پاسخ ها، 42، اسفند87

پاسخ ها، 42، اسفند87

پنجشنبه 1 اسفند1387 ساعت: 5:45

آقای طالب حقیقت. ساده ترین راه این است که به فارسی یا انگلیسی مراکز ایران شناسی و یا اسامی دانشگاه های بزرگ کرسی تاریخ را سرچ کنید و یا از بخش فرهنگی سفارت خانه ها بپزسید. احتمالا مجموعه ی این اطلاعات هم لینک داشته باشد که اگر پیدا کردم به اطلاع تان خواهم رساند.

آقای داریوش. ابتدا باید خود ساسانیان را پیدا کنند. علی الاصول از مدعیان و مورخان ایران و اسلام و شرق میانه قطع امید کنید. کسانی که از تصاویر مستند تختگاه هیچ کس هم چشم پوشیده اند.

جمعه 2 اسفند1387 ساعت: 15:55

آقای سهند. برخی از دوستان، از جمله آقای ساسان و یکی، در سیمای دشمن مشغول تمسخر باستان پرستان اند.

آقای محمد رضا. به این لینک رجوع کنید
www.naria.asia/download/html.aspx?number=286
پاسخ مطالب همان جزوه است.

آقای یک مسلمان. حوصله کنید.

جمعه 2 اسفند1387 ساعت: 23:13

آقای sadegh. دوستان از بازگشت شما شادمانند.

آقای محمد رضا. نمی دانستم نشادر آن مقاله این همه زیاد بوده است. راه علاج و ترمیم نسبی، تنقیه ی آب یخ است!!!

آقای طالب حقیقت. برای تان ای میلی فرستادم امیدوارم به کارتان بیاید.

یکشنبه 4 اسفند1387 ساعت: 0:57

دوستانی که مشکل تصاویر را دارند، یا از کارت های اتصال pars online استفاده کنند و یا به سایت www.naria.asia بروند.

آقای طالب حقیقت. دوباره ای میل شد. دریافت آن را اطلاع دهید.

آقای سید خلیل حسینی. درخواستی از شما نرسیده است. لطفا آدرس خود را در کامنت خصوصی و یا به ای میل وبلاگ ارسال کنید تا برایتان بفرستیم.

آقای سعید. توضیحاتی در باب عید نوروز داده ام که با جست و جو در باکس سایت
www.naria.asia آن را پیدا کنید و البته در آینده نیز باز هم از آن خواهم نوشت. مختصر این که نوروز ما دقیقا با جشن پوریم یهودیان همزمان است و در واقع ما هم همراه یهودیان قتل عام بزرگ بومیان ایران کهن را چشن می گیریم!!!

آقای یک مسلمان. منابع شما برای همسانی زبان ترکی و ایتالیایی چیست؟!

دوشنبه 5 اسفند1387 ساعت: 0:11

آقای بی نام. شادمان و سلامت بمانید و از ثمر کارهای تان راضی باشید. به هر ترتیب که صلاح بدانید آماده ی خدمتم.

آقای ایلماز. کتاب 7000 سال هنر ایران تا حدودی پاسخ شما را می دهد و نیز چند یادداشت در همین وبلاگ در این باره موجود است.

آقای اهتزاز. این انواع سلجوقیان از آسمان آمده اند؟!!

آقای sadegh. لینک استاد عفاسی تا 98 درصد پیش می رود و سپس متوقف می شود

سه شنبه 6 اسفند1387 ساعت: 10:4

آقای عابدی. خسته نباشید و انشا’ الله به زودی و در سال جدید.

آقای ی. سایت ناریا به زودی باز می شود. مشکل اداری است.

آقای آیدین یاشار. تقاضای برخورداری از حقوق در جهان تصویب شده ی قومی، قوم پرستی نیست، با این تذکر که مبارزه برای کسب آن یک فعالیت لجوجانه و صبورانه ی فرهنگی است و نه بهانه ای برای دامن زدن بر عصبیت های قومی.

آقای مارلیک. متقابلا بر شما و تمام مسلمین تسلیت باد. و یادآوری کنم که این قید شما که "تنها کسی که به مقام صلوات رسید" نادرست است.

آقای بی نام. از این منظر به قضیه نگاه نکرده ام. ضمنا از چنین مباحث جدل برانگیز اصطلاحا حوزوی در قرآن جز به صورت اشارات کلی خبری نیست. به اضافه ی این که از بنیان یافته های شما و ادله ی مربوطه بی خبرم.

جمعه 2 اسفند1387 ساعت: 15:55

آقای سهند. برخی از دوستان، از جمله آقای ساسان و یکی، در سیمای دشمن مشغول تمسخر باستان پرستان اند.

آقای محمد رضا. به این لینک رجوع کنید
www.naria.asia/download/html.aspx?number=286
پاسخ مطالب همان جزوه است.

آقای یک مسلمان. حوصله کنید.

جمعه 2 اسفند1387 ساعت: 23:13

آقای sadegh. دوستان از بازگشت شما شادمانند.

آقای محمد رضا. نمی دانستم نشادر آن مقاله این همه زیاد بوده است. راه علاج و ترمیم نسبی، تنقیه ی آب یخ است!!!

آقای طالب حقیقت. برای تان ای میلی فرستادم امیدوارم به کارتان بیاید.

یکشنبه 4 اسفند1387 ساعت: 0:57

دوستانی که مشکل تصاویر را دارند، یا از کارت های اتصال pars online استفاده کنند و یا به سایت www.naria.asia بروند.

آقای طالب حقیقت. دوباره ای میل شد. دریافت آن را اطلاع دهید.

آقای سید خلیل حسینی. درخواستی از شما نرسیده است. لطفا آدرس خود را در کامنت خصوصی و یا به ای میل وبلاگ ارسال کنید تا برایتان بفرستیم.

آقای سعید. توضیحاتی در باب عید نوروز داده ام که با جست و جو در باکس سایت
www.naria.asia آن را پیدا کنید و البته در آینده نیز باز هم از آن خواهم نوشت. مختصر این که نوروز ما دقیقا با جشن پوریم یهودیان همزمان است و در واقع ما هم همراه یهودیان قتل عام بزرگ بومیان ایران کهن را چشن می گیریم!!!

آقای یک مسلمان. منابع شما برای همسانی زبان ترکی و ایتالیایی چیست؟!

دوشنبه 5 اسفند1387 ساعت: 0:11

آقای بی نام. شادمان و سلامت بمانید و از ثمر کارهای تان راضی باشید. به هر ترتیب که صلاح بدانید آماده ی خدمتم.

آقای ایلماز. کتاب 7000 سال هنر ایران تا حدودی پاسخ شما را می دهد و نیز چند یادداشت در همین وبلاگ در این باره موجود است.

آقای اهتزاز. این انواع سلجوقیان از آسمان آمده اند؟!!

آقای sadegh. لینک استاد عفاسی تا 98 درصد پیش می رود و سپس متوقف می شود.

سه شنبه 6 اسفند1387 ساعت: 10:4

آقای عابدی. خسته نباشید و انشا’ الله به زودی و در سال جدید.

آقای ی. سایت ناریا به زودی باز می شود. مشکل اداری است.

آقای آیدین یاشار. تقاضای برخورداری از حقوق در جهان تصویب شده ی قومی، قوم پرستی نیست، با این تذکر که مبارزه برای کسب آن یک فعالیت لجوجانه و صبورانه ی فرهنگی است و نه بهانه ای برای دامن زدن بر عصبیت های قومی.

آقای مارلیک. متقابلا بر شما و تمام مسلمین تسلیت باد. و یادآوری کنم که این قید شما که "تنها کسی که به مقام صلوات رسید" نادرست است.

آقای بی نام. از این منظر به قضیه نگاه نکرده ام. ضمنا از چنین مباحث جدل برانگیز اصطلاحا حوزوی در قرآن جز به صورت اشارات کلی خبری نیست. به اضافه ی این که از بنیان یافته های شما و ادله ی مربوطه بی خبرم.

سه شنبه 6 اسفند1387 ساعت: 10:22

آقای بی نام. ضمن تشکر از مراحم و درشت نمایی های شما در باب این حقیر ناچیز، به جد می گویم که دستگاه فرهنگی و اداری این جمهوری را در سرپیچ های تعیین کننده، غالبا روشن فکران رنگ عوض کرده و ریش گذارده ای می گردانند که از سالیان دور مابین بنده و آنان به جهات گوناگون شکرآب بوده و حالا پس از این مباحث نو دیگر کار به دشمنی و از نوع خونی آن کشیده است. از طرف دیگر در میان آنان، که اینک شارحین و حتی برنامه ریزان مسائل فرهنگی کشورند، کسی را در قامت درک این مباحث بنیانی نخواهید یافت. اگر خدا بخواهد به زودی محصول زحمت استاد غفوری نازنین در باب طوفان نوح آماده و بر مستند تختگاه افزوده می شود. اگر صرفا و انحصارا خواهان اظهار نظر در باب همین دو مستند و ایضا مطالب کتاب اسلام و شمشیر شویم خدمت ملی و منطقه ای بزرگی انجام شده است و البته در همین حد هم به کار جمعی پی گیرانه و مخلصانه و استعانت الهی نیازمندیم. مختصر پاسخی به سئوالات کمر شکن جناب عالی در باکس کامنت یادداشت قبل گذارده ام. نشریه هم مبارک است.

سه شنبه 6 اسفند1387 ساعت: 13:4

آقای reza71. اگر ممکن است قبلا با تلفن تماس بگیرید. سی دی ها را به نام خودتان در مغازه خواهم گذارد.

آقای سهند. اشکال کار در همان "اگر بتوانند تعصب را کنار بگذارند" است. آنان نه تنها از بابت تعصب بل به خاطر دکان هایی که باز کرده اند تا آن جا که بتوانند در برابر داده های تاریخی جدید خواهند ایستاد. مشکل ما مردم و حتی عوام نیستند دشمن اصلی مستند تختگاه آن استاد دانشگاه و محقق پرآوازه ای است که پیش تر از روی نفخ شکم تالیفاتی در باره ی اهمیت و شکوه تخت جمشید نوشته است.

سه شنبه 6 اسفند1387 ساعت: 16:55

آقای علیرضا. شامورتی بازی های ات بی اثر است، حتی از محتوای جیب های عقب شلوارت هم باخبرم.

آقای حسینی. از ابراز محبت شما ممنونم. شکایتی نیست. کارها کمی درهم، مسئولیت ها سنگین و به پت پت های پایان عمر رسیده ام.

آقای Midas. پول آب و برق سایت را نداده بودیم. به لطف دست و دل بازی و فداکاری دوستی، انشا’ الله فردا باز می شود.

آقای علی از مالزی. جذاب است اما باید مقدمتا کارهای مختلفی انجام و زمینه سازی شود. مثلا تختگاه هیچ کس به زبان انگلیسی را در سالن عمومی دانشگاه نمایش دهید و یا حتی یادداشت های سفر اندونزی را در میان خواستاران آن توزیع کنید.

آقای دهقانی. کار با ارزشی انجام داده اید. معتقدم برخی از مخالفان در وبلاگ شما برای فرسودن اعصاب و نه درک مطالب می آیند. میدان دادن زیاده از حد به این گونه نادانان که دیوار فرضی اطراف آپادانا را کله قندی می گویند یا مثلا از چگونگی تشکیل آوار چیزی نمی دانند، برخی را مشکوک کرده است و به شوخی می گویند بعید نیست آقای بی طرف ناگهان با لحن تسلیم بنویسند که در تشخیص نیمه تمام بودن تخت جمشید اشتباه کرده اند!!! العهده علی الراوی.

آقای خرمی. یادداشت های اخیر و نیز چند یادداشت در راه، به لطف و ان شاء الهی، چیزی از برگ نوشته های تاریخی موجود باقی نمی گذارد و نوزاد نواندیشی را به دایگی خردمندان می سپارد.

سه شنبه 6 اسفند1387 ساعت: 18:57

آقای حذف. آدرس آن پاراگراف کجاست؟!!

چهارشنبه 7 اسفند1387 ساعت: 1:33

آقای محمدی. به گمانم ای میل دیگری برای او بفرستید و به خصوص یاد آور شوید چون ایشان یکی از شارحان کارتن"شکوه تحت جمشید" بوده اند، پس لازم است از صحت مطالبی که بر روی آن نقاشی ها بیان شده، دفاع کنند وگرنه معلوم می شود که بر ضد حقیقت و فرهنگ بشری بازیگری کرده اند.

آقای مسلمان زاده. احتمالا در متن این بحث قرار نداشته اید که از مسیرهای مختلفی اثبات می شد که قرآن یک متن زمینی نیست و از سوی یک مدیریت شامل بر تمام شئون هستی از گذشته و حال و آینده نازل شده است. بخشی از این احتجاجات در یادداشت مربوط به طوفان نوح آمده، که با اثبات وقوع آن طوفان، دیدار از بقایای کشتی در کوه آرارات، که جزء به جزء آن ماجرا و کمک فنی خداوند در ساخت کشتی در قرآن آمده است، معلوم می کند که آن کتاب مولفی دارد که در چند هزاره پیش هم هوا شناسی قابل و کشتی سازی ماهر بوده است. همین نمونه ی مختصر را اگر فقط در کنار آیه ی: فلا اقسم بمواقع النجوم قرار دهید بر خواستار آن اثبات می شود که قرآن متن متاثر از فرهنگ زمینیان در زمان نزول آن نیست و سند همزمانی برای تمام دوران ها از گذشته و حال و آینده، صادر شده از جانب یک منبع و مرکز و مبدا علم و آگاهی بی پایان است. به بیان دیگر هر آن چه در آن کتاب آمده نه فقط در نزد مومنین مقدس، که برای مورخ هم به عنوان سندی بی خدشه از ابتدا تا انتهای هستی و تاریخ، شایسته ی اشاره و برداشت است.

پنجشنبه 8 اسفند1387 ساعت: 0:53

آقای sadegh. ممنونم و نصب لینک سکه ی الیمایی را فراموش کرده اید.

آقای توحید. کافی است معلوم شود که دستور دستگیری بنده در چند سال اخیر به سبب نگارش این یادداشت ها و با بهانه ی قاچاق کتاب را همان اصلاح طلب بزرگ داده است.

آقای مسعود. مطالب مربوط به آقای فردید را باید در کتاب های شان بیابید.

آقای یه سوال. مسلمانان جز قرآن راهبری ندارند.

پنجشنبه 8 اسفند1387 ساعت: 3:51

آقای رضا. ظاهرا بردن نسخه ی انگلیسی تختگاه را فراموش کردید. لطفا در پیام خصوصی آدرس بگذارید تا سریعا برای تان ارسال شود.

جمعه 9 اسفند1387 ساعت: 8:38

آقای علی از مالزی. تمام مراکز ایران شناسی و دانشگاهی غرب، متهم به تخریب فرهنگ، جعل و تزریق دروغ در تاریخ و ادب و هویت دیگران اند. این مطلبی نیست که با گشودن یک بحث فرعی و نوشتن چند متن و مقاله ی پلیمیکی، هرچند منتقدانه، مثلا در باب مسئله ی اقوام در ایران حل و فصل شود. ما رمی بوشارلو را در کارتون "شکوه تخت جمشید" دیده ایم که سالن آپادانا را از انواع فرش ها و دیوارهای آن را با پرده های زربفت می پوشاند، سقف و سرستون ها را طلا کاری می کند و داریوش را در صدر تالار در حال بازدید از مهمانان می نشاند. حتی اگر قبول بازی در این نقش تبلیغاتی را ناشی از نادانی او نسبت به بنیان ها بدانیم، پس اعتبار او و همپالگی های اش در برابر مستند "تختگاه هیچ کس" باطل می شود و اگر او در جای اعتراف به اشتباه می گوید: تخت جمشید نیمه ساخت است، خوب که چه؟ پس با گروهی شیاد مواجهیم که به انجام ماموریت فریب فرهنگی ملت ها مشغول اند. بنا بر این باید برای رسوا کردن عمومی آن ها تلاش کرد تا به اعتراف و عذر خواهی وادار شوند. به گمان من آن روشن فکری که به جای توجه و تامل در بنیان ها هنوز با نوشتن چنان مقالاتی به اصطلاح زیر ابروی موضوع را بر می دارد و آن را بزک می کند، مزدور و حقوق بگیر و یک پله پایین تر بی شعور و عقب مانده است، زیرا میان آن نظر که می گوید اعراب کتاب های ما را نسوزانده اند با آن که می گوید به علت عوارض پوریم در ایران حیات اجتماعی نبوده تا اعراب به آن حمله کنند، اوقیانوسی فاصله است. در باب آن مطلب نیز خود را چندان به درد سر نیاندازید و به اشتیاق طرف دیگر و عکس العمل شان در برابر مستند تختگاه هیچ کس تکیه کنید و از یاد نبرید که یهودیان در همه جا ناظر و کرم فاسد کننده و بی صدای درون سیب اند. اگر به نسخه ی فارسی و یاانگلیسی آن نیاز دارید، در پیام خصوصی آدرس بفرستید تا ارسال شود.

جمعه 9 اسفند1387 ساعت: 14:55

آقای فتح. کاش ممکن بود از آن ها بپرسیم این هنر قدسی چرا این همه دیر به دنیا آمده و چرا داود را در این هنر قدسی تمام برهنه نمایش داده اند که تورات و انجیل این عمل را به شدت نهی کرده اند، چنان که یافتن پیکره ی غیر برهنه در هنر هلنی بسیار نادر است.

آقای علی از مالزی. تریبون ها را به روی این تحقیقات بسته اند. البته این فضا به خواست خداوند و به وقت خود شکسته خواهد شد.

آقای حسین محمدی. این بوشارلوی بدبخت با زبان بی زبانی التماس می کند دست از سرش بردارید تا کاسبی اش را ادامه دهد و نانی از خمیر دروغ به خانه برد. آن ها هنوز خود را به نادانی می زنند و گویا درک نکرده اند عناوینی که برای خود بر می شمارد تنها به جرم و مسئولیت او می افزاید.

فریبا خانم. با تشکر، آن عدد اصلاح شد.

جمعه 9 اسفند1387 ساعت: 18:39

آقای آیدین یاشار. نوشتن و خواندن و یا ننوشتن و نخواندن، مطلبی جدا از امکان و یا عدم امکان وجود صنعت و فن کتاب سازی است. کتاب در لغت عرب و از جمله در قرآن، به معنای عام هر نوشته ای بر هر شی’ و به هر خطی است و نه به معنای خاص نوشته ی مجلد شده به شمایل کتاب های کنونی و انحصارا به خط عرب. چنان که کاتب به نویسنده می گویند به طور عام، نه انحصارا کتاب نویس. برای لمس هر نوشته ای بر هر ماتریالی هم لازم نیست ابتدا آن را به صورت کتاب درآورند!!! برای آشنایی با زمان بلوغ خط عرب هم، یادداشت های 130 و 131 از مجموعه ی ایران شناسی بدون دروغ را بخوانید. مشکلات تان را برطرف می کند.

آقای اهتزاز. از تعارفات شما ممنونم. این نوشته ها فقط ارائه ی شیوه ای نو برای بررسی های فرهنگی به طور عموم است و امیدوارم زمانی به صورت یک رسم خودکار درآید و هرکسی پیش از قبول و یا رد هر مطلبی ابتدا به امکان و یا عدم امکان وقوع و نیز جست و جو برای یافتن اسناد همزمان تایید و یا رد کننده ی آن بپردازد.

شنبه 10 اسفند1387 ساعت: 0:35

آقای ؟ اوغور به خیر. ضمن تشکر تا این ساعت دعوت نامه نرسیده است. باز هم ممنونم.

آقای علی از مالزی. داستان آن تشکیلات سراپا توطئه برای مردم منطقه را در یادداشت های مربوط به دوران معاصر خواهم آورد. ان شا’ الله.

آقای دهقانی. مگر سفر هم ممنوع شده؟ اگر مثلا بلیط هواپیما برای چند روز اول نوروز یافت شود و کارها در یک روز به انجام برسد، در خدمتم. ولی گمان نمی کنم که به حضورم نیازی باشد.

شنبه 10 اسفند1387 ساعت: 6:1

آقای یکی. سال هاست چکاندن ادواری آب پیاز، آب لیمو ترش و یا عسل رقیق شده و ایضا عرق بدن در چشم به عنوان محرکی برای ایجاد گردش سریع تر خون در رگ های بس نازکی که عضلات چشم را تغذیه می کنند، آن هم از دوران جوانی و در حالی که چشمان مصرف کننده کاملا سالم است به عنوان معجونی سنتی، که موجب عدم ابتلا به ضعف بینایی و آب مروارید در دوران پیری می شود، در بین ترک ها و اعراب و ایرانیان رایج بوده و هست و مواردی را می شناسم که این عمل موجب شده تا در کهولت نیز چشم هایی با دید کامل داشته باشند. این کار البته به عنوان پیش گیری موثر بوده و بی شک چشم های کور را بینا نمی کند. در عین حال هم مطلب اشاره شده در قرآن خلاف نیست و دلیلی هم ندارد که به زور برای آن علت پزشکی بتراشیم. زیرا بدون شک به زمان خود چنین پیچیدگی های قرآن گشوده خواهد شد.

شنبه 10 اسفند1387 ساعت: 15:35

آقای ؟. نرسیده، لطفا همراه دستور العمل بفرستید. ممنون

یکشنبه 11 اسفند1387 ساعت: 0:41

آقای علی از مالزی. اخیرا یکی دو مورد از این گونه غیب شدن کامنت ها پیش آمده که می تواند کاملا فنی باشد و یا نباشد! مثلا قریب 10 روز پیش در کامنتی از مستندی صحبت شده بود که اخیرا درباره ی طوفان نوح ساخته اند و جواب داده بودم که پس از اتمام مستند در حال ساخت ما بسیاری از ابهامات برطرف خواهد شد و حالا نه کامنت آن دوست را پیدا می کنم و نه پاسخ خودم را. فرصتی است از آن دوستی که نام شان را هم به یاد ندارم و نیز شما تقاضا کنم که آن کامنت را دوباره نصب کنید.

آقای دهقانی. کار بزرگ و موثری است، اما به نظرم نحوه ی اجرای آن را باید کمی تغییر دهید. مثلا گرفتن نام و تلفن و ای میل و غیره موجب بروز بدگمانی است. اگر در شیراز متقاضیانی دارید همان تعداد را برای بردن به تختگاه هیچ کس، و اگر ممکن باشد در دو روز از اواخر هفته ی اول تعطیلات نوروز، سازمان دهید و ساعت تقریبی ورود تان به محل را اعلام کنید تا هرکس که مایل بود در آن ساعت و مکان چه در مبدا’ شیراز و یا مقصد تختگاه به شما ملحق شود. جمع و جور کردن موضوع بسیار ساده خواهد شد و به سازمان دهی معینی نیز نیازی ندارد.

یکشنبه 11 اسفند1387 ساعت: 3:26

آقای؟. تمام این ها درست، اما دعوت نامه کجاست؟

یکشنبه 11 اسفند1387 ساعت: 13:0

آقای ؟. ای میل ارسالی شما نرسیده چون آدرس آن غلط است.
piran44@yahoo.com آدرس صحیح این است:
pirna44@yahoo.com

یکشنبه 11 اسفند1387 ساعت: 19:32

آقای مسعود. در آن تصویر سنگی که حمل یک منورای بزرگ را بر دوش مومنین یهود به داخل کنیسه ای نشان می دهد، همان دو بوق منطبق بر هم، که در لوگوی کلیساها دیدیم، بر دیوار کنیسه هم نصب است.

یکشنبه 11 اسفند1387 ساعت: 23:49

آقای عابدی خسته نباشید. ظاهرا آقای ایمان سئوالاتی درباره ی علت بسته شدن موقت سایت دارند که به ای میل شما فرستاده شده است.

آقای؟؟. بنا بر توصیف و قول دوستانی که سریال یوسف را دیده اند، آن تصاویر از هیچ بابتی ربطی به متن قرآن ندارد، ضمن آن که یوسفی که در سوره ی مخصوص به او توصیف می شود پیامبر خدا نیست و فقط فرزند یعقوب معرفی می شود که در مواردی مورد عنایت خداوند بوده و علومی را آموخته است، در قرآن صرف فرزند پیامبر بودن بر امتیاز گفته نشده چنان که در این مورد یعقوب 11 فرزند غیر یوسف را هم صاحب است که هیچ یک در حد مردم معمول هم تقوی ندارند! پس فرزند و ذریه ی پیامبران لزوما پیامبر نیستند مگر این که از سوی خداوند به نامی شناسا مامور و معرفی شده باشند.

آقای بجانی. از توجه شما ممنونم. از راه هایی مشغول حل مشکلیم. اگر موفق نشدیم زحمت را به شما خواهیم داد.

دوشنبه 12 اسفند1387 ساعت: 12:12

آقای حقیقت و آقای محمدی. آخرین ای میل بوشارلو سند بی نظیری است که پرده ی اسرار را از ایران شناسی ملوث کنونی کنار می زند. از او می پرسیم که موضع خود را در برابر یافته های نو درباره ی تخت جمشید به عنوان یک مبلغ داده های کهنه بیان کند. جواب می شنویم: "خوب، که چی"؟ و در برابر اعتراض مجدد نواندیشان یادآور می شود که من باستان شناس و رییس چند دپارتمان دانشگاهی در این گونه امور و گرداننده ی تعدادی نشریه در حوزه ی تاریخم، اگر حرف مرا قبول ندارید، پس مزاحم نشوید!!! حالا معلوم می شود که به چه کسان و برای چه منظوری عناوین دکتر و پروفسور و ایران شناس و باستان شناس و هنر شناس و مرمت کار و محقق بخشیده اند! این حقیقتی است تغییر ناپذیر که اگر تمام ظرفیت و امکانات ایران شناسی موجود در شرق و غرب را تجهیز کنند، هرگز نخواهند توانست برای یک پاراگراف از نو داده ها و مدخل های مجموعه ی تاملی در بنیان تاریخ ایران پاسخی بیاورند و چاره ای بیاندیشند.

دوشنبه 12 اسفند1387 ساعت: 22:24

آقای عابدی. اهل بیت در لغت عرب ساکنان یک خانه و کسانی را می گویند که اصطلاحا در زیر یک سقف زندگی می کنند، نه وابستگان به شخص یا جریانی در طول تاریخ! برای رسیدن به مفهوم اخیر باید از لغت "آل" استفاده کرد.

آقای؟. تا این ساعت نرسیده!

سه شنبه 13 اسفند1387 ساعت: 11:1

خانم فرشته. از مراحم شما ممنونم. باید این عصر را زمان ستیز با هر نوع دروغی نامید که متاسفانه اساس تفکرات تاریخی و مذهبی و قومی و فرهنگی ملت ها را تشکیل می دهد.

خانم امت الله. قرآن معلمی بزرگ با عنایتی آشکار به نوآموزان طالب حقیقت است

آقای بجانی. با آشنایی که از ماهیت مراکز فرهنگی موجود و از جمله صدا و سیما دارم، گمان می کنم سپردن تریبون آزاد و حمایتگرانه و مداوم به هرکسی، بر اساس ملاحظات و تشریفاتی حسابگرانه انجام می شود که سلامت نیست.

آقای طالب حقیقت. این کار گشودن دریچه و چشم انداز تازه ای است به روی هرکسی که مترصد دریافت حقیقت است.

آقای اهتزاز. تقریبا جز قرآن برگ نوشته ی سالم دیگری در باب تاریخ و تمدن جهان نداریم که ارزش مراجعه داشته باشد.

سه شنبه 13 اسفند1387 ساعت: 22:4

آقای علی از مالزی. اگر یهودیان را پیوسته مورد هجوم عمده تمدن های بین النهرین چون آشور و بابل بدانیم و بپذیریم که مردم شرق میانه در عهد خشایارشا قصد کشتار عمومی آن ها را داشته اند، آن گاه خاخام شما باید پاسخ دهد که دلیل این نفرت وسیع مردم منطقه از یهودیان چه بوده، چرا این نفرت بعدها به مسیحیان نخستین و مسلمین تمام دوران ها و اینک مردم جهان منتقل شده است؟ مگر اسراییل در حال حاضر هم بدون محاسبه ی علت نخستین، که غصب مسلحانه ی سرزمین فلسطین و آواره کردن مردم آن بوده، باز هم به بهانه دفاع از خود کودکان غزه ی مسلمان را نمی کشد و نفرت بیش تری برای خود نمی خرد؟ آیا پوریم چیزی شبیه دفاع از خود کنونی آن ها نبوده است؟
ضمنا به ارمنستان نرفته ام ولی بخشی از تابلوهای نقاشی موجود در موزه ی یروان را در مجموعه ای چاپ شده دیده ام که بدون شک تولید آن ها عمر درازی ندارد.

چهارشنبه 14 اسفند1387 ساعت: 13:8

آقای پیام. تاریخ می نویسیم تا حقایق را بدانید، اگر مجلس ختم گذاردیم، شما شرکت نکنید.

آقای آیدین یاشار. حقایق بر خودشان کاملا آشکار است. احترام به فرهنگ عمومی بشر از نظر کنیسه و کلیسا ذره ای اعتبار ندارد.

آقای منتقد. لطیفه گذار استعداد زیادی در آلودن وبلاگ به توهین های قومی داشت، از میان نزدیک به ده شیرین زبانی او همین دو مورد نصب شد که اندکی بوی شادمانی می داد.

چهارشنبه 14 اسفند1387 ساعت: 21:28

آقای رعد و آقای مسعود. پیچیده ترین بخش این حجاری آن دو پلاکاردی است که در دو اندازه ی مختلف و شبیه دوربین عکاسی بر شانه های دو نفر تکیه دارد. شبیه این صفحات قاب گرفته و دسته دار در هیچ تصویر دیگری از مراسم یهودیان دیده نشده و یا ندیده ام!

جمعه 16 اسفند1387 ساعت: 0:33

آقای ایمان. به هیچ تمهیدی لینک ارسالی شما باز نشد.

جمعه 16 اسفند1387 ساعت: 23:41

آقای عابدی. مطلبی که به دنبال آنید، با چند سطر راه نمایی پیدا نمی کنید. باید ثلاثی و رباعی و مزید و نیز ابواب افعال در عربی را بخوانید. اگر استاد خوب بیابید مسئله برای تان در شش ماه حل می شود. ضمنا رسیدن به ریشه ها به معنای کشف معنای آن ریشه نیست. مثلا اگر بگوییم ریشه ی مشتق حسود حسد است فقط به معنای رایج ریشه، نه استدلالی آن رسیده ایم. زیرا استدلال در این ماجرا هیچ کاره است. مثل این که بپرسیم چرا به آب می گویند آب؟!!

آقای یه نفر. سرکار رفته ای. این همه سریال یوسف را نبین، مالیخولیا می گیری.

خانم آزاده. ارسال شد.

آقای علی از مالزی. بسیار بعید است آن عکس را از سی و سه پل برداشته باشند و هرچند رنگی کردن آن یک کار فنی و آتلیه ای است و اورژینال نیست، اما اگر بتوان به نحوی برداشت این تصویر از سی و سه پل را اثبات کرد، سازندگان به اصطلاح صفوی ناچار باید گام دیگری به عقب بردارند!!!شنبه 17 اسفند1387 ساعت: 13:38

شنبه 17 اسفند1387 ساعت: 15:14

خانم امت الله. معرف من این کتاب ها و مقالات و یادداشت ها و سخن رانی هاست و بیش از آن مطلبی برای عرضه ندارم با این اشاره که آن ادعاها و اطلاعات بی ارزش و از سر واماندگی و عقده گشایی که درباره ی گذشته و حال من در اینترنت و یا هرکجای دیگر می خوانید و می شنوید، به قدر پشت ناخنی صحت ندارد، برخی از آن ها سخت خنده دار است و از بیگانگی و از آن آشکارتر از حماقت و نا آشنایی گوینده ی آن خبر می دهد. برای برداشتن فایل اسلام و شمشیر لطفا به آدرس www.naria.asia رجوع کنید.

آقای رهگذر. در باب سلسله و امپراتوری بزرگی با نام عثمانی که بالکان و اتریش را تصرف کرده باشد، حتی نیم برگی سند مطمئن وجود ندارد. افسانه هایی اندک خوش آب و رنگ تر و شاخ و برگ دار تر از قماش صفویه ی قلابی و یا نظیر لشکر کشی نادر شاه به هندوستان است!!! به دنباله ی یادداشت ها توجه کنید.

آقای!!. به کسی که اصل قضیه را متوجه نشده نمی توان جواب داد!

یکشنبه 18 اسفند1387 ساعت: 0:19

آقای هادی. همین دو لینک ارسالی شما نشان می دهد که اطلاعات در باب عثمانیان 80 سال پیش هم مغشوش و نامرتب است، چه رسد به 700 سال پیش!

آقای آمون. شما حالا یک مرکز مراجعه ی بین المللی هستید. زیر کامنت های تان لینک آدرس سایت خود را بگذارید!

دوشنبه 19 اسفند1387 ساعت: 4:22

اقای عبور. مجسمه ی کاملا برهنه ی داوود در واتیکان، شاهکار میکل آنژ، که در نمای ظاهر یک رومن کامل است و روزانه بازدید کننده ی بسیار دارد، به آشکارترین صورتی از توافق میان کلیسا و هلنیست ها خبر می دهد. شگفت آور این که یهودیان، گرچه تورات مجازات کشف به تصادف عورت را هم مرگ قرار داده، اما هرگز به برهنگی برجسته ترین نبی پس از موسای خود اعتراضی نکرده اند!!؟

آقای بختیار. مطلب عمده ای نبود جز تکرار مبهمات مندرج در احادیث. اسلام دین رسول خدا نیست، پیامبر فقط ابلاغ کننده ی آیات و دستورات خداوند است. مقاله سراپا متکی بود بر کتاب های مجعول و برابر گرفتن مشکوکاتی به نام سنت با محکماتی چون آیات قرآن.

آقای ایمان. آفتاب در پس ابر نمی ماند.

آقای بجانی. لشکر پنهان یهود در سرزمین ما بسیار هوشیارانه و قدرتمند عمل می کند و سربازان اش در همه لباسی هستند.

دوشنبه 19 اسفند1387 ساعت: 21:19

خانم امت الله. استفاده ی موثر از زبان الکن و بی جان فارسی برای نویسنده و خواننده چندان آسان نیست، به خصوص برای شما که خیلی هم فارس نیستید، چنان که به فضای آن داستان درست وارد نشده اید. در پیوندهای وبلاک نزدیک بیست داستان کوتاه نصب است.

سه شنبه 20 اسفند1387 ساعت: 13:33

آقای بجانی. از الطاف شما ممنونم. برای آیات انتهایی سوره ی شعرا معتقد به ترجمه ی دیگری هستم: "تابعین شاعران منحرفین اند که نمی بینند آنان در هر عرصه ای سرگردان اند و مطالبی غیر قابل اجرا می گویند. مگر آن هایی که ایمان آورند، عمل صالح انجام دهند، به تکرار خدا را یاد کنند و پس از بی عدالتی به حمایت روی آورند...
بخش آخر یعنی بازگشت از شاعری، پیوستن به صالحان و مومنین، دست کشیدن از ظلم مهمل گویی و حمایت از دین، شرط آن استثنایی است که می گویید...

شنبه 17 اسفند1387 ساعت: 13:38

خانم آزاده. ارسال شد.

آقای علی از مالزی. بسیار بعید است آن عکس را از سی و سه پل برداشته باشند و هرچند رنگی کردن آن یک کار فنی و آتلیه ای است و اورژینال نیست، اما اگر بتوان به نحوی برداشت این تصویر از سی و سه پل را اثبات کرد، سازندگان به اصطلاح صفوی ناچار باید گام دیگری به عقب بردارند!!!

شنبه 17 اسفند1387 ساعت: 15:14

خانم امت الله. معرف من این کتاب ها و مقالات و یادداشت ها و سخن رانی هاست و بیش از آن مطلبی برای عرضه ندارم با این اشاره که آن ادعاها و اطلاعات بی ارزش و از سر واماندگی و عقده گشایی که درباره ی گذشته و حال من در اینترنت و یا هرکجای دیگر می خوانید و می شنوید، به قدر پشت ناخنی صحت ندارد، برخی از آن ها سخت خنده دار است و از بیگانگی و از آن آشکارتر از حماقت و نا آشنایی گوینده ی آن خبر می دهد. برای برداشتن فایل اسلام و شمشیر لطفا به آدرس www.naria.asia رجوع کنید.

آقای رهگذر. در باب سلسله و امپراتوری بزرگی با نام عثمانی که بالکان و اتریش را تصرف کرده باشد، حتی نیم برگی سند مطمئن وجود ندارد. افسانه هایی اندک خوش آب و رنگ تر و شاخ و برگ دار تر از قماش صفویه ی قلابی و یا نظیر لشکر کشی نادر شاه به هندوستان است!!! به دنباله ی یادداشت ها توجه کنید.

آقای!!. به کسی که اصل قضیه را متوجه نشده نمی توان جواب داد!

یکشنبه 18 اسفند1387 ساعت: 0:19

آقای هادی. همین دو لینک ارسالی شما نشان می دهد که اطلاعات در باب عثمانیان 80 سال پیش هم مغشوش و نامرتب است، چه رسد به 700 سال پیش!

آقای آمون. شما حالا یک مرکز مراجعه ی بین المللی هستید. زیر کامنت های تان لینک آدرس سایت خود را بگذارید!

دوشنبه 19 اسفند1387 ساعت: 4:22

اقای عبور. مجسمه ی کاملا برهنه ی داوود در واتیکان، شاهکار میکل آنژ، که در نمای ظاهر یک رومن کامل است و روزانه بازدید کننده ی بسیار دارد، به آشکارترین صورتی از توافق میان کلیسا و هلنیست ها خبر می دهد. شگفت آور این که یهودیان، گرچه تورات مجازات کشف به تصادف عورت را هم مرگ قرار داده، اما هرگز به برهنگی برجسته ترین نبی پس از موسای خود اعتراضی نکرده اند!!؟

آقای بختیار. مطلب عمده ای نبود جز تکرار مبهمات مندرج در احادیث. اسلام دین رسول خدا نیست، پیامبر فقط ابلاغ کننده ی آیات و دستورات خداوند است. مقاله سراپا متکی بود بر کتاب های مجعول و برابر گرفتن مشکوکاتی به نام سنت با محکماتی چون آیات قرآن.

آقای ایمان. آفتاب در پس ابر نمی ماند.

آقای بجانی. لشکر پنهان یهود در سرزمین ما بسیار هوشیارانه و قدرتمند عمل می کند و سربازان اش در همه لباسی هستند.

دوشنبه 19 اسفند1387 ساعت: 21:19

خانم امت الله. استفاده ی موثر از زبان الکن و بی جان فارسی برای نویسنده و خواننده چندان آسان نیست، به خصوص برای شما که خیلی هم فارس نیستید، چنان که به فضای آن داستان درست وارد نشده اید. در پیوندهای وبلاک نزدیک بیست داستان کوتاه نصب است.

سه شنبه 20 اسفند1387 ساعت: 13:33

آقای بجانی. از الطاف شما ممنونم. برای آیات انتهایی سوره ی شعرا معتقد به ترجمه ی دیگری هستم: "تابعین شاعران منحرفین اند که نمی بینند آنان در هر عرصه ای سرگردان اند و مطالبی غیر قابل اجرا می گویند. مگر آن هایی که ایمان آورند، عمل صالح انجام دهند، به تکرار خدا را یاد کنند و پس از بی عدالتی به حمایت روی آورند...
بخش آخر یعنی بازگشت از شاعری، پیوستن به صالحان و مومنین، دست کشیدن از ظلم مهمل گویی و حمایت از دین، شرط آن استثنایی است که می گویید...

چهارشنبه 21 اسفند1387 ساعت: 7:30

آقای م. ستاره. پوریم های بس سنگین و گوناگونی در راه است و خدا می داند که این بار نوبت کیست...

فریبا خانم. دفاعیه ی جانانه ای بود. ممنونم. شما احتمالا حقوق بین الملل نمی خوانید؟!

آقای مسعود. موضوع جالبی است و مانند مثل خسن و خسین است. اولا بنا به مشهور پاپ پیوس هفتم ضد یهود بوده و در زمان خود که به ما بسی نزدیک است، نسبت به تضییقات هیتلر در باب یهودیان اعتراضی نکرده است و اگر او این یادمان را تعمیر کرده و برابر اصل باستانی آن درآورده پس چرا در این فاصله ی کم مجددا چنین صدمه ای دیده ضمن این که سال های نشستن پیوس هفتم بر مسند پاپی از 24 سال کم تر است!!! در عین حال تاریخ ظهور و بر تخت نشینی پاپ ها در آیین کاتولیک ها بسیار آشفته است، تا حدی که از دهه ی پنجم پس از میلاد مسیح، زمانی که هنوز مومنین چندانی صورت نبسته بودند و جنازه ی مسیح به قول خودشان بر سر دار بود، پاپ معرفی کرده اند که بی گمان نادرست است.

خانم امت الله. همه چیز، حتی اصل دین را هم خرید و فروش می کنند و نشست های پر صدای گفت و گوی ادیان می گذارند!!! چه رسد به خرافات آن. ضمنا آن خریدار تار مو هالو نبوده، یک آنوسی است که با این پول به جعلیات اعتبار می دهد.

چهارشنبه 21 اسفند1387 ساعت: 16:18

آقای محمدی و آقای دوتا. اخیرا هم یک دیوان حافظ با دست خط خود شاعر پیدا شده بود، چند وقت دیگر گرز رستم و نعل رخش را از زمین تبت در می آورند و اگر فرصت دهید قرار است روی دستمال دزدمونا، که در شمال ایتالیا می یابند، بیتی از مولانا باشد!

آقای عبور. چیزی تا بسته شدن کامل مرکز دفاع از دروغ های تاریخی، که نام میراث بر آن گذارده اند، نمانده است.

آقای بجانی. قضیه بدین صورت خلاصه می شود که هر ماجرایی که در باب آن کتابی نوشته اند، بدانید دروغ است! مثل زندگانی تیمور لنگ کار همان نابغه.

آقای همدانی. با شما موافقم، احتمالا کشور داری حتی به سبک شاه اسماعیل صفوی و با وجود حاشیه های آن، بر فارس بازی معاصر برتری دارد؟!!... شاید هم آمار اخیر شما شبیه آن شعر سعدی بر سر در سازمان ملل و یا اعلام زبان ترکی به عنوان سومین زبان توانای جهان باشد. شتر چران ورزیده و با تجربه لازم ندارید؟!

آقای !! تصویر بسیار گویایی بود. اگر ممکن است محل آن رااعلام کنید.

چهارشنبه 21 اسفند1387 ساعت: 22:9

آقای حذف. راستی که مبارک است. انشا’ الله که بزرگ و موجب افتخار اطرافیان اش می شود!

آقای Reborn. یک قدم دیگر تا دریافت کامل حقیقت فاصله دارید. یادداشت ها 24 تا 38 و به خصوص یادداشت 137 را بخوانید.

آقای آیدین یاشار. از زبان هایی شنیده ام که این همه یادداشت و آن چند جلد کتاب، به قدر مقاله ای از مجموعه ی اسلام و شمشیر یهودیان و به طور کلی اسلام ستیزان را آزار نداده است!

آقای همدانلی. درباره ی شکوه تخت جمشید و امپراتوری جهانی هخامنشیان نیز از قبیل همین Ingmar karlsson ها مطلب نوشته و کتاب ساخته اند؟!!! مبادا باور کنید و کلاه را با دست خود بر سرتان بگذارید!

آقای خرمی. هدایت برنامه ریزان کنیسه و کلیسا در وابسته کردن کشورهای اسلامی به درآمد توریسم، با نمونه ی ترکیه و اندونزی و کشورهای شمال آفریقا و مصر و ایران و اخیرا یمن، گشودن جای پایی برای دور کردن نیروی جوان و فعال این کشورها از تلاش برای توسعه ی همه جانبه و پایدار و نیز ایجاد وسوسه ی عمومی برای پیوند با اندیشه های کلیسایی است. آن ها همانند جنگ عراق و افغانستان و فلسطین هنوز درنیافته اند که در برابر آموزه ها و آیات قرآن، آب در هاون می کوبند، هرچند به موفقیت هایی نیز دست یافته باشند.

آقای !!. ممنون. به کار مدخل توالت بیش تر می خورد...

پنجشنبه 22 اسفند1387 ساعت: 14:58

آقای همدانلی. بله در ترکیه پیشرفت های زیادی دیده می شود، از جمله پایگاه هوایی اینجرلیک را می بینیم که آمریکا از آن جا بر سر مردم عراق، کشور مسلمان و همسایه ی ترکیه، بمب های فسفری می ریزد و نیز سرکوب کردان را که دیگر همه بدان عادت کرده ایم و موجب شکرگزاری برخی از ترکان متعصب است.

آقای یه نفر. ایران و ترکیه قرارداد استرداد مجرمین و پناهندگان را دارند، هرچند که بیش تر فقط بر روی کاغذ است.

جمعه 23 اسفند1387 ساعت: 1:22

آقای مسعود. چند باری نوشته ام که اطلاعات ویکی پدیا مغشوش و عامیانه است، از جمله فهرست پاپ ها را به صورت های مختلف آورده که جدول زیر هم یکی از آن هاست:
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA_%D9%BE%D8%A7%D9%BE%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C_%DA%A9%D9%84%DB%8C%D8%B3%D8%A7%DB%8C_%DA%A9%D8%A7%D8%AA%D9%88%D9%84%DB%8C%DA%A9_%D8%B1%D9%88%D9%85
در جدول بالا پاپ های معاصر به صورت زیر معرفی شده اند که درست تر است.
از سال ۱۷۵۸ تا ۲۰۰۵ بعد از میلاد مسیح
پاپ کلمنت سیزدهم
پاپ کلمنت چهاردهم
پاپ پیوس ششم
پاپ پیوس هفتم
پاپ لئون دوازدهم
پاپ پیوس هشتم
پاپ گرگوری شانزدهم
پاپ پیوس نهم
پاپ لئون سیزدهم
پاپ پیوس دهم
پاپ بندیکت پانزدهم
پاپ پیوس یازدهم
پاپ پیوس دوازدهم
پاپ ژان بیست‌وسوم
پاپ پل ششم
پاپ ژان‌پل یکم
پاپ ژان پل دوم
در لینک شما اصولا ترتیب پیوس ها رعایت نشده و مثلا پیوس هشتم را ندارد و از پیوس هفتم به نهم می پرد. تمام این ها به خصوص که از ابتدای قرن اول میلادی پاپ، آن هم از نوع صلیب به دست معرفی می کنند، نشان می دهد که در این قضیه هم مانند دیگر ادعاهای تاریخی آن ها همه چیز درهم و برهم است. فهرست بالا به یک دلیل صحیح تر است و آن هم لعنت شدن پاپ پیوس هفتم در موزه ی هالوکاست اورشلیم است به این بهانه که مانع هیتلر در آن به اصطلاح قتل عام نشده است. در لینک های زیر آخرین مطالب در این باب وجود دارد:
www.iribnews.ir/VmkNews.aspx?ID=V468539
www.hamshahrionline.ir/News/?id=81811

جمعه 23 اسفند1387 ساعت: 1:32

آقای توحید. به یاد ندارم جایی نوشته باشم استانبول مقر هلنیست ها بوده است. ضمنا جایی را مقر قرار دادن با بنیان گذاری آن متفاوت است.

آقای همدانلی. اطمینان های شما در این یا آن باره اهمیت و ارزشی ندارد، اما مانع خندیدن به این حرف نیست که ژنرال های ترکیه بگویند "کردها تروريستهاي آلت دست غرب اند". شاید هم ما چند تا غرب داریم که یکی از نظامیان ترکیه و دیگری از کردها حمایت می کند. خدا رحمت کند بوش کوچک را که این لغت تروریست را یاد نوچه های اش داد. نگفتم برخی از ترکان از سرکوب کردان پشتیبانی می کنند، معلوم شد یکی هم شمایید.

جمعه 23 اسفند1387 ساعت: 7:1

آقای ایلدیر. وسعت جمع آوری اطلاعات در باب جنگ جهانی دوم، نسبت به جنگ جهانی اول، هم به سبب نزدیکی بیش تر به دوران ما و هم به علت پیشرفت امکانات و ابزارها، قابل مقایسه نیست. با این همه هنوز بر سر امکان وقوع و یا رد هالوکاست دعوا ادامه دارد. چه طور گمان می کنید که شماره ی سربازان ترک تا این حد در یک جنگ محلی بالا بوده است که دویست و پنجاه هزار کشته داده باشد؟ جنگ مراسم اعدام نیست که سربازان را در سینه ی دیوار ردیف کنند و به گلوله ببندند. برابر الگوی نظامی دویست و پنجاه هزار کشته، باید که با هفتصد و پنجاه هزار مجروح همراه باشد که اگر یک سوم سربازان را نیز زنده فرض کنیم، چنین تلفاتی تنها در میان یک گروه نظامی لااقل یک و نیم میلیون نفره ممکن است. فراموش نکنید که در جنگ جهانی اول هنوز تکنیک بمباران های مخرب پیدا نشده بود، تنها با تفنگ ها و توپ های عهد بوق می جنگیدند و نیروی موتوریزه غالبا قاطر بود. چرا از روی کتاب ها به سراغ جناق قلعه می روید. فاتحان جنگ حتی از کنار استانبول هم نگذشتند و امپراتوری به اصطلاح عثمانی لااقل پنج سال پس از جنگ جهانی اول دوام داشت و پس از آن هم به واقع با جریانی نوکر صفت تر تعویض شدند، اما آخرین به اصطلاح امپراتور توانست سربازان اتحاد فرانسه و انگلستان را به داخل بین النهرین هدایت کند تا سرزمین های دارای نفت تازه کشف شده در عراق و عربستان و کویت امروز را، تصرف کنند و پایه ی دولت های وابسته به غرب را بالا برند و ماموریت تاریخی آن ظاهرا امپراتوری پایان یابد، که جز ستون پنجم کلیسا برای رخنه در میان قبایل عرب مسلمان و راه اندازی تفرقه مذهبی و صوفیگری و خانقاه و عارف بازی و قونیه سازی و فینه گذاری و رقص شکم، نبودند. آقای ایلدیر در این جا اطلاعاتی که از روی صفحات کتاب ها خوانده می شود ارزشی ندارد، زیرا به جست و جوی در بنیان ها عادت کرده ایم. آیا از خود نمی پرسید چرا مورخان ترک اتهام اسلام ستیزانه ی جنایات مسلمانان در بالکان را همچنان با افتخار بر گردن می گیرند؟

جمعه 23 اسفند1387 ساعت: 11:16

آقای مسعود. همگی باید توجه کنیم که کلیسا قادر نبوده است حتی با تبعیت از شگرد همیشگی مورخان خود، یعنی شماره زدن پیوس ها و لئون ها و گریگوری ها، فهرست درست و ثابتی از اسامی پاپ ها در دو هزار سال گذشته، به مومنین زنگ و صلیب ارائه دهد! حالا دریابید ساده لوحی کسانی را که بر مبنای تاریخ نوشته های دانشگاه های وابسته به همین کلیساها، متعصبانه برای خود هویت و هستی قومی ساخته اند!!!

آقای توحید. به گمانم باید صبر کنید تا در یادداشت بعد به خواست خدا توضیح کافی بیاورم.

آقای خرمی. بله واقعیت را خوانده اید. آن ها خودشان و فرهنگ عمومی آدمی را به تمسخر گرفته اند. اینان مشرک و نجس اند و به زودی و با اراده ی الهی، پاسخ کثافت کاری های پنج قرن اخیر خود را خواهند گرفت.

جمعه 23 اسفند1387 ساعت: 18:39

خانم سحر. ممنون از لطف تان. آدرس آن نوشته:
www.naria.asia/download/html.aspx?number=515

شنبه 24 اسفند1387 ساعت: 0:10

آقای Reborn. حتی اگر قضیه به همان صورتی باشد که شما تشخیص داده اید، مگر مدخل های عرضه شده تغییر می کند، مثلا بنای شهر شیراز به عهد کیکاووس می رسد و یا خرابه ی نیمه ساخت تخت جمشید تکمیل می شود؟!

آقای س. به ترین راه کسب شناخت، در هر زمینه و مقوله ای، گریز از کتاب های موجود و پناه بردن به تفکرات فنی و شخصی است. در مورد رنگ 8 جلد کتاب با عنوان کلی "همنشینی رنگ ها" از کارهای خودم موجود است که مطالبی را با مشاهده در موضوع رنگ بیان می کند که بسیار هم استقبال شده است.

آقای علی از مالزی. به نظر می رسد که کامنت شما نیمه کاره است!

آقای ایمان. آن کتاب ده سال پیش منتشر شده، مجلدهای دیگری هم در موضوعات دیگر دارد و گمان نمی کنم در حال حاضر به آسانی پیدا شود. کتاب دوست فوق آنوسی شما هم بالاخره درآمد. تخم سه زرده ی بزرگی است!!!

شنبه 24 اسفند1387 ساعت: 2:59

آقای؟. به هیچ وجه برای ورود همکاری نمی کند و پیغام می دهد:
- لطفا حروف نامعمول را در اسم خود حذف نمایید.
می بینید که همه چیز من غیرمعمول شده است!

شنبه 24 اسفند1387 ساعت: 16:29

زمانی بود که با خودم میگفتم که معنی اینکه امام زمان دین جدیدی نسبت به دین فعلی میاره یعنی چه؟ تا اینکه نوشته های شما رو دیدم
زمانی بود که با خودم میگفتم اینکه دین اسلام بر دنیا غالب میشه چطور ممکنه؟
تا اینکه فلاکت یک شبه غربی های خونخوار را دیدم.
حالا دیگه به وعده خدا اطمینان قلبی دارم.
این رو مدیون شما هستم

یکشنبه 25 اسفند1387 ساعت: 4:57

آقای ؟. دو قدم یگر جلو رفت، یوزر و پاس را قبول کرد که پاس را تغییر دادم. اما موقع آپلود پیغام می دهد که کاراکترهای ممنوعه دارید!!! به هر حال ممنون. ضمنا تحت تاثیر آنوسی های دور و برت نباش!!؟ که البته شوخی است.

آقای یه نفر. آن دو لینک تکه پاره شده باز نمی شود. ضمنا تمام آن اطلاعات عینا در منابع مختلف وجود دارد که من از دائره المعارف مصاحب برداشته ام.

آقای بنیان اندیش. چنان جنگ هایی لااقل با مسلمانان در جریان نبوده و مدرکی نداریم که آن را متوجه هلنیست ها کنیم، هرچند محتمل است. اسناد موجود در این باب ساکت است و بررسی آن ممکن نیست.

آقای بی سر و پا. در گیلان و مازندران و به طور کلی استرآباد چیزی پیدا نمی شود مگر این که مربوط به قبل از پوریم باشد.

آقای ارکین قشقایی. صبور باشید.

آقای ایلماز. آن داستان ها بخشی از کارهای خود من است.

آقای خسروی. به خواست خدا مستند طوفان در حال تمام شدن است و شاید در تعطیلات به سایت ها بفرستیم، هرچند هنوز نقایصی دارد. تعصب از نشانه های معتبر نادانی است.

یکشنبه 25 اسفند1387 ساعت: 18:13

آقای توحید. آن بحث سوره ی نسا’ سرسری است و می تواند مورد سو’ استفاده قرار گیرد. اختیار کسی را ندارم ولی توصیه می کنم قبل از انتشار عمومی با وسعت دید و خرده بینی بیش تر به آن وارد شوید.

آقای Iskender . گرچه به نظر می رسد فریب خوردگی تاریخی برای متعصبین قابل اعتنا نیست، اما بدانید که برای وسعت دادن به اختلاف میان مردم و اقوام منطقه نیز، هم در ماجرای قتل عام ارمنیان و هم در مورد قره باغ فریب تان داده اند. ساده تر از این نیست که در ترکیه ی قریب یکصد سال پیش دولتی با قدرت و امکان قتل عام یک و نیم میلیون نفر برقرار نبوده است و سال 1915 در بیخ گوش ترکیه یک روشنفکری غول آسا و ریزبین روسی متوجه تمام امور عالم بود، اما در آثار هیچ یک از آنان، کم ترین اشاره ای به آن قتل عام نیست. چنان که ماجرای قره باغ سنگ گذاری در کفه ی دیگر این ترازوی قتل عام است تا نفرت و اختلاف در میان دو قوم ابدی شده باشد و البته با میزان برآمدگی در رگ های گردنی از نوع مال شما موفقیت آن ها ظاهرا کامل است.

آقای عدنان. ادعاهای حقیقت خواهی همین جا معلوم می شود. به گمان برخی حقیقت آن است که منافع و گمان آن ها را تقویت کند.

آقای رحمانی. زحمت می کشید و استفاده می کنیم.

آقای viva. کمک کرده اید و ممنون. در برابر این کرگوشان باید تا می توان صدا را بالاتر گرفت. به تر است در حاشیه ی صفحه، فهرستی از موضوع مقالاتی را که انتخاب می کنید، برای راه نمایی بیش تر، ارائه دهید.

دوشنبه 26 اسفند1387 ساعت: 7:44

آقای سجاد. در این وبلاگ نه فقط ترک ستیزی نیست، بل مطالب آن حربه ای برای رها کردن گرده ی تمام اقوام از فشار قصه های مفسده ساز و تفرقه افکنی است که مراکز یهودی و مسیحی برای ما ساخته و نوشته اند. در این جا عکس تصور شما همه می توانیم با هویت اصلی و غیر فریب کارانه خود آشنا شویم که البته به مذاق کسانی که به رعایت منافع و ماموریت هایی، طعم داستانی تاریخ را بیش تر می پسندند، خوش نیامده و نخواهد آمد. باید اندکی دیگر حوصله کنید تا معلوم شود اغلب اقوام و حتی نام گذاری بر سرزمین های منطقه مخلوق طراحی های چند قرن اخیرند که در آغاز به صورت اعزام گروهی تکنوکرات و سازمان دهنده و مدیر برای ایجاد مرکزیت قومی و فنی و فرهنگی و تدارک مهاجرت های اجباری، در این یا آن اقلیم انجام شده است. چنان که نام ایران را فقط در زمان رضا شاه به ثبت عمومی رسانده اند. اگر کسی دوست دارد از ترکان و لران و کردان و فارسیان چند هزار ساله بشنود، مطالب دل خوشی آور بسیار در وب و یا کتاب ها خواهد یافت و مجبور به برخورد با این نوشته ها نیست. اگر از اسلام و قرآن می گویم درست با قصد مقابله با همان هویت سازان و انتقال مرکزیت به مکتب و معتقداتی است که به انتخاب و اشتیاق و استقلال، لااقل 96 درصد مردم ترکیه و آذربایجان را در بر می گیرد و البته مرتجعانه و قوم پرستانه است که کسی اسلام و نیز ساز و زبان خود را جدای از دیگر مسلمانان بخواهد و سفره ای جداگانه بیاندازد. زیرا که مقصد اصلی دشمنان ما درهم شکستن قدرت و اتحاد اسلامی است نه نابود کردن غیرممکن زبان این و آن. حالا که کسانی قصد گسترش تفرقه در میان مردمان این خطه، از عرب باستانی تا فارس نوساز را داشته اند، اینک چاره و راه مقابله ای جز انتساب قدرتمند به محوری مورد قبول همگان، یعنی اسلام متکی به قرآن نداریم. این جبهه ای است که اگر هوشیار باشیم با گرز رستم و شمشیر افراسیاب و تاخت و تاز رخش و صدای زوزه ی گرگ شکافته نمی شود و نگه داری زبان و رسومات و نغمه ها مانعی در استحکام آن نمی تراشد. اگر این مسیر را نمی پسندید پس آن قدر بر سر هم می کوبیم تا شاید ترکان را در جای فارسیان متجاوز بنشانیم و گردونه ی دشمنی، چرخشی معکوس را آغاز کند!

آقای reza. در ظاهر امر از هر کدام بپرسید جواب می دهند: اسلام و چی؟ نوشته ی ناصر کی؟ اما به واقع آب از این لانه به لانه ی دیگر روان است!؟

سه شنبه 27 اسفند1387 ساعت: 1:51

آقای سلام. قریب صد هزار تومان به صورت حساب افزوده می شود. یعنی هزینه ی کتاب با جلد یک رنگ هرچه باشد، در صورتی که جلد آن را رنگی کنید، صد هزار تومان بر مخارج آن اضافه می شود.

آقای آیدین یاشار. مورد اول شما شعار است و در مورد دوم هم آستین بالا بزنید و آثار موزه ای غیر کاغذی عثمانیان را ارائه دهید.

آقای سجاد. هر راه درازی، اگر قدم در آن بگذاری زمانی شما را به مقصد می رساند، اما در بی حرکتی امید به وصول نیست.

آقای بجانی. طوری حرف می زنید که گویا در آن نبرد شرکت داشته اید. فراموش نکنید که ما هم نه فقط انوشیروان عادل قلابی، بل سایه ای به نام آغا محمد خان قاجار داریم که جز بر پشت اسب و تاخت و تاز از کرمان تا اردبیل کار دیگری نداشته است.

آقای رضا. این مباحث نو با مقاومت مردم معمول رو به رو نیست، آن ها با دیدن تختگاه هیچ کس بدون مجامله نیمه ساخت بودن آن را می پذیرند، عناد را کسی می ورزد که پیش از این چند کتاب در باب تخت جمشید پر شکوه نوشته است.

سه شنبه 27 اسفند1387 ساعت: 11:37

آقای رحمانی. دوستان شما را دعای خیر می کنند. اشتباهی صورت نگرفته و آن حساب در اختیار انتشارات است. امیدوارم در طول تعطیلات دموی مستند طوفان نوح بر روی سایت ها قرار گیرد.

سه شنبه 27 اسفند1387 ساعت: 15:18

آقای توحید. مبالغه درباره ی اشخاص موجب فساد است. لااقل حقیر جز بنده ی ناچیز خدا نیستم. منتظر ارسال کارتان می مانم.

آقای ایلماز. هنوز هم استفاده از المنجد دو جلدی از همه سهل تر است.

آقای ایلدیر. تقسیم بندی دشواری است و الگوهای آن مشخص نیست.

سه شنبه 27 اسفند1387 ساعت: 19:12

آقای احمد. اشکالی در این نیست که شما دختر ردیف اول را اروپایی و یا خانم سیاستمدار ترکیه را مغولی شناسایی کنید، اشکال در این است که استثنائ را به جای قاعده بگیرید!

آقای خرمی. به دو دلیل نمی توان فاصله ی دو برابر شدن جمعیت را بیش از صد سال گرفت. نخست این که انسان حد اکثر پس از هشتاد سالگی قدرت تولید مثلندارد و بعد هم اگر تا صد سال نسل دومی جایگزین نشود به معنای معدوم شدن کامل انسان است.

چهارشنبه 28 اسفند1387 ساعت: 0:58

آقای آیدین یاشار. می گویید حذف استانبول و دولت عثمانی به آسانی میسر نیست، تا معلوم شود متعصب اید، زیرا با استناداتی معادل، حذف تخت جمشید و ابنیه ی ساسانی و سلسله های متعددی از اشکانیان تا آل زیار را با شادمانی پذیرفته اید! جای دیگر می نویسید: «افشای هویت جعلی به سرکوب هویت قومی در معنای عام تبدیل شده است». این سخن نیز از قماش همان ماجراست زیرا در نزد جست و جوگر، عوارض شناخت ملاک نیست، بل الصاق با صورت واقع هر قضیه ای مطلوب و مقصد است. آقای یاشار. بنیان اندیشان مشغول ایجاد هیاهو و تبلیغ نیستند. مثلا می پرسند چه می کنید اگر معلوم شود زبان ترکی و فارسی منشاء بومی و قومی ندارد و تدارک آن ها تامین بخشی از ابزار و نیازی بوده است تا ساخت دو ملت و فرهنگ ترک و فارس به عنوان مراکزی پرچم دار تفرقه ی مذهبی در جهان اسلام میسر شود، در جای قرآن دیوان حافظ و مثنوی و درویشیگری و صوفی بازی و مولانا پرستی قرار گیرد؟ جعل و دروغ را هرچند عزیز کرده ی شما باشد، سر می برید و یا حقیقت را به مسلخ منافع قومی و فرهنگی مورد علاقه ی خویش می فرستید؟

چهارشنبه 28 اسفند1387 ساعت: 1:1

آیا چون روز روشن نیست که دل بستگی به مثنوی و دیوان حافظ و از این قبیل، در حالی که قرآن و زبان اش مورد رجوع نیست، ایجاد یک انحراف برنامه ریزی شده ی مشرکین در میان ماست، تا از طریق این اوراق به راستی ضاله بر خود مدال تمدن و فرهنگ و برتری قومی و زبانی ببندیم و آتش بیار معرکه ی متعفنی شویم که گردن یکی را به ضریح شفا وصل می کند و دامن آن دیگری را با چرخ زدنی حاصل تناول بنگ به پرواز در می آورد تا به اتکای این مسخرگی ها خود را خزانه دار تمام حقیقت بدانیم ؟! آیا بنیان گذاران و بالا برندگان چنین معابد و متون کفرآلوده ای را دوست و یا دشمن شناسایی کنیم؟! اگر دشمن اند پس حربه ها را از کف شان بیرون کشیم و در آغاز مسلمانانی شویم که جز قادر متعال و قرآن تکیه گاهی ندارند، چه عرب، ترک، فارس و یا اردو زبان باشیم! برای ساده کردن امر شما را می فرستم تا قطعه ای نوشته و یا نشانه ای دارای هویت و قابل دفاع از زبان فارسی و ترکی، مقدم بر پنج قرن پیش بیابید، زبان هایی چندان جدید، که برای ابراز وجود و حضور ناگزیر دست به دامان الفبای عرب شده اند! آقای یاشار. حقیقت تنها چراغ راه نمای خاموش ناشدنی در جهان است.

چهارشنبه 28 اسفند1387 ساعت: 8:20

آقای یک مسلمان. زبان های کاربردی قدرتمند جهان، با قصد انتقال فرهنگ اختصاصی خود به دیگران، به استقلال خط ساخته اند، حتی اگر همانند چینی، هیروگلیف و یا خط میخی بابل و ایلام و یا آرامی و سومری و یا عبری و عربی بوده باشد. در این جا بحث از توان یا بی توانی زبان ترکی نیست، بل به نوساخته بودن آن از طریق فقدان کوشش کهن برای ابداع خطی مستقل و مخصوص، اشاره کرده ام، نیازی که حتی داریوش هخامنشی نیز به آن توجه داشت و برای القای استقلال موقت فرهنگی از خط مردم بین النهرین با تغییراتی کپی کشید، که به سبب نمایشی و بی محتوا بودن متن های آن دوام تاریخی نیاورد. به یونانی نوشتن مردم اروپا هم، خود گواهی بر نوپدید بودن تمدن و حتی حضور آن هاست، که درست مانند فارس ها و ترکان، ناگزیر غذایی آماده را بلعیده اند که تمدن کهن یونان و اسلام، برای نیاز و استفاده ی خود پخته و ساخته بودند. مسلما هر مقدار زبان ترکی را وسیع تر و قدرتمند تر بیانگارید، ظهور آن بر زمینه ی سفید تولیدی و تمدنی سئوال برانگیزتر خواهد شد. فراموش نکنید مردم اروپا نیز، تا همین چند سده پیش، با خط پیشنهادی کلیسا برای مسیحیان، فقط انجیل قلابی و اوراد می نوشته اند و اثری از تمدن و حکمت، در آثار مقدم و نه چندان معمر آن ها نیست. بی شک به هم زدن این دیگ آش تعصب، بدون افزودن مواد مورد نیاز، مزه ی آن را تغییر نخواهد داد. موفق باشید.

چهارشنبه 28 اسفند1387 ساعت: 12:30

آقای سرباز. از مطالب مفصل شما چیزی جز این یکی دستگیرم نشد که اسباب شعف فراوان بود:

1. اولا اشکال کوچک دفعه قبل را تصحیح کنم: با تولید دو فرزند در هر خانواده تعداد نفوس هر سی سال دو برابر نمی شود، زیرا هنگامی که نسل سوم به دنیا می آید نسل اول از دنیا می رود و نرخ زاد و ولد با نرخ مرگ و میر برابری می کند و رشد جمعیت صفر است. برای اینکه هر سی سال جمعیت دو برابر شود، بایستی فرض می کردید که تعداد فرزندان در هر خانواده چهار عدد باشد. که البته این ایراد مشکلی جدی در بررسی جمعیت شناختی بار قبل شما به وجود نمی آورد و به همین خاطر از ورود به بحث در آن زمان خودداری کردم.

یعنی شما می فرمایید با مرگ نسل اول جمع نسل دوم و سوم با نسل اول برابر و در نتیجه رشد جمعیت صفر می شود، یعنی با مرگ پدر بزرگ پدر هم از فرط غصه می میرد؟!! به گمانم با زیاد خوردن عدس پلوی ارتش کار دست خودت داده ای!! شاید هم اگر عملا در سی سال گذشته جمعیت ایران دو برابر شده اضافی ها همراه باران آمده اند و نه از بطن زنان؟!!

آقای خرمی. گمانم گرز جمعیت شناسی این بار بسیار سنگین بوده و همه را به تلوتلو خوردن واداشته است. بالاتر بردن ریت تصاعد تولید، بیش از صد سال یک بار هم، کاملا غیر ممکن است، زیرا اگر کسی تا صد سالگی دارای فرزند نشود نوع خود را برای ابد منقرض کرده و بالاتر از صد سال هم کسی بچه دار نمی شود!!!

چهارشنبه 28 اسفند1387 ساعت: 14:45

آقای عدنان. این سئوالی است غول آسا و بی جواب، که شامل رشد نفوس انسان در سراسر جهان می شود.

آقای بجانی و آقای آىدین یاشار. سئوالات خرد در اثر ایجاد فضای انکار و اصرار لج بازانه به پاسخ درست نمی رسد. بنا بر این در این گونه موارد باید به بنیان ها رجوع کرد. پاسخ لازم در باب ایرادات و ابهامات شما مفصلا در یادداشت 160 مضبوط است، رجوع کنید و با حوصله بخوانید. ضمنا آقای بجانی. یک زبان قدرتمند مقدمتا به یک روابط اجتماعی و اقتصادی گسترده و یا میراث دهنده ای معتبر نیازمند است که در باب زبان ترکی هیچ کدام را نمی یابیم.

آقای ساسان مطلبی را که زیرکانه با فرصت طلبی از بحث جاری ارائه می دهید در باب جعلیات جاری نیست، دروغ و جعل را باید از فرهنگ بشر حتی با ستیزه بیرون کرد.

آقای نتاب. هرچه را که قرآن به آن اشاره ندارد بی سند است و انکار و ابرام آن هر دو اعتباری ندارد. بنا بر این چنین مطالبی را برای جلوگیری از اتلاف وقت باید که حذف کرد.

آقای سلام. این محاسبه در هزینه ها درست است ولی در فروش تابع روابط دیگری است. یعنی قیمت فروش کتابی با جلد تک رنگ و جلد رنگی، لااقل دویست تومان تفاوت دارد.

چهارشنبه 28 اسفند1387 ساعت: 15:9

آقای سعید. در نفس نپذیرفتن و انکار آنان اشکالی نیست، مشکل آن جا بروز می کند که قادر به ارائه ی دو نمونه ی قابل تایید از آن "هزاران اثر دوره عثمانی" هم نیستند!

آقای بنیان نیاندیش. این جا سخن از ترک و فارس نیست، از توطئه ی گسترده و وسیعی می گویم که فرهنگ جهان را چنان آلوده و مسخ کرده، که جاده های جنوبی چین را هم دیواری در برابر مهاجمان مغول در شمال آن کشور شناسایی کرده اند!!! حال اگر قومی تاریخ خود را بری از این توطئه می داند و دلایل اثباتی آن را ندارد،احتمالا جز در دامن دروغ جایی برای زیست خود نمی یابد.

آقای سرباز. به راستی در آن نوشته ها مطلب وسوسه کننده ای برای استفاده ی عموم نبود تا نصب کنم الا این که فرموده بودید که انواع در حد اکثر امکانات اطراف رشد می کنند و سپس در اثر اتمام امکانات نابود می شوند. سئوال این است که بر فرض اگر حد اکثر امکانات برای تکثیر نوع بشر را، با ملاحظه ی اوضاع زمانه، بتوانیم پانزده میلیارد تصور کنیم آن گاه آثار امحا’ آخرین بار این جمعیت کلان که لابد شهرهایی در مقیاس دو برابر کنونی داشته اند، کجاست؟ّ ضمنا این وبلاگ شعبه ی اداره ی کنترل موالید نیست و بدون لحاظ کردن این که هر خانمی چند شکم می زاید، به برآیند عمومی و آشکاری اشاره می کند که همان دو برابر شدن جمعیت در هر سی سال است. اگر در واقع امر هم تشخیص شما درست بود و جمعیت جهان ثابت می ماند، لااقل بودجه ی سرشماری های ادواری را پس انداز می کردیم و مثلا در هر ده سال بیانیه می دادیم که تعدادمان همان است که بود!

پنجشنبه 29 اسفند1387 ساعت: 1:41

آقای یکی. تکذیب می شود.

خانم فرشته. مارکوپولو هم مانند ناصر خسرو و ابن بطوطه و ابن خلدون و چند ابن دروغ دیگر اختراعی برای پر کردن رد پای جنایت پوریم و انباشتن ایران از انواع داد و ستد و نقل و انتقال بار است، اما اگر آدرس خرابه ی بازارها و کاروان سراهای عهد مارکوپولو در 700 سال پیش را بخواهید، سگرمه های شان را درهم می کشند و فحش می دهند.

آقای یه نفر. مسلما اگر شما هم شجره نامه منتشر کنید کوتاه تر از مال او نخواهد شد، حتی اگر از زمان تشرف به دین اسلام آغاز کنید. شجره نامه داشتن هم شد کرامت؟! مگر دیگران از زیر بته به عمل آمده اند و مگر انتساب به مردگان دو قرن قبل که خدا می داند چه گونه خصائلی داشته اند موجب افتخار است. حالا بگذرید از فرزندان کورش و داریوش... در ضمن وفور عدد سه در ارقام تقویمی امسال احتمالا موجب سه شدن همه چیز در سال جدید خواهد شد؟!

آقای س. ق. از سرطان هم بدتر و وسیله ای شده است برای سرکیسه کردن مردم بی خبر از همه جا.

آقای رحمانی. مطالب و مباحث کلان سرگیجه می آورد و اشتباه می کنند اگر کسانی در همین حالت بی تعادلی نخستین، بلافاصله ردیه و یا دفاعیه می نویسند.

آقای توحید. صلیبی شکل بودن پاره ای از نقوش گرافیکی و نیز انحصار آن به سرزمین انگلستان، مشکوک کننده است.

پنجشنبه 29 اسفند1387 ساعت: 12:27

آقای خسروی. در این مباحث بیش از همه چهره ی دشمنان شناسانده می شود که اینک حلقه ای مزد بگیر در تمام اشکال اجتماعی، اطراف ما تشکیل داده اند که هر روز در بوق تفرقه ی اسلامی و نژادی بیش تر می دمند. این که کسانی بخواهند منکر این دشمنان حیله گر و مکار شوند و یا آنان را دوستان خود بگیرند، مربوط به خودشان است و هیاهوی این و آن اندک تاثیری بر روند این بررسی ها ندارد.

آقای یوسف. اینان هنوز نخبه روشن فکران اند که به جای مادر بزرگان برای ملتی قصه می گویند. چه گمان کنیم سری در آخوری ندارند؟!!

آقای حسن. تا زمانی که انسان پایی برای حرکت دارد، دچار تنگی های معیشت می شود و یا تصور می کند چاپیدن همسایه راحت تر است، مهاجرت و جا به جایی و تداخل نژاد و زبان و تولید لهجه و آدم های دورگه طبیعی است، اما اگر از این راه می خواهید مابین ترکان و سومریان پیوندی ایجاد کنید سعی باطلی است، زیرا ظاهرا سومریان قوم نابود شده ای بس کهن اند و گروه کوچک ترکی آموختگان اروپا، فقط چند قرنی است به منطقه وارد شده اند.

جمعه 30 اسفند1387 ساعت: 2:45

آقای سعید خسروی. آن آمار در باب جمعیت شناسی که در ابتدای یادداشت 207 آمده، گواهی می دهد که کسی مطلب چندانی از آن چه بر سر انسان آمده نمی داند! تلاش اندک این قلم در ده سال اخیر، تنها در چهارچوب مدخل "شناخت" عرضه می شود و بی شک قصد براندازی ناممکن هیچ فرهنگی را ندارد. مثلا می پرسد اگر هندوستان سرزمینی کهن و منظر کنونی آن حاصل رشد و تکثیر تاریخی بومیان واحدی است، نخست این گوناگونی متعدد قارچ وار در میان آنان از چه راه و به کدام ضرورت پدید آمده، سپس این همه زبان و باور و خط و سنت و مذهب، بر سبیل تاثیر چه حکمتی درکنار هم و بدون تنش زیست می کنند، اما ترک و فارس و عرب هر یک به خون آن دیگری تشنه مانده است وگرچه فاصله ی جغرافیایی چندانی میان فارس و هند و ترک و عرب نیست، اما کم ترین اثری از آن تحمل دموکراتیک هندیان، در میان مردم شرق میانه جاری نیست، هرچند تسلیم روش ها و اندیشه های اسلام اند و قرآن کتاب راه نمای آنان برترین متنی است که آدمی را به حلم و تفکر آزاد دعوت می کند؟ بدین ترتیب و از این راه می توان آشکارا سایه ی حضور دشمن توطئه چین را ثبت کنیم و دریابیم که تعصبات جاری در میان مسلمین این خطه، اعم از مذهبی و یا قومی، نه ناشی از خوی طبیعی انسان و نیاز موضوع و نه ره نمودی از آیات قرآن، که بازتاب مداخله ی کسانی است که دشمنی و درافتادن با اسلام و مسلمین علت و عامل وجودی آنان است. اگر کسی همین نکته ی قابل درک را دریافت کند، آن گاه ماهیت تلاش او برای اثبات قدرتمند تر بودن لغت و زبان اش، از صورت یک آگاهی فرهنگی خارج و بدل به حربه می شود! حربه ای که به دست گرفتن آن، مثلا در میان مردم هندوستان، ناپسند و اسباب تمسخر است.

آقای س. در میان هویت طلبان ترک کسی را نمی شناسم که آمال استقلال فرهنگی را دنبال کند وگرنه با وجود مستند تختگاه هیچ کس در این کار وانمی ماندند. جالب است بدانید که مخالفان این مستند در باکو از سلطنت طلبان نشسته در آمریکا و اروپا بیش ترند.

آقای تلمیذ. پاسخ نویسی بر سی سئوال مفصل ارسالی شما، به آماده کردن پایان نامه هایی برای اخذ فوق دکترا در کرسی های متعدد، نیازمند است، اجازه بفرمایید به تدریج و در فواصل نه چندان بلند یکی یکی بر آن ها یادداشت بگذارم. ممنون

ارسال شده در یكشنبه، ۲۵ مرداد ماه ۱۳۸۸ ساعت ۱۱:۰۰ توسط naina

ارسال پیام به این نوشته
نام: *
ای میل:
وب سایت:
پیام: *
کد امنیتی: *
عکس جدید
نظر بصورت خصوصی برای نویسنده مطلب ارسال شود
دوست گرامی پیام شما پس از تأیید نویسنده نمایش داده خواهد شد.
 
 

کلیه حقوق مندرجات این صفحه برای وب سایت ` حق و صبر ` naria.asia محفوظ است.

طراحی و راه اندازی،
گروه برنامه نویسی تحت وب بنیان اندیشان