ایران شناسی بدون دروغ، 276، نتیجه 84، نقشه یزد و کرمان

آشنایی با ادله و اسناد رخ داد پلید پوریم

 مدخلی بر ایران شناسی بدون دروغ و بی نقاب، ۲۷۶  

با نصب نقشه های یزد و کرمان، دفتر این فصل از مستندات را می بندم که با وضوح تمام به خواستاران حقیقت نشان داد که در سراسر ایران، این جا و آن جا، با کشیدن حصار و دیوار، از قریب ۲۰۰ سال پیش، محوطه هایی را برای تولید شهر، آماده می کرده اند. آنان که حوصله بیش تری دارند می توانند با برگشت به شمای نقشه ها، در یادداشت های قبل، قانع شوند که شهرهای ایران در زمان این نقشه برداری ها به طور یکسانی سوت و کور، غیر مسکون و یا با اندک علائم تحرک، فاقد مستحدثات عمومی و نیز ملزومات مورد نیاز یک تجمع شهری اند. همزمانی تولید این شهرها، همسانی عجیب تمامی آن ها به عنوان پلانی برای توسعه آتی و نیز وفور زمین های زراعی در داخل این محدوده های محصور و عدم گسترش طبیعی و بومی، تا هفتاد سال پیش، غالب این پلان های شهری را در اندازه همان نقشه های اولیه متوقف و به خود رها شده نشان می دهد، چنان که نقشه برداری مرمت کاران آمریکایی از شیراز ۷۵ سال پیش و نیز تصاویر هوایی از شیراز ۵۵ سال پیش، به خوبی چنین توقفی در توسعه را نشان داده است. به نظر می رسد که محصور کنندگان نخستین این چهار دیوارها، به دلیلی که بعدها آشکار خواهم کرد، از سرمایه گذاری برای ارسال گروه های بیش تری از مهاجران به هر یک از این محدوده ها صرف نظر و این مثلا شهرها را در همان شرایط نخستین به خود رها کرده اند. شرایطی که از توقف و بی تحرکی عمرانی در مخیله کسانی خبر می دهد، که تعیین کننده محل جغرافیایی این شهرها بوده اند. در واقع گزینش و آماده سازی این مناطق محصور، عبور از مقدماتی است که ارسال گروه های مهاجر را با مشکلات کم تری مواجه کند. اما در واقع امر درجا زدن پویایی و پشرفت و عدم استقبال از موقعیت و مدارات این ساخت و سازهای حقیر، چنان که تصاویر روشنی از اصفهان و شیراز حکایت می کرد، چندان است که گویی سازمان دهندگان این شهرها، در نیمه راه اجرای پروژه، از صرف سرمایه و اعزام گروه های مهاجر بیش تر به این شهرهای فاقد امکانات، منصرف شده اند. در این باب نگاهی به تصاویر برداشته شده از دو شهر عمده اصفهان و شیراز توقف کامل مقدمات و مستحدثات عمومی مورد نیاز هر تجمع کلان شهری را عرضه می کند.

 

این تصویر گورستان ارامنه در اصفهان ۱۰۰ سال پیش و در دامنه کوه صفه است، که با منبع آن از طریق لینک ارسالی آقای عادل آشنا شده ام. در حال حاضر مدت هاست این سند معتبر تجمع اختصاصی ارامنه در اصفهان و وسعت هجوم تکنوکرات های ارمنی برای تبدیل اصفهان به یک مرکز سیاسی و مذهبی را برچیده اند. شگفتی آن چهارطاقی میان قبرستان است که احتمالا برای اعتبار بخشیدن به مقام کلیسایی مدفون، بالا برده اند. باستان پرستان دست خالی مانده ما، این جا و آن جا، نظیر این چهارتاقی ها را آتشکده زردشتیان دروغین جا زده اند. 

 

اگر وفور حضور ارامنه در اصفهان را از جمله می توان با ملاحظه گستره محله اختصاصی و نیز گورستان آباد و پهناور آنان شناسایی کرد، این جا در یزد به گونه دیگری اظهار حضور می کنند. تصویر بالا دروازه و ورودی جدید و در حال ساخت مسجد جمعه در یزد را نشان می دهد، که مشغول کاشی کاری آنند. نه فقط بر دو طرف ورودیه این مسجد صلیب های کاملی را به تعداد ممکن زیر هم چیده اند، بل چهار تاقی بالای نیم گلدسته مربع شکل و برج ناقوسی آن، همان نمایه فراز قبر کشیش های نام دار در گورستان ارامنه و یا برج ناقوس کلیساها در اصفهان است!           

 «نقشه شهرها و مناطق شرقی ایران از قبیل استرآباد، دامغان، سمنان، مشهد، کرمان و سایر شهرها که توسط نقشه برداران ژارینف و پتروف تهیه و ترسیم شده، با توضیحات مهم خانیکف همراه است. در نتیجه همکاری های مشترک خانیکف و گروه نقشه برداران، تصویر فضایی شهرهای موجود شکل گرفته است. در نقشه سال 1858 م. مرکز ایالت استرآباد، شهر استرآباد، محل استقرار سلسله قاجار، در قالب یک شهر بزرگ ارائه شده است که به واسطه استحکامات قلعه محصور شده و مجهز به برج های دفاعی است. در این نقشه که به صورت شماتیک است، ساختار عمده طراحی شهر راه های اصلی که برای کاروانسراها احداث شده، یک بازار، مسجد و حمام ها مشخص گردیده است. بر روی این نقشه ارک شهر قابل تشخیص نیست و به محله های مسکونی شهر نیز اشاره ای نشده است. در واقع نقشه کامل نشده و در مجموع یک برداشت خام است. مع هذا این نقشه به طور نسبی، فکر واقعی ساختار طراحی شهر را که به وسیله جنگل های انبوه احاطه گردیده، به دست می دهد». (هیأت مولفین، نقشه شهرهای ایران در دوران قاجار، ص 46)

با این اعتراف، مسئله با سیمای خوفناک تری ظهور می کند. بدین معنی که با وضوح اعلام می شود به جز باروی دور شهر و برج های دیده بانی آن، دیگر نشانه گذاری در نقشه ها، به عنوان پیش فرض توسعه علامت خورده و در واقع به زمان این نقشه برداری ها، تنها پیش  فرض توسعه در ساختار طراحی شهر و نه منابع واقعی مدنیت را نشانه زده اند! گمان ندارم برای استحکام تز نابودی و توقف کامل تجمع در شرق میانه، بر اثر رخ داد پوریم، شاهدی امین تر از این نقشه ها بیابیم که با صدای بلند آغاز تجمع متمدنانه در سراسر ایران به سعی گروه کار ارامنه و یهودیان اعزامی را اعلام می کند.  

شاید این نقشه یزد، شاهد و ناطق تواناتری در بیان تفکری باشد که قریب ۱۵۰ سال پیش، بر شهرسازان ایران حاکم بوده است. در میانه سمت چپ نقشه، باروی کامل شهر که معلوم نیست چه نمایه ای در درون بارو را حفاظت می کرده، پا برجاست و آن گاه مناطقی در خارج بارو به عنوان مراکزی پیشنهاد می شود که شرح آن را در زیر می خوانید.

«نقشه شهر یزد (سال 1859 م.): بر اساس نقشه سال 1859 م.، نقشه شهر یزد علیرغم این که سه گونه طراحی مختلف را نشان می دهد، شبکه سازمان نایافته محله ها را با ابعاد و خطوط تراز متفاوت، بدون تفکیک شبکه های دسترسی اصلی و فرعی نمایان می سازد که در نتیجه ادغام روستاهای متعددی به یکدیگر مجتمع شده اند. ارک از شمال تا جنوب شهر تا جنوب شهر استقرار یافته است. طول آن 1700 و عرض اش 440 متر است. به منظور تامین امنیت منطقه، ارک بر شهرستان و اطراف آن تسلط دارد. ارک بر روی یک تپه صخره ای مستقر شده و حجمی یکپارچه خشتی را عرضه می دارد. شهر جدید یا بخش جدید در شمال شهر قدیم قرار دارد و محدوده ای بوسعت 3 ورست (3.2 کیلومتر) طول و در حدود یک و سه چهارم ورست (1.75 کیلومتر) عرض را اشغال نموده است. شهر جدید در اثر توسعه فشرده شهر قدیم به وجود آمده و در این بخش هفت محله به نام های زیر وجود دارد: 1. بومیری، 2. باغ گندم، 3. شیخداد، 4. شیخ ابوالکاظم، 5. کوشکنو، 6. بازارنو، 7. قلعه کهنه، و دروازه های آن شامل: 1. شاهی، 2. مهریز، 3. نگارخانه است. هر دو بخش شهر از طریق دروازه های مالمیر و کوشکنو با یکدیگر مرتبط بوده اند. ارک با دیوارهای خشتی کنگره دار، برج ها و خندق، شبکه سازمان نایافته محله ها را محصور کرده است که در آن بناهای اداری، کاخ حاکم، سربازخانه ها، زندان، پست و تلگراف، باغ ها و ویرانه های متعددی متمرکز شده اند. در یزد دوازده بازار وجود دارد: هفت تای آن ها کوچک و پنج تای دیگر از بازارهای عمده به شمار می روند که اسامی بازارهای عمده عبارتند از: 1. بازارخانو 2. بازار محمدعلی خان، 3. بازار قیصریه، 4. بازار صدری، 5. بازار تبریزیون، طول کلی محله های شهر 3 ورست (3.2 کیلومتر) است. بازار بر مبنای یک طرح سنتی احداث شده است: سردرهای ورودی در ابتدا و انتهای بازار قرار گرفته که به راسته های مسقف با طاق های گنبدی شکل منتهی می گردد. عرض بازار 2 تا 3 ساژن (6.4-4.26 متر) است که در طرفین آن دکان ها یا کارگاه ها استقرار یافته اند. بنای اصلی باغ، حوضخانه هشت ضلعی آن است که به بزرگ ترین بادگیر شهر مجهز گردیده است. ارتفاع این بادگیر حدودا 20 ساژین (42.60 متر) است. یک چنین ساختار ترکیبی از بنا در نظام طراحی باغ همراه با خطوط هندسی کوچه ها و نهرها، حجم معماری متباین و پویایی را در مقابل فضای سبز شکل می دهد. این باغ همراه با مستحدثات آن مکانی بوده که شاهزادگان و حکام ولایت در تابستان ها در آن زندگی می کرده اند. برای شهری همچون یزد که دارای آب و هوای گرم خاص است، باغ های اطراف با فضای سبز مصفا، حوض ها و انهار، گریز از اشعه سوزان خورشید را میسر می ساخته و بی شک محیط مطبوعی را فراهم می آورده است». (هیئت مولفین، نقشه شهرهای ایران در دوران قاجار، ص 58)

تعیین تکلیف با این گونه شروح که در مواجهه با نقشه، جز رویا و آرزومندی نقشه برداران درباره آینده شهر نیست، بسیار ساده می نماید و گواهی است بر این که ارسال گروهی نقشه بردار برای ثبت هیچ، در واقع فراهم آوردن سند انجام کار برای مراکزی است که مشغول بازسازی ایران پس از پوریم، در محدوده۲۰۰ سال پیش به دست گروه های کوچکی از مهاجران اند، تاریخی که با اطمینان کامل می توان زمان ظهور دوباره و دست ساز شرق میانه به دنبال ویرانی کامل آن در ماجرای پوریم را به ثبت رساند.

 

حالا نگاهی به نقشه کرمان و باز هم در ۱۵۰ سال پیش بیاندازیم. در این جا نیز باروی شهر فقط قطعاتی از زمین های زراعی را دربرگرفته تا شرح بر رسامی آن را به قسمتی از کتاب سرگرمی ها تبدیل کند. 

«نقشه شهر کرمان (سال ۱۸۵۹ م.): این نقشه ساختار طراحی شهر کرمان، محوطه اطراف آن و وضعیت توپوگرافی منطقه را به تصویر درآورده است. به مدد این سند می توان نحوه ی توسعه شهر را بر اساس توپوگرافی تاریخی، تجهیزات آبی و نظام شبکه بندی معابر آشکار ساخت. برخلاف یزد، محدوده ی شهر کرمان کاملا متراکم و به وسیله دیوارهای خشتی و خندق احاطه شده است. دیوارهای دفاعی و پنج دروازه آن، مجهز به برج های دفاعی هستند.
کرمان دارای ارک است. ارک چهارگوشه و در بخش جنوب غربی شهر استقرار یافته است. دروازه های شهر عبارتند از: دروازه مسجد، دروازه ریگ آباد، دروازه سلطانی، دروازه گبری و دروازه باغ که همگی به راه های منتهی به شهر مرتبط بوده اند.
جاده مرکزی که مستقیما با میدان مقابل ارک در ارتباط بوده، از دروازه مسجد که دروازه اصلی شهر می رفته، منشعب می شده است. میدان، خیابان اصلی همراه با بازار و کاروانسراهای آن و دروازه مسجد، عناصر اصلی محورهای طراحی شهر محسوب می شده اند. خیابان های اصلی کرمان که ستون فقرات طراحی شهر هستند،با این محورهای ترکیبی مرتبط گردیده اند.
به طور نسبی، مقیاس طراحی متمایز کرما، دقیقا به واسطه ی طرح همین خیابان های اصلی مشخص می شوند. باید خاطرنشان ساخت که راه مرکزی شهر به نحوی احداث شده که به میدان مقابل ارک منتهی می گردد. اطراف این معبر، کاروانسراهای حاجی علی خان، هندویی، گبری، گل خان، میرزا حسین خان، صالحی ـ نظیر و خرکانی بنا شده است.
کاروانسراها در امتداد لبه شمالی جاده استقرار یافته اند. لبه جنوبی، توسط بازار اشغال شده است. جاده اصلی شهر، بیانگر ترکیب حجم فضای بسیار جالب توجهی است. دروازه مسجد در شرق قرار دارد و از زیر طاق های آن سردر برجسته مزین به کاشی های رنگی مسجد جمعه، قابل رویت هستند.
راه مزبور پس از همراه شدن با طاق چشمه های بازار و رشته کاروانسراها مسیر خود را ادامه داده است و به این ترتیب نظام طراحی مرکز شهر را شکل می دهد. ارک، با دیوارهای مرتفع کنگره دار، موقعیت مسلطی را بر تمامی شهر دارد. وضعیت ارک، در ساختار طراحی کلی شهر کرمان، همانند سایر شهرهای ایران نیست که در آن ها ارک زیر مجموعه نظام دفاعی دیوارهایی است که جایگاه مسلطی را اشغال می نماید و یا این که از خطوط دیوارهای دفاعی و حجم آن متاثر شده باشد. در کرمان، ارک موقعیت جزیره مانندی را اشغال نموده و در حالی که زمینه ی طرح میدان آن را به محله های مسکونی متوجه می نماید، قدرت مسلط خود را بر بخش شرقی اعمال کرده و به مدد برج ها و محیط گسترده دیوارهای دفاعی، بر منطقه اطراف خود نیز تسلط دارد. یک چنین روش طراحی استحکامات شهری در ساختار شهرِ، به دوره های باستان برمی گردد. شاید در ارک باستانی کرمان چنین نقشه ای وجود داشته و در نتیجه آن مجددا در کرمان قرون وسطایی به کار گرفته شده است. طول دیوارهای ارک ۳۰۰ و ۳۵۰ متر است و در داخل آن کاخ حاکم، بخش های اداری و دو باغ به نام های گل خان و نظیر وجود دارد...
جدا از کاروانسراها، بناهای مذهبی که در محله های مختلف شهر استقرار یافته اند و همچون واحدهای حجمی فعالی در محیط شهر حضور دارند، دیگر بناهای شهر از وجه فضایی و معماری به یکدیگر مزوج می نماید. صرف نظر از مسجد باستانی ملک (۱۰۹۲ م.)، مسجد جمعه، مسجد کلانتر و گلبازخان در حقیقت تصویر تاریخی کرمان را در برابر گذشته محله های مسکونی معمولی مشخص می سازند.
واحدهای مسکونی کرمان ویژگی خاص خود را دارد. همانند شهر یزد، و با توجه به آب و هوای گرم منطقه، در کرمان نیز از بادگیرها استفاده می نمایند. مدرسه ابراهیم خان که توسط حاکم کرمان در زمان فتحعلی شاه (۱۸۳۴-۱۷۷۹م.) ساخته شده در ساختار شهر، توجه را به خود معطوف می سازد. در کرمان، بر اساس نقشه سال ۱۸۵۹ م. باقیمانده خرابه های زیادی از دوران باستان و زمان حاضر وجود دارد: در کنار دیوار جنوب شرقی، بر فراز تپه صخره ای، باقیمانده های استحکامات قلعه دختر به چشم می خورد.
بناهای مجلل اطراف شهرِ، یخچال هایی با ویژگی زمان خود هستند. خانیکف درباره ی آن ها نوشته که: «هیچ جای ایران چنین یخچال هایی وجود ندارد». یخچال ها دارای معماری خاصی و به شکل مخروطی کشیده هستند که توسط دیوارهای بلندی از جنوب، شرق و غرب محافظت می شوند. «دیوارها یخچال ها را از اشعه های خورشید مصون می دارند. در زمستان و هنگامی که درجه حرارت هوا زیر صفر است، خندق ها از آب پر می شوند. یخ تولید شده در تمامی تابستان مورد استفاده قرار می گیرد».
بر روی نقشه سال ۱۸۵۹ م.، روستاهای اطراف شهر مشخص شده اند: در جنوب ریگ آباد، فیریزان، در شمال غربی فتح آباد، در جنوب سیدی که تمامی آن ها دارای باغ های بزرگی هستند. در کنار رودخانه ای که در بخش شرقی شهر در جریان است، باغ های وسیع محمد اسماعیل خان و آقاخان (به وسعت تقریبی ۱۰ هکتار) قرار دارد». (هیئت مولفین، نقشه شهرهای ایران در دوران قاجار، ص ۵۹)

هنگام مراجعه به نقشه شهر کرمان در ۱۵۰ سال پیش و همتراز کردن این شروح با عوارض واقعی، در درون و بیرون باروی شهر، بیش از همیشه به نمایشی بودن عوارضی پی می بریم که احتمالا نقشه برداران روس، موظف به امکان یابی برای تولید آتی آن ها بوده اند! (ادامه دارد)

ارسال شده در چهارشنبه، ۲۰ مرداد ماه ۱۳۸۹ ساعت ۱۷:۴۹ توسط naina

ارسال پیام به این نوشته
نام: *
ای میل:
وب سایت:
پیام: *
کد امنیتی: *
عکس جدید
نظر بصورت خصوصی برای نویسنده مطلب ارسال شود
دوست گرامی پیام شما پس از تأیید نویسنده نمایش داده خواهد شد.
نویسنده : آرمین
چهارشنبه، ۲۷ اردیبهشت ماه ۱۳۹۱ ساعت ۲۱:۵۲
 
من اهل تهرانم ولی پدربزگ پدرم اهل گلباز خان کرمان بوده میخواستم چند تا عکس از این محله داشته باشم ممنون

 
 
 

کلیه حقوق مندرجات این صفحه برای وب سایت ` حق و صبر ` naria.asia محفوظ است.

طراحی و راه اندازی،
گروه برنامه نویسی تحت وب بنیان اندیشان