتحعلی شاه به گوش پسران و نزدیکان او رسید، هر کدام به سودای سلطنت در گوشه‌ای از ایران قیام نمودند. علی میرزا ظل سلطان تهران را فتح کرد و با نام عادلشاه به تخت پادشاهی نشست. از طرف دیگر فرمانفرما در اصفهان و شجاع السلطنه در شیراز علم طغیان بر افراشتند و مدعی پادشاهی شدند. دو برادر محمد شاه در اردبیل زندانی بودند، از آن جایی که از عاقبت کار ایشان می‌هراسید، آن دو را که جهانگیر میرزا و خسرو میرزا نام داشتند نابینا نمود و به جنگ شجاع السلطنه حاکم فارس رفت و او را پس از مغلوب نمودن، کور کرد. چندی بعد فرمانفرما حاکم اصفهان که او نیز شکست خورده و در تهران زندانی بود، بر اثر بیماری در گذشت. علی میرزا ظل سلطان هم که قبلاً از محمد شاه شکست خورده و تسلیم شده بود». (ویکی پدیا، مدخل مربوطه)

 چه قدر این جمله "علی میرزا ظل سلطان تهران را فتح کرد"، نزد بنیان اندیشان موجب انبساط خاطر است که می دانند در زمان مورد ادعای ویکی پدیا هنوز حتی همان دیوار خشتی را هم گردا گرد مزرعه بزرگ تهران نکشیده بوده اند تا سرکرده ای آن را فتح کند! و آن گاه که از جنگ ها و فتوحات اصفهان و شیراز آن عهد سخن است، باید قبول کنیم که سپاهیان محمد شاه قاجار پس از سرکوب چند رعیت مشغول پاشیدن تخم خربوزه و خیار در خاک اصفهان و شیراز، تا توانسته اند تربچه و نعنا و تره به یغما برده اند! باور کنید ترتیبات کنونی در باب تاریخ افشاریه و زندیه و قاجار در مکتوبات عمومی و درسی و متداول موجود، حتی شایسته تمسخر بیش ترند. 

و این هم نقشه و فضای عمومی و حاشیه شهر مشهد که درست ۱۵۰ سال پیش به وسیله مساحان روس تدارک شده است. در این جا نیز جز کرت بندی های جالیزی چیز دیگری دیده نمی شود و مختصر نشان تحرک و تمرکز در اطراف بارگاه امام هشتم متمرکز است.

«نقشه شهر مشهد: نقشه برداری شده در سال ۱۸۵۸ م. مقیاس نقشه اصلی: یک دوم معادل ۲۰۰ ساژن، توسط نقشه بردار ژارینف برداشت و ترسیم شده است.
توضیحات نقشه: ۱. دروازه بالاخانه. ۲. دروازه پادیوار. ۳. دروازه ارک. ۴. دروازه سراب. ۵. دروازه پائین خیابان. ۶. دروازه نوغان. ۷. ارک. ۸. خانه قوام الدوله. ۹. خانه خان نایب. ۱۰. مسجد صحن و مقبره امام رضا. ۱۱. مسجد شاه. ۱۲. مسجد شاه عباس و پشت آن محلی که مقبره نادرشاه در آن جا بود. ۱۳. مقبره پیر پالان دوز. ۱۴. مقبره شیخ مومن. ۱۵. مسجد گوهرشاد. ۱۶. قبرستان قتلگاه. ۱۷. قبرستان عیدیگاه. ۱۸. مدرسه فاضل خان (یا فیضیل خان). ۱۹. مدرسه حاجی حسن. ۲۰. مدرسه محمد باقر. ۲۱. مدرسه نایب. ۲۲. مدرسه عباسقلی خان. ۲۳. کاروانسرای وردی خان. ۲۴. کاروانسرای امام جمعه. ۲۵. کاروانسرای دارالظفر. ۲۶. کاروانسرای ازبک. ۲۷. گمرک. ۲۸. ایستگاه گمرک. ۲۹. کارگاه شال. ۳۰. کارخانه شیشه سازی. ۳۱. باغ امام جمعه. ۳۲. باغ آصف الدوله. ۳۳. باغ سالار. a. گنبد طلا. b. مناره های طلا. c. قراول خانه. d . بازارها.». (اسناد تصویری شهرهای ایرانی دوره قاجار، ص ۱۴۲) 

برابر نام گذاری های شارح، بر نقاطی از شهر مشهد، که نمی دانیم چه کسی است، ظاهرا در ۱۵۰ سال پیش، جز دو خانه اربابی در آن شهر نبوده است و هنگامی که عناوینی از کارخانه جات و مدارس و مساجد و کاروان سراهای گوناگون را تعیین محل می کند، همان حکایت اصفهان تکرار می شود که گرچه در آن جا نیز جز محله ارمنیان و یهودیان از تمرکز بومی که قدمتی را آشکار کند، نشانه ای دیده نمی شد، اما تدارکات عمومی و مقدمات عام المنفعه شهر را آماده دارند تا قادر شوند هویت باستانی و دوام تاریخی اصفهان و در این جا مشهد را بر صحنه بیاورند. 

یک بار دیگر به نقشه شهر مشهد در ۱۵۰ سال پیش، در تصویر دیا شده بالا دقت کنید که به راستی نقاط مسکونی آن نسبت به عمارات و امکانات عام المنفعه به وجهی غیر عادی نامتعادل است. وفور امکاناتی چون کاروان سراهای کالا و مسافر پذیر و شیشه گر خانه و غیره کاملا روشن می کند تدارکات لازم برای تبدیل مرکزی فاقد نیروی کار ماهر و غیر ماهر، به شهری تاریخی آماده شده است و هنگامی که نشانه های نقشه را با فرمایشات شارح در زیر می سنجیم کم و بیش قانع می شویم که شارح در باب مشهد امروزین سخن سرایی کرده است.  

«نقشه شهر مشهد (سال 1858 م.): به سال 1858 م. در سفر اکتشافی علمی که تحت رهبری خانیکف به خراسان صورت گرفت، به پیشنهاد او دو تن از نقشه برداران به اسامی ژارینف و پترف وی را همراهی کردند. خانیکف می نویسد که «در تمامی مسافرت هایم به ایران این دو نفر، خط سیر طولانی سفرمان را نقشه برداری کردند». در نتیجه این سفر است که ما امروز نقشه سال 1858 مشهد را در دسترس داریم. حکومت شاه نیز تمام امکانات ضروری را برای توفیق ماموریت در اختیار آنان قرار دارد. نقشه پایه ای که از مشهد توسط نقشه بردار ژارینف تهیه شده، نه تنها وضعیت موجود شهر در سال 1858 را ثبت نموده است، بلکه عوارض پیرامون شهر را نیز نشان می دهد. محدوده ای که شهر مشهد اشغال کرده به شکل مستطیل و جهت توسعه آن از غرب به شرق است. شهر بر مبنای محل حرم مقدس امام رضا (ع) شکل گرفته و مسیر مزبور اساسا این نظام را دربرگرفته و دقیقا در جهت این مسیر توسعه یافته است. مرکز خطی شهر و محله مقدس آن به تدریج به یک مجموعه طراحی معماری عظیم بدل گردیده و این مجموعه، کل واحدی را در ساختار شهر به وجود آورده است. منطقه مسکونی شهر از یک نظام مدور شعاعی منبعث از شبکه خیابان ها برخوردار است که از اطراف حرم مقدس گسترش یافته است. محله های مسکونی، برخلاف دیگر شهرهای کشور، دارای یک نظام توسعه یافته از مراکز کوچک نیستند بلکه همگی به سمت حرم مقدس گرایش دارند که به مرکز تاریخی شهر یک مسیر خطی بخشیده است. دیوارهای دفاعی شهر، خطوط مشخص و مستقیمی ندارند. تنها در ارک است که دیوارهای دفاعی به شکل مستطیل هستند و خط دفاعی مشخصی دارند. محله های مسکونی از نقطه نظر ساختار طراحی، بدیع هستند. اما در این نظام طراحی شهری پیچیده بناهای عمومی که جنبه دفاعی دارند جایگاه کاملا استراتژیکی مهمی را در محل به خود اختصاص داده اند. این بناها به نحو منطقی متکی بر خط دفاعی احداث شده اند. شش دروازه دفاعی به نام های خیابان بالا، ابیورد، ارک، سراب، خیابان پایین و نوغان، شهر را با جهان خارج مرتبط ساخته اند. حضور این دروازه ها در نقاط معین دیوارهای دفاعی، به مسیر جاده هایی که مشهد را با دیگر شهرها مربوط می سازد وصل شده است. این جاده ها ضمن ورود به محدوده شهر، خود را به سمت شریان های دسترسی فعال کشانیده و به این ترتیب، چارچوب طراحی شهر را شکل می بخشند. محله های مسکونی با گذرهایی که از وجه محلی اهمیت دارند، در میان این شریان ها قرار گرفته اند. حرم مقدس، مجموعه عظیمی در ساختار شهر است که در اصول طراحی شهری آن شیوه های ویژه و سنت های قرون گذشته مسلمانان شرقی منعکس شده است. همان گونه که مشخص است، مبنا و زیر بنای مجموعه، مقبره و مسجد امام رضا است و به تدریج بناهای عمومی متعدد و فراوانی (حتی به صورت افراطی) در کنار آن ساخته شده است. قاجارها این مجموعه وسیع بناها را به یک سازمان طراحی شهری کامل بدل نمودند. ترکیب طراحی محله مقدس توسط نسل های معماران پدید آمده و اینان توجه خود را به تدوام ساختار آن شرقی و غربی شهر هستند». (هیأت مولفین، نقشه شهرهای ایران در دوران قاجار، ص 46)

این تصویری با قدمت یک صد ساله از حصاز بیرونی شهر مشهذ است که با کمال تعجب صاحبان همان کلاه های فرقوی را در این جا نیز شاهدیم. در این عکس واضح است که مجموعه مزبوط به مقبره امام هشتم تقریبا دیوار به دیوار باروی شهر ساخته شده است! (ادامه دارد) 

ارسال شده در چهارشنبه، ۱۳ مرداد ماه ۱۳۸۹ ساعت ۲۳:۱۶ توسط naina

ارسال پیام به این نوشته
نام: *
ای میل:
وب سایت:
پیام: *
کد امنیتی: *
عکس جدید
نظر بصورت خصوصی برای نویسنده مطلب ارسال شود
دوست گرامی پیام شما پس از تأیید نویسنده نمایش داده خواهد شد.
 
 

کلیه حقوق مندرجات این صفحه برای وب سایت ` حق و صبر ` naria.asia محفوظ است.

طراحی و راه اندازی،
گروه برنامه نویسی تحت وب بنیان اندیشان