هوا خوری، 6

از اوائل قرن هیجدهم میلادی، آن زمان که به تدریج مقدمات و لوازم عبور به دوران جدید فراهم می شد، که حاصل تحول در بینش و آگاهی آدمی، پس از ورود به اوقیانوس، کشف جغرافیای جهان و آغاز شناسایی تنوع تمدن و فرهنگ سرزمین ها و در عین حال شروع مسابقه و ماراتون بی قرار تجاوز و غارت و نیز انگیزه فراهم آوری صدها و هزاران ابزار پر قدرت و کارآمد جدید، از نظامی و غیر نظامی و تربیت کاربرانی آشنا با آلیاژهای نو بود؛ فیزیک و شیمی و هندسه و ریاضیات، به عنوان وسیله ای برای کسب درآمد های پر رمز و راز، از انحصار  بی حاصل کاهنان و خاخام ها و ساحران و طبیبان و کشیشان به کوچه و بازار و کارگاه های کوچک کشیده شد و معجزه علم و حواشی یهود زده آن، چون فلسفه و منطق و زبان شناسی و ماجراهای دیگری ظهور کرد، که اینک کسانی در سایه سار درخت مسموم آن، با عنوان کلی علوم انسانی، مشغول انتشار پراکنده گویی هایی فریب آلود بی ثمر در مدرسه و  بر منبرند. به زودی کوشش برای شناخت و کاربرد انرژی های جدید، فصل پرهیاهو و شکوفایی در برهم زدن سکوت طولانی زمین داری عقب مانده را در مدار فصول زندگانی عمومی قرارداد و موفقیت های نخستین، اشراف  مرددی را که قرن ها تسلط  و برداشت از زمین و نیز محدودیت مصرف و هزینه، در زندگی خود کفا و بی چشم انداز روستا، به انضمام بی عدالتی های افسانه وار، دائما بر کیسه های سکه و ثروت آن ها می افزود، اندک اندک به جهان نوشونده وارد کرد تا دست مایه های پنهان خود را پشتیبان تلاش های دوران نو قرار دهند.
بدین سان لایه نازکی از اشراف فئودال، که بهره کشی از زمین را پاسخ گوی توان پنهان انباشت ذخایر مالی خود نمی دید، به تدریج بازیگر میدان تازه ای شد که هم از آغاز، راه رشد سرمایه داری لقب گرفت، راهی که از نیروی تمام ناشدنی و بی مرز پول خبر می داد و در تلفیق با بهره وری از تجارب مدیریت خشن و چندین قرنه فئودالی، پرچم کسب سود از راه های تازه و در واقع از هر راه ممکن را با تدارک و تامین نیازهای مرحله ای زیر، تجربه می کردند.

1. آماده سازی سرمایه کافی برای راه گشایی به مکانیسم روابط نوین اجتماعی و اقتصادی، که انباشت سود در کیسه فئودال های دراز عمر اروپا و آمریکا امکانات عرضه آن را فراهم داشت.
2. تولید ابزارهای نو و متناسب با روند بهره برداری های جدید.
3. تربیت تکنسین و کارگرانی که کاربرد ابزارهای جدید را بدانند.
4. شناسایی و تدارک امکانات استخراج مواد اولیه نوپدید از معادن و عمل آوری آن ها.
5. آماده سازی و آموزش نیروی جدید کار و وضع و رفع ترتیبات و مراتب ناهمآهنگ مدیریت و رده بندی های دفتری.
6. سازمان دهی مراکز توزیع کالا و بازار تولیدات جدید.

از این رو، گذر به روش سرمایه داری به همکاری فنی متوازن و همزمان میان بخش هایی ناگزیر و موکول شد که در تعاریف کلاسیک چنین نامیده شده اند: همکاری و همخوانی میان سرمایه، نیروی مولد و ابزار تولید.

در این جا نیز یهودیان با درک تیزهوشانه مرحله گذر اقتصادی و فنی و فرهنگی نو، با سود بردن از عوامل و عناصر اطلاعاتی بس گسترده خود، لایه ای از فعالان بومی را به صورت آنوسیان تولیدگر با حمایت مالی بانک های نورسیده به خدمت گرفت  تا  نه فقط از فرماسیون اقتصادی جدید بهره بردارد، بل مهار و کنترل آن را به دست گیرد. بروسه ای که در زمان لازم به سادگی برخی از نفوذ کردگان در این وجه اقتصادی نو را، که با درک کامل برنامه شایستگی های لازم را ارائه می دادند، به تصرف صندلی های سیاسی هم تشویق می کرد  که سیمای پشت پرده بسیاری از آنان در سرزمین های اسلامی را می توان با وضوح کافی و کامل ترسیم کرد.

نادانی و نقائص نخستین، در مدیریت و سازمان دهی هماهنگ و کارساز در هر یک از موارد بالا، که به نارضایتی مباشرین و توقف جریان تولید می انجامید، سرمایه گذار را به توسل و اعمال سخت ترین شیوه های کنترل و فشار بر عناصر تولید وامی داشت، که میراث زمان تازیانه  داری  فئودال ها بود و  حاصلی جز از هم گسیختگی عمیق تر در روابط سرمایه و بخش های مختلف تولید نداشت. پروسه ای که ناگزیر و به سبب نبود روشی آزموده و موثر در حل و فصل تنش های دائما فزاینده، نیروی مولد را که نام جدید کارگر گرفته بود به تجمع تشکیلاتی و سندیکایی و سیاسی مستقل و در نهایت تدوین مانیفستی برای دفاع از حقوق و جایگاه خویش در بهره کشی جدید و سرانجام سازمان سیاسی مستقل و تقاضای هژمونی و سردستگی در مناسبات پیچیده و از راه رسیده شد که با دخالت روشن فکری ضد سرمایه اروپا، به تولد جریان سیاسی قدرتمندی انجامید که خواهان اقتدار و غلبه نیروی مولد بر دیگر اجزاء و عناصر اجتماعی و در نهایت پیدایی احزاب سوسیالیست و سرانجام دولت کارگری روسیه شد،‌که لنین آن را حاصل کودتایی در سرمایه داری می دانست.

اشتباه کلان در این میان، نام گذاری فرماسیون تولیدی نو، با عنوان «شیوه تولید سوسیالیستی» است، حال آن که در این سونامی بلند اقتصادی، وجه تولید سوسیالیستی هم، درست مانند روش تولید سرمایه داری، از عناصر یکسان سرمایه، نیروی مولد و ابزار تولید مایه می گرفت، با این تفاوت که در وجه تولید سرمایه داری، سرمایه کلان را اشراف تامین می کردند و سود به جیب خانواده های سرمایه گذار منتقل می شد ولی در  وجه تولید سوسیالیستی سود و ارزش اضافه تولید به جیب دولت برمی گردد که تامین کننده سرمایه اولیه بوده است. بدین ترتیب اتلاق شیوه تولید سرمایه داری و شیوه تولید سوسیالیستی دو نام گذاری از بنیان نادرست بر دو جریان ماهیتا یکسان است که از مبنا و اجزای واحدی حرکت و به نتایج واحدی منتهی می شوند. روش هایی که در یکی اشراف و در دیگری دولت کارگری مسئول تدارکات فنی اولیه و تضمین سرمایه کلان مورد نیاز است چنان که سود در موردی تحویل سرمایه گذار، یعنی خاندان اشراف و در سوسیالیسم نیز باز هم تحویل سرمایه گذار می شود که  همان دولت است!

بدین سان حل و فصل مشکلات در روابط کار و نیز مراتب تدارکاتی تولید، در حد اقل مقیاس نیز، میان روش اجرایی سوسیالیسم و سرمایه داری، جز در تقسیم سود فاصله آشکاری ندارد.

«ربا خواران همانند شیطان زده ها عمل می کنند. چرا که می گویند ربا نیز گونه ای از داد و ستد است حال آن که خداوند داد و ستد را جایز و ربا را حرام دانسته است». (بقره، ۲۷۵)

برای ورود به این آیه، که تصویر روشن سرگردانی های ظهور کرده در روش تولید و به خصوص تاکید آن بر مجاز بودن داد و ستد و منع رباخواری، چنان که آشفتگی و درماندگی کنونی اقتصاد جهان صحت این اشاره عمیق قرآن را تایید می کند، نیازمند گزینش یک الگوی فرضی و قابل رد گیری است. مثلا کسی با اندیشه تولید را که در حوزه اشراف نیست و سرمایه لازم و تجربه مدیریت تولید و کنترل نیروی مولد را ندارد با اعطای وام و وارد کردن او به سیستم ربوی فرصتی فراهم می کنند تا دوشادوش اشراف، چهره سرمایه داری تاریخی را تغییر دهند این بار کودتا را به درون سیستم کلاسیک سرمایه دار بکشانند و زیر بنای ان را تخریب کنند. 

متقاضی با رجوع به یکی از  بانک ها سرمایه مورد نیاز را صاحب می شود این نخستین دست کاری آگاهانه یهودیان در الگوی کلاسیک تولید سرمایه داری با قصد بلع جهان است که عنصری تنها با اندیشه و گمانه تولید با دخالت بانک های اساسا یهودی به درون روابط تولید سرمایه داری فرستاده می شود. گذشته از تاثیر فرهنگی نامناسب و بی توازن این غریبه که با حمایت بانک ها تغییر طبقه داده، و به تشتت در روش های مدیریت کمک می کند، فاجعه اصلی زمانی صورت می بندد و بروز می کند که این سرمایه دار فاقد سرمایه، حاصل تولید خود را به بازار می فرستد. در روابط کلاسیک سرمایه داری، که نیازی به همراهی بانک ها ندارد، زمان قیمت گذاری محصول، تنها هزینه های خرید ابزار و مواد خام و دستمزدهای پرداختی و لوازم و هزینه های جنبی محاسبه می شود، اما سرمایه دار مقروض که چرخه تولیدش را با پشتیبانی بانک ها به حرکت درآورده، ناگزیر در قیمت گذاری کالا و تولید خود، اقساط سرمایه دریافتی از بانک را که با اضعاف ربوی توام است، در هزینه های تولید منظور می کند. که موجب افزایش قیمت هاست. تا همین جا دو وجه ویرانگر در مراودات سرمایه داری ظهور کرده است: یکی سود بانک ربا دهنده، بی آن که در پیکره تولید و داد و ستد کالا سهیم باشد و دیگری بالا رفتن بهای کالا به سبب پرداخت قسط سرمایه و سود آن، که در واقع به معنای تامین تدریجی سرمایه تولید به وسیله  خریدار و مصرف کننده است. این نخستین و مهم ترین خش و خدشه بر بدنه تولید در روابط سرمایه داری است که حیله گری یهود به نحو گمراه کننده ای مخارج ربوی تولید و عوارض فقر اولیه تولید کننده را از کیسه خریدار کالا تامین می کند!

این زخم کوچک هنوز التیام نیافته دیروزین در سراشیب زمان، اندک اندک خود را به صورت بدخیم و لاعلاج امروزین ظاهر کرده است که نه فقط سرمایه اولیه تولید کننده را بانک ها در روابط ربوی تامین می کنند، بل عرضه کننده مواد خام و فروشنده ابزار های صنعتی نیز درست با همین روش وارد بازار رفع نیازهای تولیدگر شده اند و هریک نه فقط در افزایش بهای کالای تولیدی با دریافت افزوده هایی به نام پرداخت قسط وام ربوی بانک ها، سهمی ادا می کنند، بل عملا برداشت ربوی بانک ها از فروش کالا، در سطح جهان، در حد اقل تخمین تا هفت درصد مجموع ارزش هر کالایی قابل محاسبه است. این شگرد ضد تولید و مصرف، که منشاء  و موجب اصلی تورم است، در واقع بانک ها را ابزار و واسطی قرار می دهد که با برداشت سهم ربوی خود، جریمه نبود سرمایه نخستین تولید کننده مقروض را از مصرف کننده دریافت کنند. طبیعی است در روند معمول، مداومت چنین الگویی اینک انباشت وجه نقد را، که برابر نهاد تولیدی ندارد، در گاو صندوق بانک ها به چنان مرزی رسانده است که مجموع دارایی های بومی و ملی در هر زمینه و سرزمینی بی ارزش تر از توان خرید هر کالایی، از جمله شاخص طلاست، زیرا طلای موجود در سیلوهای فوق سری بانک ها بسیار کم تر از سردابه نگهداری پول های کاغذی فاقد پشتوانه است. ربا خوران جهان که عمدتا و در حد کمال از قوم بنی اسراییل اند، برای حفظ تعادل و ممانعت از بروز و ظهور آشوب، بهای هر اونس طلا را تا ارتفاعی تغییر و افزایش می دهند که بار دیگر ارزش حجم اسکناس با انبان شمش های طلا برابر شود.  این نمایشی از حد اکثر سرگردانی در روش تولید بانکی و ربوی است که استعداد تکرار مداوم هم ندارد و حاصل همان تفاوتی است که خداوند میان داد و ستد و ربا قرار داده، که نتیجه یکی فقط تولید پول کاغذی بی پشتوانه و فاقد ارزش و در دیگری تبادل کالا با ارزش برابر و مورد نیاز طرفین است. بررسی عمیق و کلاسیک ظهور سرمایه داری و عارضه جنبی آن، به نام بیمه و بانک، یک توطئه یهودی برای به انحصار درآوردن ثروت در طبقات قوم خود، و آن چنان شتابان است که به دوران بحران بی علاج و نهایی آن نزدیک می شویم...  (ادامه دارد)

دوستان و دشمنانی که با استفاده از فیلترشکن
به این یادداشت رسیده اند،
لطفا آدرس جدید وبلاگ را به اطلاع دیگران برسانند.

naryna.blogsky.com

ارسال شده در پنجشنبه، ۱۶ تیر ماه ۱۳۹۰ ساعت ۱۶:۰۰ توسط naina

ارسال پیام به این نوشته
نام: *
ای میل:
وب سایت:
پیام: *
کد امنیتی: *
عکس جدید
نظر بصورت خصوصی برای نویسنده مطلب ارسال شود
دوست گرامی پیام شما پس از تأیید نویسنده نمایش داده خواهد شد.
نویسنده : آزاده
یكشنبه، ۳۰ مرداد ماه ۱۳۹۰ ساعت ۰۹:۴۱
 
سلام
شنیده ام که ، تحصیلات آقای ناصر پور پیرار را برای خودشان چماقی کرده اند . می خواستم پیشنهاد بدهم که آقای پورپیرار هم حواله ی شان بدهد به گراهام بل و ادیسون .
آخر این دو نفر هم تحصیلات آکادمیک نداشتند ، اما جماعت حمله کنندگان با اختراعات و اکتشافات حضرات دیپلمه دارند زندگی می کنند . باید جهان هم نبوغ این دو نفر را پس بزند بدلیل کم سوادی شان .
این سطح منطق و شعور ما ایرانی هاست که فکر می کنیم دنیا مثل ما فکر می کند که یک دیپلمه نمی تواند نظر بدهد چه رسد به کشف و اختراع .
در ضمن نوباوه گان ایرانی که از همان طفولیت بدون گذراندن واحدهای دانشگاهی یک شبه پرفسور افتخاری می شوند هم فراموش نشود

 
نویسنده : aydin
پنجشنبه، ۲۷ مرداد ماه ۱۳۹۰ ساعت ۲۱:۰۱
 
با سلام
این سکوت وحشت ناک را بشکنید و درباره دست به قلم ببرید .
وبلاگ زیر خالی از لطف نیست . و روشنفکران ترک باید پاسخ دهند .
biryol.blogfa.com
با تشکر

 
نویسنده : مدیر سایت
چهارشنبه، ۲۶ مرداد ماه ۱۳۹۰ ساعت ۰۷:۰۹
 
سلام
برای سفارش کتاب ها لطفا با تلفن انتشارات 66492049 تماس بگیرید.

 
نویسنده : محمدرضا
چهارشنبه، ۰۵ مرداد ماه ۱۳۹۰ ساعت ۲۱:۱۷
 
سلام دوستان
به اين لينك سر بزنيد خالي از لطف نيست!
ضمناً اگه ميخواهيد شما نيز فيضي!!! ببريد ميتونيد عضو شده و ثواب بيشتري ببريد!!
http://forum.persiantools.com/t206603.html

 
نویسنده : سلام
دوشنبه، ۰۳ مرداد ماه ۱۳۹۰ ساعت ۱۵:۲۸
 
لطفا" مرحمت فرمایند متن را ساده تر بیان نمایند اگر قرار است عموم مراجعه کنندگان و نه خواص متوجه کامل منظور شوند

 
نویسنده : مفلح اسماعیلی
چهارشنبه، ۲۹ تیر ماه ۱۳۹۰ ساعت ۲۱:۰۵
 
با سلام فراوان بر وجود نازنین ومبارکتان امیدوارم سالم وتندرست باشید ازفیلتر شدن وبلاگ خیلی شوکه وخشمگین شدیم منتظر وبلاگ جدید هستیم نور افشانی حقیقت همه را دست پاچه نموده
خداوند منان نگهدارتان باد مفلح اسماعیلی از بندر کنگ

 
نویسنده : حمید
سه شنبه، ۲۸ تیر ماه ۱۳۹۰ ساعت ۱۴:۲۷
 
سلام
جایی خوندم که گفته بودید عکس اصطلاحی جدید است که بعد از ورود دوربین عکاسی باب شده است.
اما عکس از زمان های قبل وجود داشته. مثلن تصویر انسان در آینه عکس است، دست چپ شما در مقابل دست راست تصویر شما ست.

تصویر در آب نیز معکوس است. لذا چنین تلقی که عکس بعد از آمدن دوربین عکاسی باب شده منتقی نیست

 
نویسنده : سجاد
دوشنبه، ۲۷ تیر ماه ۱۳۹۰ ساعت ۲۱:۰۰
 
سلام بی صبرانه منتظر وبلاگ جدید هستیم با آرزوی سلامتی

 
نویسنده : یاسر
یكشنبه، ۲۶ تیر ماه ۱۳۹۰ ساعت ۲۲:۵۴
 
با سلام به استاد بی بدیل تاریخ
استاد یه سوال داشتم
آیا دست عوامل یهود را میتوان در تورک ستیزی موجود در ایران و جهان دخیل دانست؟
با تشکر یاسر از تبریز

 
نویسنده : aydin tabrizli
یكشنبه، ۲۶ تیر ماه ۱۳۹۰ ساعت ۱۵:۰۶
 
با سلام
در مورد مقاله "معبد شیطان" از شما نظر خواستم ولی متاسفانه ایمیل بنده بسته شد و نتوانستم جواب شما را دریافت کنم لطفا نظر خود را مجددا برایم بفرستید . چند طرح دیگر نیز در پیش داریم که به مدد خداوند آنها را نیز تمام می کنیم . اگر کامل شد برایتان ارسال می کنم .
در مورد فیلتر سایتتان نیز نگران نباشید مجبورند فریاد حقیقت را تحمل کنند .
با تشکر

 
نویسنده : يه نفر
جمعه، ۲۴ تیر ماه ۱۳۹۰ ساعت ۱۴:۱۶
 
از شهر تبريز قابليت مراجعه به وبلاگ اصلي را از داده ام شايد فيلتر شده لطفا براي وبلاگ جديد اقدام فرمائيد .

 
نویسنده : فواد
سه شنبه، ۲۱ تیر ماه ۱۳۹۰ ساعت ۱۱:۴۳
 
سلام استاد گرانقدر
لطفا بگویید به چه علت در دوره مشروطیت
باید شخص بارزی چون ایه الله بهبانی نماینده
یهودیان در مجلس باشد ؟
ایا این مؤید این نظر نیست که بی شتر اخوندهای ما
یا آنوسی اند یا انگلیسی ؟

 
نویسنده : توحيد
دوشنبه، ۲۰ تیر ماه ۱۳۹۰ ساعت ۱۹:۳۶
 
سلام استاد

متاسفانه وبلاگ مجددا توسط خفاشاني كه از نور فراري هستند فيلتر شد.

منتظر حضور مج-دد قدرتمندانه تان در وبلاگ جديد هستيم. لطفا آدرس جديد را اعلام كنيد .

جالب است از نوشته دورانساز هواخوري 6 چهار روز نگذشته اين اتفاق افتاد و اين نشان مي دهد چقدر اين نوشته مهم و رسوا ساز بوده كه تحملشان را به سر برد.

دفعه پيش هم بعد از مقالات دوران ساز قلم اين اتفاق افتاد.

خدا همه را به راه راست هدايت كند. در پناه مالك عالميان باشيد.

 
نویسنده : بچه خوب
جمعه، ۱۷ تیر ماه ۱۳۹۰ ساعت ۲۰:۰۷
 
استاد لطفا درباره تاثیر یهودیان در جنگ جهانی دوم مطلب بنویسید

 
 
 

کلیه حقوق مندرجات این صفحه برای وب سایت ` حق و صبر ` naria.asia محفوظ است.

طراحی و راه اندازی،
گروه برنامه نویسی تحت وب بنیان اندیشان