ایران شناسی بدون دروغ، 126

 آشنایی با ادله و اسناد رخ داد پلید پوریم

مدخلی بر ایران شناسی بی دروغ و بی نقاب، ۱۲۶

باید هنوز تحمل کنید و چند یادداشت بعد را هم به شناخت بیش تر اسکندر بیک، منشی شاه عباس اول فرضی بگذرانیم. شاید بررسی اطلاعات او در موضوع حلول سال نو و تطبیق آن با روز شمار شمسی و قمری و میلادی تکراری بنماید، اما اشتباهات او چندان متنوع است و چنان از یک ذهن کاملا بیگانه با موضوع خبر می دهد، که در هرکدام درس و دلیل تازه ای برای اثبات غریبه و غیر مسلمان و ناشناس بودن این روزگار نویس عهد صفویه نهفته است تا آن جا که ناگزیر می پرسیم اگر روزنامه نویس دربار شاه عباس هم، پس از چند هزاره تمرین نوروز گردانی، جز خیالاتی آشفته، چندان چیزی از ایام و مراسم امروزین آن نمی داند، پس در روزگار جمشید و کیانیان، این عید باستانی را در کدام برهه ی سال قرار می داده و چه سان برگزار می کرده اند؟ و چون برابر معمول برای چنین سئوالات پایه پاسخی وجود ندارد، پس بر اساس آن تردید نمی کنیم که داستان های سر هم بندی شده و سرگرم کننده ی موجود در باب سنت های دیرین ایرانی، شاخه ی دیگری از درخت برگ ریخته ای است که به نام ایران شکوفان پس از پوریم تحویل ما داده اند، تا مرتکبان آن جنایت عظیم علیه تمدن بشری شناخته نشوند. از این جمله آن که یک مورخ ناآگاه نسبت به ریاضیات و روز شمار، بی شک صلاحیت و اهلیت ورود به ماهیت و موضوع تاریخ را ندارد و کتاب عالم آرای او را فقط می توان به عنوان حفاظی برای دهانه ی کوزه های بزرگ به کار برد، نه منبعی برای شناخت تاریخ بی بنیان دوران به اصطلاح صفوی.      

«گفتار در وقایع سنه ی پارس ئیل (سال پلنگ) موافق ثلث و عشرین و الف  (۱۰۲۳) و بعضها مطابق اربع و عشرین و الف  (۱۰۲۴) که سال بیست و هشتم جلوس همایون عباسی ظل اللهی است: چون فصل شتا به نهایت انجامیده کوکبه بهار خجسته آثار و متقلای سپاه خسرو ثوابت و سیار نمایان گردید جنود افسرده ی دی انهزام یافت و رایت فیروز نوروز در عرصه ی گیتی افراخته سایه ی تربیت بر مفارق نوخطان بساتین جهان انداخت یعنی آفتاب عالمتاب در روز جمعه دهم شهر صفر ثلث و عشرین و الف (۱۰۲۳) از خلوتکده حوت بیرون خرامیده به ایوان بلند ارکان حمل که خانه ی شرف و اقبال است برآمد». (اسکندر بیگ ترکمان، تاریخ عالم آرای عباسی،جلد دوم، ص ۸۷۲)

هرچند در تخمین پیشین اسکندر بیک، در یادداشت قبل، نوروز بیست و هفتمین سال سلطنت شاه عباس اول با بیست و هفتم محرم ۱۰۲۳ هجری مصادف بود، اما اسکندر بیک ما، که ظاهرا حوصله و علاقه ای به سردرآوردن از روز شمار اسلامی نداشته، در این جا بیست و هشمین سال جلوس شاه عباس را هم بار دیگر با ۱۰۲۳ هجری و این بار با جمعه دهم صفر آن سال مطابق می داند!!!؟ جمعه دهم صفر ۱۰۲۳ هجری قمری با ۱۱ مارس ۱۶۱۴ میلادی و با ۲۱ اسفند ۹۹۲ هجری شمسی برابر می شود و نه با نوروز. اسکندر بیک در نقل بالا نیز مابین دو تاریخ ۱۰۲۳ و ۱۰۲۴ هجری قمری سرگردان می نماید و ظاهرا هنوز از بغرنجی سال های اسلامی سر در نیاورده است. 

«گفتار در وقایع سنه ی توشقان ئیل (سال خرگوش) مطابق اربع و عشرین و الف (۱۰۲۴) و بعضی خمس و عشرین و الف (۱۰۲۵) که سال بیست و نهم جلوس شاهی ظل اللهی است: در این سال خجسته آغاز بهجت انجام سلطان چهار بالش ایام که مسندنشین تخت چهار ارکان فلک مینا فام است یعنی خورشید جهان آرا از مسکن افسرده ی دی میل طرب خانه ی عز و شرف نموده یازده ساعت شب شنبه بیست و یکم ماه صفر ختمت بالخیر و الظفر برج حمل تحویل نمود نوروز فیروز عالم افروز در روز شنبه اتفاق افتاد بهار دل آرا خرمی افزای گلشن روزگار گذشته مهوشان ریاحین چون سیه چشمان زهره جبین فتنه گری آغاز نهادند». (اسکندر بیگ ترکمان، تاریخ عالم آرای عباسی،جلد دوم، ص ۸۸۶)

این بار گرچه منشی شاه عباس معین نکرده است که ساعت یازده شب شنبه بیست و یکم صفر از چه سالی را مصادف با آغاز بیست و نهمین سال اقتدار شاه عباس اول می گوید و چنان که می خوانیم تکلیف او در این نقل نیز با سال های هجری هنوز روشن نیست، اما برای رعایت ترتیب سال ها فرض را بر این می گذاریم که منظور او سال ۱۰۲۴ هجری است، که با یازدهم مارس ۱۶۱۵ و ۲۱ اسفند برابر می شود. آیا تصور نوروز نزد این منشی دقیق چه گونه بوده است که در ساعت یازده شب شنبه ۲۱ اسفند حلول سال نو را اعلام می کند؟!! گمانه ما برای توضیح دقت او در این حد است که نزد او وجود کرونومتری را گمان کنیم، هدیه ی همان رییس جمهور آلمان که قبلا با او آشنا شده ایم.

«آغاز سال مبارک همایون لوی ئیل ترکی (سال نهنگ) مطابق سنه ی خمس و عشرین و الف (۱۰۲۵) که انجام یک قرن سعادت قرین است از جلوس اقدس همایون و توجه آن حضرت به غزای گرجستان و تأدیب آن بی دینان: موسم خجسته آثار بهار و جنود ریاحین و ازهار چون فتح و نصرت از یمین و یسار استقبال موکب ظفر شعار نمود و در روز سه شنبه دهم ربیع الاول خمس و عشرین و الف (۱۰۲۵) خورشید جهان آرا با شکوه اقبال و طنطنه ی جاه و جلال به منزل عز و شرف خرامید کوس نوروزی صدای فتح و فیروزی در گنبد اخضر انداخت». (اسکندر بیگ ترکمان، تاریخ عالم آرای عباسی،جلد دوم، ص ۸۹۷)

اسکندر بیک، سال ۱۰۲۵ هجری را، با سی امین سال سلطنت شاه عباس مفروض برابر می گیرد و این مقدار سنه را با گذشت قرنی مقارن می داند. اختیار او در تعیین میزان قرن و تقلیل آن به سی سال مورد اعتراض ما نیست، الا این که نمی دانیم این آگهی استثنایی را از کدام سنت و سند پیشین و از چه سرزمینی برداشته است! اینک و با نهایت حیرت شاهدیم که همراه این نام گذاری قرن بر گذشت سی سال، منشی ما برای نخستین و آخرین بار به نوروز و فروردین واقعی نزدیک تر شده و عید سال ۱۰۲۵ هجری را با ۱۲ ربیع الاول آن سال مصادف می داند که با ۱۸ مارس ۱۶۱۶ میلادی و ۲۸ اسفند ماه برابر می شود. بدین ترتیب گردش ایام نزد او مدار دل به خواه کوتاه و بلند بی قراری می گیرد و یا این که تنها اشتباه منشی بزرگ در نزدیک شدن به نوروز واقعی، از آن است که به مبارکی ورود به قرن دوم اقتدار شاه عباسی، کشیش منشی نمای ما در شرب خمر، زیاده روی کرده بود!!!

«آغاز قرن دوم سنه ی ئیلان ئیل (سال مار) ترکی مطابق ست و عشرین و الف (۱۰۲۶) هجری سال سی و یکم جلوس عباسی است: چون ایام شتا سپری گشته بهار خجسته آثار قدم بر بساط دلگشایی و عالم آرایی نهاد و نوروز فیروز به هزار گونه به جهت و روح فزایی طراوت بخش عالم نشاط گردید یعنی خورشید جهان آرا بعد از انقضاء نه ساعت و چهل و دو دقیقه روز دوشنبه دوازدهم شهر ربیع الاول از سر منزل حوت بیرون خرامیده پرتو سعادت بر برج حمل انداخت». (اسکندر بیگ ترکمان، تاریخ عالم آرای عباسی،جلد دوم، ص ۹۲۰)

از معجزات دیگر ورود سلطنت شاه عباس مفروض به قرن دوم سلطنت خود، یکی هم این است که منشی او از دو پاره کردن سال های هجری دست می کشد و در دوره ی دوازده ساله ی بعد، هیچ سال هجری را شقه شده نمی بینیم! تا معلوم شود که کشیش، بی محابا در هر بابی اوهام بافته است. چنان که نوروز او در سال ۱۰۲۶ هجری به قرار قبلی باز می گردد، با دوشنبه دوازدهم ربیع الاول آن سال برابر می شود، که خود مطابق دهم مارس ۱۶۱۷ و بیستم اسفند ماه است. شعف انگیز است که شاه عباس اول و حواشی دربار او را در نظر بگیریم که روز بیستم اسفند، چشم دوخته به کرونومتر اسکندر بیک، منتظرند تا لحظه ی حلول نوروز و دقیقه انتقال خورشید به برج حمل را اعلام کند!!! 

«وقایع سال یونت ئیل (سال اسب) ترکی مطابق سنه ی سبع و عشرین و الف (۱۰۲۷) سال دویم قرن ثانی که سال سی و دویم جلوس همایون شاهی ظل اللهی است: نوروز عالم افروز این سال همایون فال در روز چهارشنبه بیست و سیم شهر ربیع الاول مطابق سنه ی سبع و عشرین هجری (۱۰۲۷) اتفاق افتاد نیر اعظم و مربی عالم یعنی آفتاب عالمتاب در شب چهارشنبه مذکور بعد از انقضاء هفت ساعت و نه دقیقه از سرمنزل حوت به عشرت سرای حمل نقل نود متغلبان کشوری که دست تطاول و تعدی به یغمای تجملات بساتین جهان گشوده بودند از صولت و سطوت سلطان طارم چهارم یعنی خورشید جهان آرا انهزام یافته سر به زاویه ی خمول کشیدند عنبرین بوی بهار نقاب حجاب از رخ برگرفته قدم بر بساط دل آرایی نهادند». (اسکندر بیگ ترکمان، تاریخ عالم آرای عباسی،جلد دوم، ص ۹۳۰)

هیچ چیز عجیب تر از این نیست که هفته شمار اسکندر بیک، در این چند سال اخیر با قرینه های درست برابر است، زیرا اگر یک کشیش گریگورین می تواند سال ها را جا به جا کند، اما تغییر ترتیب ایام هفته در اختیار پاپ اعظم و خاخام بزرگ هم نیست، بنا بر این جای حیرت بسیار است که منشی ما در حالی که روزهای هفته را تا چهار روز پس و پیش می شمرد، معلوم نیست با بروز چه معجزه ای ناگهان به اعمال دقت در این باب رو کرده است. این که او چه گونه بر این اشتباهات فائق آمده از اسراری است که نزد خردمند بی اساسی تمام منقولات به نام  اسکندر بیک را برملا می کند. بر مبنای قول فوق نوروز در سی و دومین سال جلوس شاه عباس، در هفت ساعت و نه دقیقه ی روز بیست و سوم ربیع الاول سال ۱۰۲۷ هجری حادث می شود که با یازدهم مارس ۱۶۱۸ و بیست و یکم اسفند سال ۹۹۵ هجری شمسی برابر می شود.  

«گفتار در قضایا و سوانح قوی ئیل (سال گوسفند) مطابق سنه ی ثمان و عشرین و الف (۱۰۲۸) که سال سی و سیم قرن ثانی جلوس همایون عباسی است: نوروز سعادت افروز این سنه ی مبارکه در روز پنج شنبه چهارم شهر ربیع الثانی مطابق سنه ی ثمان و عشرین و الف اتفاق افتاد یعنی خورشید جهان آرا که نیر اعظم و ضیاء بخش عرصه ی عالم و مربی نتایج چهار عنصر و اخشیجان است نه ساعت و چند دقیقه شب پنج شنبه مذکور از آرامگاه مجاری حوت به عشرت سرای حمل خرامیده طلیعه نورسان بهار و انتظام بخش حدائق و ازهار گردید ». (اسکندر بیگ ترکمان، تاریخ عالم آرای عباسی، جلد دوم، ص ۹۴۴)

اگر منشی شاه عباس تصوری، لحظه ی ورود به برج حمل را، در نقل و سال  فوق سرسری می گیرد و با قید چند دقیقه می گذراند، احتمال بر آن است که دقیقه شمار کرونومتر اهدایی رییس جمهور آلمان به ارباب او از کار افتاده بوده است. چهارم ربیع الثانی سال ۱۰۲۸ هجری، برابر معمول با یازدهم مارس ۱۶۱۹ میلادی و بیست و یکم اسفند سال ۹۹۶ هجری شمسی برابر می شود. گمان می کنم دیگر باید قبول کرد که تخصص اصلی منشی بزرگ دربار صفوی، رعایت ترتیب در گزارش های میلادی است و بس! 

«گفتار در وقایع پیچی ئیل ترکی (سال میمون) مطابق سنه تسع و عشرین و الف (۱۰۲۹) که سال چهارم قرن ثانی جلوس میمنت مأنوس عباسی است: بهار دل آرای این سنه مبارکه به خوشی و خرمی جلوه ی ظهور نموده مسرت افزایی آغاز نهاد نوروز میمون میمنت مقرون روز جمعه پانزدهم شهر ربیع الثانی موافق تسع و عشرین و الف (۱۰۲۹) هجری اتفاق افتاد سلطان سیارگان یعنی آفتاب عالمتاب بعد از انقضاء پنج ساعت از روز مذکور از نهانخانه ی حوت بیرون خرامیده در تختگاه حمل تمکن یافت. عرصه ی جهان از عطر شکوفه و ازهار چون حجله ی نوعروسان بهار مشکبار گردید». (اسکندر بیگ ترکمان، تاریخ عالم آرای عباسی،جلد دوم، ص ۹۴۸)

روال امور در بیان سال شمار و ظهور نوروز و حلول ماه حمل در سال های باقی مانده از سلطنت شاه عباس، مندرج و معرفی شده در مکتوبات این گونه مورخین ناآگاه از مسائل ایران، چنان که با نمونه ی اعلای آن آشنا شدیم، از این پس نیز بر همان سان می گذرد، مگر این که منشی ما دوباره در چند سالی روز شمار هفته را گم می کند، پنج شنبه را جمعه و حتی سه شنبه را در سال ۱۰۳۵ هجری، شنبه می شناساند. چنین امر نامعقول و ناممکنی چنان روشنگر است که تنها بر مبنای آن می توان بی حوصلگی مطلق سازندگان این گونه اسناد تاریخی برای مردم ما و از آن هم اهانت بار تر بی باری روشن فکری نوظهور ایران را در ارزیابی ناقدانه ی این مبطلات، اثبات کرد. در متن بالا نیز، نوروز سال ۱۰۲۹ هجری در نزد اسکندر بیک منشی، با پنج ساعت گذشته از روز جمعه پانردهم ربیع الثانی آن سال موافق است، که با دهم مارس سال ۱۶۲۰ میلادی و بیستم اسفند ۹۹۷ هجری شمسی برابر می شود.   

ذکر وقایع تخاقوی ئیل (سال مرغ) مطابق سنه ی ثلاثین و الف هجری (۱۰۳۰) که سال پنجم از قرن ثانی دولت روز افزون عباسیست: در این سال نیر اعظم که به حکم دادار جهان آفرین واسطه ی نظام عالم است در روز شنبه بیست و پنجم شهر ربیع الثانی بعد از انقضاء نه ساعت و یازده دقیقه از منزلگاه حوت به نزهتگاه حمل نقل نمود و از فروغ خدا آفرین ظلمت افسرده دی را از اشعه ی انوار الهی روشنی داده سریر آرای بارگاه شرف و اقبال گشت جنود نباتات را موجب آراستگی و پیراستگی گردید». (اسکندر بیگ ترکمان، تاریخ عالم آرای عباسی،جلد دوم، ص ۹۵۷)

ترتیبی را که اسکندر بیک در نام گذاری ترکی برای سال های قرن دوم سلطنت شاه عباس تصوری می آورد، پلنگ و خرگوش و نهنگ و مار و اسب و گوسفند و میمون و مرغ و سگ و خوک و موش و گاو است، که با ترتیب نام گذاری ترکی او بر سال های قرن اول آن سلطنت و نیز با نظمی که حاج شیخ عباس مصباح زاده می آورد، مختلف و مغایر است. این گونه امور گرچه منبع معتبر قابل استنادی ندارد که بتوانیم با اصل آن مقابله و مقایسه کنیم، اما آشنایی اسکندر بیک با این نام های ترکی، آن گاه که ماه شمار دقیق عربی و هجری شمسی را هم نمی داند، تدوین عالم آرای عباسی را به حوزه ی همکاری دیگری می کشاند که به خواست خداوند در یادداشت های آتی از آن سخن خواهم گفت. در این جا نیز حلول نوروز سال پنجم از قرن دوم سلطنت موهوم شاه عباس اول را با پنج ساعت و یازده دقیقه گذشته از روز شنبه بیست و پنجم سال ۱۰۳۰ هجری مطابق می داند، که با نهم مارس سال ۱۶۲۱ میلادی و نوزدهم اسفند سال ۹۹۸ هجری شمسی موافق است. جای خوشوقتی و خرسندی بسیار است که به نظر می رسد دقیقه شمار کرونومتر منشی کبیر ما در نوروز این سال، دوباره به کار افتاده است. (ادامه دارد)

+ نوشته شده توسط ناصر پورپیرار در شنبه بیست و دوم دی 1386 و ساعت 0:0 | نظرها در ناریا

ارسال شده در شنبه، ۲۲ دی ماه ۱۳۸۶ ساعت ۰۰:۰۰ توسط naina

ارسال پیام به این نوشته
نام: *
ای میل:
وب سایت:
پیام: *
کد امنیتی: *
عکس جدید
نظر بصورت خصوصی برای نویسنده مطلب ارسال شود
دوست گرامی پیام شما پس از تأیید نویسنده نمایش داده خواهد شد.
 
 

کلیه حقوق مندرجات این صفحه برای وب سایت ` حق و صبر ` naria.asia محفوظ است.

طراحی و راه اندازی،
گروه برنامه نویسی تحت وب بنیان اندیشان