پرسش و پاسخ - FAQ

1. رئوس مطالب جدید و خلاصه نظریات آقای پورپیرار چیست ؟

2. پوریم چیست ؟

3. پس از قتل عام پوریم تجمع دوباره اجتماعی در ایران چه گونه و از چه زمان شکل گرفت؟

4. موضوع اشکانیان چیست ؟

5. آیا ساسانیان وجود داشته اند ؟

6. نحوه ورود اسلام به ایران چگونه است ؟

7. واقعیت حمله‏ی اسکندر و آتش زدن تخت جمشید، حمله‏ی اعراب به ایران و کتاب‏سوزی توسط آنان و نیز حمله‏ی مغولان چیست ؟

8. آغاز مجدد حیات در ایران چگونه است ؟

9. چه کسانی این همه دروغ را در بین مردم منطقه پراکنده اند ؟

10. اهداف اشاعه دهندگان این اکاذیب چیست ؟

11. آنوسی چیست ؟

12. تا کنون چند جلد کتاب در این زمینه منتشر شده است ؟

13. آقای ناصر پورپیرار کیست ؟

 


 

1. رئوس مطالب جدید و خلاصه نظریات آقای پورپیرار چیست ؟

 اساس نظریات جدید تاریخی آقای ناصر پورپیرار درباره‌ی تاریخ و فرهنگ شرق میانه، در دوره‌ی ما قبل و ما بعد اسلام، بر افشای مطلب به عمد پنهان نگاه داشته شده‌ی قتل عام پوریم و تبعات حاصل از آن قرار دارد. بر اساس این نظریات آن نسل‌کشی برنامه ریزی شده، موجب انهدام کامل تمدن و تجمع مردم ممتاز شرق میانه تا حد امحاء کامل حیات انسانی در حوزه‌ای وسیع شده است که در زیر به فشرده کاملی از آن اشاره می‌شود و مشروح مطالب و مستندات آن را می‌توانید در بخش «آثار، نوشته‌ها و کتاب‌های آقای پورپیرار» بیابید.

1. منطقه‌ی شرق میانه، شامل محدوده‌ی تقریبی شام تا ایران، حداقل 7 هزار سال تاریخ و قدمت متمدنانه دارد.

2. بنی اسراییل پس از خروج از مصر، در جست و جوی مکان استقرار، به جای آماده سازی زمینه‌های همزیستی مسالمت آمیز، به سبب نژاد و قوم‌پرستی ویژه‌ی یهود، با مقابله‌ی نظامی با بومیان منطقه، چنان‌که شرح‌هایی از آن درگیری‌های سبعانه در تورات نیز آمده است، موجب ایجاد نفرت از آن قوم در میان مردم شرق میانه  شده است.

3. سرانجام این تجاوزات متعدد یهود به فلسطینیان و عاموریان و آرامیان و غیره، که اوج آن در تحرکات نظامی زمان حضرت داود دیده می‌شود و شاید هم به تقاضای مردم مغلوب خون‌ریزی‌های وحشیانه‌ی یهود شده است، دو امپراتوری قدرتمند آشور و بابل، چندین بار اورشلیم را مورد تهدید و تخریب قرار دادند و در نهایت، موجب انهدام کامل اورشلیم به وسیله‌ی بخت النصر پادشاه بابل و انتقال اسیران و ثروت یهود به بابل شد.

4. رابی‌ها و سران کنیسه، سال‌ها پس از این شکست کامل، برای آزاد کردن اسیران بلند پایه و سرمایه‌ی کنیسه از اسارت بابل، چنان‌که در تورات به جزییات تشریح شده، موفق به جلب همکاری و موافقت سر کرده‌ی یک قوم وحشی ساکن شمال کوه‌های قفقاز، به نام کورش شدند تا با حمله به بابل موجب رهایی آن اسیران و ثروت یهود شود. همکاری داخلی ستون پنجم و حمایت و هدایت‌های همه جانبه‌ی یهود به اضافه اعمال وحشیانه‌ترین خشونت‌ها، سرانجام موجب پیروزی نهایی کورش در جنگ با  بابلیان و سقوط آن تمدن و فرهنگ فوق عالی منطقه‌ی  ما شد. در مقابل نیز، به پاس تقدیر از کورش، علاوه بر پاداش‌های مادی فراوان، عنوان «مسیح» نیز، مشرکانه و بدون اذن الهی، به او بخشیده می‌شود و این موضوع، در تورات‌های یک قرن پیش، به وضوح ثبت شده است. اما در میان امت اسلامی و به دلیل ایمان مسلمانان به عیسی ابن مریم به عنوان مسیح واقعی و پیامبر الهی، چنان‌چه در قرآن نیز مندرج است، آنوسیان به خدمت گرفته شدند تا به جای عنوان مسیح، عنوان ذوالقرنین را به مزدور نابودکننده‌ی مادر شهرهای جهان یعنی بابل ببخشند که پیامبری فاقد پیروان و تا حدی ناشناخته بود تا قداست و احترام یهود به کورش جنایت‌کار، به نوعی، به امت اسلامی نیز تسری داده شود.

5. مبارزه‌ی متحدانه‌ی اقوام سراسر منطقه در حمایت از بقایای در حال مقاومت بابلیان، موجب یک سلسله ستیزه‌های پیاپی میان نیزه داران هخامنشی و اقوام متعددی در شرق میانه شد که شرح نسبتا مفصلی از آن، در کتیبه‌ی داریوشی بیستون مسطور است. تجربه این ستیز، سرانجام به بومیان این خطه آموخت که عدم توفیق نظامی آنان در مقابله با آدم‌کشان هخامنشی، وجود ستون پنجم مخفی یهودیان در میان بومیان شرق میانه است، نقشی که هنوز هم با همان سبک، به وسیله‌ی آنوسییان رخنه کرده در میان مسلمین انجام می‌شود. به همین دلیل، چنان‌که باز هم در تورات نیز مضبوط است، مردم منطقه تصمیم می‌گیرند که ابتدا یهودیان جا خوش کرده در میان خویش را، در روزی معین و در تمام نقاط، قتل عام کنند.

6. تورات می‌نویسد که رهبران یهود، از طریق همان ستون پنجم خویش، از این نیت مردم منطقه با خبر می‌شوند و تصمیم به عکس‌العملی پیش‌دستانه و قتل‌عام عمومی دشمنان خود می‌گیرند. این اقدام، چنان که اسناد متعدد مختلف و نیز متن کتاب استر تورات، آن را تایید می‌کنند، منجر به چنان کشتار وسیعی می‌شود که تاریخ یهود، از آن روز، به نام روز مقابله‌ی پوریم یاد می‌کند و همه ساله، اقدام به آن را جشن می‌گیرد.

7. حاصل این کشتار و نسل کشی کامل، موجب پیدایش دوران طولانی بیش از 2000 هزار ساله سکوت تمدنی و تولیدی در ایران (و 1200 ساله در سراسر منطقه‌ی شرق میانه) می‌شود و تنها محرک و موجب حرکت دوباره اجتماعی در بین النهرین نیز، از پس طلوع اسلام آغاز می‌شود. بنا بر اسناد باستان‌شناختی ایران در این فاصله‌ی دراز، به جز یک دوران مهاجرت یونانیان به ایران، پس از شکست از رومیان، به سبب فقدان عامل انسانی و زیر بناهای اجتماعی، کوچک‌ترین علامتی از حضور اقتصادی و سیاسی و فرهنگی از خود نشان نداده است که بخشی از اسناد این فقدان حیات انسانی، در «بررسی اسناد و ادله رخداد پلید پوریم» ذکر شده است.

8. پس از طلوع اسلام که عامل ایجاد تحرک تدریجی حیات متمرکز در شرق میانه بود، به ایران نیز نیروهایی به صورت مهاجر از اطراف مرزهای‌بیرونی، وارد می‌شوند و زیستگاه‌هایی عمدتا با حالت دفاعی که ناشی از هراس آنان در برخورد با بقایای سوخته و تخریب شده‌ی تجمعات بومی و منهدم شده پیش از حادثه پوریم بود، در قلاعی بر بلندی‌ها ساکن شده‌اند. مردم کنونی خطه‌ی ایران، دنباله‌ی این مهاجران‌اند که  در دوران پس از اسلام و در سایه‌ی حیات و حمایت اسلامی، به تدریج وارد این کشور شده‌اند.

9. یهودیان، با هدف پنهان نگاه داشتن ارتکاب به آن قتل عام وسیع، در دوران جدید، برای ایران تهی از سکنه، تاریخ‌های جاعلانه متعدد نوشته و در آن‌ها، جاعلانه کوشیده‌اند که سراسر دوران تاریخی ایران را مملو از جوشش حیات و نمایه‌های پیشرفت اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و ... نمایش دهند.

10. حاصل این اقدام برنامه‌ریزی و دوران‌بندی شده آنان و نیز به سبب بی‌خبری ناشی از جدید الورود بودن اقوام مهاجر، منجر به اوضاع کنونی شده است که مردم ایران در حال حاضر کم‌ترین اطلاع درستی از حقایق تاریخی و فرهنگی خویش ندارند و در میان مردابی از دروغ‌های یهود ساخته دست و پا می‌زنند. مجموعه تلاش‌های نوشتاری آقای پورپیرار که به هزاران صفحه مطالب منتشر شده به صورت کتاب و مقالات وبلاگی و مصاحبه‌ها سر می‌زند، در کار اثبات این نادرستی‌ها در تاریخ ایران است که یکی از موثرترین اقدامات ایشان در این راه، همکاری در تولید یک مستند بسیار ارزنده با همکاری گروهی از دانشجویان مستند ساز به سرپرستی استاد مجتبی غفوری از تخت‌جمشید است که موجب بیداری و تحسین عمومی شده است.

 

2. پوریم چیست ؟

لغت پوریم، واژه‌ای عبری و به معنی قرعه‌کشی است.

 

3. پس از قتل عام پوریم تجمع دوباره اجتماعی در ایران چه گونه و از چه زمان شکل گرفت؟

در فاصله میان رخ‌داد پوریم، که هستی و حیات سی ملت و قوم پیشرفته در ایران را، که فهرست نام آنان در کتیبه‌ی بیستونی داریوش آمده است، به طور کامل متوقف کرد، تا طلوع اسلام، جز آثار بسیار اندک ولی مطمئنی از حضور یونانیان، که پس از شکست از رم و سوخته شدن آتن، قریب پنج قرن در این سرزمین به صورت مهاجر زیسته و به دنبال آزاد شدن سرزمین‌شان، به یونان باز گشته‌اند. هیچ گونه نشانه‌ای از حضور انسان و علامتی از تجمع و تمدن در هیچ مقیاسی در ایران پس از پوریم از نظر باستان‌شناسی دیده نشده است و بدون کم‌ترین تردیدی می‌توان مدعی شد که ساکنان و بومیان کهن ایران که در کوششی پنج هزار ساله، تمدن و تفکر و تولید را در این قسمت جهان پایه گذارده بودند، در نسل‌کشی کامل پوریم به کلی و کاملا نابود شده‌اند.
نخستین آثار حیات دوباره در ایران، تنها در دوران پس از اسلام و به صورت زندگانی در قلاع دیده شده است، که تاکنون نتوانسته‌ایم از ساکنان آن، نشانه‌های قومی و آیینی و تولیدی بیابیم و از آن که در ایران پس از اسلام، به مدت دراز یک هزار سال، جز همین قلعه‌ها، علامت قابل اعتنای دیگری از تجمع متمدنانه و مظاهر اجتماعی دیده نشده، می‌توان پذیرفت که بقایای بر زمین مانده آثار آن قتل عام و فزونی بیش از حد مراکز تخریب و سوخته شده، نخستین مهاجران به ایران پس از طلوع اسلام را به پناه گرفتن در مکان‌های بلند و گزینش زندگانی مدافعانه ناگزیر کرده است.
تصاویر کنونی از تجمع اقوام گوناگون در حواشی اطراف و در درون مرزهای کنونی ایران و نیز فاصله بسیار بلند جغرافیایی و مظاهر زیستی  میان ساکنان ایران کنونی، نشان می‌دهد که این مردم، پس از اسلام و بدون برقراری پیوندهای تاریخی و اقتصادی و سیاسی و فرهنگی، در حواشی باریکی از نوارهای مرزی ایران، با هویتی کاملا وابسته به ملت‌های اطراف، کلنی‌هایی را بر بلندی‌ها پایه‌گذارده و حتی تاکنون از شناخت حقوق رسمی یکدیگر و برقراری روابط اجتماعی گسترده بازمانده‌اند و این خود کاملا و به صورتی قانع کننده اعلام می‌کند که روابط بومی و ملی و منطقه ای ساکنان کهن ایران، در ماجرای پوریم، کاملا به پایان رسیده و مقطوع شده است.
برای آشنایی بیش تر با مبانی این منظره از تجدید حیات اجتماعی دوباره در ایران، مطالعه چند یادداشت نخست از مجموعه نوشته‌های تحت عنوان «ایران شناسی بدون دروغ» در وبلاگ ناریا بسیار یاری‌دهنده و روشن‌گر است.

در واقع، قلعه نشینی، اولین نشانه‌ی آغاز حیات انسانی در منطقه‌ی ایران کنونی است که از زمان طلوع اسلام تا زمانی که به نام صفویه می‌شناسیم، برقرار بوده که موضوع صفویه، خود به بحث مستقل دیگری نیازمند است.

 4. اشکانیان

چنان چه در بند هفتم 1. رئوس مطالب جدید و خلاصه نظریات آقای پورپیرار چیست ؟ نیز ذکر شد ، در دوران توقف حیات آدمی پس از پوریم در محدوده ایران و شرق میانه،  پس از حمله روم به یونان و نابودی و به آتش کشیده شدن آتن ، بقایای اشراف و نظامیان و کاهنان هلنیست و وابستگان حکومتی، به قصد محافظت از خویش و ادامه دادن فرهنگ یونان، به سمت شرق کوچیدند، که در بخش عمده ای از مصر و بین النهرین، دولت های سلوکی پس از اسکندر حکومت می کردند. این مهاجران و احتمالا با راه نمایی سلوکیان، از مسیر بابل به جنوب ایران و غرب ایران، کرمانشاه و خوزستان و منطقه ی فارس وارد شدند و به تدریج مراکز عمده ای از کلنی های مهاجرتی خویش را سازمان دادند. آن ها اندک اندک بناهای سکونتی و عبادی خویش را در مقیاس نیازهای هر کلنی بالا بردند، سکه زدند و با آزادی کامل، ایران بدون سکنه را به نمایشگاهی از عناصر فرهنگ هلنی بدل کردند و این جا و آن جا، تابلوهای سنگی نقش برجسته ی بسیاری از حضور تاریخی موقت خود به نمایش گذاردند. در تمام این نقوش سنگی بر جای مانده، مظاهر کامل یونانی، حتی در صحنه های مسابقات ورزشی و ابزار آلات رویارویی میدانی قابل تشخیص است چنان که سکه های این مهاجران، به خوبی از هویت آنان خبر می دهد. بر صدر تمام این سکه ها، عبارت "ارشکوس" دیده می شود که به معنای "حکومت در تبعید" است و در ذیل آن ها، شعار "زنده باد یونان" دیده می شود. تاریخ گذاری این سکه ها به طور کامل یونانی است و از مبداء درگذشت اسکندر آغاز می شود، بر پشت آن ها، تصاویر و اسامی خدایان هلنی حک شده و القاب حاکمان هر محل، دارای معانی بس روشنگری از وابستگی آن ها به سیاست و فرهنگ و هلنیسم یونان است که فهرستی از آن را در زیر ملاحظه می کنید:

لغات منقور بر مسکوکات ارشکوسیان 1

ردیف اصل کلمه تلفظ به حروف فارسی معناء
1  Αρσακον / Αρσακου آرزاکون / آرزاکو ارشکوسیان ( = حاکمین مؤسس ، حاکمین ایالتی )
2  Αιφιλελληνοσ آی فیله لنوز مؤکداً یونان دوست ، دوستدار متعصب هلنیسم یا یونان
3  Αοιυνιυ آی اونیو / آئوایونیو شیفتۀ یونان ، از تخمۀ یونانیان شرقی ، بسیار دوراندیش
4  Αρσακονφιλον آرزاکون فیلون دوستدار مهاجران ، دوستدار ارشکوسیان ، دوستدار گروه
5  Αρτε آرته راهگشا
6 Αυτοκρατορ / Αυτοκρατοροσ اتوکراتور / اتوکراتوروز مستقل ، خودمختار ، مطلق العنان ، خواهانِ نظم کامل
7  Βασιλ بازیل سلطان ، حکمران ، پادشاه ، والامقام
8  Βασιλεωσ بازیلیوس سلطان ، حکمران ، پادشاه ، والامقام
9  Βασιλεωσ αρσακον بازیلیوس آرزاکون پادشاهی از ارشکوسیان
10  Βασιλεωσ βασιλεων بازیلیوس بازیلیون شاه شاهان ، حکمرانی که سِمَت قضاوت هم داشته باشد
11  Βουλησσκτ بوله زاکت مدیر ، دانشمند ، عضو مجلس ایالتی یونان ( بول )
12  Γωτερσηχ گوتِرزون گوشه گیر
13  Δικαιον / Δικαιου / Δκαιον دیکائیون / دیکائیو / دکائیون عادل ، دادگر ، منصف ، فکور ، قاضی ، دادرس ، مجری قانون
14  Εκλιφιλελλ اکای فیلل دوستدارِ سر از پا نشناختۀ یونان
15  Εληνοσ هله نوز ستایندۀ هلنیسم یا یونان
16 Ενεργετον انرگتون نیرومند ، پرتحرک ، گشاده دست ، صاحب انرژی و قدرت زیاد
17  Ενσηβονσ انسه بونس خداترس ، بنیان شناس
18  Επικαλουμενου اپیکالومنو صاحب رسالت خدائی ، صاحب رسالت مردمی
19  Επιφανονσ اپی فانونز بدون ابهام ، صریح
20  Επιφανουσ اپی فانوز نامی ، نامدار ، مشهور
21  Εφειγενον افه ژنن در نهایت خردمندی
22  Θεοπατοροσ / Θεουευπατοροσ زئوپاتوروس / زئوئیوپاتوروس زادۀ زئوس ( = خدای یونانیان ) ، فرزند خدا ، خداپدر
23  Θεου زئو / زئوی احتمالاً حالتی از نام زئوس
24  Θεπατιι زپاتی عادل
25  Καικτιστον کای کتیزتون سردار سازندگی
26  Καιφιλελλην کای فیلن دوستدار ابدی و مؤکد هلنیسم یا یونان
27  Κεπιφανουσ کپی فانوز همیشه مشهور ، نامدار ابدی ، حاکم خوش خُلق
28  Μεγαλον / Μεγαλου مگالون / مگالو بزرگ ، کبیر ، دارای روح بلند
29  Νεικησασ نیکه زاز کُشنده [ ؟ ] ، معتکف نیکه ( = خدای پیروزی یونانیان ) [ ؟ ]
30  Νικατοροσ نیکه توروز / نیکه توروس نظرکرده یا مورد عنایت نیکه ، مرید نیکه
31  Νικηφορον / Νικηφορου نیکه فرون / نیکه فرو پیروزمند ، فاتح
32  Παν پان جاویدان
33  Παν Ι Παν پان ای پان جاویدِ جاویدان
34  Πανδλδ پاندلد مهمان نواز
35  Πδινλιουσ پدین لیوز مربی
36  Σελευκεων زلئوکون احتمالاً اشاره ای است به سلوکیه
37  Σκνοηα ( = Εκνοηα ) اکه نوه غیر قابل درک ، دست نیافتنی
38  Σωτηροσ زئوتروز نجات بخش ، ناجی
39  Τιγρ / Τιγρει تیگر / تیگری احتمالاً به معنای دجله
40  Φιλαδελφον فیلادلفون دوستدار برادر ، دوستدار نزدیکان
41  Φιλε / Φιλελλ فیله / فیلل دوستدار
42  Φιλελληνοσ فیله لنوز / فیله هلنوس دلباختۀ یونان ، دوستدار یونان ، معتقد یا تابع هلنیسم
43  Φιλοπατοροσ فیلو پاتوروز دوستدار پدر
44  Φιλορωμαιον / Φιλορωμαιο فیلو رومائیون / فیلو رومائیو لاتین دوست ، دوستدار روم
45  Φιλοωμαιον فیله مائیون عظمت طلب
46  Αρταβανον / Αρταβανοσ آرتابانون / آرتابانوس اسم خاص . تلفظ یونانی نام « اردوان » ، پادشاه اشکانی ؟!
47  Γωταρζον گوتارزون اسم خاص . تلفظ یونانی نام « گودرز » ، پادشاه اشکانی ؟!
48  Μιθραδατοσ میثراداتوس اسم خاص . تلفظ یونانی نام « مهرداد » ، پادشاه اشکانی ؟!
49  Μουσησ موزهز اسم خاص . نام ملکه ای اشکانی ؟!
50  Ολαγασοσ اولوگاسس اسم خاص . تلفظ یونانی نام « بلاش » ، پادشاه اشکانی ؟!
51  Ονωνησ ونونز اسم خاص . تلفظ یونانی نام « ونن » ، پادشاه اشکانی ؟!
52  Πακοροσ پاکاروس اسم خاص . تلفظ یونانی نام « پاکر » ، پادشاه اشکانی ؟!
53  Σαναβαρησ ساناباروس اسم خاص . تلفظ یونانی نام « ساناباروس » ، پادشاه اشکانی ؟!
54  Φραατεων فرآتون اسم خاص . تلفظ یونانی نام « فرهاد » ، پادشاه اشکانی ؟!
55  Περιτιου پری تیو ژانویه
56  Δυστρου دوسترو فوریه
57  Ξανδικου ساندیکو مارس
58  Αρτεμισιου آرتمیسیو آوریل
59  Δαισιου دیاسیو مه
60  Πανημου پانه مو ژوئن
61  Ολπου آلپو ژوئیه
62  Γορπιαιου گورپیائیو اوت
63  Υπερβερεταιου اوپرورتائیو سپتامبر
64  Διου دیو اکتبر
65  Απελλαιου آپه لائیو نوامبر
66  Αυδυναιου اودونائیو دسامبر
67  Εμβολιμου امبالیمو ماه سیزدهم ( ماه اضافی )

 نخستین سکه های این مهاجران یونانی، هشت سال پس از حریق آتن تاریخ خورده است و آخرین آن ها متعلق به دوره ای است که سربازان روم، یونان را تخلیه می کنند و خود نشان دهنده ی این است که آن مهاجران یونانی ساکن ایران، پس از آزادی وطن خود، به یونان بازگشته اند. مشروح مستدل این مطالب را میتوانید در بخش دوم از مجموعه ی 12 قرن سکوت، به نام اشکانیان بخوانید.

مسئله ای که ممکن است بوجود آید، این است که چرا به دلیل گستردگی حکومت یونان که شامل ایران و بین النهرین است، آنان قادر به آزاد سازی یونان و سرزمین محبوب خود نبودند؟

پیداست که اسکندر مقدونی و جانشینان وی، حکومتی کوچک و محدود بوده اند و نیروی مقابله با روم را نداشته اند و صرفا در مناطق پوریم زده که اکنون دیگر خالی از سکنه شده بودند، بدون مزاحمت، پراکنده شده و تنازعی در مقابل نداشته اند زیرا به سبب غیرمسکون بودن ، برای پناه گرفتن و حیات موقت، بسیار مطلوب بوده است. پس از آزادی یونان، تمام مهاجران، علی رغم 5 قرن اقامت، بازگشت به سرزمین مقدس خود بازگشته اند.


1 ) مآخذ :

ناصر پورپیرار ، اشکانیان ، صفحات 294 - 268 .

ناصر پورپیرار ، ساسانيان 1 ، صفحات 34 ، 35 ، 98 و 99 .

حسن پیرنیا ، ایران باستان ، جلد 3 ، صفحات 2676 و 2677 .

علی اکبر سرفراز و فریدون آور زمانی ، سکه های ایران از آغاز تا دوران زندیه ، صفحات 43 و 44 .

WWW.Naria.Blogfa.Com/post-371.aspx

WWW.Naria.Blogfa.Com/post-372.aspx

WWW.Naria.Blogfa.Com/post-374.aspx

WWW.Naria.Blogfa.Com/post-376.aspx

 

7. حمله‏ی اسکندر و اعراب و مغول

اثبات وقوع نسل‏کشی پوریم که از مناظر و با مراجعه به اسناد متعدد و متنوع ممکن است، به گونه‏ای روشن معلوم می‏کند که وسعت آن قتل‏عام، در حدی بوده است که از پس آن آدم‏کشی بی‏منتها، تا قرون طولانی، آثاری از تجمع و تمدن در سرزمین‏های پوریم‏زده، که پیش از آن حادثه، در مرتبه‏ی بسیار ممتازی از تمدن و تولید و درک مکاتب صنعتی و هنری می‏گذرانده‏اند، دیده نشده است.
بر این اساس، مسلم است که مسلمان عرب، در قرن اول هجری، کم‏ترین انگیزه‏ای برای حمله به ایران خالی از سکنه نداشته است و اگر بنا را بر غارت ایران به وسیله‏ی مسلمانان، بنا بر اقوال تاریخی موجود بگذاریم، لااقل باید نشانه‏هایی از ثروت ملی ایرانیان، به هر صورت ممکن، ارائه دهیم که مطلقا نا ممکن است و حتی اگر همین سکه‏های قلابی عهد ساسانی را نیز در آن زمان رایج بگیریم، باز هم خود نشانه‏ای از فقر مطلق ملی حساب می‏شوند و معلوم می‏کنند که محدودیت دارایی در ایران، در چنان سطحی بوده است که حتی سکه‏ی کوچکی از طلا نیز در ایران پس از پوریم تا عهد قاجار نیافته‏ایم. حقیقت این‏که در هیچ نقطه‏ای از ایران، کم‏ترین نشانه‏ای از امکانات زیر بنایی برای تولید و تجارت و توزیع، از قبیل بازار و کاروان سرا، تا زمان صفویه دیده نشده است و اثری از نیازهای ضروری برای تجمع متمدن نظیر خانه‏های اشرافی و گرمابه و حمام و پل، پدیدار نیست. بنا بر این، برای سرباز مسلمان که رسالت اولیه و مقدم او، ابلاغ آیات قرآن بوده است، چنین سرزمینی که نشانه‏ای از حیات اجتماعی در آن دیده نمی‏شود، جای مناسبی برای فعالیت نظامی به هر شکل و صورتی نبوده است. هم‏چنین بر اساس مستندی که از تخت جمشید با نام «تختگاه هیچ‏کس» ، اثر استاد مجتبی غفوری تهیه شده و از همین سایت نیز قابل Download رایگان و یا ارسال با پست است و مضمون و محتوای آن را نامه‏ی رسمی سازمان نظام مهندسی کشور نیز تایید می‏کند، حتی ساخت قدیم‏ترین بنای تاریخی ایران یعنی تخت جمشید هم، پس از قتل عام پوریم، هرگز به پایان نرسیده و از نظر فنی، قابل آتش زدن نبوده است. چنان‏که در حال حاضر نیز، اندک نشانه‏ای از بقایای آتش‏سوزی در آن نیست. بدین ترتیب، یهودیان که در ماجرای پوریم، تمدن ممتاز شرق میانه را نابود کرده‏اند، با ترفندهای متعدد، عوارض و آثار این تخریب را بر دوش ماجراهای تاریخی رخ‏نداده‏ای چون حمله‏ی اسکندر و اعراب گذارده‏اند. با همین تفسیر و با طرح همین ادله‏ی محکم، طبیعی است که ماجرای حمله‏ی مغول به ایران نیز به بخش دیگری از این سریال دروغ در تاریخ نویسی‏های کنونی برای ایرانیان تبدیل می‏شود؛ زیرا نه فقط تاکنون هیچ سندی دال بر وجود قومی به نام مغول در ایران به دست نیامده، بل در زمان مورد ادعا، هنوز کوچک‏ترین نمایه‏ای از هستی ملی قابل غارت و حتی قابل زیست، در ایران دیده نمی‏شود. بدین ترتیب، تالیف تاریخ‏های کنونی که غالب مولفین آن یهودی‏اند، جز برداشتن بار قتل‏عام پوریم از دوش یهودیان و تقسیم علت ویرانی‏های وسیع حاصل از آن، بر دوش اسکندر و مسلمین و مغول نیست. چنان‏که داستان‏های دیگری در باب آتش زدن کتاب‏ها و کتاب خانه‏ها با توجه به مبحث بنیانی بالا به قصد آلودن تاریخ اسلام و مردم مسلمان، به همت مورخین وابسته به کنیسه و کلیسا تدارک شده است.

 

11. آنوسی چیست ؟

هدف این مقاله، صرفاً آشنا و آگاه ساختن ایرانیان مسلمان با نقش پنهان یهودیانی است که در لباس مسلمین در میان آنان زندگی می‌کنند و با جلب اعتماد و حمایت مسلمانان، اهداف یهودیت و حکومت اسرائیل را به پیش می‌برند. بدیهی است که این مقاله قصد ندارد توهین یا افترایی را به مسلمین نسبت دهد و وجود چنین یهودیان مسلمان نما (=آنوسی) در لباس مردم عادی، روحانیون، دانشگاهیان، سیاستمداران و ... به معنای به زیر سئوال بردن سایر افراد این گروه‌ها نیست. باشد که با آگاهی و هوشیاری نسبت به فعالیت‌های دشمنان پنهان شده در لباس دوست، همچون گرگان پوشیده شده در پوست بره، از در افتادن به دام آن‌ها برحذر باشیم.

تعریف آنوسی:
آنوسی یک کلمه عبری برای یهودیانی است که به زور و یا داوطلبانه، به صورت ظاهری و به دلایل مختلف، از جمله ممانعت از طرد از سوی مسلمانان و فرار از پرداخت جزیه، به ظاهر تغییر دین می‌دهند و مسلمان می‌شوند.
بخشی از آنوسیان، به دین مسیحیت تظاهر می‌کنند که در دنیای مسیحی، به مسیحیان صهیونیست مشهورند و خود مسیحیان نیز همچون ما مسلمانان، از باطن یهودی این افراد غافل‌اند. بخشی از آنوسیان نیز در بین مسلمانان زندگی می‌کنند و کنیسه‌های زیرزمینی خود را دارند. آن‌ها در ظاهر مسلمان‌اند، نماز می‌خوانند، روزه می‌گیرند، به حج می‌روند و خمس و زکات مال خود را می‌پردازند و در ظاهر‌ جزیی از جامعه مسلمین‌اند. تأکید این نوشتار، بیش‌تر شناسایی نقش همین آنوسیان در جوامع اسلامی است.
آن‌ها برای جلب اعتماد مسلمین به هر کسوت و سیمایی در می‌آیند؛ در صورت لزوم به حوزه‌های علمیه مسلمانان می‌روند و تحصیلات حوزوی خود را تا بالاترین مقطع و مدارج ممکن‌، طی می‌کنند. بخشی از آن‌ها، نقش افراد ساده را بازی می‌کنند و بعضی دیگر  ادعای فرزندی پیامبر اسلام (ص) را بر خود می‌بندند و خود را «سید» می‌خوانند (به دلیل پاره‌ای ملاحظات، از ذکر هر نامی از این افراد صرف نظر می‌شود و خوانندگان علاقه‌مند به آشنایی با علمای آنوسی در ایران، می‌توانند به کتاب «فرزندان استر» رجوع کنند).
گروهی دیگر از آنان برای نفوذ به میان مسلمین و حضور در خصوصی‌ترین اجزای زندگی آن‌ها، به مشاغل خاص و به خصوص پزشکی روی می‌آ‌ورند. بدین لحاظ، از جمله حرفه‌های مورد علاقه آنان، پزشکی است و اصولاً به نظر می‌رسد که لغت حکیم در معنای اصلی آن یعنی طبیب، برداشتی از لغت حاخام به معنای دانا و دانشمند است و البته باید در نظر داشت که زبان‌های عربی و عبری، دارای ریشه‌های یکسان آرامی‌اند.
شغل دیگر بسیار محبوب و فرح‌بخش و مورد علاقه یهودیان و آنوسیان، موسیقی و طرب و لهو و لعب است و عده زیادی از مشاهیر موسیقی ایران و جهان، یهودیان آنوسی هستند که به اسامی برخی از آنان در ایران اشاره خواهد شد.
افزون بر این‌ها، سیاست و حضور در عرصه‌های گوناگون فعالیت سیاسی، از جمله مشاغل بسیار پرطرفدار برای یهود است تا از این طریق نیز قدرت پنهان یهود را افزایش دهند. آنان با تظاهر هر چه بیش‌تر به تدین، تا حد گزینش زندگی‌ای به ظاهر ساده و فقیرانه و با  مظلوم‌نمایی و کسب ترحم و اعتماد، راه را برای قدرت‌یابی خود در میان جامعه مسلمین هموار می‌کنند و به محض رسیدن به مقام، برای صعود به مرتبه بالاتر، نقشه می‌کشند و بدین ترتیب، دائما به هدف خود که ضربه زدن پنهان و از درون به مسلمین است، نزدیک‌تر می‌شوند. البته لازم به ذکر است که آنوسیان به قدرت رسیده، برای انتخاب کارگزار و زیردست خود، هرگز حق ندارند در صورت دست‌رسی به افراد آنوسی، فردی مسلمان را انتخاب کنند. به این ترتیب، آنان هرم قدرت خود را روز به روز قوی‌تر می‌کنند و پنهان کاری‌شان، مانع از ظاهر شدن هویت واقعی یعنی یهودی آنان می‌شود.
اما بی‌شک، یکی از محبوب‌ترین و مهم‌ترین و در عین حال، ضد اجتماعی‌ترین و ویران‌گر‌ترین پیشه همیشگی یهودیان، بانک‌داری و رباخواری است، چنان‌که امروزه مهم‌ترین بانک‌های جهان تحت مالکیت یک یا چند یهودی قرار دارند. یهودیان قرن‌هاست که از این طریق، نبض و رگ حیاتی ملت‌ها را به دست گرفته‌اند؛ دوستان خود را حمایت و دشمنان‌شان را ورشکسته می‌کنند. 

شناسایی آنوسیان پنهان شده در میان مسلمین:
اصول کلی این امر مبتنی بر این واقعیت است که یک یهودی و آنوسی، الزاماً در مسیر اهداف و منافع قوم خود و یهودیت می‌کوشد و از هر گونه فعالیت و اقدامی که منجر به زیان آن شود، تا حد امکان جلوگیری می‌کند. در حقیقت، فرزندان یهودی از سوی خانواده و اطرافیان به گونه‌ای تربیت می‌شوند که خود را قوم برتر دانسته و هر اقدامی و به هر بهایی را در جهت تأمین مصالح قوم خود مجاز و لازم بدانند. به همین دلیل، امکانی ساده و ابتدایی برای شناخت آن‌ها فراهم می‌شود و طی فعالیت‌هایی که یهودیت را به طور جدی تهدید می‌کند، می‌توان به آنوسی بودن یهودیان مسلمان‌نما پی برد. ذیلاً به چند روش ساده شناسایی یهودیان آنوسی اشاره می‌شود.

شیوه‌های آنوسیان برای اختفای ماهیت یهودی خود:
آنوسی‌ها برای اختفای ماهیت خود‌، تلاش‌های زیادی انجام می‌دهند. اکثر آن‌ها، تا حد افراط به اسلام اظهار ایمان می‌کنند و از این راه، وجهه اجتماعی مناسبی کسب می‌کنند و بدین ترتیب، بر ماهیت یهودی خود سرپوش می‌گذارند و با تظاهر به دین و مذهب اسلام، هم معتقدات اصلی خود را  پنهان می‌کنند و هم جایگاهی برابر با مسلمانان و حتی بالاتر از مسلمانان عادی به دست می‌آورند و در عین حال از محظوراتی نظیر نجس تلقی شدن و پرداخت جزیه و غیره در امان می‌مانند.
نکته مهم در این خصوص، افراط در تظاهرات اعتقادی از سوی آنان است؛ آنوسیان برای جلب اعتماد مسلمانان و نفوذ هر چه بیش‌تر در میان آنان، دائما در نمازهای جماعت حضور دارند، روزه‌های خود را به طور کامل می‌گیرند، به حج می‌روند، ادعیه و اذکار اسلامی می‌خوانند، در مراسم عزاداری و اعیاد مذهبی شرکت می‌کنند و خمس و زکات مال خود را در وقت معین و به افراد خاص، می‌پردازند. همچنین یهودیان آنوسی ایران در دوران بعد از انقلاب، برای جلب اعتماد مؤمنین و مسئولان حکومت اسلامی در راهپیمایی‌ها و تظاهراتی نظیر 22 بهمن و روز جهانی قدس و نیز انتخابات و ... شرکت می‌کنند و حتی برای برگزاری مراسم مذهبی مسلمانان کمک‌های مالی می‌کنند و یهودیان به مقام رسیده، برای پنهان کردن ماهیت خویش و رفع تردیدهای احتمالی و کسب اعتماد هر چه بیش‌تر سایر مسئولان حکومت اسلامی، حتی علیه اسراییل و صهیونیسم هم سخن‌رانی ‌کرده و برای حفظ ظاهر در راستای مبارزه با اسراییل، سمینار و همایش و کنفرانس برگزار می‌کنند. تمام این گونه اقدامات برنامه‌ریزی شده در نهایت به تثبیت موقعیت یهودیان آنوسی و حفظ منافع یهود می‌انجامد.
به این ترتیب، تفکیک یهودی آنوسی از مسلمان واقعی، بسیار دشوار می‌شود ولی در این گفتار، تلاش می‌شود تا حد امکان معیارهایی برای شناخت  یهودیان آنوسی ارائه شود.

چگونه آنوسیان را بشناسیم؟
در ابتدا لازم به ذکر است که راه‌های بیان شده در زیر، به هیچ وجه قطعیت مطلق ندارند، ولی با این حال می‌توان از طریق آن‌ها تا حدودی به شناخت آنوسی‌ها نزدیک شد.

رفتارهای فردی:
یهودیان آنوسی برای نفوذ در میان هر یک از طبقات جامعه ایران به لباس آنان درمی‌آیند. مثلاً یک آنوسی ممکن است به صورت روشنفکر مسلمانی درآید که لاییک است، به خدا و پیامبر اسلام (ص) توهین می‌کند، قرآن را متنی زمینی یا سروده یک عرب می‌داند و قایل به تحریف قرآن (علنی یا تلویحی) است. همچنین آن روحانی‌ای که نزدیکی ادیان را تبلیغ می‌کند می‌تواند گام آگاهانه یا ناآگاهانه دیگری را در کنار کار آن روشنفکری که دین اسلام را مرتجعانه می‌شناساند، برای رفع خصومت علیه یهودیت و اسرائیل به پیش ببرد، زیرا تکیه هر دو گروه بر تواریخ اسلامی موجود است که آنوسی‌های دیگری، در زمان‌هایی دیگر و با نام‌هایی دیگر نوشته‌اند. (برای نقد و بررسی تواریخ به ظاهر اسلامی موجود از این دیدگاه ر.ک به مجموعه آثار استاد ناصر پورپیرار با عنوان کلی تأملی در بنیان تاریخ ایران) چنین گروه‌هایی، بیش از ذکر نام خداوند و یا پیامبر اسلام (ص)، از امامان و خلفا و صحابه یاد می‌کنند و پی در پی‌ داستان‌هایی را تکرار می‌کنند که در آن‌ها پیامبر بزرگوار اسلام (ص)، در نقش یک رهبر نظامی مسلح خون‌ریز، مردی هوس‌ران، ضعیف النفس، دارای مقاصد دنیوی، ناتوان در اداره امور، دارای بیماری‌های روانی – عصبی نظیر صرع و ده‌ها افترای دروغین و مهوع دیگر، معرفی می‌شوند. اگر در این گونه افراد بی‌منطقی و یا تعصب افراطی دیدید، گامی به شناخت آن‌ها نزدیک تر شده اید.

رفتارهای اجتماعی:
در رفتارهای گروهی، مهم‌ترین ویژگی یهودیان آنوسی، اقدام دسته جمعی و حمایت از فعالیت‌های یکدیگر است؛ بدین معنی که اگر یکی از آن‌ها کاری ناپسند انجام دهد، فرد آنوسی دیگر که دارای سیما و وجهه موجه‌ای بوده و اعتبار لازم را از طریق اقداماتی نظیر تظاهر به تدین و مشارکت‌های اجتماعی مثبت به دست آورده است، پا در میانی کرده و موضوع را به نحوی فیصله می‌دهد. یا اگر یکی از آن‌ها در کاری، چه کوچک و چه بزرگ، سنگ اندازی کرده و مانع‌تراشی کند، آنوسی دیگری که شخص موقر و مقبول عامه‌ای است، به او پیوسته و کار او را توجیه می‌کند.
این شیوه، در ادامه و در سطح کلان، به صورت درگیری‌های اجتماعی دیده می‌شود و مثلا دو یا چند گروه دارای عقاید مختلف، در زمینه سیاسی یا فرهنگی و اقتصادی، منازعه‌ای غیر لازم را آغاز می‌کنند که چند وجه مشخص دارد:

الف: فاقد نقطه آغاز و دلیل موجه و روشن، یا بر سر مسائلی بسیار ساده است.

ب: هیچ کسی در هیچ گروهی، حرف قطعی و نهایی را نمی‌زند و درگیری‌ها به صورت سطحی و لفظی ادامه خواهد یافت. در عین حال، همواره همدیگر را به افشای مسائلی تهدید می‌کنند با این عبارت که اگر فلان مطلب گفته شود، کار طرف تمام خواهد شد، اما چنین اتفاقی هرگز رخ نداده و نخواهد داد.

ج: معمولاً این گروه‌ها خلق الساعه‌اند و بر مبنای هیاهو پدیدار می‌شوند.

د: افراد این گروه‌ها به بهانه بی‌اعتنایی یا بی‌اهمیتی از درگیری عقلی و عمومی آشکار با موضوع مورد نزاع می‌گریزند.

ه: مطالبات همه گروه‌ها یکسان و منطقی به نظر می‌رسد، اما در صورت برتری و غلبه یکی بر دیگری، موضوع مسکوت می‌ماند و تغییری در هیچ موردی دیده نمی‌شود. این سکوت تا زمان لازم ادامه خواهد یافت.

و: مهم‌ترین هدف آنوسیان از این اقدامات، یکی مشغول سازی جامعه با مطالب سطحی و ممانعت از ورود به بنیان مطلب، و دیگری جذب افراد جوان و ساده دارای گرایشات متفاوت در گروه‌های مختلف و گاه متضاد است تا افراد نیروهای خود را صرف مبارزات پوچ کرده و انرژی خود را هدر دهند.

راه دیگر شناخت آنوسیان، خصایص آیین یهود است که می‌تواند در شناسایی افراد موثر باشد. از جمله برخورد یهودیان آنوسی با روز شنبه تعطیل و حرام بودن کار کردن در این روز در آیین یهود، که آنوسیان از راه‌های مختلف و با زیرکی تمام، در این روز کار و تعطیلی را با هم توأم می‌کنند. از جمله اقدامات آن‌ها برای پرهیز از کار کردن در روز شنبه و عدم ارتکاب گناه، تلاش برای مرخصی گرفتن در مشاغل دولتی و یا خصوصی است. در کارهای دیگر، ترفندهای دیگری زده می‌شود، نظیر گران‌فروشی غیر قابل توجیه برای جلوگیری از انجام معامله، تمارض و ابراز گرفتاری‌های خانوادگی و ... .
آنوسیان الگوهای رفتاری دیگری نیز دارند که برای شناخت آنان چندان مفید نیست، زیرا چندان از جانب آن‌ها رعایت نمی‌شود، نظیر رعایت فاصله چند ساعتی بین غذاهای دارای انواع گوشت با مأکولات لبنی نظیر ماست و بستنی و ...، بدین معنی که آنوسیان، اکراه دارند مثلاً کباب و دوغ را با هم بخورند و معتقدند باید بین این دو، چند ساعتی فاصله باشد که البته این مسائل چندان مراعات نمی‌شود.

تولید شایعات:
یکی از فعالیت‌های اصلی آنوسی‌ها تولید، ترویج، انتشار و تبلیغ خرافات دینی (و طی این سال‌های اخیر تولید انواع اس. ام. اس.های موهوم برای تمسخر مسئولان حکومت اسلامی یا تمسخر اعتقادات دینی مسلمانان) است که شکل های متنوعی دارد:

الف: مثلاً نامه‌ای از زیر درب منزل شما انداخته می شود و در آن ادعا می‌شود که فلان شیخ، فلان امام یا پیامبر اسلام (ص) را در خواب دیده است و به وی چنین و چنان گفته است و پس از کلی درد دل بی‌مورد و غیر لازم و بی‌معنی، از او خواسته است که فلان کار را انجام دهد. در پایان از خواننده درخواست می‌شود که آن برگه را به تعداد مشخصی تکثیر کند و بدون این که شناخته شود، پخش کند و به خواننده نوید می‌دهد که در صورت اطاعت، پاداشی بزرگ نصیب او خواهد شد، چنان چه فلانی این کار را کرد و در عرض یک هفته به ثروت کلانی رسید و شخص دیگری، تخلف کرد و مثلاً از کوه پرت شد! و .... چنین شایعات و دروغ‌های خرافه‌الودی همواره توسط آنوسیان ساخته شده و اشاعه داده می‌شود.

ب: اخیراً این طور باب شده است که ادعا می‌کنند در فلان وقت که اغلب در ایام عزاداری ماه‌های محرم و صفر است، تصویری از فلان شهید میدان کربلا روی دیوار افتاده است، یا این ادعا که مثلاً فلان شهید کربلا، بر فلان کودک یا زن یا مرد حاضر در جمع ظاهر شده است. اشاعه‌دهندگان این خرافات (و احتمالاً همان کسی که بر دیدار این مسائل گواهی می‌دهد) احتمالاً آنوسی هستند.

ج: اقدام دیگر یهودیان آنوسی برای ترویج خرافات دینی، برگزاری جلسات مذهبی نظیر آموزش قرآن یا روضه‌خوانی همچون سایر مسلمانان است. آنوسیان اغلب  جلسات زنانه را هدف قرار می‌دهند به چند دلیل: اولاً غالب افراد جلسات زنانه خانه‌دار بوده و اوقات فراغت بیش‌تری دارند که طی آن با یکدیگر مرتبط بوده‌اند و می‌توانند با تکرار مکرر این مسائل، به آن دروغ‌ها پایداری ببخشند. ثانیاً بعضاً دارای سطح اطلاعات و بینش بالایی نبوده و قابلیت بیش‌تری برای پذیرش و ترویج دروغ دارند. دلیل سوم و تقریباً اصلی، نقش این افراد به عنوان مادر است که با پذیرش این عقاید، آن را به طور کامل به نسل‌های بعدی انتقال می‌دهند و نسل بعدی، به دلیل اعتماد فطری‌ای که به مادر دارد، غالب آراء، نظرات، اندیشه‌ها و اعتقادات دینی و غیر دینی او را می‌پذیرد و همین عامل، یادآور تأکید قرآن است بر عدم تبعیت کورکورانه از اعتقادات والدین در عین احسان و احترام به ایشان.

در تمام موارد، نقش رسانه‌ها و media، کاملاً عیان و غیر قابل انکار است. البته از نقش آنوسیان داخل شده در قشر روحانیت که به دلیل سیمای ظاهری موجه، دارای قابلیت نفوذ تقریباً مطلق و سراسری در جامعه اسلامی هستند و در عین حال وظیفه رهبری آنوسیان خرده‌پا را نیز بر عهده دارند هم نباید غافل شد. آنوسیان معمولاً خود را به شدت مذهبی جلوه می‌دهند و برای فریب مسلمانان انقلابی و حزب‌اللهی به عضویت گروه‌هایی نظیر بسیج و حزب الله و ... در می‌آیند و ضمن گزارش به مراکز مافوق خود در مورد نوع و نحوه فعالیت‌های مذهبی مسلمین و افراد انقلابی، به گسترش و توسعه اسراییلیات و خرافات مذهبی در میان افراد این گروه‌ها می‌پردازند. همچنین آنوسیان در گروه‌های لهو و لعب نیز حضور چشمگیری دارند تا بتوانند از این طریق هزلیات و امور بی‌ارزش را در جامعه اسلامی توسعه و گسترش دهند.

تحریف قرآن کریم و توسل به منابع نامطمئن غیر قرآنی:
برای ایجاد انحراف در اعتقاد مسلمین، شاید هیچ روش دیگری تا این اندازه مفید نباشد. به همین دلیل تأکید بیش‌تری بر روی این بخش شده و دسته‌بندی کامل‌تری صورت می‌گیرد.

1. قرآن از سوی آنوسی‌ها هرگز مورد استناد جدی قرار نمی‌گیرد و در صورت نیاز به قرآن، هیچ‌گاه این کتاب آسمانی مورد رجوع مستقیم قرار نمی‌گیرد، بلکه همواره به تفسیر قرآن مراجعه می‌شود که در این مورد هم تقریباً همیشه، تفاسیری مورد رجوع قرار می‌گیرند که نویسنده آن نیز آنوسی بوده است تا از این طریق باز بتوانند از متن و بیان اصلی قرآن بگریزند. اسامی تعدادی از آنوسیان مفسر و محدث در کتاب فرزندان استر ذکر شده است و برخی از معاصرین آن‌ها با تصویر معرفی شده‌اند.

2. آنوسی‌ها اهمیت فراونی به ادعیه می‌دهند و اغلب یک دعا نیز در جیب یا کیف خود دارند، در حالی که قرآن را حتی ورق هم نمی‌زنند.

3. در مورد قرآن، بیش‌تر به آیات قتال و جهاد اشاره می‌کنند و ضمن تظاهر به اعتقاد به قرآن‌، با بیان این موضوعات، مخاطب را تحت تأثیر قرار می‌دهند تا تصویری خشن از اسلام در ذهن او بسازند.

4. ادعا می‌کنند که رژیم اشغال‌گر اسراییل و صهیونیسم باید نابود شود و حتی اقدام به تاسیس بنیادهایی برای کمک به مردم فلسطین می‌کنند، اما هرگز عملی انجام نمی‌شود و این مسائل هرگز از حد شعار فراتر نمی‌رود، چنان که با وجود این همه مبارزات شهادت‌طلبانه، هنوز هم بعد از ده‌ها سال رژیم اشغال‌گر قبله‌ی اول مسلمانان، به حیات خود ادامه می‌دهد.
در عین حال، آنوسی‌ها با توسل به اندیشه‌ها و تفکرات اومانیستی و برابری تمام انسان‌ها با هم، حتی بدون توجه به جنس و آزادی اعتقاد و اندیشه، به ظاهر برای صلح میان یهود و مسلمان تلاش می‌کنند.

5. اصرار دارند و تبلیغ می‌کنند که صهیونیزم و یهودیت دو مقوله کاملاً جداگانه‌اند و به این مطلب اشاره نمی‌کنند که تمام افکار و اهداف صهیونیسم دقیقاً همان‌هایی است که در تورات به کرات به آن‌ها اشاره شده است، چنان که یهودیان در تورات مکرراً به قتل‌عام همسایگان و دست یافتن بر ارض موعود فراخوانده می‌شوند. همچنین به این موضوع نیز عامداً بی‌توجه‌اند که خداوند در کتاب خود با یهودیت، به طور عام و در هر فرقه و جامه و کسوتی برخورد کرده و تفکیکی میان یهودی یا گروه‌ها و زیرمجموعه‌های فکری آن همچون صهیونیسم قائل نشده است.

6- از کمک‌های جمهوری اسلامی ایران و اعراب به مردم فلسطین انتقاد کرده و می‌گویند چرا کشورهایی که خود محتاج امکانات و دارایی خود هستند و بدهی‌های بین‌المللی دارند، ثروت‌شان را صرف نیازهای داخلی خود نمی‌کنند و برای فلسطینیان هزینه می‌کنند؟ این آنوسی‌‌ها و روشنفکرنماهای دنباله‌رو ‌آنان هرگز نمی‌پرسند که چرا جامعه سرمایه‌داری غرب با تمام امکانات به یهودیان برای سرکوب فلسطینیان و ضدیت علیه مسلمانان کمک می‌کند؟

7. ‌آنوسی‌ها به هنگام شدت یافتن وحشی‌گری‌های اسراییل علیه فلسطینیان مبارز، احساساتی شده و رمانتیک حرف می‌زنند و ضمن عدم اشاره به راه حل صرفاً صورت مسئله را پاک کرده و مثلاً می‌گویند: به هر حال بهتر است اعراب و اسراییل به نحوی با هم کنار بیایند! چون هر دو انسان‌اند!

8. یهودیان آنوسی دارای گرایشات باستان پرستانه بعضاً افراطی هستند، همواره کورش و داریوش را به نیکی یاد کرده و وسیعاً می‌کوشند تا کورش را همان ذوالقرنین قرآن جا بزنند.

9. آنان فیلم «تختگاه هیچ‌کس» را که مستندی در باب نیمه کاره بودن تخت جمشید است، دروغ و جعل معرفی می‌کنند، افراد را به ندیدن آن فرا می‌خوانند، مراکز رسمی دولتی را از نمایش عمومی آن بازمی‌دارند، آن را بدون هیچ دلیلی، رد و غیر قابل اعتنا می‌نامند و مورد تمسخر قرار می‌دهند.

10. موضوع وقوع رخ‌داد پوریم را که نسل‌کشی همه جانبه بنی اسراییل در منطقه ایران و عراق و ترکیه کنونی است، رد کرده و ذکر ماجرای آن در بخش تواریخ تورات را اشتباه چند خاخام می‌دانند و منکر وقوع آن هستند، اما اگر تحت شرایطی ناچار به پذیرش این واقعیت شوند، آن را محدود دانسته و منکر توقف حیات بشری درآن مقطع می‌شوند و در مورد نبود هیچ اثری از تمدن‌هایی نظیر عیلام و اکد و آشور و بابل و سارد و لیدی و فینیقیه و ...، ادعا می‌کنند که آن‌ها در تمدن فرضی هخامنشی مستحیل شده‌اند و نه این که نابود شده باشند و دلیل این استحاله را هم قدرت یا تمدن برتر هخامنشیان می‌دانند، در حالی که هیچ سندی برای این برتری غیر عادی در منطقه وجود ندارد.

11. آنوسی‌های ایران، مثل همه یهودیان جهان از اعراب نفرت دارند،  آن‌ها را وحشی و بی‌دین و بی‌تمدن و نابود کننده تمدن موهوم ساسانی می‌دانند، اما در عین حال معتقدند که ایرانیان موفق شده‌اند از همان افراد بی‌دین، دین اسلام را به صورت صحیح و کامل أخذ کنند.

راه‌های دیگر شناسایی یهودیان آنوسی:
راه‌های کم اهمیت‌تر دیگری نیز برای شناخت آنوسی‌ها وجود دارد که قابلیت استناد زیادی ندارند، اما به هر حال می‌توانند مؤثر باشند. نکته ظریف در این خصوص این است که چنین نشانه‌هایی، در عین در حاشیه قرار گرفتن‌، گاه می‌توانند آغازگر ظن و گمان در مورد یهودیان آنوسی باشند. در ذیل به بعضی از این راه‌ها اشاره می‌شود.
آنوسی‌ها معمولاً در اطراف خود از لوازمی استفاده می‌کنند که به نوعی با ستاره داود مرتبط باشد، مثلاً از قاب عکس‌هایی با ستاره 6 و 8 پر استفاده می‌کنند که تصویر دو مربع و یا دو مثلث هم اندازه است که با چرخشی 45 درجه ای و 180 درجه ای، بر روی هم قرار گرفته‌اند.
یک راه دیگر شناسایی آن‌ها بر اساس نام فامیل است، زیرا که  برخی از نام‌های خانوادگی در انحصار آن‌هاست و در روابط داخلی آنان همانند یک کد شناسایی عمل می‌کند. متأسفانه تاکنون هیچ محققی به فکر تدوین چنین فرست اسامی نیفتاده است، اما گروهی از القاب و عناوین و صفت‌ها و الفاظ وجود دارند که با پیشوند و پسوندهای مختلف به عنوان نام خانوادگی در میان آنوسی‌ها، از قدیم الیام رواج داشتند، ولی چون ممکن است برخی از خانواده‌ها اینک فقط میراث بر آن اسامی باشند نه آنوسی، لذا از ذکر آن‌ها خودداری می‌شود. اما ذکر این نکته ضروری به نظر می‌رسد که این اسامی، بار معنایی خاصی نیز دارند. به علاوه خانواده‌های آنوسی دارای یک نام خانوادگی معمولاً مشابهت‌هایی نیز با هم دارند. مثلاً برخی از نام‌های خانوادگی مخصوص آنوسی‌های دارای گرایشات شدید مذهبی است، برخی دیگر اشاره به مشاغل محبوب آنان چون طب و مطربی دارد. این قبیل آنوسیان در هر کجای ایران که باشند، صفات یکسانی را بروز می‌دهند و برخی دیگر از اسامی نیز اشاره به قومیت ظاهری فرد آنوسی دارند و مثلا نشان دهنده زندگی فرد در بخش ترک یا کرد یا لرنشین ایران هستند.

اهداف آنوسیان:
آنوسی‌ها اهداف متعددی دارند که در این جا به مهم‌ترین آن‌ها اشاره می‌شود.
عمده‌ترین هدف آن‌ها ایجاد چند دستگی و اختلاف در میان مسلمین و بازی با اجناس و قیمت کالاهای مورد نیاز جوامع مسلمان است. آن‌ها با اختیار داشتن سرمایه مخفی و این روزها علنی، تقریباً تمام درآمد مسلمین را به صورت ربا و نظایر آن از آنان پس می‌گیرند و به جیب خود می‌ریزند تا مسئله رشد اجتماعی در بین مسلمین متوقف بماند و کیسه یهودیان بدون زحمت متورم‌تر شود. طبق قرارهای داخلی، یهودیان درآمد خود را به کنیسه می‌رسانند و در صورت بروز هر مشکلی نیز از طرف آن‌ها حمایت می‌شوند.
 
راه‌های مقابله با آنوسیان:
برای مقابله با این افراد، گام نخست آگاهی از اهداف آنان است که البته بخش کوتاهی از اهداف مهم آن‌ها ذکر شد. لذا با اطلاع از نقش عمده‌ی آنان در ایجاد تفرقه در بین مسلمانان، لازم است تا در مسیر خلاف آن حرکت کنیم. بدین لحاظ، به نظر می‌رسد که شروع این امر منوط  به ایجاد تحولی در بین علمای اعلام اسلام در سراسر سرزمین‌های اسلامی است تا با بررسی صحت و سقم اطلاعات عمده‌ترین و اصلی‌ترین منابع اسلامی، در اصول و فروع که موجد اختلافات مذهبی است و تعیین تکلیف با آن‌ها، مسلمین را از دشمنی بی‌جهت با یکدیگر باز دارند و با شناخت مزاحمان و مانع‌تراشان بر سر راه اتحاد دوباره اسلامی، نقاب را از چهره دشمنان واقعی مسلمین یعنی آنوسیان بردارند.

آنوسی‌های مشهور:
برخی از آنوسی‌ها با پوشش اسلام‌نمایی خود خدمات شایانی به قوم یهود انجام داده‌اند. عمده‌ی اینان دارای فعالیت‌های مذهبی به ظاهر اسلامی بوده‌اند و اقدامات بسیار بزرگی در ایجاد تفرقه و ساخت انواع فرقه‌های منتسب به اسلام همچون بهاییت داشته‌اند. متأسفانه به دلیل احتمال ایجاد بعضی التهابات و ایراد اتهامات صرفاً احساساتی و متعصبانه و بدون پشتوانه مستدل و منطقی، از ذکر اسامی این فرقه‌ها صرف نظر شده و خوانندگان علاقه‌مند به کتاب «فرزندان استر» ارجاع داده می‌شوند.
در این جا تنها به اسامی چند تن از آنوسیان غیر مذهبی اشاره کوتاهی می‌شود، با این توضیح که فهرست مفصل‌تر اسامی آن‌ها در منبع فوق‌الذکر موجود است:

فیلسوف:
ابن کمونه، 1284 م.
ملا الازار همدانی (قرن 19 و 20)، معروف به لاله زاری، مترجم کتاب گفتار در روش رنه دکارت

موسیقی:
مرتضی خان نی‌داوود

ادبیات:
سید جمال الدین واعظ که از سران مشروطه بود و پسر وی سید محمد علی جمال زاده، نویسنده مشهور ایرانی
سید اشرف الدین قزوینی، مدیر مسئول روزنامه نسیم شمال
سلیمان حییم، مؤلف فرهنگ انگلیسی به فارسی حییم
علی معلم، مؤلف فرهنگ انگلیسی به فارسی پزشکی

تاریخ:
خواجه رشید الدین فضل الله، نویسنده جامع التواریخ
سعد الدوله صفی بن هیبت الله، وزیر ارغون خان ایلخان مغول که به جرم جاسوسی برای مسلمانان کشته شد

سیاست:
قوام السلطنه، نخست وزیر
محسن (هاخام رابی)، نماینده مجلس در زمان محمد رضا شاه پهلوی

اقتصاد:
مراد اریه، نماینده مجلس در زمان محمد رضا شاه که خانواده اریه صاحبان کارخانه کاشی‌سازی ایرانا بودند
حاج حبیب القانیان، مؤسس شرکت پلاستیک‌سازی پلاسکو و کارخانجات صنعتی و تولیدی مرکب در ایران



برای تهیه ی کتاب «فرزندان استر» می‌توانید از این لینک استفاده کنید.
www.karangbooks.com/new/ester-2.htm

.....................................................................

این متن، نسخه ی اولیه تهیه شده برای بخش FAQ در سایت www.naria.asia است. لطفاً هرگونه نقد یا اشتباهی را با مدیر سایت در میان بگذارید تا موارد نادرست اصلاح شوند.

ارسال شده در پنجشنبه، ۱۸ بهمن ماه ۱۳۸۶ ساعت ۲۰:۰۰ توسط naina

ارسال پیام به این نوشته
نام: *
ای میل:
وب سایت:
پیام: *
کد امنیتی: *
عکس جدید
نظر بصورت خصوصی برای نویسنده مطلب ارسال شود
دوست گرامی پیام شما پس از تأیید نویسنده نمایش داده خواهد شد.
نویسنده : me
شنبه، ۱۰ مرداد ماه ۱۳۹۴ ساعت ۲۱:۰۱
 
آیا موی کاملا فر و ریش کاملا فر هخامنشیان و این نکته که در تنها نقش و نگارهای رنگی به جا مانده از آنها (سربازان گارد جاویدان و اسفنکس های شوش که در موزه های پرگامون برلین و لوور فرانسه ان)، سیاه کشیده شده اند، دال بر این نیست که هخامنشیان و پارسیان سیاهپوست بوده اند و این آریایی (به معنای سفید خواندن آنها) شیادی است؟

 
نویسنده : علی
یكشنبه، ۱۴ تیر ماه ۱۳۹۴ ساعت ۰۳:۱۱
 
سلام

ببخشید استاد در مستند تختگاه هیچ کس گفتن که هخامنشی ها سکه نداشتم ولی در موزه ملی سکه هایی مربوط به هخامنشیان هست میشه در این رابطه توضیح بدین

 
نویسنده : امراله
پنجشنبه، ۲۸ اسفند ماه ۱۳۹۳ ساعت ۰۸:۵۰
 
با عرض سلام .اگر این شاعران وجود خارجی ندارند پس چه کسانی یا شخصی این همه شعر .غزل.را نوشته یا سروده؟

 
نویسنده : ahmad
شنبه، ۲۷ دی ماه ۱۳۹۳ ساعت ۰۰:۰۱
 
با سلام خدمت استاد گرامی.سلامت شما آرزوی ماست.

با اجازه ، اشاره به دو مسئله کنم.که البته در هر صورت، فرقی در اصل قضیه پیدا نمی شود.

اول : شما در میان صحبتهاتون، اشاره به هخامنشیان و تعلق اونها به اقوام خزر و روس تبار فرمودید.
اینکه هخامنشیها از اقوام روس تبار بودند، قبلاً از طریق منبع دیگری و مقایسه کلمات روسی و کلمات هخامنشی برای بنده، مشخص و قبول شده است. اما طبق دیگر منابع(منابع غیرایرانی) اقوام خزر روس تبار نبودند و ترکتبار بودند.
به عبارتی، هخامنشیان از اقوام روس تبار بوده اند ولی خزر نبودند.
لطفاً در این زمینه تحقیق و توضیح بفرمائید.

و مسئله دوم:
عهد اشکانی. طبق منابعی که قبلاً مطالعه کردم (منابع غیرایرانی) دین و فرهنگ غالب در این دوره،یونایی بوده ولی خود حاکمان، سکایی بودند، یعنی از اقوام آسیای مرکزی.
اطلاعات ارائه شده در این باره، کاملاً قانع کننده برای بنده بود، از این لحاظ که اکثر کلمات اشاره شده در آثار اشکانی که به خط یونایی نوشته شده اند، همگی ریشه در زبان های آسیای مرکزی دارد. دانستن این نکته برای اینجانب، نیاز به داشتن سواد آکادمیک نداشته و فقط نیاز به آشنایی با زبانهای آسیای مرکزی دارد که خوشبختانه بنده آشنا هستم.
لطفاً در این باره توضیح کوتاهی بفرمائید.

قربون شما.

 
نویسنده : پوریا
دوشنبه، ۰۵ اسفند ماه ۱۳۹۲ ساعت ۲۱:۲۵
 
نوشته های خوبی بود. ممنون از شما!

 
نویسنده : علی
شنبه، ۱۶ شهریور ماه ۱۳۹۲ ساعت ۱۱:۵۶
 
استاد با عرض سلام و خسته نباشید
استاد در حدود 15 سال پیش در تبریز که قدمت تبریز را کمتر از هزار سال مینامیدند در حفاریی های بر ای ساخت پاساژ ابریشم در طبقه زیر زمین یا بهتر بگم در 10 متر پایین تر از محوطه مسجد کبود و سطح تبریز اجساد زیادی با سفالهای زیادی در هر گور کشف شد و این چند استخوان و سفالها قدمت تبریز را حدود 3500 سال بالا برد اما متاسفانه این مکان مورد بی لطفی قرار گرفته و اجساد چند هزار ساله به سرعت دارن از بین میبرند آیا ارزش این اجساد از سی و سه پل جدید الحداث کمتر است و من علت این بی توجهی را از خانم راهنما پرسیدم و ایشان در جواب گفتند که نژاد اجساد از نژاد ترکان قفقاز هست و خیلیها بیشتر از اینکه از کشف اجساد خوشحال بشن ناراحت شدند حالا من اطلاعی ندارم چطور میشه ثابت کرد اینها از چه نژادی هستند ولی به علت اینکه این مکان در محوطه موزه تبریز و مسجد کبود و بهترین نقطه و در مرکز شهر تبریز قرار دارد بنابراین من هم احساس میکنم عده ای با این اجساد مشکل دارند و همچنین در چند کیلومتری این نقطه کلیه مغازه ها ی که اغلب گران بودند و خانه ها توسط شهرداری خریده شد و منطقه به اون بزرگی خالی از سکنه شد و جالب اینکه در اون منطقه حفاریهای در حدود 10 متر به طرف پایین انجام میشود ولی در گران ترین منطقه تبریز که اغلب در اونجا پاساژهای 10 طبقه زده میشد پاساژهای 3 طبقه زده میشود و من با چشم خودم دیدم که طاق های در زیر حفاریها در حدود 10 متر پایین تر دیده میشود که رویشان با بتن پوشانده میشود و همچنین در آن منطقه بزرگ و در 200 متری مسجد صاحب الامر یا بهتر بگم دارالسلطنه شاه طهماسب صفوی در اثر حفاری سال 1390شمسی برای ساخت پاساژ طاقی بزرگ با ارتفاع 10 متر از کف شهر تبریز بیرون اومده و در محل حدود چند تن میلگرد ریخته شده و احتمالا دستور تخریب آن طاق بزرگ و هویت تبریز که به زباله دانی تبدیل شده داده شده!!!! و در 100 متری آنجا در زیر مسجد تاریخی چهار منار امیرالمومنین که بسیار زیباست و من با اطمینان عرض میکنم که در تبریز بالای 99 درصد از وجود چنین مسجد زیبای بی خبر هستند باز هم به علت ساخت پاساژ در کنار آن که خود آثار باستانی در تابلوش زده مربوط به دوره سلجوقیان است باز هم در ده متر پایین تر از کف این مسجد متروکه هزار ساله مخفی شده طاقهای با آجر دیده میشود که رویشان با بتن پوشیده میشود
استاد یک خواهشی از شما داشتم شما که تخصصتان در فیلم مستند و تاریخ واقعی است آیا امکان بررسی این مکانها را که مربوط به تاریخ ایران است دارید
اینجانب برای شما استاد بزرگ آرزوی سعادت و خوشبختی واقعی را دارم
 
پاسخ:
سلام. برای اظهار نظر لازم است بقایایی که می گویید دیده شود.

 
نویسنده : علی
جمعه، ۱۵ شهریور ماه ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۵۴
 
با سلام خدمت استاد پوربیرار که تاریخ را از آثار و نشانه های آن بررسی میکنند نه از کتابهای جعلی و تحریف شده یهود
استاد چند سوال داشتم که به غیر از شما کسی توانایی پاسخ به آنها را ندارد لطفا لطف فرمایید و پاسخ دهید
1-استاد یونانیها در تاریخ شناخته شده نبودند و ما اغلب بزرگترین افتخار یونانیان اسکندر را در آثار شعرا و نویسندگان چند صد ساله اسکندر رومی میشناسیم نه یونانی اما یونانیان شاهدی آوردند مثل دم خروس که کلا با تاریخ حداقل 1000 ساله منطقه جور در نمیاد و در این بین حکومت های جعلی برای این منطقه میتراشند که تاریخ را بین خودشون تقسیم بندی کنند و یا به قول معروف برا همدیگه نوشابه باز کنند
2-استاد من یک نمونه متن به دروغ رمز گشایی از کتیبه داریوش را می آورم آیا زبان ایرانیان در حدود چند سال شاید زیر 5 سال اینقدر تغییر کرده و زبان قبلی ایران قبل از حمله اعراب شبیه زبان سرخپوستها بوده
خدای بزرگ است اهورمزدا ← بک: ورزک :ا اورمزدا
که بزرگترین خدایان است ← هیی:ایمام:بومیم
که این زمین را آفرید ← ادآ :هیی :اوم: اسما
که آن آسمان را ← نم :ادآ :هیی : مرتیی
آفرید که انسان را ← م :ادآ: هیی: شیاتی
آفرید که شادی را برای ← م :ادآ :مرتی یهیا
انسان آفرید که داریوش ← هیی :داری واوم: خشای
را شاه ← ثی یم: اکون اوش: ای و
کرد یک شاه ← م پرونام :خشایث
از بسیاری ← ای یم :ای وم :پروتام
یک فرمانروا از بسیاری ← فرماتارم: ادم
من داریوش ← داری واوش :خشای ثی
شاه بزرگ شاه ← ی :وزرک :خشای ثیی:
شاهان شاه ← خشای ثی یانام :خش
سرزمین های دارنده ← ای ثی ی: ده یو نام :پ
همه گونه مردم شاه ← روزنام: خشایث
در این سرزمین ← ای ی :اهیا یا: بومی
بزرگ دور و دراز ← یا: وزرکایا: دوری
پسر ویشتاسب ← اپی: ویشتاسپه
هخامنشی ← یا: پوش :هخامنیش یا
آیا این شبیه سازی های مسخره توسط چند یهودی شایسته ایرانیان هست؟
3-استاد من ایرانی هستم با دو زبان با ریشه های مختلف آیا کلماتی که از یونانیها گرفته میشود و به صورت مسخره ای به پارسی شبیه سازی میشود روی حساب کتاب است
چند اسم از مطالب بالای سایت شما را مثال میزنم
Αρταβανον / Αρταβανοσ آرتابانون / آرتابانوس اسم خاص . تلفظ یونانی نام « اردوان » ، پادشاه اشکانی ؟!
**آرتا در تورکی به معنی وسط یا میانه میباشد**اردوان=ار در تورکی به مرد و ارکک در تورکی به معنی جنس نر میباشد**اردوغان نام رییس جمهوری فعلی تورکیه میباشد و اردوغان در تورکی به معنای زاینده مرد معنی میدهد از فعل دوغماق به معنی زاییدن
Γωταρζον گوتارزون اسم خاص . تلفظ یونانی نام « گودرز » ، پادشاه اشکانی ؟!
**قوتار از فعل تورکی قوتارماق به معنی تمام کردن و نجات دادن میباشد کلمه قوتارسون به معنی نجات بدهد درست هست یا کلمه بی ربط گودرز
Ολαγασοσ اولوگاسس اسم خاص . تلفظ یونانی نام « بلاش » ، پادشاه اشکانی ؟!
اُلماق به معنی بدنیا آمدن
Σαναβαρησ ساناباروس اسم خاص . تلفظ یونانی نام « ساناباروس » ، پادشاه اشکانی ؟!
سن در تورکی به معنی تو و سانا در تورکی به معنی برای تو
Φραατεων فرآتون اسم خاص . تلفظ یونانی نام « فرهاد » ، پادشاه اشکانی ؟!
فعرآتماق در تورکی فعل مرکب به معنی چرخاندن و پرتاپ کردن
استاد بنده به راحتی میتوانم کلمات زیادی را اینطوری مطرح کنم آیا انصاف در این است که با تاریخ و هویت گذشته مان اینجور برخورد بکنیم
استاد سوالهای بسیار زیادی دارم لطفا مرا نا امید نکنید تا کمی اطمینان کنم که در ایران عزیز م کسانی هستند که به مسئله جواب بدهند نه صورت مسئله را پاک کنند
 
پاسخ:
سلام. پاسخ چنین سوالاتی در باکس پیام گیر ممکن نیست.

 
نویسنده : رحيمي
سه شنبه، ۱۸ تیر ماه ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۴۳
 
با سلام و احترام. متشكرم از ارايه نظريات جديد در تاريخ ايران. بنده چند سوال داشتم كه اميدوارم جوابش را اگر زحمتي نيست به ايميلم ارسال فرماييد. 1. اگر اثري از حمله يا ورود مغول بر ايران نيست، پس داستان حمله آنان به چين و آسياي مركزي و خليفه عباسي نيز دروغ است؟آيا اصلا چنگيزي وجود داشته است؟با چه دليلي؟ 2. آثار تاريخي مانند ارك تبريز كه نشانه يك تمدن است مربوط به چه زماني است؟ و چرا حكومت ايران هرگز از چنين آثاري حمايت نكرده است؟ 3. نظرتان در خصوص آثار به جاي مانده از جانشينان چنگيز در هند و چين چيست؟ 4. نظرتان درخصوص امپراطوري عثماني چيست؟
عذرخواهي ميكنم سوالاتم زياد شد. اما نياز دارم به جواب استاد پورپيرار. با تشكر

 
نویسنده : عماد
سه شنبه، ۳۱ اردیبهشت ماه ۱۳۹۲ ساعت ۱۴:۲۲
 
باسلام و خسته نباشید خدمت شما و استاد بزرگ پور پیرا
من مطالب شما را خواندم و مستند تخت هیچکس را دیدم برام خیلی جالب بود که این همه عمر در یک دروغ زندگی میکددیم.
خدا به شما قوت دهد تا هر چه بیشتر به کشف حقایق ادانه دهید ، با سپاس فراوان از شما.
و اینکه یک نکته ی مهم :از ابتدا نیز همین رسم بوده که اگر کسی حرفی بزند و مردم خششان نیاید به جای تفکر به موضوع ، به تعصب و تخریب شخص روی میاورندو تهمتهای ناروا به او میزند که این نشان از حقانیت استاد پورپیرا است چون اگر مدرکی داشتند انرا رو میکردند و نه اینکه فقط تهمت بزنند(همانگونه که در نظرات واضح است)
استاد یه سوال از شما داشتم که ممنون میشم اگر به من جواب بدید: در تاریخ اعراب ذکر شده که در ورود به ایران جنگ قادسیه در گرفته،میتوانید بگویید که این جنگ با چه کسانی بوده (انها میگویند که با ساسانیان بوده است) شما چطور بررسی می کنید.
تاریخ اسلام و تمدن های حواشی آن برگ به برگ و سطر به سطر و کلام به کلام دروغ محض و در زمره اسراییلیات است.

 
نویسنده : اسماعیل
دوشنبه، ۱۶ اردیبهشت ماه ۱۳۹۲ ساعت ۱۴:۴۴
 
با سلام،مستند معجولات مجلل رو دیدم با توجه به علاقه ی شخصی به تاریخ و مطالعات قبلی و همچنین دنبال کردن بحث های استاد رائفی و دکتر عباسی بدنبال همچین چیزی بودم که امروز به لطف خدا و بوسیله ی شما بهش دست پیدا کردم.عزیزان اگه مطالعه ی قبلی نکرده باشن انتظار درک این بحث هارو نداشته باشن یه مقدار باورش برای اولین بار سخته ولی واقعیته دیگه و مقدار زیادی هم تلخ! با تشکر فراوان از آقای پورپیرار به خاطر تحقیقاتشون+سعه ی صدر زیاد
 
پاسخ:
سلام. از تعارفات شما ممنونیم. چهار مستند دیگر هم فراهم شده با نام های تختگاه هیچ کس و طوفان نوح و زخم نشر و ابطال شناس نامه که روشنی چشم حقیقت خواه را افزایش می دهد.

 
نویسنده : فواد
شنبه، ۱۴ اردیبهشت ماه ۱۳۹۲ ساعت ۱۵:۲۸
 
جالب است علامه کاکه احمد مفتی زاده-رحمه الله علیه-در مورد حمله ی اعراب و تاریخچه ی ایران قبل از اسلام و همچنین عوامل از بین رفتن حکومت اسلامی نظراتی دارند که تحقیقات شما را تایید می کنند،البته حدود 30-40 سال قبل ان ها را مطرح کرده اند،برای گرفتن نوار "تاریخچه ایران قبل از اسلام" و جزوه "کفر و اسلام" که در آن نظیریه مشهور ایشان در مورد اینکه در حال حاظر "کافر" به ان معنا ی قرانی وجود ندارد و همچنین فتوحات اسلام ،مختصرا توضیح می دهند، به وبسایت:maktabquran.com مراجعه فرمایید قسمت البوم صوتی،البته در مورد حمله اعراب مفصلا بحثی جداگانه دارند که به زبان کردی است
 
پاسخ:
کنکاش های ایشان پوریم پایه نیست و لاجرم ناقص است.

 
نویسنده : جابر
پنجشنبه، ۱۷ اسفند ماه ۱۳۹۱ ساعت ۱۲:۳۵
 
از شیراز پیام میدم. میخواستم بدونم نحوه خرید کتاب چطوری است؟شماره حساب؟ زمان رسیدن کتاب؟ عضویت در سایت؟ ثبت فیش بانکی؟
باتشکر از زحمات شما
 
پاسخ:
لطفا با شماره 66492049 تهران تماس بگیرید.

 
نویسنده : 4
سه شنبه، ۱۷ مرداد ماه ۱۳۹۱ ساعت ۱۲:۳۹
 
اینهمه جنون چه معنایی می تواند داشته باشد؟ چطور می توان این اندازه خزعبلات را گفت و شنید به روی خودمان هم نیاوریم که......
زبان قاصر است از وصف این همه دنائت که در کار کردید جناب استاد توده ای تواب

 
نویسنده : حسین حسینی
چهارشنبه، ۲۷ اردیبهشت ماه ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۰۲
 
با سلام به کسانی که دست دروغ گویان را برای مردم ایران رو میکنند
با خواندن مقاله غم نامه ی مکعب نقش رستم دروغگویان رسوا شدند
وبا نمایش مجعولات مجلل مشت محکمی به صورت توطئه گران مخصوصا کیوان محمودی(کسی که اقای پورپیرار رو درمورد کعبه زرتشت نقد کرده بود به حساب خودش) زدیید که حتی جرات حرف زدن ندارند!!!!
باتشکر
 
پاسخ:
سلام. این یک نبرد کامل و بی تعارف میان حقیقت و دروغ است. باید صریح و شجاع بود.

 
نویسنده : حسین از شیراز
چهارشنبه، ۲۷ اردیبهشت ماه ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۰۴
 
با سلام خدمت اقای پورپیرار
میخواستم به کسی که گفته بود کتاب علی دشتی رو بخونید بگم بهتر است که نقد این کتاب رو بخونید نوشته مصطفی طباطبایی (خیانت در گزارش تاریخ )بعددر مورد کتاب بیست وسه سال صحبت کنید که چه طوری خودشون رو به وسیله اقای دشتی فریب دادند{بعد از یک سطر از این کتاب دفاع کنند}
ازکسانی که از زرینکوب دفاع میکنند و نمیدونند که این اقای محترم با یک تیر!!!!! دو نشان زده است گفته فرهنگ بالایی دارید اما از اسکندر وعرب ومغول و... شکست خوردید وهمه شما مردم ایران حرام زاده اید!!!!بعد شما هنوز این فرد رو استاد خطاب می کنید؟؟
وخودتون رو فرزند داریوش می دونید معلوم است کتاب زرینکوب و شفاو... رو نخوندیید!!که چگونه مردم ایران رو تحقیر میکنند
به قول تنها استاد تاریخ ایران اقای پورپیرار باید تاریخ ایران رو از تحریف و تحقیر (زرینکوب و ...)پاک کرد
 
پاسخ:
سلام. طی کردن راه دفاع از حقیقت دور و دشوار است.

 
نویسنده : moji
جمعه، ۲۲ اردیبهشت ماه ۱۳۹۱ ساعت ۰۱:۱۰
 
bazam takid mikonam age harfaye dr pour pirar ro rahbaremoon taeid kone maham gabu darim in nogte ro begam ke teye ye power poyen didam ke agay makarem shirazi va chand aalem digar kurosh ro haman zolgarneyn tafsir kardan nazare ostad rajebe in matlab chist?
 
پاسخ:
تایید و تکذیب هیچ کس حقایق تاریخی را دگرگون نمی کند. اظهار نظر ایشان بدون ذکر دلیل فقط یک عقیده شخصی است.

 
نویسنده : مسعود
چهارشنبه، ۱۶ فروردین ماه ۱۳۹۱ ساعت ۱۵:۵۱
 
خوب نقش سخنگو و کاسه لیس رو بازی میکنید آقا یا خانوم عابدی لازم به ذکر است که یک رمان هم نیاز به ویراستاری داره ؛ البته اگر فرق رمان و کتاب تاریخی رو بلد باشید
من مطلبی رو بیان کردم اگر جوابشو دارید که بفرمایید اگرم که نه لطفا مغالطه نکنید .
دعوای ما سر غلط نوشتن حزب نیست شما کل تاریخ رو دارید غلط تحویل مردم میدید شما که بنده رو متهم به هوچی گری می کنید یا کلا راجع به استادتون کم اطلاعید و یا سخت تحت تاثیر مکتب ایشون قرار گرفتید که در هر دو صورت در آینده ای نه چندان دور از این که این چنین بازیچه و ملعبه دست قرار گرفتید سرافکنده میشید .
در پایان یادی از ضرب المثل آب که دسر بالا بره ..... می کنم که کاملا وصف حال شما و و استادتون می باشد
 
پاسخ:
کاملا صحیح می فرمایید ولی این چرندیات شما بنای نیمه کاره تخت جمشید را کامل نمی کند!

 
نویسنده : مسعود
دوشنبه، ۱۴ فروردین ماه ۱۳۹۱ ساعت ۱۶:۱۱
 
من به عنوان یک مدرس تاریخ واقعا از خواندن مطالب آقای پورپیرار شرمنده شدم و از تمامی دوستان تقاضا دارم مطالب ایشون رو به پای تاریخ نویسان نگذارند .
با کمی تحقیق درباره آقای پورپیرا( ناصر بنا کننده ) تمامی دوستان متوجه میشن که این اندیشه ها از کجا نشات میگیره دوستانی که به ایشون لقب استاد دادن حتما نمیدونند که این آقا اصلا سواد و تحصیلات آکادمیک نداره ایشون از افراد سابق حذب توده می باشن که که در سال 58 هم به دلیل اتهام جاسوسی برای بلغارستان به زندان افتادن و همچنین از حذب توده هم به دلیل اختلاس و سوء استفاده مالی اخراج شدند ( رجوع کنید به خاطرات کیانوری از اعضای حذب توده )
بعدها نیز به واسطه ارتباط با محسن رفیق دوست و نوشتن توبه نامه از زندان آزاد شدن و به یکباره از سمت حروف چینی (که در نشریه حذب توده داشتند) تبدیل به یک نظریه پرداز تاریخی شدند !!! البته با حمایت مالی مسئولین وقت که دنبال مترسکی برای بیان عقاید خودشون بودند.
قاطعانه اعلام میکنم که غالب نظرات ایشون از ذهن بیمارشون سرچشمه میگیره و خودشونو ارزون به بعضیها فروختن و از همین جا به خود ایشون یا تمامی کسانی که ادعای شاگردی ایشون رو دارن اعلام میکن که در هر زمان و مکانی آماده مناظره با ایشان می باشم و تمامی تناقضات در نوشته های ایشان رو هم هر کدوم از دوستان که متمایل باشند خدمتشون بیان میکنم .
البته مطمئن هستم که جزء توهین چیز دیگری از مسئولین سایت نصیبم نمیشود .
 
پاسخ:
عابدی : آقای مدرس تاریخ. این چنین که به نظر می رسد، از شما یک رمان نویس خوب در خواهد آمد، البته اگر فرق بین «حزب» و «حذب» را بدانید! با توهیناتی از این قبیل تان و با هوچی بازی و هوچی گری هایی این چنینی تان، نه تخت جمشید کامل می شود، و نه سواد نداشته ی شما، ماست مالی می شود. با امید به خداوند منان، به زودی در دکان بازارتان تخته خواهد شد و جز شرمساری چیزی عائدتان نمی شود.

 
نویسنده : آزاده / ق
شنبه، ۱۳ اسفند ماه ۱۳۹۰ ساعت ۲۰:۱۹
 
نام « سعد الدوله صفی بن هیبت الله، [ وزیر ارغون خان ایلخان مغول ] که به جرم جاسوسی برای مسلمانان کشته شد » موجب حیرت برخی از کاربران شده . ... پشت سر هم کامنت داده اند .
دوستان عزیز لیست این آنوسی ها در کتاب " فرزندان استر " که نویسنده آن یک یهودی تبار ایرانی بنام هومن سرشار فرزند هما سرشار سردبیر سابق روزنامه زن روز ، آمده . نویسنده کتاب فرزندان استر ، آقای پورپیرار نبوده !! ... پس اگر حضرات می خواهند مچ گیری کنند بهتر است به نویسنده آن کتاب خرده بگیرند نه آقای پورپیرار .

 
نویسنده : عباس
شنبه، ۰۶ اسفند ماه ۱۳۹۰ ساعت ۱۲:۲۶
 
با سلام. با تشکر از توضیحات مبسوط شما، با اینکه جزء طرفداران مباحث تاملی در بنیان تاریخ ایران هستم، جسارتاً تناقضی به چشمم آمد که لازم است برای روشن شدن مخاطبین توضیح داده شود.
در قسمتی از این گفتار، حمله ی اعراب و مغول به ایران، رد شده است ولی در قسمت پایانی در معرفی برخی چهره های معروف آنوسی در قسمت تاریخ، نوشته شده: « سعد الدوله صفی بن هیبت الله، [ وزیر ارغون خان ایلخان مغول ] که به جرم جاسوسی برای مسلمانان کشته شد ». امیدوارم مدیریت سایت، توضیحی قانع کننده برای این مورد داشته باشند.
با تشکر.

 
نویسنده : حامد
جمعه، ۰۴ آذر ماه ۱۳۹۰ ساعت ۱۴:۳۰
 
با سلام و احترام
من اولین بازدیدم از سایت شماس.
خیلی مطالبتون جالب بود ،لذت بردم.
فقط یه سوال داشتم که اون وبلاگی که رد سایت شما رو مینویسه شما تو همین سایت جوابش رو میدین یا سایت جداگانه ای دارید؟

 
نویسنده : mohammad
دوشنبه، ۱۱ مهر ماه ۱۳۹۰ ساعت ۱۳:۵۷
 
با سلام
در بخش معرفی آنوسیها در انتهای نوشتار بالا همین صفحه
سعدالدوله صفی بن هیبت الله وزیر ارغون خان ایلخان مغول
این تلفن که دادین کد نداره مال کجاست؟؟
 
پاسخ:
نوشتارهای انتهای کدام صفحه؟ تلفن هم مال تهران است.

 
نویسنده : mohammad
یكشنبه، ۱۰ مهر ماه ۱۳۹۰ ساعت ۱۴:۴۹
 
با سلام
در نوشته بالا شما وزیر ایلخان مغول را به عنوان یک آنوسی معرف کرده اید در صورتیکه اساسا حمله مغول را قبول ندارید پس چگونه این امر قابل توضیح است؟
مطلب دیگر در مورد فروش کتابهایتان است چه کسی در داخل ایران قرار است این کتابها ار به خریدار تحویل دهد؟
به نظرتان اگر پی دی اف این کتابها را در سایت قرار دهید تا همگان آنها دانلود کنند بهتر نیست؟
 
پاسخ:
آقای محمد. منظورتان از نوشته بالا، کجاست؟! برای دریافت کتاب به تلفن 66492049 رجوع کنید.

 
نویسنده : mohammad
شنبه، ۰۹ مهر ماه ۱۳۹۰ ساعت ۱۲:۰۶
 
با سلام خدمت استاد عزیزم جناب آقای پورپیرار
من از سالهای 83 و 84 با کتابهای شما آشنا شدم و عقاید بدیع شما را در باب تاریخ ایران مطالعه کردم. مدخلهای خوبی باز شده است اما جای کار بسیار زیادی دارد. اما به قول خودتان در این میان یک سوال بزرگی سر بلند میکند و آن هم اینکه آیا شما در کتابت این آثار و انجام تحقیقات دست تنها بوده اید یا دستیارانی هم داشته اید؟ از کی و با چه انگیزه ای و به دنبال چه اتفتقی در زندگی شخصی خود به این سمت و سو کشیده شدید؟ قبل از شما و همزمان با شما کدام مورخان و صاحبان اندیشه با شما همفکر و همنظر هستند؟
 
پاسخ:
ناریا: مسئولیت کلام به کلام این تحقیقات به طور کامل با من است و کسی حتی در اندازه تراشیدن مدادی به تدوین ان ها کمک نرسانده است.

 
نویسنده : خالد
شنبه، ۱۹ شهریور ماه ۱۳۹۰ ساعت ۰۲:۲۲
 
سلام...
به نظر بنده... کتاب قرآن کریم بهترین و موثق ترین منبع تاریخی است که می توان به آن اعتماد کرد....
یکی از دوستان نوشته که آیا در قرآن حرفی از پوریم آمده...
جواب خیر ... ولی انتقادهای بیار شدید اللحن از یهودیها و مذمت آنها در بعضی از جاها بیانگر این موضوع است...

 
نویسنده : hamed
دوشنبه، ۲۴ مرداد ماه ۱۳۹۰ ساعت ۰۸:۴۷
 
با نهایت تشکر از استاد بزرگ آقای پورپیرار برای روشن ساختن همه حقایق در مورد فارس باستان

به امید هدایت یا نابودی باستان پرستان

 
نویسنده : ابراهیم
چهارشنبه، ۱۵ تیر ماه ۱۳۹۰ ساعت ۱۵:۰۳
 
هنوز بعضی از رئوس مطالبتون خالیه تو این 6_7ماهی دارم میام سر میزنم
خیلیا گزارش دادن ولی توجه نشده مثل تیتر"پور پیرار کیست؟"که از همه مهمتره لطفا درست کنید...ممنون

 
نویسنده : فرهاد
پنجشنبه، ۳۰ دی ماه ۱۳۸۹ ساعت ۲۱:۲۹
 
با سلام من سوالی دارم خدمت شما ، که در مورد تاریخ و گذشته تحقیق میکنید
من در شهر ونیز ایتالیا خیلی جاها مجسمه شیری را میدیدم که شمشیری در دست دارد درست مثل همان چیزی که در پرچم قبلی ایران بود، حال سوال من اینه که این نشانه.. شیر با شمشیر... مال کیه ، از کجا میاد،، ایران ، ایتالیا یا ...
ممنون میشم اگر جوابم را بدید
ممنون

 
نویسنده : saeed
جمعه، ۱۰ دی ماه ۱۳۸۹ ساعت ۲۳:۵۹
 
salam va khaste nabashid
man har 3 film ro diadam va hame ketabaro ham khundam ham male aghaye purpirar ham montaghdaye ishun
be nazaram haghighat vazeh ast ke tarikhe iran va sharghe miyana ro ye kasayi tahrif kardan!! badtar az un alan ham ehtemalan aghabeye un adama daran tu iran be name aria va pars kare farhangi va hatta tasmime farhangi migiran .
khoda be dademun berese kash faghat tarikemun ro jal karde bashan ta inke yek hoviyyate jali ro baramun sakhte bashan ke un vaght bidar shodan kheyli sakht khahad shod. man amadam ta har gune hamkari bara nashre in haghayegh ba shoma dashte basham.
mersi

 
نویسنده : کیوان
سه شنبه، ۰۷ دی ماه ۱۳۸۹ ساعت ۲۰:۲۴
 
با سلام من چندسوال دارم اول اینکه دیدن مستند های شما بسیار جذاب بود بیشتر مطالب را قبول دارم چند بار مستند هارو دیده ام1-شما می گویید تمام کتیبه های واقع در جنوب ایران جعلی است وغیرقابل معنی کردن ولی در مستنداتتان به آنها وترجمه برخی از آنها اشاره میکنید؟2-شما زبان فارسی را ساخته یهود میدانید ولی نمی گویید چطور وچگونه این زبان در ایران وارد شده گسترش پیدا کرده و تعلیم داده شده؟! 3-شما در گفته هایتان به دروغ بودن غزوات پیامبر اشاره کردید که این غزوات در قرآن نیز آمده؟4-شما تا 500 سال پیش تاریخی برای ایران نمی بینید در صورتی که بسیاری از بناها در نقاط مختلف ایران مثلا در آذربایجان وجود دارد که گواه بیش از 500سال است؟

 
نویسنده : poone
چهارشنبه، ۱۷ شهریور ماه ۱۳۸۹ ساعت ۰۹:۳۶
 
خيلي ممنون از اينكه اين اطلاعات رو به ما كه تا حالا نمي دونستيم همچين كساني در ايران وجوددارند و مخصوصا اينطور آدم هاي معروف،دادين.

 
نویسنده : 8ay8ulduz
شنبه، ۰۶ شهریور ماه ۱۳۸۹ ساعت ۱۰:۱۲
 
با عرض سلام.
به گفته شما ورود اقوام (ترك ، فارس و ...) در صده هاي اخير(تقريبا 250 سال پيش ) به منطقه كنوني كه حالا ايران گفته مي شود انجام يافته است. آيا جعل تاريخ اين اقوام و از بين بردن تاريخ اصلي آنان شامل زبان آنها نيز مي شود يا خير ؟
آيا آنان به اجبارديگر قدرت هاي آن زمان به اين مناطق كوچ كردند يا به ترقيب و فريب خوردن از همان قدرت ها كوچ كردند؟ و يا به ميل خود به اين مناطق كوچ نموده اند ؟
آيا در ابتدا غيره مسلمان بودند و بعد مسلمان شدند يا مسلمان شدند و بعد كوچ كردند؟
آيا اين اقوام غيره مسلمان بوده ، و به اين منطقه كوچانده شدند، و قسمتي از نقشه يهودي ها با مسلمان شدن آنها نقش بر آب شده است ؟
آيا تنها بخاطر اين كه قرن ها فريب خورده ايم حالا بايد از زبان خود نيز بگذريم ؟
آيا تعدد اقوام نشانه اي از قدرت خدا نيست ؟
و ما بايد براي حفظ وحدت كشور يا امت مسلمين يا قدرت اسلام بايد اين نعمت الهي كه به ما ارزاني داشته شده است را ناديده گرفته و آن را از بين ببريم؟ آيا اين كار مبارزه با اراده الهي نيست؟آيا كفر نيست؟
حال با فرض اين موضوع كه ما ترك ها در چند قرن گذشته به اين مناطق كوچ كرده ايم ، آيا بايد زبانمان نابود گردد؟
آيا حق داشتن حكومت مستقل با زبان رسمي خودمان در مناطق جغرافيايي ترك نشين را نداريم؟ آيا حق اين را كه خزانه حكومتمان را خودمان پر كنيم و خودمان از آن استفاده كنيم را نداريم؟ و در عين حال يك مسلمان معتقد باشيم؟آيا بايد حتما قوم فارس بر ما و ديگر اقوام حكومت كند تا ما مسلمان بمانيم؟ مگر در اسلام برابري و برادري حاكم نيست؟پس چرا در اين كشوري كه در داخل ، ايران و در خارجش پرشيا خوانده مي شود حق اقوام ديگر به جز فارس ها پشيزي ارزش ندارد؟ حال اين كه پارس ها نيز تقريبا 250 سال پيش به اين مناطق كوچ كردند(به گفته خودتان) . و آيا چگونه قدرت دست قوم پارس افتاد ودر دست ديگر اقوام نيفتاده است؟

 
نویسنده : sam
جمعه، ۰۵ شهریور ماه ۱۳۸۹ ساعت ۲۳:۴۸
 
مسلما اعراب متمول براي اجير كردن شما ها نبايد پول زيادي خرج كرده باشند. چگونه است كه همان غربيهائي كه تاريخ نداشته ايران را به زعم شما مي‌سازند در موزه‌ي آلبرت& ويكتورياي شهر لندن با درخواست 4000 ايراني فرهيخته براي جدا كردن بخش ايراني از بخش اسلاميك مقاومت مي‌كنند در حاليكه بيش از هفتاد درصد اين بخش مربوط به ايران است. و در همان حال كره وژاپن با چند كاردستي حقيقتا مسخده سلنهاي مستقل دارند. بيشرفي وخودفروختگي تا چه حد وشايد هم حماقت و عقده‌هاي فروخفته كه دستاويز خوبي براي مطرح كردن خويش يافته است.

 
نویسنده : ترک پاشا
چهارشنبه، ۰۳ شهریور ماه ۱۳۸۹ ساعت ۱۹:۰۸
 
با عرض سلام خدمت استاد.
با فرض درست بودن کامل تحقیقات شما مبتنی بر این که شخص یا اشخاصی، حالا یهودی یا غیره یهودی، این توطه عظیم علیه چندین ملت را انجام دادند و هنوز هم ادامه می دهند .چطور مطمئن باشیم که شما و تحقیقات شما قسمتی از این توطئه نیستید ؟ که این اشخاص برای کامل کردن تخریباتشان در تاریخ خاورمیانه و تسلتشان انجام می دهند ، چون مشاهده می کنند که دیگر نه با دروغ بلکه با قسمتی از صداقت می توانند نقشه پلید خود را ادامه دهند. حال با وجود این که به نظر من تحقیقات شما به ظاهر منطقی و درست به نظر می آید .
خواهشمندم دلایلی راضی کننده حداقل برای من ارائه دهید تا دلم آرام بگیرد و مطمئن شوم که دیگر در بازی جدیدی گرفتار نشده ایم.
امید وارم که حرف های می حمل بر بی ادبی و گستاخی نشود زیرا که قصد فقط کشف حقیقت است حال اگر مانند زهر تلخ باشد .
امید وارم که استاد حقایقی درباره تاریخ معاصر ایران از دوران مشروطه تا حال و تاریخ آذربایجان و ترک های خاور میانه نیز ارائه دهند تا انگیزه ای برای حرکتی حقیقت جویانه در میان این اقوام قرار گیرد و راه ایشان همیشه پایدار باشد.

 
نویسنده : امید صادقی
سه شنبه، ۲۵ خرداد ماه ۱۳۸۹ ساعت ۲۳:۰۷
 
با سلام از 13 سئوال بالا 7 تای آن غیر فعال است. لطفاً آنها را فعال نمایید متشکرم

 
نویسنده : ashak
دوشنبه، ۱۷ خرداد ماه ۱۳۸۹ ساعت ۱۲:۱۱
 
آيا پادشاهي مادهاهم مثل پارسها وپارت ها است؟
 
پاسخ:
آقای ashak. لطفا منظورتان را از پادشاهی پارس ها و پارت ها کامل توضیح دهید!

 
نویسنده : aliakbar
پنجشنبه، ۲۳ اردیبهشت ماه ۱۳۸۹ ساعت ۲۱:۱۶
 
در مطلبی که در مورد دعای کورش کبیر که : خداوندا این ملت را از شر دشمن خشکسالی ودروغ گفتن محفوظ فرما
که شما گفته بودید امام کلمه (عربی ) وبه حالت تمسخر جعلی ودسیسه وشیعه خواندید لازم به ذکر است درکتابهای ذیر برای مطالع بیشتر نگاه کنید
1-اموزش خط میخی تالیف هاشم رضی
2- فرمانهای شاهنشاهان تالیف شارپ، رلف نارمن
و غیره
در مورد کلمه امام ودیگر ریشه های ان بعنوان ضمیر
(این) امده است نه چیز دیگری
 
پاسخ:
دوست گرامی مگر کورش جز آن گل نوشته مجعول اش چیز دیگری نیز داشته است! آن که می فرمایید را به حساب داریوش گرفته اند و نه کورش بسیار کبیر.

 
نویسنده : سروش
شنبه، ۱۸ اردیبهشت ماه ۱۳۸۹ ساعت ۱۱:۱۵
 
یه بار کل نظرخواهی رو خوندم. به نظرم کسی که با الفاظ توهین آمیز از چیزی که فکر می کنه درسته دفاع می کنه و با تکبر به بقیه پاسخ می ده نمی تونه خیلی به محق بودن خودش مطمئن باشه. این خیلی خوبه که آدم دنبال حقیقت باشه اما خیلی بده که فکر کنه حق با اونه و بقیه دروغ می گن و تازه به اونا هم توهین کنه. چیزی که از نظر من تو این قضیه عجیب میاد اینه که ما همه چیزو بیایم با تفکر توهم توطئه و تفکر دایی جان ناپلئونی تفسیر کنه. حقایق همیشه خودشونو اثبات می کنن. البته من با کسانی که به شما توهین می کنن هم موافق نیستم. ضمن اینکه تاریخ همیشه در جزئیات تناقضات عجیبی داره. که البته این تاریخی که شما ازش صحبت می کنین هم از این مورد مستثنی نیست. به هر حال امیدوارم حقایقی که روشن می شه مشخص نکنه که محمد بن عبدالله خودش آنوسی بوده و کلا همه ول معطلن. همونطور که الان شواهدی وجود داره که عیسی مسیح لااقل به این شکلی که در عهد جدید درباره ش صحبت می شه وجود خارجی نداشته...
 
پاسخ:
مطلب فوق چنان چه بیان شد، از کتاب فرزندان استر برداشته شده است. حال چرا یهودیان در طول تاریخ ساختگی شان دست به افشاء هویت اصلی خود کرده اند نیز باید از خود آن ها سوال شود!! این که حتی برای اثبات تاریخ پیشین خود دست به چنین نمایه هایی می زنند خود مشخص کننده موضوع است.

 
نویسنده : Single bear
سه شنبه، ۱۴ اردیبهشت ماه ۱۳۸۹ ساعت ۱۹:۵۵
 
من فهمیدم که اینجا بحث علمی در نمی گیره. خیلی مسخره است کسی فرضیاتشو بگه اما جواب سوالهای آدمو نده. درنتیجه همونطور که از اول هم فکر می کردم اینها فرضیات قابل اثباتی نیست یا به عبارت بهتر خیلی دلیل واسه ردشون هست. همین...
 
پاسخ:
عابدی: این که سوال نپرسی، بعد مدعی بشی : سوال ام رو جواب نمی دن!؟ کدومش مسخره است به نظرت؟!

 
نویسنده : شریفی
سه شنبه، ۱۴ اردیبهشت ماه ۱۳۸۹ ساعت ۰۹:۰۵
 
بسم الله الرحمن الرحیم

جناب آقای پور پیرار ! از آنجا که بنده فارغ از هرگونه تعصب و احساسات همواره به دنبال کشف حقایق چه در مسائل ملی - تاریخی و چه در مسائل مذهبی بودهام اکنون گم شده خود را یافته ام البته اکنون که می گم قریب به 10 سال است که کتب و مطالب شما را مطالعه می کنم و اکنون به یقین رسیدم که واقعیت همان چیزی است که شما می فرمائید می خاهم از همین جا از خدای منان طلب عمر طولانیبرای شما بکنم تا این رسالت خود را علی رغم تمام ناملایمتهای موجود به گوش تمام جهانیان و بخصوص ایرانیان برسانید که تمام اوهام یهود ساخته ای که برای ما گرد آورده شده طبلی تو خالی می باشد .
با آرزوی وفقیت هر چه بیشتر

 
نویسنده : میلاد
دوشنبه، ۱۳ اردیبهشت ماه ۱۳۸۹ ساعت ۱۲:۳۱
 
سلا. جناب اقای بنا کننده یا پورپیرا یا هر چی نمیدمنم شایدم خودشون نباشید و سمپاتشون باشید بهر حال من بیان فرهنگ و تاریخ کشورمو خیانت نمیدونم بلکه انکار ان رو خیانت میدونم. درزم دیگه بسه انقدر خودتونو خراب نکنید شما ها کی هستید که بخوایید در مورد تاریخ ایران حرف بزنید
من بارها گفتم بازم میگم من پیرو اسلوب دکتر زرین کوب و راوندی هستم
جز هیچ دارو دسته هم نیستم. من فقط بر اساس تخقیقات این دو بزرگوار حرف میزنم.بزرگوترنی که شما باید ازشون درس بگیرید اینطوری دارید به فهقرا کشیده میشید . با لرزوی موفقیت و البته اصلاح

 
نویسنده : سروش
جمعه، ۱۰ اردیبهشت ماه ۱۳۸۹ ساعت ۰۳:۱۷
 
آقا من اصلا قصد توهین ندارم. هر فرضیه ای اگه بتونه خودشو اثبات کنه میمونه اگه نتونه میره. من میگم اون داستان نامه ی محمد به خسروپرویز نجاشی و روم و اینا هم آنوسیها در آورده ان؟ بیستون که مربوط ساسانیانه هم کار آنوسیاست؟ آیا محمد خودش آنوسی نبوده؟ شما خودت آنوسی نیستی؟ حالا اگه یکی کباب رو با نوشابه دوست داشته باشه آنوسیه؟ این یهودیا که اینقد قدرت داشتن که طومار همه حکومتهای بین النهرین رو از بین ببرن چطور اون همه مدت خراجگذار روم بودن؟ به نظرت نمیاد تورات که توش پر از اغراقه یه واقعه محلی رو بزرگ کرده باشه؟ می دونستی تورات و به طبع اون قرآن پر از اسطوره های بین النهرینیه؟ فکر نمی کنی شاید یکی از اونا رو گفته؟ سلمان فارسی هم آنوسی بوده؟ جنگهای رومیها با اشکانیان و ساسانیان هم احتمالا آنوسیها درآورده ان. یعنی اسکندر هرگز دایوش سوم رو شکست نداد؟ یعنی هرودوت جاسوس یهودیا بوده تو بت پرست ها؟ دوست عزیز خیلی خوبه که آدم از منظر جدیدی به قضیه نگاه کنه اما خیلی بده که آدم توهمات خودشو به عنوان باور به خورد ملت بده. به شما توصیه می کنم کتابهای اریک فون دنیکن رو بخونین. خیلی ایده میگیرین. ضمنا بزرگترین حماقت ما ایرانیها این توهم توطئه ست. حتی اگه اسرائیل و یهود و صیهونیست این توطئه رو داشته باشه باز ما باید خودمون با شعور و عقل خودمون جلو بریم و پشرفت کنیم. انقدر همه چیز رو پیچیده کردن عقلانیت نیست حماقته. از توی تاریخ ایران با کمی تخیل می شه هزارتا تز درآورد. تاریخ مشروطه که مال 100 سال پیشه کامل و جامع نیست چه برسه به 3000 سال پیش. یهود هم اگر توهم توطئه داشته باشه تا ما به ش پا ندیم کاری از دستش بر نمیاد. اما ما بی فکریم. خنده دارترین بخش مقاله تون اون قسمتی بود که درباره مغولها نوشته بودین و میگفتین اون هم توطئه ی آنوسیهاست. دیگه واقعا بی خیال. با این حرفها اون یه تیکه هایی که بوی واقعیت دارن هم آدم قبول نمی کنه.
 
پاسخ:
عابدی : به مطالب یادداشت ها و کتاب ها مراجعه کنید. پاسخ تمامی سوالات تان آمده است. ضمنا مطلب فوق چنان چه بیان شد، از کتاب فرزندان استر برداشته شده است. حال چرا یهودیان در طول تاریخ ساختگی شان دست به افشاء هویت اصلی خود کرده اند نیز باید از خود آن ها سوال شود!! این که حتی برای اثبات تاریخ نوشته های شان، دست به چنین نمایه هایی می زنند خود مشخص کننده موضوع است.

 
نویسنده : داریوش
دوشنبه، ۳۰ فروردین ماه ۱۳۸۹ ساعت ۰۲:۲۵
 
شب بخیر.شما و استاد همچنان خواب تشریف دارید.درگذشت استاد و ایرانیار بزرگ دکتر شجاع الدین شفا را به همه ایراندوستان با فرهنگ تسلیت میگویم.شماها به خود نگیرید چون تهی از فرهنگ ایران هستید

 
نویسنده : فرزند خود خود کورش و داریوش و فردوسی و....
سه شنبه، ۱۷ فروردین ماه ۱۳۸۹ ساعت ۲۱:۳۵
 
درود.ببخشید این آقا استاد ما چند سالشونه آخه هذلیاتشو کمی خوندم بعد یاد یه چیزی افتادم.مادر بزرگ من اواخر عمرش دچار بیماری جنون شده بود و ارجیف زیاد گل هم میکرد.من نگرانیم واسه استاد اینه که نکنه الحمدلله داره براه ننجونه من میره آخه انگار بدجور قاطی کرده.فردوسی نبوده حافظ نبوده این شعرها را گمون کنم حضرت عمه خانم استاد نوشتن.ایرانم خالی از سکنه بوده فقط پدر جد استاد تشریف داشتن که ادامه نسل بدن و این استاد پرمایه را در قرن خرد و بیداریسر دل ملت بندازناستاد میترسم کارت به تیمارستان بکشه.عکستم که میبینم به این فکر میکنم که پهنها مغزت یک جا جمع شدن (قسمت جلو پیشانی) چون کلت مثه این مونگلها گنده به نظر میرسه دانش که توش نیست پهنه .میترسن تبدیل به غده بشه و خدا این استاد ایران ستیز را از ما بگیره.اما بکسی نگی استادا بلدی با این اراجیف واسه خودت نون و آب خوبی فراهم کنیا ای موش نخوردت.یکم دیگه استاد بنویس از این حرفها تا خندمون تکمیل بشه کار طنز هم بکنی فکر کنم بد نباشه.بابای ایران ستیز خائن.کامنت من را هم بذار تا همه بخونن لااقل این یه جو شرافت را داشته باش
 
پاسخ:
عابدی: آقای مجید و داریوش بزرگ، فرزند خود خود کورش و داریوش و فردوسی و.... .؟ با تغییر اسم های متوالی هم تخت جمشید تکمیل نمی شود. گویا بیماری مامان بزرگ تان مسری بوده است. جز دعا کردن تان چیزی از دست من بر نمی آید.

 
نویسنده : داریوش بزرگ
سه شنبه، ۱۷ فروردین ماه ۱۳۸۹ ساعت ۰۹:۳۸
 
دوستان بی سوادی که از مطالب وطن فروش و ایران ستیزی چون این مردک شوق زده شدهاند میتوانند کتابهای 23 سال علی دشتی را که پیرامون قرآن است و کتاب تولدی دیگر را نوشته شجاع ایدین شفا مطالعه فرمایند تا بدانند که بوده اند کیستند و خائنین به میهنشان چه میخواهند بر ایران و ایرانی بیاورند.این کتابها در وبلاگی که من معرفی کرده ام وجود دارد چون خودم انجا دانلود کردم سر بزنید بخوانید و بر ریش این وطن فروشهای ذوب شده در فرهنگ عرب بخندید.راست میگی کامنت منو بذار

 
نویسنده : فرزند فردوسی بزرگ
سه شنبه، ۱۷ فروردین ماه ۱۳۸۹ ساعت ۰۹:۳۲
 
من یک استادم و مدعی هستم زمین مستطیل شکل است و در سی دی خود با نام دروغی درباره زمین گرد اثبات نموده ام که همه دوربینهای فیلمبرداری و ماهواره ها که توسط یهودیان و کفار نامرد مخابره شده اند جعلی و تقلبیست.حتی من اثبات کرده ام وسط زمین آب است نه آتش و مواد مذاب.هر کی سی دی منو خواست 20 هزار واسه یه تک سی دی باید پول بده آخه من استادم دیگه.
ای شیادا خوب دارین پول به جیب میزنین به کسی نگیدا
ولی در کل اینو بدونید من استادم و خیلیها احمق و تا احمقهائی هستند استادانی مثله پور پور نمیدونم چی هم هستند
آگاهی سرآغاز دانائیست.اجازه ندهید ایران فروشانی چون پور پوری به شعور و ملیت شما توهین کنند.اجازه ندهید ایران این سرزمین بزرگ و کهن تنهاتر از قبل باشد.مردی چون ابر مرد توس برای ایران و ایرانی 30 سال زجر کشید و بیشرمهائی چون آقای استاد پور پوری در 4 صفحه مهملات این تلاش 30 ساله را میخواهند تحریف کنند.تمام تلاش این جماعت وطن فروش در این 1400 سال امتداد استیلای عرب و فرهنگ تازیست
بی دلیل هم نیست سایت این حضرات فیلتر نیست و وبلاگ گمنامی که نشر فرهنگ ایران میکند فیلتر میشود
عزیزم پول بدست آوردن خوبه اما از راه وطن فروشی و توهین به بزرگان و مفاخر کشور کاریست بی شرمانه و نابخشودنی.کمی سعی کنید شرافتمند و با وجدان زندگی کنید.پاینده ایران زمین و جانم فدای راه فردوسی و خود فردوسی بزرگ
راستی یادتون نره ها من استادم بهم میگن استاد مدرک استادیمم تو طویله ای بنام حوزه علمیه و پس از پا پوسی چند ساله گرفتم حتما نباید عمامه داشته باشم که.یادتون باشه زمین مستطیله و سی دی منو بخرید-مردم از خنده

 
نویسنده : مجید
دوشنبه، ۱۶ فروردین ماه ۱۳۸۹ ساعت ۱۱:۳۵
 
سلام جواب منا ندادی
خوب لااقل درباره حقوق زن در اسلام مطلب بنویس

 
نویسنده : مجید
شنبه، ۱۴ فروردین ماه ۱۳۸۹ ساعت ۱۳:۲۱
 
سلام استادمیشه درمورد خزعبلات شجاع لدین شجاع مطلب بنویسید
ونیزدرمورد شخصیت علی ع
اگرمقدوراست کلوبی درسایت کلوب داتکام بسازید

 
نویسنده : آراز
شنبه، ۱۴ فروردین ماه ۱۳۸۹ ساعت ۰۹:۲۰
 
سلام.میتونین بگین نام تبریز از چه تاریخی از توروز به تبریز تغییر یافت؟

 
نویسنده : محمد
سه شنبه، ۱۰ فروردین ماه ۱۳۸۹ ساعت ۱۲:۴۳
 
این مطالب دیگر ارزش ندارد مسخره است شما خائن هستید
دیوانه اید .پوریم کیلو چند؟ اعراب وحشی به ایران حمله کردند واسه چی ؟؟؟ برای اینکه بیان تو ایران تمدن راه بیاندازنند برو بد بخت برو خاک تو سر برو بمیر خائن برو برو برو.....

 
نویسنده : جعفری
پنجشنبه، ۰۵ فروردین ماه ۱۳۸۹ ساعت ۰۷:۳۰
 
با سلام
دوست عزیز ممکن است راهی پیش پای ما برای سهولت ارتباط و طرح سوالات و برطرف کردن بعضی ابهامات و سختیها در فهم موضوعات بگذارید ... چند بار پیام و ایمیل فرستادم ... بی جواب ماندند ... اگر امکان دارد یک ادرس ایمیل که امکان مکاتبه را فراهم کند در اختیار ما قرار دهید

همچنین پیشنهادهایی دارم که اگر پاسخ دهید به عرض خواهم رساند ... باتشکر
 
پاسخ:
ای میل آقای پورپیرار info@karangbooks.com هست. موفق باشید.

 
نویسنده : خودت میدونی
دوشنبه، ۲۴ اسفند ماه ۱۳۸۸ ساعت ۰۲:۳۷
 
به شما وحی هم می شود؟ چقدر و به حساب کدام بانک؟

 
نویسنده : رضا
پنجشنبه، ۲۰ اسفند ماه ۱۳۸۸ ساعت ۱۸:۴۵
 
خطاب به متعصبین و کسانی که هیچ و پذیرای واقعیت نیستند
من فیلمو دیدم و کتاب 12قرن سکوت هم خوندم و از اونجایی که رشتم هنره و تاریخ هنر دقیقو کانلتری نسبت به افراد دیگه خوندم مطالب این آقا سنخیتی نداره و کاملا منطقی و عقلانیه (لااقل در فیلم و اون کتابش) در صورتیکه من تحقیقات و مطالعات خیلی خیلی وسیعی در مورد لژ فراماسونریها و صهیونیزم جهانی دارم یه جورایی تو این زمینه خدام . وقتی فیلمو دیدم کاملا برام آشنا اومد اون حیله گریها چون نمونه هاشو تو جاهی دیگه دیده ام شاید واسه کسی که هیچ مطالعه ای در این زمینه نداره مزخرف باشه و دوست نداشته باشه اون داستانی از کودکی باور داشته رو خراب کنه البته طبیعیه .
نظیر این اتفاق دقیقا در مورد نظریه اولوشن یا تکامل اومده و اگه برید بخونید میبینید که چه فسیلهایی را دانشگاهای غربی میسازند تا در تایید نظریه شون باشه .
 
پاسخ:
عابدی : آقای رضا. تعصب همیشه کور کننده منطق است. ضمن تلاش برای آگاهی مردم، باید امیدوار بود. در پناه خداوند باشید.

 
نویسنده : faryar
دوشنبه، ۱۷ اسفند ماه ۱۳۸۸ ساعت ۱۷:۴۵
 
ostade bozorg var jenabe aghaye nasere purpirar man az matalebe shoma estefadeye besyar bordam. che dar ktabha yetan ke hame ra az ketab forushiye Nil dar ruberuye daneshgah kharidam va bazi mojaladate an ra dar kharej chap kardid va film haye shoma ra ham didam va matalebe in web ra ham khandam.
man fekr mikonam ya behtar beguyam motmaenam ke shom modat madidi va salha dar doreye kudaki tvasote yrk ya chand Anusi be sakhti morde tajavoz gharar gerefteid
shoma mitavanid be pezeshiye ghanuni moraje e konid va darhkaste gheramat konid

chon bayad hanuz asare an tajavoz ha dr ma tahte shoma be rahati ghabele royat bashad
"ba sepas az ranj haye porfosor" naseren bana konande

 
نویسنده : محمد
دوشنبه، ۱۰ اسفند ماه ۱۳۸۸ ساعت ۲۳:۵۳
 
سلام
سوال:چرا شما در فیلمتون پوریم رو مربوط به خشایار دونستین ولی در کتابتون اثبات میکنید که در زمان داریوش اتفاق افتاده؟
_اگر تخت جمشید در زمان داریوش نصفه کار مونده پس چرا همان طور که در فیلم گفتین هیچ اثاری از داریوش در تخت جمشید نیست؟
از افشاتون تشکر میکنم
لطفا جوابم رو بدین من بازم سوال دارم.
با تشکر.
 
پاسخ:
عابدی : بیان می شود در تخت جمشید کتیبه ای نیست که داریوش در ساخت آن ادعای نقش داشته باشد. تنها در بیرون تخت جمشید بر یکی از دیوارها ادعای حضور می کند که هیچ ارتباطی با ساخت نیست. ضمنا هدف بیش تر مستند نشان دادن نیمه کارگی تخت جمشید است. مشخص است که علت کتمان نیمه کارگی تخت جمشید خود موضوع دیگر بسیار پر اهمیتی است که پرداخت بدان موضوعات کتمان شده بسیاری را فاش می کند و نیازمند مطالعه مطالب ایران شناسی را می طلبد. موفق باشید.

 
نویسنده : زادمهر پارسی
جمعه، ۰۷ اسفند ماه ۱۳۸۸ ساعت ۰۹:۳۹
 
بانام خداوند مهرآفرین...

برفردوسی بزرگ ، بی کران درود...

به نام نامی مهر ایران بزرگ...

بن بست و سرشکستگی همیشه پانترکیسم

 
نویسنده : هادی
سه شنبه، ۲۰ بهمن ماه ۱۳۸۸ ساعت ۱۰:۲۲
 
با سلام
از این که تند صحبت کردم متاسفم ولی تاکنون هیچ یک از پیروان پوریم جوابی به بنده ندادند.
خواهش می کنم پستی که گفتم را بخوانید و جوابم را بدهید.
 
پاسخ:
عابدی: از تند سخن گفتن تان مشخص است که شما نیز همانند سایر مدعیان هنوز برگ نوشته ای از هزاران صفحه مطلب را نخوانده اید، هنوز با روش تحقیق آقای پورپیرار آشنا نیستید. فقط من باب تذکر بگویم مشخص شده است که تمامی شخصیت های صدر اسلام هویت جعلی دارند و جز آن چه در قرآن کریم است دروغ و جعل یهود است. موفق باشید.

 
نویسنده : هادی
دوشنبه، ۱۹ بهمن ماه ۱۳۸۸ ساعت ۰۹:۱۸
 
سلام به همگی
شکی نیست که استعمارگران صهیونیست قصد سیطره بر تمام جهان و تحریف تاریخ را داشته و دارند.
ولی بهتر است بدانید آقای پورپیرار در کتاب خود بار ها به مقدسات اسلامی توهین کردند.
این آدرس را بخوانید و از همه ی طرفداران پوریم می خواهم جوابی برایم داشته باشند.
خوشبختانه تاکنون کسی نتوانسته به من جوابی بدهد:
http://mahebekhonneshasteh.blogfa.com/post-4.aspx

 
نویسنده : راست گفتار
دوشنبه، ۱۹ بهمن ماه ۱۳۸۸ ساعت ۰۰:۰۴
 
آثاری که نشان میدهد کل تخت جمشید ناتمام است بیش از آن چیزی هست که در سی دی تخت گاه هیچکس نشان دادید. من عکسهایی از آن ها تهیه کرده ام که اگر آدرس دهید سی دی آن را برایتان پست میکنم . به امید نابودی باستان پرستان .

 
نویسنده : ارش
چهارشنبه، ۳۰ دی ماه ۱۳۸۸ ساعت ۲۲:۳۹
 
خوب با این حساب به دوستان توصیه می کنم که کتاب دو قرن سکوت زرین کوب رو هم مطالعه کنند!
 
پاسخ:
عابدی : آرش خان. نه تنها مطالب دو قرن سکوت زرین کوب بل منابعی که وی از آن ها استفاده کرده است نیز بار ها و بار ها پنبه شده اند. مطالعه آن حتی از خواندن کتاب های تخیلی هم بی هوده تر است!

 
نویسنده : سعید
دوشنبه، ۲۸ دی ماه ۱۳۸۸ ساعت ۰۰:۴۳
 
تاریخی که شما می گید با تاریخی که اسلام می گه و داستانهایی که تو شاهنامه راجع به ساسانسان هست کاملا متناقضه. کلمه ساسانیان در شاهنامه اومده و فردوسی همیشه از شکوه گذشته ایران در قبل از حمله اعراب می کنه و تو شعراش از عرب بخاطر از بین بردن شکوه ایران بعد از حمله حرف می زنه!!!!مگه اینکه ادعا کنیم فردوسی هم یهودی بوده و حتی ناصر خسرو. چطور ایران خالی از سکنه و ویران بوده در حالی که 350 سال بعد از حمله اعراب ناصر خسرو اصفهان رو آبادترین شهر پارسی گویان نامبرده؟ در ضمن حمله اسکندر به ایران توسط هردوت هم ذکر شده.
 
پاسخ:
عابدی : آقای سعید نقد کوبنده ای بود. خسته نباشید. ما که نمی دانستیم فردوسی و هرودوت چه ها نوشته اند!

 
نویسنده : فايديم
یكشنبه، ۲۰ دی ماه ۱۳۸۸ ساعت ۱۵:۵۷
 
جالبه شما بااين حرف ها تاريخ طبري رابه كل انكار مي كنيد فقط نادان هاي بي سواد حرف هاي شما را باور مي كنند
 
پاسخ:
جناب فايديم. گویا شما کتاب هایی که به پیامبر و شعور مسلمین توهین می کنند را بسیار دوست می دارید !!! نوشتار خودتان نیز دست کمی از آن ها ندارد. فقط من در مقام این طبری مانده ام که چه گونه صحبت های شباهنگام زناشویی پیامبر با همسران اش را نوشته است!!! آن هم چند قرن پس از وفات پیامبر!!

 
نویسنده : فايديم
یكشنبه، ۲۰ دی ماه ۱۳۸۸ ساعت ۱۵:۵۰
 
همه ميدونند كه اين ها دروغه آقاي عرب پارسي زبان

 
نویسنده : aydin
پنجشنبه، ۱۰ دی ماه ۱۳۸۸ ساعت ۰۴:۰۳
 
ببخشید سوالم تخصصی نیست .ولی پیشنهاد داشتم چرا کتابهای استاد رو در همین سایت عرضه نمیکنید؟ (فروش پستی)

 
نویسنده : هانی
چهارشنبه، ۰۹ دی ماه ۱۳۸۸ ساعت ۰۳:۳۶
 
سلام استاد پورپیرار عزیز
با سپاس فراوان از روشنگریهایی که در این دوران پر از دروغ و تحریف و نفرت و کینه به عمل اوردید .
بنده تمام یادداشتهای عالی اسلام و شمشیر رو مطالعه کردم و باید بگم که تاثیر زیادی در من گذاشت چون همیشه دنبال جواب سوال هایی بودم که در این زمینه داشتم و هیچ وقت به اونا نمیرسیدم تا این که با سایت شما اشنا شدم.
ولی یک سری شبهات برای من ایجاد شده که واقعا دانستن اونا رو لازم و ضروری میدونم اگه در این زمینه هم به سان دیگر مطالب روشنگری کنید ممنون و دعا گوی همیشگی شما میشم.
نظر و تحلیل شما از شیعه چیست و اصلا همچین چیزی وجود داشته یا نه ؟شما اعتقاد دارین منبعی غیر از قران قابل رجوع نیست پس برای پاسخ به سوالات این چنینی و در حالت کلی وقایع و اتفاقات بعد از وفات پیامبر عظیم الشان اسلام از چه منابعی استفاده میکنید؟ایا این ترتیبی که از ائمه میدونیم و تاریخ تولد و وفات انها درست است؟ایا حکومت امام علی وجود داشته جنگ های صفین و جمل و نهروان حقیقت دارد یا باز هم برای تخریب چهره ی اسلام ساخته شده اند؟ایا حادثه ی کربلایی وجود داشته؟(اگر نداشته پس چه دلیلی برای تحریف ان واقعه و نشان دادن چهره ی مقلوبی از ان بر دیدگان شیعه وجود دارد)
در یادداشت های ایران شناسی بدون دروغ اشاره داشتید که تقریبا تا حدود قرن چهارم هجری سرزمین ایران خالی از سکنه بوده پس امام رضا که حد اکثر تا قرن سوم در قید حیات بودن در یک منطقه ی خالی از مفاهیم اولیه ی اجتماع و سکونت چه میکرده و چرا از مدینه به اونجا رفته؟ایا مرقد امام رضا و حضرت معصومه و ... ساخته ی دست یهودیان است و اساسا همچین مقبره هایی وجود خارجی نداشته اند؟و اعتقاد به منجی و امام زمان چه میشود؟

ببخشید که سوالاتم زیاد شد ولی حق بدید که با انقلابی که شما در این زمینه راه انداخته اید شبهات زیادی به وجود می اید امیدوارم جواب سوالاتم رو هرچه زودتر بگیرم . باز هم از روشنگری های شما متشکرم
و تواصوا با الحق و تواصوا با الصبر

 
نویسنده : عباس
سه شنبه، ۲۴ آذر ماه ۱۳۸۸ ساعت ۱۹:۲۲
 
با سلام خدمت استاد گرامی آقای پورپیرار
اول بگم که من از طرفدارای پروپا قرصتون هستم اما یه سری سوال تو ذهنم هست که می خواستم لطف کنید و بهشون جواب بدید.
شما در جایی کاملاً منکر وجود ساسانیان و اشکانیان شدید و البته دلایلی رو هم که ذکر کردید تقریباً قابل بود یا حداقل من نمیتونم ردشون کنم.
اما مسئله اینجاست که خود شما جای دیگه مثلاً میگید که داستان پاره کردن نامه پیامبر توسط خسروپرویز دروغه چون اصل نامه وجود داره. با این حساب میشه گفت خسرو پرویز نامه رو پاره نکرده ولی حتماً یه شاهی تو ایران بوده که پیامبر براش نامه فرستاده و مردم زیردستش رو مجوس خونده و خودتون هم این نامه رو تو کتاب آوردید و تایید کردید.
و دیگه اینکه اگر معتقدید بعد از پوریم حیات در ایران تا دوره صفوی نه به طور مطلق از بین رفته باشه اما به شکل خیلی ابتدایی و بدون تمدن و با جمعیت خیلی کم تازمان صفوی ادامه داشته. چطور از کسانی مثل ابوریحان بیرونی و خیلی های دیگه به عنوان دانشمند نام میبرید و از کتاب آثارالباقیه به عنوان رفرنس استفاده می کنید. چون اگر هزار سال پیش در ایران و اطراف اون تمدنی وجود نداشته پس دانشمندایی مثل ابوریحان، رازی و ابن سینا هم وجود نداشتند چو تقریباً 500 سال قبل از صفویه هستند و در عین حال شما اونها رو قبول دارید و تو کتاب پلی بر گذشته کلی از ابوریحان تعریف کرده بود.
از این موارد در مورد وجود مغول ها در ایران و ... هم میشه چند تا دیگه گفت ولی مطلب طولانی میشه.
لطفاً پاسخ بدید.
مرسی
 
پاسخ:
آقاي عباس . مي توانيد براي آشنايي با روش تحقيق آقای پورپيرار به لينك زير مراجعه كنيد. موفق باشید. http://www.naria.asia/view/15.aspx?id=506

 
نویسنده : ای
جمعه، ۱۵ آبان ماه ۱۳۸۸ ساعت ۰۱:۱۸
 
پور پیرا بره گم شه با این عقایدش اصلا مردم ایران اونو جز سگ دو در چیزشون حساب نمیکنن اگه مردین و آدم حسابی نظر را پخش کنید. من کل مطالب پوری را حوندم به درد میخورن. من تمام مطالب استادش را هم خوندم

 
نویسنده : کاظم
دوشنبه، ۲۰ مهر ماه ۱۳۸۸ ساعت ۱۵:۳۱
 
سلام.فایل pdf ایرانشناسی بدون دروغ را کامل کنید لطفا.چندین بار درخواست کردم.مرسی

 
نویسنده : کاظم
پنجشنبه، ۱۶ مهر ماه ۱۳۸۸ ساعت ۱۶:۰۷
 
از آقای پورپیرار یک سوال داشتم : آیا شما به خمس به صورتی که شیعه جعفری اعتقاد دارد ، اعتقاد دارید و اگر نه لطف میکنید در مورد آیه 41 سوره انفال که رفرنس حضرات هست توضیحی بفرمایید> با تشکر

 
نویسنده : بوتیمار
شنبه، ۲۸ شهریور ماه ۱۳۸۸ ساعت ۱۶:۳۱
 
با سلام و عرض خسته نباشید :
علت این که شاهان صفوی به این همه دروغ و امامزاده سازی روی آوردند چیست در حالی که خودشان به جز شیخ صفی هیچ بارگاهی ندارند ؟

آیا در کشور های هم جوار مثل ترکیه ، سوریه ، لبنان ، عراق و غیره که دین رسمی آنها اسلام است ، امامزاده وجود دارد ؟ یا اگر موجود هست به این مقیاس که در کشور ما وجود دارد در آنجا نیز موجود است ؟

 
نویسنده : بابك
شنبه، ۰۷ شهریور ماه ۱۳۸۸ ساعت ۰۹:۵۷
 
با سلام
از نظر ما بنيان انديشان قومي به نام مغول در ايران حكومت نكرده است. پس سعدالدوله صفي نيز نمي تواند وجود خارجي داشته باشد.
جناب عابدي لطفا بعضي از تناقض هاي موجود در سايت را برطرف كنيد و بهانه دست بهانه جويان ندهيد. ناگفته نماند نوشته هاي استاد پورپيرار اينقدر قوي و مستند هستند كه اين تناقضات كوچك مشكلي در فهم آنها ايجاد نمي كند.
با تشكر
 
پاسخ:
عابدی : مطلب فوق چنان چه بیان شد، از کتاب فرزندان استر برداشته شده است. حال چرا یهودیان در طول تاریخ ساختگی شان دست به افشاء هویت اصلی خود کرده اند نیز باید از خود آن ها سوال شود!! این که حتی برای اثبات تاریخ نوشته های شان، دست به چنین نمایه هایی می زنند خود مشخص کننده موضوع است.

 
نویسنده : مهدی
سه شنبه، ۱۳ مرداد ماه ۱۳۸۸ ساعت ۲۰:۳۸
 
جناب آقای عابدی قبل از اینکه جنابعالی سایتت را درست کنی من کتابهای استادت را خوندم شاید تو نخوندی
 
پاسخ:
عابدی : چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است!؟

 
نویسنده : مهدی
یكشنبه، ۱۱ مرداد ماه ۱۳۸۸ ساعت ۰۸:۵۳
 
میشه 15 دلیلو بگید؟
 
پاسخ:
آقای مهدی شما نیز معلوم کردید که حتی برگ نوشته ای از آثار آقای پورپیرار را نخوانده اید. گمان می کنید این همه نوشته را برای وصف جمال شما نوشته اند؟!!! بهتر است به جای این تغییر اسامی، وقت بگذارید مطالب را از همان ابتدا بخوانید.

 
نویسنده : محمدرضا
شنبه، ۱۰ مرداد ماه ۱۳۸۸ ساعت ۱۰:۴۶
 
من ناسيوناليست نيستم
و باهاش شديدا مشكل دارم

ولي حداقل دم آقاي پورپيرار گرم
كه لااقل مينويسه...بحث ميكنه....جواب ميده...فيلم منشر ميكنه و خلاصه هستش توي مباحث

اين خودش كم چيزي نيست
 
پاسخ:
عابدی : چنین گمان کردم که منظورتان این است که استاد حس ناسیونالیست دارند! اگر چنین احساسی دارید لطف کنید بیش تر توضیح دهید.

 
نویسنده : مهدی
یكشنبه، ۰۴ مرداد ماه ۱۳۸۸ ساعت ۱۷:۴۱
 
اور کردن این نکته که همه دروغ می گن و فقط شما درست می گید سخت نیست؟
شما تمام کتب باستان شناسهای غربی را دروغ می دانید
شما اعتقاد دارید تمام اثار بجا مونده از حکومتهای پیش از صفویه در ایران جعلیه با این طرز تفکر به هیچ چیز نمی شه اطمینان کرد پس چطور باید حرفهای شما را قبول کنیم چرا باید باور کنیم که شما درست می گید شاید حرفهای شما جعلی باشه، چون برای مثال شما برای رخداد پوریم هیچ سندی جز تورات ندارید
 
پاسخ:
آقای مهدی این روز ها همه منتقد آثار پورپیرار شده اند!!! شما را هم بدان ها اضافه کنیم، فقط باید تذکر دهم به جز تورات که مهر تاییدی بر رخداد پلید پوریم است (که حتی مخفی کردن آن نیز بر هر انسان آگاهی گواهی میدهد) لا اقل به 15 دلیل دیگر نبود تجمع انسانی در این محدوده زمانی اثبات شده است. اگر تخت جمشید نیمه کاره است، پس جای گاه تمامی آن باستان شناسان دزد و غارت گر آثار باستانی ایران، مشخص می شود که جز زباله دانی جای دیگری ندارند.

 
نویسنده : بوتیمار
یكشنبه، ۰۴ مرداد ماه ۱۳۸۸ ساعت ۱۵:۲۴
 
با سلام و آرزوی توفیق
اول گله مندم ، به علت این که خیلی دیر جواب سوالات رو می دهید و بنده هنوز جواب سوالاتم را دریافت نکردم .
سوال دیگری از محضر آقای پور پیرار داشتم و آن اینکه
آن طور که در روایت ها آمده نشان شیر وخورشید ، نماد درفش کاوه و مظهر ایران باستان است آیا این طور است و اگر نیست لطفا کمی توضیح دهید ؟
 
پاسخ:
آقای بوتیمار اکثر سوالات شما پاسخ داده شده اند. دوباره تاکید می کنم وقت بگذارید و آثار آقای پورپیرار را مطالعه کنید. من نمی توانم هر مطلبی را نصف و نیمه در کامنتی بیان کنم.

 
نویسنده : كرامت پورترك
شنبه، ۲۷ تیر ماه ۱۳۸۸ ساعت ۲۰:۱۲
 
با عرض سلام و تشكر خدمت جناب آقاي عابدي
آقاي عابدي در كدام نسخه كتاب مقدس عهد عتيق نام وزير خشايار شاه هامون مي باشد؟ چنانچه اگر در سايت هاي مختلف انگليسي زيان تشريف برده باشيد نوشته اند Haman و بنده يك نسخه از عهد عتيق چاپ انگلستان را دارم كه در بخش كتاب استر نام وزير خشايار شاه هامان است.در ثاني در كدام آيه قرآن از هامان به عنوان بزرگان قبطي ياد شده است ؟ لطفا آيه مذكور را به بنده معرفي نماييد.
ممنون
 
پاسخ:
عابدی: آقای پورترک منظور من را درست متوجه نشده اید. با دو هامان رو به رو هستیم که لا اقل از نظر زمانی نیز با هم متفاوت اند.

 
نویسنده : بوتیمار
شنبه، ۲۷ تیر ماه ۱۳۸۸ ساعت ۱۶:۱۱
 
با سلام و عرض ادب خدمت استاد و مستشاران عالی مقام
برای اینجانب سوالهای متعدد زیادی وجود دارد که کم کم به خاطرم ظهور میکند و جوابی برای آنها نمی یابم لذا خواستارم تا شما منت نهاده و کمکی کنید .
1. ایا به نظر شما آن طوری که در مجموعه شاهنامه آمده البته مستحضر هستم که استاد شاهنامه را نقض می کنند ، هیچ گاه در ایران فریدون و کاوه و آرش و غیره وجود نداشته؟
2. بنده دانشجوی موسیقی هستم و معتقدم که حزن انگیز بودن موسیقی ایرانی به علت روح سر خورده ایرنیان است که می شود این ماجرا را به پوریم ربط داد اما سالیان زیادی به طول انجامید تا موسیقی ایران ساخته شود ، به طور مثال 7 دستگاه و 5 آواز ایرانی خود شامل زیر شاخه هایی هستند که هر کدام مربوط به یکی از مناطق پهناور کشورمان است حال سوال بنده اینجاست که اگر ایران خالی از سکنه بود چه طور ممکن است این موسیقی ها که فقط متعلق به این مرز و بوم است و در هیچ کجای جهان شبیه به این نوع موسیقی وجود ندارد ، به وجود آمده باشد ؟
3. در جاهای دیگر زریاب را داریم که در زمان خلافت عباسیان می زیسته وی راز مخترع ساز گیتار حتی در اسپانیا مهد تمدن گیتار می دانند و باربد را داریم که گویند در زمان ساسانیان دروغین بهترین نوازنده آن عهد بوده و در کتابهای تاریخی مثل الادوار نوشته صفی الدین ارموی وی خاطر نشان می کند که اهل منطقه ای نزدیک به تبریز امروزی است و در دربار ایلخانیان می زیست و عبدالقادر مراغی و ... .
این سوالات را فقط برای روشن شدن نقاط تاریک ذهن خودم مطرح کردم حال خوشحال می شوم که استاد منت نهاده و جواب سوالات بنده را بدهند .
با تشکر

 
نویسنده : بوتیمار
سه شنبه، ۲۳ تیر ماه ۱۳۸۸ ساعت ۱۵:۱۵
 
با سلامی دوباره
در ابتدا باید عرض کنم جناب آقای عابدی به علت کثرت مقالات بنده نتوانستم جواب سوالاتم را بیابم لطفا شماره مقالاتی که مربوط به سوال بنده می شود را ذکر کنید تا در اصرع وقت دانلود کنم .
سوالی دیگر از محضر آقای پور پیرار داشتم که جواب بنده را ندادند و این سوال این است
آیا نشان فروهر مربوط به ایرانیان است یا خیر و اگر نیست کمی توضیح دهند لطفا .
با تشکر
 
پاسخ:
سلام آقای بوتیمار اگر بگویم جز قرآن کریم، آن چه به عنوان مدرک و سند معرفی کرده اند ، جعل آشکار است، شاید تعجب کنید. اگر به موضوع علاقه مند هستید اگر مستند تختگاه هیچ کس و طوفان نوح برای تان تاثیر گذاشته است پس وقت بگذارید و اندک اندک مطالب را بخوانید. برای تهیه کتاب ها نیز می توانید از قسمت تماس با ما اقدام کنید. تا جایی که من می دانم نشانی که امروز نام فروهر و یا اهورامزدا می نامند برای اولین بار در مصر پدید آمد و بعد به نقوش بین النهرین و بعد از آن نیز به نقوش هخامنشی انتقال یافت. و از زمان قاجار به عنوان نمادی برای خدای زرتشتیان انتخاب شد!

 
نویسنده : کرامت پورترک
دوشنبه، ۲۲ تیر ماه ۱۳۸۸ ساعت ۱۴:۰۹
 
با عرض سلام و تشکر از پاسخگوییتان
به یک نکته عجیب و جالب برخوردم. هامان وزیر خشایار شاه که دستور قتل عام یهودیان را صادر کرد در ادبیات ایرانی به اصطلاح بعد از اسلام این شخص تبدیل به وزیر فرعون می شود. جالب آنکه در مراسم پوریم شیرینی ای به نام گوش هامان درست می شود!!!
 
پاسخ:
آقای کرامت پورترک در تورات هامون وزیر خشایار شاه آمده است و در قرآن کریم هامان از بزرگان قوم فرعون آمده است. موفق باشید.

 
نویسنده : کرامت پورترک
یكشنبه، ۲۱ تیر ماه ۱۳۸۸ ساعت ۲۱:۳۸
 
با عرض سلام خدمت شما دست اندر کاران پایگاه اینترنتی حق وصبر
بنده باز هم از خدمت شما سوالی داشم. از آنجاییکه من هیچ کتابی از جناب آقای پورپیرار نخواندم و تنها مستند تختگاه هیچکس و مقاله طاق بستان را خوانده ام دائما از شما سوال می پرسم و از این بابت عذرخواهم.
آیا محمد بلخی یا به اصطلاح مولوی آنوسی است؟
دو مدرک برای آنوسی بودن این شخصیت وجود دارد.
1. در مثنوی داستانی وجود دارد که پادشاهی یهودی برای به اختلاف انداختن میان مسیحیان وزیرش را به درون مسیحیان سوق می دهد و وزیر او که اکنون مسیحی شده به خوبی باعث تفرقه و اختلاف میان آنان شده و آن پادشاه به راحتی هر چه تمام تر مسیحیان را تار و مار می کند.
2. در دیوان شمس غزلی وجود دارد که به وضوح اثبات می کند که این شخصیت گرایش هایی به یهود دارد.
مطلع این غزل با این بیت شروع می شود :
این کیست این، این کیست این ، این یوسف ثانی است این
خضر است و الیاس این مگر یا آب حیوانیست این
بعد به این مصراع می دسد
مست و پریشان توأم موقوف فرمان توأم
اسحاق قربان توأم کین عید قربانیست این
آیا یک مسلمان اسحاق را فرزند قربانی شده ابراهیم می داند یا اسماعیل را ؟ تا آنجا که من می دانم تمامی مسلمانان جمیعا چه شیعه چه سنی چه هفت امامی و چه هنبلی و شافعی معتقدند که اسماعیل بود که قرار بود توسط حضرت ابراهیم قربانی شود و این قضیه صراحتا در قرآن کریم آمده است. آیا از شخصیت مسلمانی چون مولوی این امر بعید نیست؟
 
پاسخ:
عابدی: گویا مفهوم آنوسی را هنوز به طور صحیح درک نکرده اید. آنوسی یک فرد یهودی است که خود را مسلمان یا مسیحی جلوه می دهد و در واقع یهودی بودن خود را کتمان می کند. فکر می کنم با این توضیح مفهوم را درک کرده باشید. مولوی و حافظ و سعدی و فردوسی و ... شخصیت های خیالی داستان تاریخ ایران اند که کتاب های شان در همین قرون اخیر نوشته شده است. به تر است به نوشته های ایران شناسی بدون دروغ از شماره نخست مراجعه کنید که توضیح کامل و جامعی آورده شده است. موفق باشید

 
نویسنده : کرامت پورترک
یكشنبه، ۲۱ تیر ماه ۱۳۸۸ ساعت ۱۷:۵۹
 
با عرض سلام وتشکر خدمت دست اندر کاران پایگاه اینترنتی حق وصبر.
بنده باز هم یک سوال از جناب آقای پورپیرار داشتم.
اولین کسی که کوروش را ذوالقرنین قرآن معرفی کرد ابوالکلام آزاد متفکر معاصر مسلمان بود که در کتابی به نام کوروش کبیر یا ذوالقرنین ترجمه ابراهیم باستانی پاریزی آن نقش برجسته فرشته شاخدار دشت مشهد مرغاب را تصویر کورش به اصطلاح کبیر دانست. حالا با توجه به این که اولین کسی که بنای سنگی دشت مشهد مرغاب را مقبره کورش معرفی کرد یک یهودی بود آیا می توانیم این شخص را جزء آنوسی ها بدانیم؟

 
نویسنده : کرامت پورترک
شنبه، ۲۰ تیر ماه ۱۳۸۸ ساعت ۱۷:۰۶
 
راستی، یک سوال را یادم رفت از خدمت حضرتعالی بپرسم. می خواستم به یک بنا که میتواند تا حدودی به حضور مغولان در ایران باشد اشاره ای بکنم. معبدی در شهر سلطانیه و در ارتفاعات این شهر به نام داش کسن وجود دارد که در این معبد ما به دو نقش برجسته اژدها بر می خوریم که در این معبد قرار دارند. اژدها حیوانی اسطوره ای است که در شرق دور مورد احترام بوده و هم چنان نیز هست. آیا این بنا نمی تواند نشان از تفکر شمنیستی مغولان باشد؟
 
پاسخ:
عابدی: آقای کرامت پورترک، از نوشته های تان بر می آید شما نیز از نوشته های استاد چیزی نخوانده اید. حتی اگر نوشته اخیر را مطالعه می کردید می فهمیدید که ایران 2000 سال بر اثر قتل عام پلید پوریم خالی از سکنه شده است. جنگ روم و ایران یا حمله مغول یا عرب یا اسکندر به ایران دروغی بیش نیستند. حال دوستان موضوع سوره روم را پیش می کشند!!! این مترجمان و مفسرانی قرآن هستند که پارسیان و ایرانیان را وارد ترجمه های خویش کرده اند که نوعی تحریف آیات الهی محسوب می شود.

 
نویسنده : کرامت پورترک
شنبه، ۲۰ تیر ماه ۱۳۸۸ ساعت ۱۶:۵۵
 
با سلام مجدد خدمت جناب آقای پورپیرار. بنده از اینکه سوالم را بد مطرح کردم معذرت می خواهم. همانطور که نوشته بودم سپتیموس سوروس امپرا طور روم را با نام Parthicus Maximus می شناختند که معنی آن بزرگ و رییس پارتی است و فیلیپ عرب را با نام هایی نیز Parthicus Maximus و
Persicus Maximus ( بزرگ پارسی ) و Parthicus Adiabenicus ( فاتح پارت ) می شناختند. حال با توجه به این مسائل دو سوال برایم پیش آمده است:
1. آیا می توان مدعی این مسئله شد که در دوره ای از تاریخ ایران، رومیان بر ایران حکمرانی می کردند؟
2. قوم پارت و پارس که در تاریخ روم از آنها نام برده شده است ارتباطی به این مهاجران یونانی که پس از حمله روم به ایران آمدند،دارند یا نه؟ آیا ممکن است عده ای از یونانیان برخلاف اسلافشان که تمایل بازگشت به یونان را داشتند قصد ادامه اقامت در ایران را داشته باشند؟
البته لازم به ذکر است که یونانیان ایرانیان را از آن جهت پارسی می دانستند چون ایرانیان را از تبار پرسئوس می دانستند همانگونه که در شاهنامه، فردوسی تبار ترکان را از تور پسر فریدون می شناسد.
در پایان می خواستم از شما که باعث به راه انداختن یک انقلاب به نام انقلاب پورپیراری در میان اذهان شدید تشکر نمایم.

 
نویسنده : بوتیمار
شنبه، ۲۰ تیر ماه ۱۳۸۸ ساعت ۱۶:۲۱
 
باسلام
ما تو تاریخمون با یه سری وقایعی رو به روییم که با فرمایشات شما جور در نمیاد اینا رو چطور شرح می دهید به طور مثال
سلمان فارسی که پیامبر اسلام ازش اسم میبره
جاده ابریشم که تا چین کشیده شده
سفر نامه مارکو پلو
سفر نامه ابن بطوطه
با تشکر از زحمات بی شاعبه شما در امر آگاه سازی افکار عمومی نسبت به تاریخ سرزمینمان
به نمایندگی از گروهی از دانشجویان هنر
 
پاسخ:
عابدی : آقای بوتیمار معلوم است شما نیز نوشته های آقای پوپیرار را نخوانده اید. فقط به شنیده های این و آن اکتفاء کرده اید. برای یافتن سوالات خود به کتاب های ایشان مراجعه کنید. فقط برای جلب توجه تان بگویم عمری است که جاده چین را با نام دیوار چین برای مان معرفی کرده اند! موفق باشید.

 
نویسنده : amin
جمعه، ۱۹ تیر ماه ۱۳۸۸ ساعت ۱۷:۱۴
 
سلام من مطالب شما رو خوندم چند تا سوال برام پیش اومده خواهش می کنم سوالات زیر را با سند و مدرک قابل دسترس برای یک فرد عادی مشتاق حقیقت جواب دهید :
اول اینکه دولت هخامنشی با چه نیرو و لشکری ایرانیان را در واقعه ی پوریم از بین برد آیا این ارتش از خود مردم پارس نبودند آیا خود خشایارشاه از مردم پارس نبود ؟
دوم اگر دولت ساسانیان جعلی است در سوره ی روم ، رومیان از چه کسانی شکست خوردند که قرآن پیش بینی می کند در آینده ی نزدیک پیروز خواهند شد؟
سوم مگر یکی از نشانه های تولد آخرین پیامبر فرو ریختن طاق کسری نبود و اینکه کسری در آن زمان به پادشاهان ساسانی اطلاق می شد؟
چهارم پیامبر عظیم الشان اسلام برای سه امپراطوری بزرگ آن زمان نامه نوشتند و آنان را به دین اسلام دعوت نمودند آیا یکی از آن امپراطوری ها، ساسانیان و پادشاه آنان خسرو پرویز نبود؟ که نامه ی پیامبر را پاره کرد و پیامبر بزرگ اسلام پیش بینی نمود که در آینده ی نزدیک این سلسله توسط مسلمانان از بین خواهد رفت ؟
پنجم زمانی که ایران به دست سپاه اسلام فتح می شود دختران ونزدیکان یزد گرد سوم آخرین پادشاه ساسانی به اسارت گرفته می شوند و توسط حضرت علی مورد تکریم قرار گرفته تا جایی که همسر حضرت حسین و مادر حضرت سجاد زین العابدین از دختران یزد گرد بودند و اگر اینان از مردمی نابکار و حامی یهودیان بودند آیا دختران ایشان به این مقام می رسیدند؟
ششم مگر سلمان فارسی که پیامبر، ایشان را برادر خطاب می کند ایرانی الاصل نبودند و مقامش در نزد اهل بیت پیامبر بسیار بالا نبود تا جایی که حضرت صادق می فرمایند اگر ایمان ده مرتبه داشته باشد سلمان در رتبه ی دهم آن قرار دارد؟
هفتم آیا این روایت از پیامبر وجود ندارد که می فرمایند مردانی هستند که حتی اگر علم در ثریا باشد به آن خواهند رسید و وقتی از ایشان سوال می شود که این مردم چه کسانی هستند به سلمان اشاره می کنند و می فرمایند مردانی از سرزمین این مرد؟
 
پاسخ:
عابدی : آقای amin کدامیک از مطلب آقای پورپیرار را خوانده اید که این سوالات برای تان پیش آمده است؟!!! معمولا سوالاتی از این قبیل به فکر آن عده ای خطور می کند که حتی برگی از نوشته های آقای پورپیرار را نخوانده اند. جواب سوالات شما بارها داده شده است. بیابید و بخوانید. همین.

 
نویسنده : amin
سه شنبه، ۰۹ تیر ماه ۱۳۸۸ ساعت ۱۲:۴۵
 
با سلام
آیا آقای دکتر موضوع امامت علی(ع) را رد کرده اند

 
نویسنده : nasser
جمعه، ۱۵ خرداد ماه ۱۳۸۸ ساعت ۱۷:۳۲
 
اسلام عليكم
ضمن تقدير از تلاشهاي مجدانه وحقيقت جويانه جناب آقاي بوربيراروهمكاران محترمشان سؤالي داشتم درمورد تكليف عباداتي كه نص صريح قرآن ازآنها ياد كرده است اما كيفيت اداي آنها درمتن قرآن مجيد نيامده است مانند نمازهاي واجب وغیره اگر لطف بفرمایید در این مورد توضیح بدهید

 
نویسنده : کریمانی
شنبه، ۰۲ خرداد ماه ۱۳۸۸ ساعت ۱۴:۳۰
 
با سلام و آرزوی توفیق روز افزون خدمت استاد محترم وتمامی کوشندگان راه حقیقت.
اخیرا فیلمی بدستم رسیده که باستان شناسان غربی با استناد به کتب آسمانی و سنگنوشته ها و ... به دنبال بهشت عدن میگردند و بالاخره مدعی میشوند که عدن همان محل کنونی تبریز است!
میخواستم بدانم که آیا استاد این فیلم را دیده اند؟ونظرشان در این مورد چیست؟
 
پاسخ:
عابدی: آقای کریمی تا جایی که به یاد دارم آن فیلم را خود من نیز دیده ام. به عنوان جک قابل مصرف است.

 
نویسنده : سعید
چهارشنبه، ۱۶ اردیبهشت ماه ۱۳۸۸ ساعت ۱۶:۰۰
 
سلام
من قبل از مطالعه دوازده قرن سکوت و مشاهده سی دی ارزشمند تختگاه هیچ کس و پیگیری اکثر مباحث مطرح شده جزو پرستندگان بی چون و چرای تاریخ ایران بودم در ابتدای امر سر خورده و متنفر از دروغهایی که بهترین سالهای عمرم محکوم به باور آنها بودم شدم اما الان بسیار خوشهالم در زمانه ای زندگی میکنم که میتوانم حقایق را آنچنان که هست
درک کنم از طرف تمام کسانی که آگاهانه ویا ناآاهانه به عنوان مثلا استاد دهن به فحاشی باز میکنند از آقای پور پیرار عذر خواهی میکنم فکر میکنم زمان آن رسیده که به دروغها پایان داده شود ومن به نوبه خود در گسترش این حقایق تلاش خواهم کرد

 
نویسنده : محمد
دوشنبه، ۱۴ اردیبهشت ماه ۱۳۸۸ ساعت ۱۳:۳۳
 
راستي به وبلاگم سري بزنيد شايد دلايلي كه بر نبود پوريم اوردم قانعتون كنه
البته اميدوارم
 
پاسخ:
آقای محمد. از گذاشتن پیام های موهومی در این ور آن ور سایت چیزی عایدتان نخواهد شد. ضمنا در وبلاگ تان جز ناله و نفرین چیز به درد بخوری که مدعی بودید نیافتم. به تر است نخست مستند تختگاه هیچ کس را مشاهده کنید. و اگر در این ضمینه قانع نشدید به وبلاگ http://bigfalse.blogfa.com رجوع کنید. ضمنا من مجاب به قانع کردن شما نیستم. برای قانع شدن یک فرد یک بار دیدار از مستند تختگاه هیچ کس کافی است.

 
نویسنده : محمد
دوشنبه، ۱۴ اردیبهشت ماه ۱۳۸۸ ساعت ۱۲:۵۰
 
هنوز هم خواستار مناظره هستم
اوني كه نوشتم سوال نيست من بر اين موضوع كه سند شما يعني تورات از نظر تاريخي معتبر نيست تاكيد كردم

 
نویسنده : فلانی
دوشنبه، ۱۴ اردیبهشت ماه ۱۳۸۸ ساعت ۱۲:۳۶
 
سلام
استاد پور پیرار سوالی داشتم:
از لحاظ زمانبندی تاریخی،کوروش مقدم بر داریوش است یا داریوش مقدم بر کوروش؟
همه جا خوانده ایم که موسس سلسله هخامنشی،کوروش بوده و بعد از اتفاقاتی که در دربار هخامنشی روی میدهد،داریوش بر سر کار می آید،اما جنابعالی در جایی از همین پرسش و پاسخ فرموده اید که داریوش مقدم برکوروش است!!!!!
آیا کلمه آنوس از کلمه انگلیسی ANUSگرفته شده است
 
پاسخ:
عابدی: من که متوجه نشدم در کجای نوشته، کوروش را به جای داریوش آورده شده است؟ به هر صورت تمامی مطالب بخش پرسش و پاسخ را دوباره خواندم ولی آن چه مدعی بودید را نیافتم. حال ما از این اسامی داریوش و کورش به تعداد متفاوتی با اندیس های متفاوتی داریم. حتما گمان کرده اید چیز بزرگی را کشف کرده اید. زیرا که از «دربار هخامنشی» سخن می گویید ! هیچ به این فکر کرده اید که هخامنشیان اگر مجال اش را می یافتند دربارشان را تکمیل می کردند و نیمه کاره رها اش نمی کردند. راستی بعد از کورش بنا به تاریخی که یهود نوشته است کمبوجیه شاه می شود نه داریوش. موفق باشید.

 
نویسنده : بنجامين
یكشنبه، ۱۳ اردیبهشت ماه ۱۳۸۸ ساعت ۰۹:۵۷
 
در مورد فيلم سيصد توضيحي مختصر دهيد
 
پاسخ:
آقای بنجامين. برای دریافت به ترین پاسخ در مورد این گونه فیلم های هالیوودی پر از دروغ های شاخ دار، به مستند تختگاه هیچ کس رجوع کنید.

 
نویسنده : فرهاد
شنبه، ۲۹ فروردین ماه ۱۳۸۸ ساعت ۱۴:۵۶
 
با سلام
جناب آقای پور پیرار
من می خواستم بدونم که آیا سلمان فارسی و فردوسی واقعا وجود داشتند یا نه؟
 
پاسخ:
آقای فرهاد. در هیچ دوره ای از تاریخ، اشخاصی چون سلمان فارسی و فردوسی وجود خارجی نداشته اند.

 
نویسنده : عبادان
یكشنبه، ۲۳ فروردین ماه ۱۳۸۸ ساعت ۲۳:۰۲
 
اللهم احفظ استاذنا و أیده بالتوفیق و العافیه

 
نویسنده : محمد
پنجشنبه، ۲۰ فروردین ماه ۱۳۸۸ ساعت ۲۲:۵۴
 
یه نفر می خوام که حادثه ی پوریم را برام اثبات کنه با یک سند اونم تورات؟؟؟؟؟این حادثه اثبات نمیشه
 
پاسخ:
آقای محمد از شما درخواست می کنم پس از نوشتن پیام تان، یک بار آن را بخوانید. سوال تان بی مفهوم است. راستی قبل تر مدعی بودید پیام های تان تایید نمی شود و خواستار مناظره بودید؟!

 
نویسنده : حسن سواریان
سه شنبه، ۱۸ فروردین ماه ۱۳۸۸ ساعت ۱۸:۴۰
 
استاد عزیز ... با اجازه مطلب آنوسی را در وبلاگ ناچیزم کپی کردم ...

خدایا پورپیرار را حفظ کن

 
نویسنده : muslim - Arab
شنبه، ۱۵ فروردین ماه ۱۳۸۸ ساعت ۰۱:۳۴
 
استاد پورپیرار خواهشا حضورتان در محافل دانشجویی را بیشتر کنید

اللهم صل علی النبی محمد و لعنه الله علی الیهود النجس

 
نویسنده : ناصر
پنجشنبه، ۰۶ فروردین ماه ۱۳۸۸ ساعت ۱۶:۱۸
 
با سلام
لطفا مسايل روز مربوط به مقاله هاي آقاي پور پیرار را و همچنین پی دي اف كليه مقاله هاي ايشون رو براي بنده ايميل كنيد
سپاسگزارم
 
پاسخ:
چنین کاری اندکی دشوار است. اکثر مطالب آقای پورپیرار در این وب سایت هستند. می توانید برداشت کنید.

 
نویسنده : فرزندان ملل تحت ستم فارس
جمعه، ۲۳ اسفند ماه ۱۳۸۷ ساعت ۱۲:۳۹
 
هشدار به مسافران نوروزی


یک گروه ناشناس با ارسال امیل به برخی از هموطنان در سراسرایران اعلام داشته است که در ایام نوروز استانهای اصفهان، یزد وکرمان رامورد حمله ی میکروبی قرار خواهد داد. در این امیل که ازهم وطنان تورک، تورکمن، لر، عرب، بلوچ، مازندارنی، گیلک، کرد و... خواسته شده است که در ایام نوروز از سفر به استانهای مذکور جداً خوداری نمایند. این گروه مدعی شده است که در صدد آلوده کردن آبهای آشامیدنی وغذای مصرفی در رستورانها، سوپر مارکتی ها وغیره می باشد همچنین این گروه اعلام کرده است، بمب گذاری درمسیر های آثار تاریخی وتفریحی استانهای مذکور را هم مدّ نظر دارد، همچنین تزریق میکروب طاعون در سیتم آب شهری و پخش میکروب سیاه زخم و سارین را در دستور کار خود دارد.
از این رو به هم وطنان غیر فارس هشدار می هیم از سفر و توقف در استانهای اصفهان، یزد و کرمان جداَ خوداری نمایند.
لطفاَ منتشر کنید.
فرزندان ملل تحت ستم فارس

 
نویسنده :  
چهارشنبه، ۳۰ بهمن ماه ۱۳۸۷ ساعت ۱۹:۳۵
 
نمیدونم چی بگم کل تاریخ نویسای دنیا دارن دروغ می گن بعد تو مثلا استاد که معلوم نیست از کجا اومدی راست میگی

 
نویسنده : سعید
پنجشنبه، ۲۴ بهمن ماه ۱۳۸۷ ساعت ۱۸:۳۴
 
ببینید دوستان شما چرا می خواهید خودتون رو گول بزنید دیگه از زبان تصویر چیزی واضح تر وجود داره
خدا این آقا رو خیر بده این همه دروغ رو فاش کرد
کوروش کبیر کوروش کبیر بابا ول کنید گیرم که این 4 تا ستون هم ساخته شده
الان چی ما کجایم خارجی ها کجا ما داریم میریم عقب به کوروش برسیم اونا...
بابا سر عقل بیان

 
نویسنده : سام
سه شنبه، ۲۲ بهمن ماه ۱۳۸۷ ساعت ۲۳:۲۱
 
بعد از دیدن فیلمهایی مثل اسکندر و 300 چشمون به آدمهای وطن فروشی مثل شما روشن شد. واقعا به چه قیمتی؟ هان آقای مثلا استاد.

 
نویسنده : محمد
چهارشنبه، ۱۶ بهمن ماه ۱۳۸۷ ساعت ۱۴:۴۴
 
جناب استاد نه به پرسشهای بنده نه به دعوتم برای مناظره جواب ندادید نکنه میترسید از یه دانشجو تو مناظره شکست بخورید شکستها سرآغاز پیروزیند ترس نداره که

 
نویسنده : خلیل
یكشنبه، ۰۸ دی ماه ۱۳۸۷ ساعت ۲۰:۴۴
 
احسنت به شما که تشنه نوشته هایتان هستم.تحقیقات با ارزش شما مرزها را شکسته است.از شما ممنونم.

 
نویسنده : عابدی
جمعه، ۰۶ دی ماه ۱۳۸۷ ساعت ۱۳:۳۲
 
با سلام

آقای سید، نمی دانم شما چه کسانی را آنوسی خطاب کرده اید، ولی دشمنان ، کارها و فعالیت های بسیاری در تضعیف روحیه ی بنیان اندیشان انجام داده و می دهند و در آینده نیز انجام خواهند داد.

ومن حیث خرجت فول وجهك شطر المسجد الحرام وحیث ما كنتم فولوا وجوهكم شطره لئلا یكون للناس علیكم حجة إلا الذین ظلموا منهم فلا تخشوهم واخشونی ولأتم نعمتی علیكم ولعلكم تهتدون. سوره البقرة آیه 120.

 
نویسنده : علی
دوشنبه، ۱۳ آبان ماه ۱۳۸۷ ساعت ۱۰:۵۲
 
آیا سندی در قرآن در رابطه با رخداد پوریم موجود است.

 
نویسنده : آلتین
پنجشنبه، ۲۸ شهریور ماه ۱۳۸۷ ساعت ۱۶:۵۰
 
سلام
با توجه به این نوشته هایتان پس موضوع بابک خرمدین را چگونه توجیح می کنید که مخالف اعراب بود

 
نویسنده : hazhar
یكشنبه، ۲۴ شهریور ماه ۱۳۸۷ ساعت ۲۱:۳۸
 
aval ozrkhahi mikonam babate in ke fonte farsi nadaram
agara vojod in dalaiel neshaneie nimekare bodane parse ast pas hich banaie kameli dar asre bastan vojod nadarad & mardome asre bastan ye mosht dame divane bodeand ke banahaee ra nesfe kare misakhtand & raha mikardand chon khodam be onvane kasi ke be tamame sarzamin hae motemadene asre bastan safar karde az jomle yonan ,mesr ,turkey, iraq , dar tamame sare marbot be in manategh in moshkelet be cheshm mikhorad bozogtarinesh hamon borje maskhareie babele ke shehe babel sakht ke bere bahash ba khoda bejange taze ye bar migi korosh omad porim ro be tore kamel nabod kard bad migi honarmandane porim dashtan parse ro misakhtan bad khashayarshah omad porim ro nabod kard & hame ro kosht hichkasam to babel namond aslan babeli namond (pas eskandar to bimarestane shahre ma mord)aslan khanadeha khodeton & aghleton yeki dare baraton khone misaze bad shoma mirin mikoshinesh khonatonam mimone ro hava akhe kodom adam agheli miad kesani ro ke daran barash shar misazan ro bedone hich dalili nabod kone tahrike yahodiha che dalili dasht akhe bisharmi nist ke koshte shodane haman ke khodesh az khandane hakahmaneshi ke be tahrike astar anjam shod ro rabt bedim be chizi be esme porim
 
پاسخ:
به تایید اولین کامنت باصطلاح نقدتان اکتفاء می کنم که معلوم مان می کند با نظرات چه قدر آشنایی دارید! به تر است به این آدرس مراجعه کنید. http://www.naria.asia/view/15.aspx?id=521

 
نویسنده : محمد علی
پنجشنبه، ۲۱ شهریور ماه ۱۳۸۷ ساعت ۱۰:۰۲
 
سلام آقای پورپیرار. نظرات شما را راجع به کشتی نوح و عکس های هوایی از کشور ترکیه دیدم. شما که ماجرای کشتی نوح را مدخل ورود به پوریم می دانید باید بدانید که دلایل شما برای اثبات طوفان نوح در ترکیه فقط یک گمان است. آقای پور پیرار فقط به نظر شما و آنهم با تماشای عکس ماهواره ای ترکیه شبیه یک کاسه است که تنوره های آب آنرا پر کرده! لطفا جواب بدهید که چرا این آب باید در ترکیه انباشته شود و آب از لابلای کوهها و دره ها به مناطق مجاور نفوذ نکند؟ این آب بعد از ماجرای نوح کجا رفته است؟ آیا تحقیقات زمین شناسی وجود آب به ارتفاه 5000متر را در ترکیه تایید میکند؟ به نظر من که حرفهای شما در این مورد بیشتر شبیه یک داستان است تا واقعه تاریخی!

 
نویسنده : s
دوشنبه، ۲۸ مرداد ماه ۱۳۸۷ ساعت ۱۴:۱۱
 
يك مسئله اي اين جا هست ، شما مي گوييد هيچ اثري از وجود مغول در ايران نيست ، درحاليكه از وزير ايلخان "مغول" به عنوان يك آنوسي مشهور نام مي بريد . اين تناقض را چه گونه پاسخ مي دهيد؟

 
نویسنده : ص ف
پنجشنبه، ۱۰ مرداد ماه ۱۳۸۷ ساعت ۱۱:۲۶
 
من واقعا از نوشته هاي ايشان شكه شده ام. گرچه سخت مي توان باوركرد كه اين همه به اصطلاح جعليات توسط هسته مركزي سران قومي به نام يهود، كه در سراسر تاريخ تقريبا آواره بوده اند، صورت گرفته باشد. اما حقيقتا اين نوشته ها نشانگر آن است كه آقاي پورپيرار زحمت زيادي كشيده اند و مرد بزرگي هستند.گرچه تيشه به ريشه زبان فارسي زدن و به چالش كشيدن اين همه باورها در خصوص اسطوره هاي زبان و ادبيات فارسي همچون فردوسي،سعدي،حافظ و.... آدم را افسرده مي سازد ولي شخصا اعتقادم براين است به جاي اين همه فحاشي به آقاي پورپيرار بهتر است صاحب نظران بنشينند و چنانچه دلايل علمي و عقلي بهتري دارند در رد سخنان ايشان همت گمارند و حداقل بين فضاي بحثهاي علمي و قهوه خانه اي تمايزي قائل شوند. آقاي پورپيرار هم داراي زباني نيشدار هستند كه تعديل آن به نفع خودشان خواهد بو.

 
نویسنده : ص ف
شنبه، ۰۵ مرداد ماه ۱۳۸۷ ساعت ۱۱:۰۷
 
لطفا مقاله اي از آقاي پورپيرار را در خصوص ساسانيان معرفي نمائيد. ضمنا در خصوص سوره روم در قران كريم آيه هاي نخست آن اشاره به كدام جنگ با روم قديم دارد؟ آيا اشاره به جنگ ايران و روم نيست؟
 
پاسخ:
عابدی : جناب ص ف. سری مقالات اسلام و شمشیر را با دقت بخوانید. در شماره ی 5 ، مطلبی در باب سوره ی روم آمده است. برای دریافت کتاب ساسانیان استاد پورپیرار نیز می توانید با ای میل info@karangbooks.com ایشان تماس بگیرید.

 
نویسنده : كاك صهيب
چهارشنبه، ۲۶ تیر ماه ۱۳۸۷ ساعت ۱۵:۴۰
 
والله يحب الصابرين

 
نویسنده : ح-غفوری
یكشنبه، ۲۳ تیر ماه ۱۳۸۷ ساعت ۲۳:۰۷
 
باسلام خسته نباشد.سوال ازاستادپورپیرار:اگرساسانیان وجودخارجی نداشتند پس نامه ی پیامبربه خسروپرویزکه استادأن راتاییدکرده اندچه توجیهی دارد
 
پاسخ:
دوست عزیز مطالب را بخوانید. به تمامی سوالات شما پاسخ داده شده است. در اسلام و شمشیر شماره 5 به اختصار به این موضوع پرداخته شده است.

 
نویسنده : علی مرادی
چهارشنبه، ۲۲ خرداد ماه ۱۳۸۷ ساعت ۲۰:۵۰
 
با سلام
به نظر میرسد که موضوع فراماسون ها و وجود لژهای فراماسونری در ایران و سایر کشورهای اسلامی و مسیحی ، با موضوع یهودیان آنوسی مرتبط و شاید یکسان باشد . چرا که فراماسونها نیز دقیقا" در راستای ایجاد جامعه جهانی یهود و تثبیت حاکمیت یهود بر جهان فعالیت و تلاش میکنند و در این راستا ، چه بسیارند مسلمانان و مسیحیانی که دانسته و ندانسته به عضویت این لژها درآمده و در جهت اهداف یهود به کارو فعالیت میپردازند.
این آدمها نقشهای بسیار اولی در بسیاری از رویدادهای اجتماعی و تاریخی ایفا کرده و به نوعی در مقام رهبریت این حرکتها ، آثار غیر قابل انکاری از خود بر جای گذاشته اند .
از فراماسونر های معروفی که شاید دانستن نام آنها برای دوستان جالب باشد میتوان به اشخاصی چون سید جمال الدین اسعد آبادی( افغانی) - محمد علی فروغی- تقی زاده - شیخ خزعل و دهها چهره با نفوذ تاریخ مشروطه ایران اشاره کرد که دوستان را برای آگاهی بیشتر به مطالعه کتاب " فراماسونری و اسرار فراموشخانه در ایران " و نیز کتاب " مبانی فراماسونری " دعوت میکنم .

 
نویسنده : حسن فدايي
دوشنبه، ۱۹ فروردین ماه ۱۳۸۷ ساعت ۰۸:۱۱
 
با سلام
نويسنده مقاله آنوسي كيست؟
با تشكر
 
پاسخ:
مطلبی برداشته شده از کتاب فرزندان استر، البته به اختصار.

 
نویسنده : amir
پنجشنبه، ۱۵ فروردین ماه ۱۳۸۷ ساعت ۱۹:۱۱
 
میخواهم بدانم پس از قتل عام پوریم خود هخامنشیان به چه سرنوشتی دچار شدند
 
پاسخ:
اگر تمام یادداشت ها را با دقت بخوانید پاسخ های خود را خواهید گرفت.

 
نویسنده : احمد
چهارشنبه، ۱۴ فروردین ماه ۱۳۸۷ ساعت ۲۱:۱۱
 
من هم مستند تختگاه هیچکس رو دیدم و کاملا قبول دارم. ولی نه خودم و نه کس دیگهای رو نمی تونم قانع کنم که ایران خالی از سکنه بوده. این همه بناها و این همه دانشمند و شاعر و... !!!!؟؟؟؟؟؟ زبان فارسی چه جوری بوجود امده ؟؟؟؟ همه این مسایل بیش از 500 سال زمان میخواد.
اگه یه فیلم دیگه با همون قدرت کلام بسازین و توش اثبات کنین ایران خالی از سکنه بوده و اقوام کنونی از کجا و کی به این منطقه کوچ کردن و اینکه زبان فارسی چه جوری به وجود اومده و کامل شدهو حمله مغول و اسکندر و عرب دروغ بوده شاهکار میشه. کاش بسازین
 
پاسخ:
عابدی : اگر قبل دیدن مستند تختگاه هیچ کس هنوز نمی توانستید درک کنید که تخت جمشید نیمه کاره است، پس باید یک حرکتی در خود دهید و ساکن نشوید و برای یافتن پاسخ سوالات خود به سراغ کتاب های تاملی بر بنیان تاریخ ایران روید. هر پاسخ را نمی توان به دفعات مختلف تکرار کرد. ضمن آن که حجم اش در یک کامنت نمی گنجد.

 
نویسنده : رضا
جمعه، ۱۷ اسفند ماه ۱۳۸۶ ساعت ۰۳:۰۴
 
من بعد از ديدن مستند تختگاه هيچ كس مي توانم بگويم شگفت زده شدم شايد تا چند روز اين قضيه خواب وخوارك را از من گرفته . آخه چطور ممكنه ما تا اين حد فريب خورده باشيم .الان من به نيمه تمام بودن تخت جمشيد ايمان دارم ولي با خالي از سكنه بودن ايران(از پوريم تا اسلام) نتونستم كنار بيام. چند سئوال كه اگه ممكنه توضيح بدين.
1-سلمان فارسي كيست
2-مگر نه اينكه خليفه دوم توسط يك ايراني اسير كشته شد(ابو لولو)
3-دانشگاه جندي شاپور چيست.
4-بناي طاق كسري براي چه دوراني است
5-بنا هاي كه در سفر نامه ناصر خسرو ذكر شده كه نمايان كننده تمدني با قدمت بلاست چه مي شود .
6-جاده موسوم به ابريشم چه مي شود
7-م خليج فارس كه در متون كهن غربي موجود است چيست.
و از اين دست سئوالها كه ذهن مرا به چالش وا مي دارد.من در مورد ادعاي شما در موضوع هخامنشيان هم عقيده ام ولي احساس مي كنم در نظريه پوريم دچار مشكل هستيد.
 
پاسخ:
ناریا: آقای رضا. 142 یادداشت در این وبلاگ با نام «ایران شناسی بدون دروغ» نصب است. فرصت بگذارید و به تدریج بخوانید. پاسخ تمام سئوالات تان را در آن یادداشت ها خواهید یافت.

 
نویسنده : رجز خوان
دوشنبه، ۰۶ اسفند ماه ۱۳۸۶ ساعت ۰۶:۴۹
 
نویسنده : مارليك
دوشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۸۶ ساعت: ۰۱:۱۷
اينارو كي نوشته؟؟؟؟
قطعا آقاي پورپيرار ننوشته
-----------------------------------
چه اهمیتی داره ؟!
شما نمی خواهید کمکی کنید ؟!

 
نویسنده : پیام
جمعه، ۲۶ بهمن ماه ۱۳۸۶ ساعت ۲۱:۱۳
 
آیا درباری به نام ایلخانی وجود داشته است تا سعد الدوله صفی بن هیبت الله وزیر آن باشد و جاسوسی کند و کشته هم شود ؟!؟!؟!؟!
پس 12 قرن سکوت چه شد؟ مثل اینکه سکوت کامل حکمفرما نبوده است!
 
پاسخ:
عابدی : مطلب فوق چنان چه بیان شد، از کتاب فرزندان استر برداشته شده است. حال چرا یهودیان در طول تاریخ ساختگی شان دست به افشاء هویت اصلی خود کرده اند نیز باید از خود آن ها سوال شود!! این که حتی برای اثبات تاریخ نوشته های شان، دست به چنین نمایه هایی می زنند خود مشخص کننده موضوع است.

 
نویسنده : مارليك
دوشنبه، ۲۲ بهمن ماه ۱۳۸۶ ساعت ۰۱:۱۷
 
اينارو كي نوشته؟؟؟؟
قطعا آقاي پورپيرار ننوشته

 
نویسنده : مدیر سایت
شنبه، ۲۰ بهمن ماه ۱۳۸۶ ساعت ۱۴:۳۵
 
این متن، نسخه اولیه تهیه شده برای بخش FAQ در سایت www.naria.asia است. لطفاً هرگونه نقد یا اشتباهی را با مدیر سایت در میان بگذارید تا موارد نادرست اصلاح شوند

با تشكر

 
 
 

کلیه حقوق مندرجات این صفحه برای وب سایت ` حق و صبر ` naria.asia محفوظ است.

طراحی و راه اندازی،
گروه برنامه نویسی تحت وب بنیان اندیشان