مخالفان کتاب های من به شدت فعال شده اند، دست به تهديدات مکرر و متنوع می زنند و با مراجعه به مراکز سياسی مدعی دموکراسی و اصلاح طلبی و مسامحه و گفت وگو، در خاموش کردن اين صدا مصمم اند که متعهد به برملا کردن دروغ های يهود ساخته درباره ی تاريخ ايران است.
آن ها که در پاسخ نويسی درمانده اند و از اعزام يکی دو بازيچه ی به اصطلاح نقاد به ميدان مبارزه با تزهای کتاب های «تاملی در بنيان تاريخ ايران» نتايج نا مطلوبی گرفته اند، اينک ديگر علنا به حذف فيزيکی اشاره می کنند و گويا به سردمداری پيرمردی که از ستون های ياوه بافی درباره ی ايران پيش از اسلام است، هيئتی برای مقابله ی به هر بها و به هر صورت با اين کتاب ها و نويسنده اش تدارک ديده اند تا به بلند پايگی و ورجاوندی و ايستادگی و امتداد خويش بر دروغ های پيشين، تا حد جنايت معنای عينی و عملی ببخشند. نخستين موفقيت آن ها عدم صدور مجوز چاپ «ساسانيان» است که از نفوذشان در وزارت ارشاد نيز خبر می دهد.
آن ها در حالی که از ضربه ی کتاب «اشکانيان» کمر خم کرده اند، پس از دسترسی به متن «ساسانيان»، از طريق عوامل شان در وزارت ارشاد، عاقلانه انديشيده اند که ادامه ی انتشار اين مجموعه با ابطال کامل تاريخ يهود نوشته درباره ی ايران پيش از اسلام و با برچيده شدن سفره ی کورش خوری، عرب و ترک ستيزی و هويت براندازی بوميان ايران برابر خواهد شد.
متاسفانه در برابر اين يورش ناجوانمردانه و ضد فرهنگی و ضد انسانی آنان، دوستان احتمالی کتاب ها نيز ساکت اند و صدايی به اعتراض بر نمی آورند. من از کسی ترسی ندارم، چنان که دست نياز به سوی کسی دراز نمی کنم، دفاع از انديشه و قلم و حقيقت وظيفه ی انسانی و ملی است، چنان که دروغ گويان دفاع شيطنت آميز از دروغ های شان را وظيفه شمرده اند و وارد ميدان اند. خود دانيد.
+ نوشته شده در سه شنبه، 30 دى، 1382 ساعت 13:24 توسط ناصر پورپيرار