اگر باور داریم که تورات و انجیل و قرآن فرو فرستاده هایی از جانب خداوند بر سه پیامبر اولوالعزم، برای راه نمایی مومنین و تذکراتی به منکران و کافران است و دستور العمل ایمان در تورات و انجیل و قران یکسان و بر اساس وحدانیت الهی استوار بوده است، پس جاعلانه و دست برده و نوساخته و غیر آسمانی بودن تورات و انجیل های کنونی آشکار می شود که در سال های میانی بعثت، بنا بر اشاره قرآن، ضمن اعلام تثلیث و انکار یکتایی خداوند، اساس تورات را بر یهودی بودن رسولانی چون ابراهیم و یعقوب و اسماعیل و اسحق و داود و سلیمان قرار داده اند، که بی درنگ بار انتساب و اتصال و ارسال متن چنین توراتی را از دوش آسمان برمی دارد. مشکل بزرگ مورخ در امتداد این گفت و گو این است که تورات متون و نمونه های کهن ندارد ، آن چه را در حال حاضر ارائه می دهند، چنان که بحث آن گذشت، دست نوشته هایی نوین و احتمالا 400 ساله است که در آن بیش از همه، به تدارک سرزمین از سوی یهوه دست و دل باز می پردازد که سرانجام آن به اعطای سراسر نجد به ابراهیم منجر می شود! فقدان نمونه و دست نوشته هایی از تورات قرون دور، مورخ را بر اساس وفور نمونه های قرآنی، از قرن اول هجری تا امروز، به این نتیجه محکم و مسلم می رساند که کنیسه با انهدام تورات های کهن امکان مقایسه بین نسخه های گوناگون را، منتفی کرده است. در حال حاضر متون تورات و انجیل های کنونی با در نظر گرفتن لت نوشته های قرآنی که از آغاز طلوع اسلام تا امروزقابل تعقیب و شناسایی فنی و متنی است، بی کاربردی تورات و انجیل های کنونی را اعلام می کند که تک نسخه هایی بی پیوند با تاریخ باستان یهود و نصاری است.
کنیسه معتقد است علاوه بر عهد عتیق مجلد شده کنونی، در غارهای منطقه کومران نزدیک ساحل شمال شرقی دریاچه مرده، در سال 1947 مخطوطاتی از تورات و بخشی از کتاب اشعیا را به صورت رول نوشته هایی یافته اند که عمر آن را به حوالی قرن اول قبل از مسیح می رسانند.
ارزیابی نقادانه این پوست نوشته و تدارک ردیه بحرالمیت بر قدمت آن با استفاده از مطالب و مراحلی که پیش تر در این باب گفته شد، آسان است. اینک مشغول دنبال کردن این مقوله ام که تورات های کنونی را از جمله اسناد معاصر و در کار تبدیل عهد عتیق به سند منگوله داری می دانم که سراسر بین النهرین را به یهودیان می بخشد. زیرا در فصول تورات و انجیل های کنونی، ره نمودی برای عاقبت به خیری آدمی جز کشتی گرفتن یعقوب با خدا، همخوابگی لوط با دختران اش، و ابراهیمی در کار کرایه دادن همسرش نمی خوانیم.
چندی است در برگ های نخستین عهد عتیق های ارسالی از مرکز تکثیر تورات و انجیل، دو نقشه رنگین ضمیمه است که در واقع انعکاسی از خلاصه و شیرابه ادعاهای یهودیان در باب قلمرو این منطقه، در عهد عتیق های نونوشته است، که بر سرزمین های کنونی مسلمین مارک یهود را می زند. به جایگاه شمعون و یهودا و افرایم و دان و روبین و جاد و زوبولون و نفتالی و غیره توجه کنید که فلسطین فقط گوشه و زاویه ای از منزلگاه سبط یهودا است!
و این هم جهان عهد عتیق به روایت نقشه دیگری از تورات های مدرن که بسیار آموزنده است. نخست منطقه زیر آب مانده بر اثر طوفان نوح را بنگرید که در اختیار دو قوم بی نام و نشان حیتیان و سوریان قرار دارد که احتمالا مردم آن با قایق در سرزمین های زیر آب مانده شان جولان می داده اند. سپس به قلمرو بابل نگاه کنید که در گوشه پایین آن دو امپراتوری پر افسانه سومر و اور، در گوشه بالا امپراتوری آشور و در حوالی مرکز شهر شوش را در آن جای داده اند! و البته که این نقشه عتیق هم از ازل تا به ابد فارس بودن خلیج را نیز از یاد نبرده است. بدین ترتیب آن چه در این دو نقشه ضمیمه عهد عتیق آمده، جز بخشیدن جان به نام های بی مسمای تاریخی و جغرافیایی نیست که در تورات ضبط شده است.
«من سخنان این دوستان را تنها به پای کملطفی و بیانصافی آنها میگذارم. یک نکتهی مهمی هست که در محافل فرهنگی به آن توجه درستی نمیشود، کشور ما فاقد متخصصان «آشورشناسی» است. این فقدان یکی از بزرگترین و هولناکترین ضرباتی است که ما در درازای عمر هفتاد سالهی دانشگاه در کشورمان خوردهایم. در زیر گروه رشتهی آشورشناسی تخصصهایی چون «متون بابلی کهنه»، «بابلی میانه» و «بابلی نو» را داریم همینطور «ایلام شناسی»، «سومر شناسی» بهویژه زبان سومری و... همه در این مجموعه هستند. با وجود آنکه کشور ایران مجموعهی بزرگی از نوشتارها و یادمانهای باستانی در حوزهی آشورشناسی را در موزهی ملی ایران، خوزستان، فارس و... در اختیار دارد، ولی حتی یک نفر هم متخصص در این حوزه نداریم. خود به خود اظهار نظر کسانی که در این رشتهی آشورشناسی فارقالتحصیل نشدهاند، به لحاظ علمی کمرنگ خواهد بود». (اکبر زاده، مصاحبه با امرداد، اسفند 89)
پیش از این و در مقیاس یکی دو یادداشت، شیرازه امپراتوری آشور را دریده و ثابت کرده بودم که نام های سیاسی و تاریخی بسیاری در شرق میانه مجعولاتی است مناسب مستند تورات و انجیل های جدید و اینک اکبر زاده با اندکی تند خویی از این طریق و زیر لب اعلام می کند که خود را در محاصره گاله هایی مملو دروغ هیچ کاره می بیند. (ادامه دارد)
فقط گواهی می دهد که این مطالعات برای شما ثقیل است.
محقق گرامی
بنده عرض میکنم این قوم یهود اگر فرمان از خدا هم بیاورد که کل دنیا مال منه چیزی نباید دستش بگیره اگر مردم دنیا عاقل باشند و فکر کنند به اینکه این ادعا از اساس غلطه به دلیل اینکه مهم اینه الان چه کسانی دارند تو این سرزمین ها زندگی میکنند
که تصمیمات جهانی پس از جنگ جهانی دور از خرد بوده
میدونم مثل قبل نطرات من رو ممکنه تو سایتتون نذارید آخه ایرانیها باید همه عقایدشون رو تایید کنی که آدم خوبی باشی و من هیچکس رو کامل نمیبینم
بعضی از نظرات شما رو چون با فکر و تحقیقاتم مغایر نبود قبول دارم ولی بعضی ها رو فاقد مدرک یا مستند دیدم که با طبعیت از عقل قبول نکردم
به شما توصیه میکنم اگر به دنبال حقیقت هستید خودتون رو جای منتقدها قرار بدید و به دنبال رفع انتقادها باشید هر چند زیاد باشه
تعصب و داد و قال و ... از روح محقق به دور باشه هم خودش راحت تره هم مخاطب رو آگاه تر میکنه
با یه جستجو از اسم شریف شما توی google میشه دید تقریبا 6 صفحه اول پراز سایتهایی است که بدگویی بی اساس کردند و تهمت و افترا و ناسزا به شما گفتن
حقیر حساسیت موضوعات مورد بررسی شما رو درک میکنم ولیکن عمده این جوسازی ها رو منتقدهای شما از تند خویی شما بهره برده اند و نظرات ناب شما رو با لایه های تعصب و دروغ پوشش دادند
هیچکسی کامل نیست دوست عزیز
در مورد این تورات جدید خوشبختانه خود سردمداران یهود و صاحبان کنیسه با اون مخالفند و ما فقط با تحقیق میتونیم ادعا کنیم اسلحع جدید این قوم هست یا نه
پس پیشگویی در این خصوص ممکنه ما رو به اشتباه بندازه.
شما بهترین ماخذها رو برای تحقیق معرفی میکنید ولیکن گاهی اسیر تعصب میشید و از حقیقت دور
موفق باشید