به تدريج آثار و عوارض ضربه ی گيج کننده ی کتاب «اشکانيان» ظاهر می شود و اندک اندک شاهد تظاهراتی هستيم که معلوم می کند آن ضربه به کلی تعادل عقلی باستان پرستان را برهم زده و قدرت تفکر متعارف را نيز، تا آن جا از آنان سلب کرده که از سر نام و عنوان و آرم و اعتبار خود نيز گذشته اند و دست به اعمالی می زنند و اسنادی خلق می کنند که به وضوح و روشنی تمام معلوم می کند که عمله و اکره ی ايران شناسی سنتی و وارداتی ايران، جاعلينی جری و بی دانشانی بی شرم اند که تکليف آنان را بايد محکمه ای ملی معلوم کند تا همه ناظر شويم چه کسانی تاريخ و هويت مردم ايران را به بازی گرفته اند و تمسخر می کنند: ناصر پورپيرار با مجموعه ی «تاملی در بنيان تاريخ ايران»، يا موزه ی ملی ايران که علنا و بی پروا، هويت و هستی و تاريخ اين سرزمين هفت هزار ساله را بازيچه پنداشته و با تحقير و توهين به شعور ملی و به هيچ شمردن عقل و تمييز دانش آموختگان، با همکاری داريوش اکبر زاده کتاب «کتيبه های پهلوی اشکاني» را منتشر کرده است؟ اين کتاب ۸۶ صفحه ای تعدادی کتيبه ی اشکانی را با باز نويسی متن و عناوين زير آدرس می دهد که تماما دروغ واضح، جعل مطلق، زاده ی خيال محض، بهتان بی ترديد و حقه بازی قی آلود و آشکار است:
۱. کتيبه ی اشکانی اردشير ساسانی در نقش رستم!!!!!!!
۲. کتيبه ی اشکانی شاپور ساسانی در حاجی آباد!!!!!!!!
۳. کتيبه ی اشکانی شاپور ساسانی در تنگ براق !!!!!!!!
۴. کتيبه ی اشکانی هرمز ساسانی در نقش رستم !!!!!!!!!!!!!
۵. کتيبه ی اشکانی کال چنگال !!!!!!!!!!!
۶. کتيبه های اشکانی سر پل ذهاب !!!!!!!!!!!!
۷. کتيبه ی اشکانی اردوان در شوش !!!!!!!
و چند کتيبه ی اشکانی بی هويت ديگر.
بی شک در سراسر اين سرزمين کتيبه هايی با مشخصات فوق وجود ندارد و تمامی آن ها ساخته ی ذهن نادرست و عليل سازندگان کتاب «کتيبه های پهلوی اشکاني» است. چه بر سر مان آمده است که موزه ی ملی ايران و در واقع سازمان ميراث فرهنگی، برای تاريخ ما کتيبه جعل می کند؟ چشم تمام تشکيلات فرهنگی کشور روشن، که مراکز رسمی و ملی هم، برای تحقير تاريخ و هستی و هويت ملتی، کتيبه ها ی اشکانی می سازند و در کتابی با آرم موزه ی ملی ايران منتشر می کنند! معلوم است که آن کارشناسان وزارت ارشاد، که کتاب ساسانيان مرا «تمسخر غرور ملي» می شناسند، نبايد هم قادر به تشخيص اين مجموعه ی جاعلانه باشند که به جای پاسخ به کتاب «اشکانيان» من منتشر کرده اند!
فرزندان با فرهنگ ايران، فرهيختگان دانشگاهی و صاحبان کورس های آموزشی تاريخ و باستان شناسی و موزه داری و مرمت، عليه اين توطئه گران و ستيزندگان با هويت کهن بوميان ايران و برای افشای دروغ های شاخ دارشان، که بی مهابا و با نادان شمردن شما، به صورت کتاب در می آورند، قاطعانه اقدام کنيد.
+ نوشته شده در پنجشنبه، 23 بهمن، 1382 ساعت 19:4 توسط ناصر پورپيرار