در آستانه ی قرن بيست و يکم، شناسايی جريان انديشه و عمل، در حوزه‌ی غربی فرهنگ بشری، و نقش آتی آن در شکل‌گيری همانديشی بين المللی، به پيچيده‌ترين مشغوليت ذهنی خردمندان تمام سرزمين‌ها بدل شده است. به نظر می رسد که عدم همآهنگی روشنگر، ميان به کارگيری عملی عالی‌ترين دست‌آوردهای فنی، علمی و فرهنگی، در نيازهای زيستي، با تبعيت و ترويج علنی تجاوز نظامی بدون مجوز و مرز...
 
بالاخره در برابر نخستين کتاب من، پس از سه سال، با استمداد از دو نفر به اسامی محمد تقی عطايی و علی اکبر وحدتی از دانشگاه ادبيات !!!!! دانشگاه تهران، کتابی با عنوان «اعتبار باستان شناختی آريا و پارس» به منظور نقد مطالب بخش اول «۱۲ قرن سکوت» روانه بازار کتاب شد. چند نفری به اصرار می خواهند که پاسخی بر آن بنويسم. جز پاسخ کوتاه زير، حرف درخور ديگری نيافتم...
 
به نظر می رسد که فشار نياز زمان و تجارب دراز مدت تاريخی در دوران معاصر ، سرانجام گشودن مسيرهای تازه ای را در روابط ملی، از جمله برای نهادهای تصميم گيرنده فرهنگی - سياسی، در مجموعه ی جمهوری اسلامی ناگزير کرده است. روزنامه ايران – 9/11/82 ...
 
متاسفانه رياست نهاد اداره ی کتاب، که زير نظر معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعاليت می کند، بدون ارائه ی هرگونه توضيح ويژه ای، از صدور مجوز نشر برای کتاب «تاملی در بنيان تاريخ ايران، کتاب اول، ۱۲ قرن سکوت، بخش سوم، ساسانيان، قسمت اول، پيشينه های ناراستي» اثر مورخ نوانديش جناب آقای ناصر پورپيرار خودداری کرده است. گفته می شود اداره ی مذکور با استناد به اين که ...
 
به تدريج آثار و عوارض ضربه ی گيج کننده ی کتاب «اشکانيان» ظاهر می شود و اندک اندک شاهد تظاهراتی هستيم که معلوم می کند آن ضربه به کلی تعادل عقلی باستان پرستان را برهم زده و قدرت تفکر متعارف را نيز، تا آن جا از آنان سلب کرده که از سر نام و عنوان و آرم و اعتبار خود نيز گذشته اند و دست به اعمالی می زنند و اسنادی خلق می کنند که به وضوح و روشنی تمام معلوم می کند که عمله و اکره ی ايران شناسی...
 
(سومين بار است که اين بيانيه را نصب می کنم و معلوم نيست چه گونه واز چه راه حذف می کنند؟!!!) مخالفان کتاب های من به شدت فعال شده اند، به تهديدات مکرر و متنوع دست می زنند و با مراجعه به مراکز سياسی مدعی دموکراسی و اصلاح طلبی و مسامحه و گفت وگو، در خاموش کردن اين صدا مصمم اند که خود مصمم و متعهد به برملا کردن دروغ های يهود ساخته درباره ی تاريخ ايران است...
 
در پی آن گفت وگو با مسئول اداره ی کتاب در وزارت ارشاد، که گزارش آن را پيش تر داده ام، نامه ی زير را برای وزير ارشاد ارسال کردم:
مقام محترم وزير فرهنگ و ارشاد اسلامی.
در ۳ سال گذشته مجموعه ای را با عنوان کلی « تاملی در بنيان تاريخ ايران» منتشر می کنم که تاکنون ۵ جلد آن به بازار کتاب عرضه شده ...
 
نتايج تحقيقات گسترده ی ميدانی، در موضوع تاريخ پيوسته ی سرزمينی که اينک ايران می خوانيم، منتشر شده در انبوهی عناوين تاريخی، درعين حال که بسيار نوپديد است، هسته های آشنای قابل دفاع ندارد و نه تنها با اندک تاليفات کهن در همين موضوع نامنطبق است، بل با پذيرش ملی و به ويژه بومی رو به رو نيست. به همين ترتيب اسناد همزمان تاريخی دوران پيش از اسلام نيز، که عمدتاٌ به کتيبه‌ها منحصر ...
 
خوب بالاخره و به مبارکی بر خوانندگان اين وبلاگ سيمای آقای استبصاری نيز آشکار شد. معلوم شد اشکال در اين است که به نظر آقای استبصاری، مسلمانان عقب افتاده و وحشی و مرتجع و وا مانده‌اند و بر عکس جهان غرب پر از علم و دانش و حکمت و لابد آزادی و دموکراسی است! برای ايشان مهم نيست که جهان غرب تا ۴ قرن پيش حتی حمام کردن هم بلد نبود و مهم نيست که تمام جنايات و غارت ها و...
 
مخالفان کتاب های من به شدت فعال شده اند، دست به تهديدات مکرر و متنوع می زنند و با مراجعه به مراکز سياسی مدعی دموکراسی و اصلاح طلبی و مسامحه و گفت وگو، در خاموش کردن اين صدا مصمم اند که متعهد به برملا کردن دروغ های يهود ساخته درباره ی تاريخ ايران است. آن ها که در پاسخ نويسی درمانده اند و از اعزام يکی دو بازيچه ی به اصطلاح نقاد به ميدان مبارزه با تزهای کتاب های «تاملی در بنيان تاريخ ايران» نتايج نا مطلوبی گرفته ...
 
چندی پیش در مراسم بزگداشت آقای دولت آبادی و در حین سخنرانی دکتر مهاجرانی ، خانمی از میان جمعیت بلند می شود و در حضور جمع خطاب به آقای مهاجرانی می گوید : " تو به من قول داده بودی مرا می گیری ، تو به من قول ازدواج دادی ، از من سوء استفاده کردی و .... " و خلاصه چیزی برای دکتر مهاجرانی باقی نمی گذارد و حسابی آبروی او را می برد. پس از این ا فتضاح آقای عباس سلیمی ، از روشنفکران متعهد ...
 
اولا از شما ممنونم که از سر اکرام تعارفات شيرين تدارک ديده ايد. با ارزش گذاری شما برنوشته ها، داستان ها و نثر خودم موافق نيستم. نثر بيهقی استواری و ترنمی عالمانه دارد و نوشته های من ، در مقايسه با او، به ترانه خوانی های کودکستانی می ماند. اما در اين نکته با شما همعقيده ام که داستان کوتاه «نوبت» و يا «ياغي» در ادبيات فارسی نظير ندارد. اما در موضوع سئوال شما: به راستی که علاقه ای برای...
 
دير زمانی است عنان مسايل فرهنگی ايران به دست بينوايانی افتاده است که د ر عرصه فرهنگ و دانش، به جای حقيقت جويی و خدمت به فرهنگ ، به اعمال اغراض و تمايلا ت قومي، نژادی ، مذهبی و ايدئولوژيکی خود مشغولند. بررسی حيات فکری، فرهنگی و سياسی اين آقايان در طول يکی دو قرن اخير، بيش تر نشان از انواع و اقسام سر سپرد گی های سياسی ، قومی و نژادی آنها به قد رت ها و خواسته های غير ملی داخلی و خارجی...
 
چندی پيش به سئوالی مشابه، به ميزان نسبتا کافی و با استفاده از اسناد موجود جواب دادم. اگر به آرشيو وبلاگ رجوع کنی حتما آن را خواهی يافت. مختصر اين که «اورارتو» و «ترک» و «آذري» را دقيقا نمی توان يک مقوله ی واحد شناخت. زيرا زمان تاريخی برآمدن آن ها يکسان نيست و هنوز تحقيقات دست اول مستقل و منطقه ای نيز در اثبات پيوند اين سه نام با يکديگر صورت نگرفته است. به گمان من مورخين ...
 
به عيان می بينم که برابر بيان خودتان در پيام پيش، نکات اصلی مجموعه ی «تاملی در بنيان تاريخ ايران» حتی از سوی آنان که انتظار می رفت، و از جمله خود شما، درست درک نشده است. در آن مجموعه کوشيده ام به بازخوانی و بازرسی اسناد ايران شناسی دعوت کنم که در سده ی اخير موجب و موجد باورهای نادرست بسياری در موضوع شناخت هويت و هستی بومی و ملی و منطقه ای ايرانيان شده است.خواسته ام توجه دهم ...
 
بخش دوم کتاب ۱۲ قرن سکوت با نام «اشکانيان»، معلوم کرد که سازندگان و صورت دهندگان اخير تاريخ ايران باستان، ۶۰۰ سال فاصله ی حضور اسکندر ذوالقرنين در شرق ميانه، تا ظهور به اصطلاح ساسانيان، در ميانه ی قرن سوم ميلادی را، که دوران تمدن و هنر و باورهای هلنی ـ يونانی در ايران است، علی رغم صدها سند آشکار و مطمئن و مسلم، برای تداوم مصنوعی تمدن يافت نشدنی ايران پيش از اسلام، به وجه مسخره ...
 
چند هفته‌ای پيش بخش اول کتاب «ساسانيان» را به وزارت ارشاد برای بررسی و اجازه چاپ فرستادم. تصورم اين بود که کتاب به دشواری از سد فرهنگی ـ اداری وزارت ارشاد خواهد گذشت. زيرا می‌دانستم که سازندگان تاريخ دروغين و بزک کرده‌ی ايران پيش از اسلام، با کانال‌هايی که در وزارت ارشاد دارند، به مطالب آن پی خواهند برد و از آن جا که بی ترديد انتشار ...
 
در سايت ميراث فرهنگی "CHN" مطلبی خواندم با عنوان : «وزارت فرهنگ فرانسه بايد مانع قاچاق و خريد و فروش اشيای عتيقه ی جيرفت شود» !!! و در دنبال آن آمده بود : «پانزده انجمن و تشکل حامی ميراث فرهنگی کشورمان در نامه ای سرگشاده به وزير فرهنگ فرانسه تقاضا کرده اند که در باز پس گيری اموال تاريخی و جلوگيری از قاچاق ميراث فرهنگی جيرفت با مسئولان ايران همکاری کنند...
 
پس از نصب مقدمه کتاب «عرب ستيزي» کسانی با کمی اوقات تلخی خواهان گفت وگوی جدی تری درباره روشنفکری و نيز روحانيت شيعه شدند. سخن درست و به سامان در اين موضوع، البته به بررسی سراسری تاريخ معاصر در کتاب های آينده موکول است، اما از آن که در اين باره يادداشت های چاپ شده ای داشتم با اندکی تغيير در اين جا و در پاسخ گله مندان می آورم. راه آسان آشنا شدن با موقعيت کنونی ...
 
اين کتاب يکی از آخرين آيينه هايی است، که باز هم با دست ديگران، برابر سيمای روشنفکری بی مايه ی معاصر ايران گرفته شده است. خواندن اين کتاب افسوس هزار باره را در من زنده کرد که چرا سرنوشت روشنفکری ايران بدان جا کشيده است که هر ارزيابی از آنان با اعلام ندانم کاری و نمايش عيب های شان برابر می شود ؟! اين کتاب در عين حال که ازسرگردانی روشنفکری ما در تبيين هويت ملی می گويد، به بی محتوايی عرب ...
 
نشر کارنگ : «عرب ستيزی در ادبيات معاصر ايران»
نشر کارنگ : «عرب ستيزی در ادبيات معاصر ايران»
اثر : جويا بلوندل سعد
ترجمه: خانم فرناز حائری با مقدمه
و ويراستاری : ناصر پورپيرار
 
همين نگاه شما به پانصد سال اخير،‌ باورتان به انحطاط ما در اين دوران دراز و نيز بی خبری تان از علل اصلی اين انحطاط، خود از بی کارگی و در مواردی، از وابستگی مزدورانه ی روشنفکری معاصر ايران خبر می دهد، زيرا در غير اين صورت، در اثر کار روشنگرانه ی روشنفکران، لااقل بايد از علل اين انحطاط با خبر می بوديم! دوست عزيز، انحطاط ۵۰۰ ساله ی اخير آفريقا و آسيا، درست با اعتلای۵۰۰ساله ی ...
 
در ميِان بحث های جنجالی که هرازگاهی پيرامون مسائل سياسی،اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی در مطبوعات در می گيرد،موضوع تاراج آثار باستانی ايران،در کنارانبوه معضلات موجود،شايدکمترتوجه افکارعمومی واهل فرهنگ رابه خودجلب می کندَّ؛نمونه بارزآن به غارت رفتن دست ساخته های بوميان ايران درمنطقه جيرفت درطول يکی دوسال اخيراست که به اعتراض مقطعی ...
 
روشن فکری محفلی معروف و موجود، پس از طوفان کتاب های « تاملی در بنيان تاريخ ايران »، اندک اندک از پنهانگاه بيرون می خزد و در انديشه است تا بر امواج بلندی که آن طوفان، در تاريخ يخ بسته ي ايران برآورده، موج سواری کند. «من در هزاره های گم شده بارها گفته ام ما اصولا در دوران پيش از اسلام ادب مکتوب نداريم و آن چه که داريم بسيار ناچيز است. مثل يکی دو نسخه ی تشريفاتی از اوستا در اواخر عصر...
 
صحنه : زير سقف يكي از سالن‌هاي مركز گفت‌و‌گوي تمدن‌ها در زمان تصدي استاد بزرگ دكتر عطاءالله مهاجراني !!! پچ پچه‌هاي معمول و تك سرفه‌هاي عالمانه‌ي حضار. صداي به هم خوردن كارد و چنگال و بشقاب، نعلبكي و فنجان، ليوان‌هاي آب پرتقال همه جا چيده شده است. بهانه‌ي نشست، بررسي كتاب‌هاي تاريخ يكي از اساتيد حاضر به نام دكتر پرويز رجبي است، از فضا ...
 
آقايي به نام عادل ارشادي فرد در شماره‌هاي 307 و 308 و 309 نشريه‌ي نويد آذربايجان نقد بسيار مطولي بر كتاب‌هاي من با نام «تحريف در تاريخ آذربايجان» آورده بودند، كه در نكات اصلي متكي بر اسناد وارداتي به اصطلاح ايران شناسان بود. پاسخ‌گويي سيستماتيک به نقد ايشان، به علت پراكنده نويسي بسيار، ممكن نبود. ناگزير اين يادداشت را براي آن نشريه فرستادم كه مي‌خوانيد. اين يادداشت در شماره 310 نويد آذربايجان ...
 
دکتر پرويز رجبی، از گروه استادان فحاش، که معرف حضورتان است، در مصاحبه ای با سايت ميراث فرهنگی، با بی شرمی تمام، بخشی از تزهای مرا در مجموعه ی «تاملی در بنيان تاريخ ايران»، از جمله مدخل فقدان خط قابل نگارش در پيش از اسلام تا قرن سوم هجری و به زمان طبری، افسانه بودن آگاهی های يهود ساخته ی کنونی درباره ی تاريخ پيش از اسلام ايران، شاگردی ايرانيان نزد اعراب مسلمان برای ياد گيری ...
 
سلام، اقای داروگ. شايد قسمت اول از بخش سوم کتاب ۱۲ قرن سکوت، که در موضوع ساسانيان است را به طور کامل به اسناد جعلی کهن بين النهرين و ايران اختصاص دهم. از ياد نبريد که تا همين جا می دانيم که دو کتيبه ی زرين آريارمن و ارشام و ديوار نبشته های پاسارگاد جعلی است و خواهم نوشت که تقريبا تمام سنگ نگاره های ساسانی، بدون هيچ استثنايی جعل کامل است! دوست عزيز برای آن سيستمی که...
 
اين يادداشت ها قبلا، در پاسخ بيننده ای با نام پدر محمد، در اين وبلاگ نصب شده بود، اما از آن جا که هنوز خوانندگانی داشت و ازآرشيو نيز به علت کم بود فضا حذف کرده بودم، مجموعه ی آن، يکجا و مجددا نصب می شود. نام کورش در کتاب تورات به صورت خوروش آمده است که در روسی کهن به معنای مار سياه زهرآگين و يا خروس جنگی است. امروزه اين معنی را نمی توان در فرهنگ های زبان روسی يافت و ...
 
در وبلاگ داروگ، مطلبي مربوط به يادداشت‌ام در موضوع كيهانيان خواندم، براي ايشان سلام دارم، سپاس‌گزاري مي‌كنم و توضيح مي‌دهم كه: موظفم توجه شما را بستايم. زيرا ديگر ريش گفت‌و‌گوهاي ولنگارانه‌ي محفلي و سراپا نان پاره اي در آمده، هنگام است كه با توجه كامل، با خود، با فرهنگ و با مردم بي‌ريا باشيم. 1. تيتر يادداشت من، «درود بر شرف فرهنگي كيهانيان» بود. قيد فرهنگي، كه شما در يادداشت‌تان ذكر...
 
کتابی در دست چاپ دارم به نام «عرب ستيزی در ادبيات معاصر ايران». در اين کتاب کبير به درستی معلوم می شود که يهوديان تا چه سطح گسترده و برجسته ای در اندیشه صاحب نامان صد ساله ی اخیر ایران تخریب کرده اند و چه طور بر اثر ضربه های این تخریب، بدنه ی ملی ما نیز آسیب ديده است. در آن جا معلوم می شود که ادعاهای تمدن ایران پیش از اسلام، تا چه اندازه ساختگی است و معلوم می شود این افسانه ها ...
 
و به دنبال او، درست مثل مستراح هايی که کنار هم می سازند، پيدای شان شد، با گنده دهانی هايی که همان از دهانه ی مستراح ها برمی آيد. اسامی شان طويل بود، بزرگ شده ی طويله و يکی از آن ديگری بی سوادتر. شروع کردند به شيوه ی استاد اصلی شان، جاسوس بزرگ، نورالدين کيانوری شانتاژ کردن. می ناليدند که من دست آموز سيکويف نامی هستم و پس از يکی دو سئوال پيدا شد ...
 
ترديدی نيست که بابک شخصيت تاريخی شمرده نمی‌شود و بنای آن قلعه نيز دورتر از اوائل دوران قاجار نمی‌رود . بابک نيز ، چون نام‌ های مجعول ديگر ، برساختۀ مورخين يهود برای تلقين رد اسلام و تمايل به دين قديم ، يعنی مزدکی ، خرمدينی و زردشتيگری در ميان ايرانيان است . اگر می ‌توان اثبات کرد که به دنبال قتل عام پوریم تا طلوع اسلام در سراسر شرق ميانه کمترین اثری از تجمع و تمدن و تولید نیست ؛ پس اصولا تصور برآمدن هر دینی در آن دوران شبیه شوخی می‌شود و هنگامیکه خرمدینی در ...
 
 
 

کلیه حقوق مندرجات این صفحه برای وب سایت ` حق و صبر ` naria.asia محفوظ است.

طراحی و راه اندازی،
گروه برنامه نویسی تحت وب بنیان اندیشان