پاسخ ها، ۳۸


پنجشنبه 2 آبان1387 ساعت: 0:42 توسط:ناصر پورپیرار
آقای محمود. حالا در مقدمات این یادداشت ها قرار دارید، اگر به انتها برسانید پاسخ های لازم را از زوایای مختلف دریافت خواهید کرد. آقای absurd. اشکال متعارف روشن فکری ایران همین است که ظرفیت و حوصله ی دریافت های غیر کلیشه ای از جمله در موضوع اسلام را ندارد. به هر حال مختارید.
پنجشنبه 2 آبان1387 ساعت: 9:20 توسط:ناصر پورپیرار
آقای درویش. دوستانی دارم در مراتب و مدارج مختلف فرهنگی با اوراق معتبر و غیر خریداری شده ی جهانی، که مدرکی است رسمی در تایید حکمت و دانایی آنان. در میان شان تاریخ خوانده هست و جغرافی دان و ادیب و باستان شناس و زبان شناس و جامعه شناس و خاک و آب شناس و چندین شناس دیگر، که تقریبا همگی به لطف مباحث جاری و با عنایت الهی، از دوست به نیمه دشمن و دشمن کامل بدل شده اند. زیرا مثلا زبان شناس می داند تنها پذیرش آن جمله که: «در بطن یک زبان واحد لهجه ساخته نمی شود و لهجه حاصل برخورد دو فرهنگ و گویش و نشان آشکاری از حضور مهاجرانی غیر بومی است»، ده سال تلاش او و استادان اش، برای تبیین نوع یهودی تاریخ نویسی از مسیر زبان شناسی را بر باد می دهد و یا ادیب با خبر است اگر نوسازی شیراز و به تبع آن حافظ و سعدی را بپذیرد، باید دانش نامه ی خود را به آتش کشد و باستان شناس مطلع است اگر مضمون مستند تختگاه هیچ کس را قبول کند، خود را به کلاس اول ابتدایی بازگردانده است و قس علی هذا. در حال حاضر غالب مدعیانی که خود را نخبه ای در این و آن «مطالعات» معرفی می کنند، مرا به خنده می اندازند، زیرا فی المثل صاحب چنین مطالعاتی در موضوع تاریخ و فرهنگ اسلام، از الفهرست ابن ندیم و تاریخ طبری و سیره و فتوح و تفاسیر گوناگون و از این قبیل شروع کرده و اگر چنین نخبه ای در علوم اسلامی فرضا بخواهد، چنان که باب شده، به حوزه ی گفت و گو با مسیحی و جهود وارد شود، ابتدائا و ناگزیر از هجوم مسلمین به ملل دیگر و صدور خونین اسلام به جهان و انقیاد زن مسلمان به تنگنا می افتد، زیرا رد این گونه ادعاها با نفی متون کتاب هایی برابر می شود که از طریق پر خوانی آن ها صاحب این و آن عنوان دانشگاهی شده است!!! و چنین است تمام دیگر حوزه های علوم انسانی و وجوه معرفتی، از جمله وبه ویژه جامعه شناسی، که بر مبنای تولیدات قاچاقی یهودیان برای تدریس در مدارس و دانشگاه ها و محیط و محفل های روشن فکری تدوین شده است. بنا بر این در این جا از جامعه شناسی رسمی سخنی نیست، فقط یگانه کتاب آموزشی قابل اطمینان و اتکاء در موضوع انسان، یعنی قرآن را گشوده، در حول و حوش آن مطالبی را به یکدیگر یادآوری می کنیم که بیش تر به کار دوستانی می آید که جامعه شناسی نخوانده باشند.
پنجشنبه 2 آبان1387 ساعت: 23:49 توسط:ناصر پورپیرار
آقای اترش. از نظر من مطالعه ی تمام یادداشت ها و هرکدام به دلیلی، لازم است. مدت هاست سراغ سینما نرفته ام و کتابی در حوزه ی مطالب انسانی نمی شناسم که به خواندن اش بیارزد. داستان بخوانید آسان تر محیط اجتماعی را خواهید شناخت تا تحقیقات دانشگاهی را مطالعه کنید. از انتشار این نوشته ها هشت سال تمام می گذرد. هر وقت که بخواهید به شرط این که از قبل خبر دهید ممکن است. آقای دهقانی. حتی سطری از تاریخ اسلام موجود صحت ندارد و قابل اعتنا نیست. برای ورود به تاریخ معاصر باید مدتی دیگر حوصله کنید. آقای اتفاق. خسته نباشید.
جمعه 3 آبان1387 ساعت: 20:10 توسط:ناصر پورپیرار
آقای reza71. تاریخ نگارش تورات و انجیل های کنونی بسیار جدید است. خنده دار این جاست که یهودیان در این تورات های تازه یهوه را وادار کرده اند تا تمام بین النهرین را به آن ها ببخشد و به همین دلیل مسیحیان ناگزیر راهی اروپا شده اند!!! اقای پیوسته حذف. ظاهرا تمام دوستان و دشمنان به علت آن حادثه ی مولمه اعتصاب کرده اند. ضمنا آدمی که دندان های اش به اندازه ای خراب است که کار را به این جا می کشاند، نباید آش دهن سوزی باشد؟!!
شنبه 4 آبان1387 ساعت: 0:56 توسط:ناصر پورپیرار
آقای ایزدی. حرف های تکراری که دیگر به لج بازی شبیه است. ضمنا در این که نوع انسان از نظر فیزیکی میلیون ها سال سابقه ی زیستی بر زمین دارد، خلافی نیست. آقای حذف. تصویر دومی قطعا رتوش است و اولی هم به علت سه امضای یکسان اندکی محل تردید است که البته تاثیری بر اصل قضیه ندارد. چه قدر به تو پیشنهاد کردم دندان پزشکی بخوان و گوش نکردی. حالا آن یکی که از دست رفت ولی هنوز فرصت داری تا دندان پزشک قابل و عاقبت به خیری شوی. آقای تا ابد حذف. نام برده را ظاهرا برخی از دوستان خیلی خوب می شناسند، رجوع بفرمایید. گرچه تمام پزشکان محرم مریضان اند، اما پزشک زنان از همه بیش تر، ولی زمانی که دعواهای خانگی شروع شود حتی پزشک زنان نیز ممکن است نتواند جلوی زبان اش را بگیرد و موجب جدایی شود. به تاریخ آن نامه توجه نکرده بودم که ضریب بی اعتمادی به آن را بالا تر می برد. چون در آن زمان اگر قرار بود دختران دبیرستانی نامه ای به مقامی بنویسند تقاضایی معکوس متن این نامه را می فرستادند!!! به نظر شما آیا دندان پزشکان می توانند در حنجره هم اثر بگذارند؟!! شابات شاد.
شنبه 4 آبان1387 ساعت: 16:32 توسط:ناصر پورپیرار
آقای کمال. لینکی که فرستاده بودید مطالب آقای جامعه شناس را تایید می کرد اگر سهم آن پ خانم را هم ملحوظ می کردید. آقا یا خانم فاطمیا. سئوالات تان را در همین صفحه طرح کنید. آقای اس. مدخل ساسانیان در وب نیست، سه جلد کتاب است با نام ساسانیان 1 و 2 و 3. آقای ترابی. ممنون. ایراد ها را هم ارائه دهید. یک
شنبه 5 آبان1387 ساعت: 0:29 خانم و یا آقای فاطمیا. رد و بدل کردن این سئوال و جواب ها بی حاصل است. به هر یک از این دوستان تان نسخه ای از مستند تختگاه هیچ کس را بدهید تا ببینند. اگر مجاب شدند پس پاسخ خود را گرفته اند، در غیر این صورت سر به سرشان نگذارید و اجازه دهید با توهمات خود خوش باشند. یک
شنبه 5 آبان1387 ساعت: 22:43 توسط:ناصر پورپیرار
آقای توحید. نگران نباشید خنده سلامتی می آورد به خصوص هنگامی که به ریش صاحب منصبان فرهنگی غرب و دانشگاه ها و دانشمندانی باشد که کتیبه ی قلابی ساسانی حک می کنند و معبد عاریتی بودیستی می سازند!!! آقای آلتین. آن ها تبلیغ می کنند و پول می ریزند، آذربایجانیان نیز باید همان راه را بروند. زیرا مراکز فرهنگی موجود به جریان رشد انگل وار این جماعات حتی کمک نیز می رسانند و وزارت ارشاد گرچه اجازه ی انتشار اسلام و شمشیر را نمی دهد، اما کتاب مقایسه ی اوستا و قرآن، که به سود اوستا تدوین شده را روی سر و چشم می گذارد. آقای حذف. بالاخره مردم خیال باف شاید هم که خود را به امیدهایی بسته بودند که دود شده است. آمد و رفت و قهر و استقبال این و آن نیز محرک و یا مانع ادامه ی این مباحث نیست. آقای هیوا ایزدی. فقط همین مانده است بگویند از اندونزی ها هم وجوهاتی می رسد. آقای علی رضا. با قیافه ی این آقا از چه طریق می توان آشنا شد؟
دوشنبه 6 آبان1387 ساعت: 1:29 توسط:ناصر پورپیرار
آقای reza71. ممنون، ولی حرف های اش را از کجا باید برداشت و یا شنید؟
دوشنبه 6 آبان1387 ساعت: 13:4 توسط:ناصر پورپیرار
آقای رحمانی. با تشکر کامل، محموله ی شما رسید و عینا تحویل استاد غفوری شد، که این روزها دیدن ایشان از لوازم زندگی شده است!!! ماجرا را می توانید از خودشان بپرسید. آقای اتفاق. در باب یادداشت های اندونزی مناسب تر این که منتظر پایان آن ها بمانیم. ضمنا مرسوله ی صد صفحه ای شما نیز رسید و موجب امتنان فراوان شد. آقای حذف. آن صفحه از هیچ طریقی باز نشد. اصل آشنایی با ایشان از طریق معرفی آقای علی رضا در کامنت روز یک
شنبه انجام شده بود. آقای توحید. ممنونم. رسیدن به آرمان مورد نظر، که حساب کشی از تفرقه اندازان در دین اسلام و دروغ پردازان در تاریخ و تمدن سرزمین های اسلامی است، به تعویض نمایندگان اورشلیم در حکومت ها با مردم آگاه و دل سوز است.
سه شنبه 7 آبان1387 ساعت: 9:4 توسط:ناصر پورپیرار
خانم مریم و آقای علیرضا. قبل از این که هوا سرد شود و خدای نکرده از سوز باد گزنده ی قم رنجور شوید، سراغ مفسرین بزرگوار بروید زیارتی بکنید مشکل تان را بپرسید و ارشاد شوید.
سه شنبه 7 آبان1387 ساعت: 14:28 توسط:ناصر پورپیرار
آقای اتفاق. آن کتاب از آقای برقعی و به حافظ شکن معروف است. ضمنا در عهد دیلمیان که نمی دانیم چرا از شیراز سر درآورده اند، برای فریب دشمن باروها را در زیر زمین و دروازه ها را روی زمین می ساختند. با توضیحات رادیو شیراز شاید دو عدد از دروازه ها را هم زیر زمینی ساخته باشند. آقای ساسان. نانیکوتر از دانشگاه های شما یافتن نشده است.
سه شنبه 7 آبان1387 ساعت: 17:52 توسط:ناصر پورپیرار
آقایreza71. آن شناس نامه از تغییر نام فامیل حکایت می کند، اما نام پیشین مسلما سبورچیان خوانده نمی شود. معلوم نیست ویکی پدیا این اطلاعات را از کجا برداشته است؟ انجمن دانا. دشمنان نواندیشی برای خاموش و بی اثر کردن این تحقیقات، دیوانه وار به هر مستمسکی متوسل می شوند و تبلیغات برای پایدار نگهداشتن دروغ های پیشین، صورتی بی مهار به خود گرفته است: انواع فیلم ها، مصاحبه ها، سمینارها، نشست های داخلی و خارجی، برنامه های رادیو و تلویزیونی و... بنیان اندیشان گرچه فعلا جز عرصه ی وب و تبلیغ نفر به نفر راه گشوده و تریبونی در مقابل ندارند، اما به لطف خداوند جامعه را به خود متوجه کرده اند. آقای مهدی - مهدی. استفاده ی زینتی از اشیاء با بحث کلی در موضوع زیبایی و هدف دیدن آن، کم و بیش متفاوت است. در واقع آیات مورد نظر شما شرح اند، نه امر و یا نهی. اما از آن که هر دو رفرنس شما به قرآن نادرست بود، خواستم از سر مزاح بپرسم مبادا شما هم در خانه از آن قرآن های قدیمی مخصوص دارید که آیه های آن در جای خود قرار ندارد؟!!!
چهارشنبه 8 آبان1387 ساعت: 5:28 توسط:ناصر پورپیرار
آقای علوی. برای رفع برخی از شبهات محکم تر بود همین تاریخچه را در باب پیدایش تسنن و دیگر فرق نیز عرضه می کردید، تا معلوم شود که مثلا کتب صحیح از کجا و چه زمانی است؟!! مگر به گمان شما میان فرقه های اسلامی موجود اصولا تفاوتی است؟!! دوستان دفتر رفع شبهات. برخی از مراجعین هنگام ارائه ی سئوال درصددند از نظر یک توده ای در باب آیات قرآن با خبر شوند و دریافت شان را به رفقای توده ای خود بدهند تا شاید روزی به کارشان آید. از آن جا که چنین ظنی در باب آن دفتر رفیع الجایگاه محتمل نیست، زحمت افزا می شوم. برخی دیگر را نیز که برای تسنن گریبان می درند به دست بوس می فرستم تا علاوه به دریافت پاسخ سئوال از دیگر ارشادات به طور همه جانبه برخوردار شوند.
چهارشنبه 8 آبان1387 ساعت: 15:55 توسط:ناصر پورپیرار
آقای علوی. برای برچیدن بساط اختلافات مذهبی از میان مسلمانان و مفاخره ی قومی از بین مردم منطقه، ساده ترین راه ورود به بنیان و مبدا’ این گونه تفاریق است. گفت و گو بر سر مضمون و کاربرد وجوه موجود فقه و جست و جوی غنا و یا ضعف معانی در میان آن ها فرعی است بر این اصل نخست که آغاز و نیز آغازگران این تولیدات را بشناسیم. می پرسم کدام مقدم تر است، این دریافت که تشیع و تسنن در کلیات خود از چه زمان ظهور کرده اند و یا کشاکش بر سر رد و یا صحت این و آن حدیث؟ مثلا اگر ابتدا معلوم کنیم در قرن دوم هجری امکان تولید کتاب برای مالک و یا هرکس دیگر بوده است یانه، آن گاه پاسخ دریافت شده و مورد وثوق همگان ممکن است ما را به این نتیجه ی تعیین کننده برساند که بازیچه ی جاعلان شده ایم و بر سر موهومات و منافع دیگران جنگیده ایم و مسئله با از دست دادن و یا ندادن عمر و علی حل و فصل نخواهد شد. در این باب به خصوص توجه را به ادامه ی یادداشت های اندونزی جلب می کنم. من با شما کاملا موافقم که گوینده ی لااله الله که به روز جزا و رسالت پیامبر معتقد باشد، بر اساس آیات قرآن مسلمان است، ولی از این تذکر قرآن نیز باخبرید که فرقه سازان در دین، کافر و مشرک اند. بدون این که این فرقه یا آن دیگری مجزا و مستثنی شده باشد. (روم، 31 و 32)
چهارشنبه 8 آبان1387 ساعت: 21:54 توسط:ناصر پورپیرار
آقای سام وان. اگر چند دقیقه تامل کنید من هم خواهم آمد تا پاسخ سئوال آقای فقط مسلمان را بپرسم. چون ایشان ظاهرا اهل مسافرت نیستند! آقای فقط مسلمان. به مهلت عمر و خواست خدا در بخش دوم اسلام و شمشیر خدمت خواهم رسید. آقای ادموندو. رفیع المکان و رفیع المرتبه چه؟
پنجشنبه 9 آبان1387 ساعت: 4:12 توسط:ناصر پورپیرار
آقای بهنود. اما هنوز بین رد موجودیت حافظ با نقد مضمون اشعارش فاصله بسیار است. نور عنایات الهی بر ارواح تمام متقدمان که به بهای تحمل رنج و توهین و تضییق از تواصوا بالحق بازنماندند، تابیده باد! آقای ادموندو. چیستان طرح می کنید؟!!!
پنجشنبه 9 آبان1387 ساعت: 22:54 توسط:ناصر پورپیرار
آقای توحید و آقای دهقانی. ممنون. آقای علوی. زمانی است که باید اندک اندک به عنوان دو مسلمان و فقط بر اساس متن قرآن تبادل نظر کنیم و نه دو معتقد به فرق و مذاهب گوناگون، که مثلا معلوم نیست اطلاعات مان در این باب را، که خلیفه اول و یا چهارم چه کسی بوده از کجا برداشته و چه گونه به دست آورده ایم و کدام مدرک تاریخی تایید کننده را در اختیار داریم؟!! بدین ترتیب بار دیگر بگویم که هیچ بحثی در موضوع تاریخ و ادبیات و معتقدات مذهبی جاری در منطقه ی ما به سرانجامی نخواهد رسید مگر از مبدا’ بنیان شناسی به راه افتاده باشد. آقای kaveh. چیز زیادی از آن دیدار به یاد ندارم ولی به هر حال هر زمان که اراده کنید و البته با خبر قبلی از دیدارتلان شادمان خواهم شد. آقای هاتف. عنقریب و به شرط بقا، نوبت آن مطالب خواهد رسید.
جمعه 10 آبان1387 ساعت: 0:4 توسط:ناصر پورپیرار
آقای ایزدی. محقق و مورخ با فرض صحت و فخامت عمومی حافظه ی تاریخی وارد تجسس نمی شود و چنین مبنا و مدرک نایابی را برای عرضه ی نظر انتخاب نمی کند. مورخ می پرسد نخستین معرفان عمر و عثمان و غیره چه کسانی بوده اند؟ حافظه ی تاریخی؟ خیر. مولفانی چون طبری و ابن اثیر و ابن ندیم و دور تسبیحی از ابن های دیگر. آن گاه زمان تدوین و تالیف این نوشته های تاریخی را می پرسد و سپس سئوال می کند مگر در قرون اولیه ی اسلامی تالیف کتاب تاریخ میسر بوده است؟ و چون پاسخ این سئوال به طور قطع منفی است آن گاه می خواهد بداند که اگر این اشخاص در حافظه ی تاریخی مسلمانان حضور داشته اند پس تدارک این همه عناوین و مکتوبات جاعلانه چه ضرورتی داشته و در پس این خوراک های ناپخته و مسموم چه آشپزی دست به کار بوده است؟!!
جمعه 10 آبان1387 ساعت: 16:31 توسط:ناصر پورپیرار
آقای ترابی." اگر از همین فردا تمام احادیث و کتاب های جعلی در تمام دنیای اسلام دور ریخته شوند و فقط بر اساس قرآن عمل شود" آن گاه این نام تفکیک کننده ی سنی و شناسه ی "اهل تسنن" دیگر به چه درد می خورد و اشاره به چه دارد؟!!
شنبه 11 آبان1387 ساعت: 3:44 توسط:ناصر پورپیرار
آقای علوی. اخیرا یادداشتی با عنوان "پامنبری" در این وبلاگ نصب شد، آن را دوباره بخوانید و از یاد مبرید که تقلید از آیات قرآن بنا بر تصریح آیات الهی ناممکن است، چنان که تا امروز نیز ناممکن بوده است. اگر خلاف این معتقدید، پس منکر درستی اشارات در آیات قرآن اید. جست و جو در قرآن برای نصب سئوال بر آن، شیوه ی امثال عتیق نیشابوری است تا مسلمانان را نیازمند به انواع تفسیرات و تاویلات آن چنانی کنند. آقای ایزدی. اگر دختر و پسری به رفتار مشترکی رضایت دهند و خانواده های آنان نیز مانعی نبینند، دیگر عنوان نامحرم بر آنان نمی توان نهاد. نخستین شرط صحت هرگونه عقدی در اسلام، رضایت طرفین معامله و ماجرا است
شنبه 11 آبان1387 ساعت: 15:59 توسط:ناصر پورپیرار
آقای بختیار. اندکی حوصله کنید. ضمن این که به مسائل اندونزی در حوزه ی مورد نظر باریک شده ام، نه تمام حواشی آن سرزمین. آقای مارلیک. همگی مرا به خود شما رجوع دادند. بنا بر این هرچه صلاح می دانید انجام دهید. با این اخطار که حق و سهم مرا زیر و رو نکنید و کنار بگذارید. آقای توحید. سئوال خصوصی آقای ایزدی مربوط با زنا نبود. مهار تمام امور به دست خداوند است و برای تعیین تکلیف در موضوع بیوگان و غیره نیز اتوبوس را به درب منزل تان می فرستم. خانم لیلا. ممنون. به مزاح عرض کنم که قلم نیست، خودکار است! آقای عزت الله. محبت دارید. آقایTalay Tuktay. خدا نکند از قماش علی شریعتی باستان ستا و قرآن ستیز باشم. یک
شنبه 12 آبان1387 ساعت: 19:39 توسط:ناصر پورپیرار
آقای ترابی. به قول فضلا شهوت کلام دارید و با سخنرانی از درگیری با بنیان مطلب می گریزید که ناگزیر بار دیگر سئوال در باب آن را تکرار می کنم: از چه طریق سنن رسول اکرم به شما منتقل شده و چه گونه مطمئن شده اید که اعمال و اقبال تان با آن سنن مطابق است، هنگامی که اثبات جعل بودن منابع آن از خوردن خرمالو آسان تر است؟!! یک
شنبه 12 آبان1387 ساعت: 22:14 توسط:ناصر پورپیرار
آقای همیشه حذف. آن تصویر اول اگر هم ساختگی نباشد، بقایای اثر یک بریدگی در حال بهبودی، مثلا با چاقو است که مواظبت نشده باشد. عکس دوم هم لااقل نشان می دهد که طرف به همه فنی آشنا است جز آن چه که لباس اش را پوشیده است. ضمنا برای مسافر دعا کنید اما تشریفات اضافی غیر ضرور است. اگر آن ای میل را هم می زدید ضرری نداشت. بقیه هم بماند برای بعد. آقای علی رضا. متاسفانه راننده ی اتوبوس عازم سفر است و اتوبوس را هم به تعمیرگاه فرستاده است. خودتان برای قضیه فکری بکنید. ضمنا زمانی درباره ی سئوال شما مطلب گذارده ام که حالا آدرس آن را ندارم.
دوشنبه 13 آبان1387 ساعت: 21:58 توسط:ناصر پورپیرار
آقای ترابی: می فرمایید: "سنت نبوی شامل قول و فعل و تائیدات حضرت رسول است". اما چه گونه معلوم می کنید که قول و فعل کنونی اهل سنت مورد تایید حضرت رسول است؟ متاسفانه باز هم از در گیر شدن با بنیان مطلب طفره می روید. قرآن نه فقط سینه به سینه حفظ و نقل شده، بل از همان قرن اول هجری لت نوشته هایی از آن موجود است که محفوظات و مخطوطات را با یکدیگر مطابق نشان می دهد، و چون به قدر سطری مکتوب قدیم در باب ترتیب سنت های رسول اکرم نیافته اید، پس لاجرم تنها به محفوظاتی متوسل اید که معلوم نیست در سینه ی دوست حفظ می شده و یا دشمن؟
سه شنبه 14 آبان1387 ساعت: 6:38 توسط:ناصر پورپیرار
آقای ایزدی. تمام بنیان های مالوف ما تزریقی و تلقینی است. آقای علوی. خوشا به حال مان!!؟ اعراب از ما نفرت دارند و ما از آن ها، اما تا دل تان بخواهد تاریخ مان مطلوب و مورد ستایش ارامنه و یهود و مسیحیان آن هم از نوع ارتدوکس آن است!!؟ آیا عجیب نیست که سه دولت بزرگ منطقه، یعنی ایران و ترکیه و روسیه ناگهان در قرن شانزدهم میلادی و هر سه با هم سربر می آورند؟ آیا احمقان شوونیست، از تمام انواع آن، در منطقه ی ما بالاخره اندیشیدن را فرا می گیرند؟!! آقای بهنود. لینک آقای / را به همان سبب که تصویر ارائه شده چیزی را به وضوح نشان نمی داد، حذف کردم. آقای عزیز. تا برگشت راننده ی اتوبوس از سفر باید منتظر بمانید. آقای / . به گمانم برای گرفتن پاسخ امین و دقیق باید شما را به عراق فرستاد. اگر رفتید و برگشتید و سند معتبری یافتید مرا هم بی خبر نگذارید.
سه شنبه 14 آبان1387 ساعت: 13:25 توسط:ناصر پورپیرار
آقای ds. گرچه وجود قرآن کامل دست نویس و مجلد شده و به خط بالغ شده ی عرب، مثلا نسخ، در قرن 13 میلادی نیز مورد تردید فراوان است، ولی لااقل از قرآن های مذهب شده ی قرن چهارم هجری و با ترجمه ی فارسی که در گنجینه ی مرقد در خراسان چیده اند، بسیار قابل قبول تر است. در این باره خاطره بسیار بامزه ای دارم که به زمان خود عرض خواهم کرد.
سه شنبه 14 آبان1387 ساعت: 20:56 توسط:ناصر پورپیرار
آقای ترابی. رویین تر از تعصب نداریم که گاه شاخ های برایی چون این سخن شما دارد: "اگر ادعا شود که کتابت دیر هنگام سنت به دلیل خوف مسلمین از احتمال تداخل آن با قرآن بوده است ، چه جوابی خواهیم داشت"؟ آقای ترابی تبادل نظر با کسی که پس از این همه مبانی و مدارک مرور شده، هنوز در اندازه ی این ادراک نرسیده که خط عرب بلوغ کافی نگارش متن های عمومی تا قرن هفتم هجری را نداشته، بسیار دشوار و حتی بی حاصل است، زیرا اساس بحث به آسانی شاخه به شاخه می شود و تغییر جایگاه می دهد و مانعی برای هر نوع سئوال تراشی نمی ماند. پیشنهاد می کنم تا پایان مبحث اندونزی تامل کنید و در این فاصله به محتوای سئوال خودتان بیاندیشید که چه گونه مسلمانان را از ورود جعلیات در اسناد اسلامی از همان آغاز نگران نشان می دهد. آن گاه بفرمایید که کدام ماجرا این بیم مسلمانان را برطرف و ناگهان مشغول تدوین تلی از مکتوبات مختلف در باب مسائل اسلام می کند؟!!
چهارشنبه 15 آبان1387 ساعت: 0:7 توسط:ناصر پورپیرار
آقای محمدی. گمان می کنم عرب وصف ابتر را درباره ی مردان بی فرزند ذکور به کار می برد. آقای احمد. ممنون. لینک و تصویر را دیدم و دل ام به حال شان سوخت. نگران اداهای امثال میبدی هم نباشید، چندی دیگر بین خودشان بر سر تخریب عقاید پیشین نزاع درخواهد گرفت. جناب waiting. نام این وبلاگ حق و "صبر" است.
جمعه 17 آبان1387 ساعت: 17:48توسط:ناصر پورپیرار
آقای اترش. همیشه فرصت است مگر... آقای بختیار. گمان می کنم آدرس ارسالی صحیح نباشد. آقای علی. آیه ی 33 سوره ی احزاب، آیه ی تطهیر نیست، آیه ی تنبیه است.
جمعه 17 آبان1387 ساعت: 21:48 توسط:ناصر پورپیرار
آقای بختیار. مطالب مربوط به آیات قرآن انشا’ الله می ماند برای بخش دوم یادداشت های اسلام و شمشیر. در حال حاضر باریک ترین مباحث مربوط به تحولات اخیر در منطقه ی ما می گذرد. اقای عدنان. در این باب که در قرآن متین نام دو یوسف آمده، که اشاره به دو شخص مختلف دارد، پیش از این مطالبی گذارده ام. آقای ابراهیمی. در نزد خداوند زیبایی ارزش و امتیاز شمرده نمی شود زیرا تمام کائنات مخلوق اویند و نمی توانند زشت و یا زیبا خوانده شوند. آقای eldeniz. ظاهرا ارسال وجه کتاب ها را فراموش کرده اید؟!
شنبه 18 آبان1387 ساعت: 2:24 آقای sadegh. پاسخ عمده ترین سئوالات شما انشا’ الله در چند یادداشت بعد خواهد آمد. آقای بنیان اندیش. در حال حاضر بخش نهایی برآمدن صفویه تبیین می شود که حاصل و برداشت از یادداشت های پیشین است. آقای دادا. ممنون. متاسفانه آدم کم ظرفیتی هستم، تعارفات شما را باور می کنم و کار دست خودم می دهم.
شنبه 18 آبان1387 ساعت: 20:21 توسط:ناصر پورپیرار
آقای حذف. طرف از این حرف ها زیاد می زند. رفته رفته با این تعصب های متنوع و کهنه و نو، می توان یک موزه ی تعصبات افتتاح کرد، که مثل موزه ی ایران باستان بدون دیدار کننده و پر از اشیا’ قلابی نباشد. راستی تو می دانی ریشه ی لغت "باستان" چیست، چه معنا می شود و چرا؟!! یکی می گفت در اصل "بایستان" بوده به معنای "همینه که هست"!!! آقای عابدی. خسته نباشید از تیر ماه نداریم. آقای ظریف. زیبایی نه فقط از الزامات زندگی نیست، بل بهانه ای است برای بریدن گوش خلق الله به فرم های گوناگون. فراموش نکنید زنی را که ناصرالدین شاه می پسندید، حالا کسی نگاه هم نمی کند و آن کنده ی درختی را که نوگرایان، به عنوان دکور در گوشه ی سالن می گذارند، تا همین دو سه دهه پیش زیر دیگ پخت آش قرار می دادند. بنا بر این زیبایی یک توهم بدون هویت و تعریف است. امروز زیبایی به مردم ابلاغ می شود و شاید ندانید رنگ سال را معمولا از روی ته انباری های کارخانجات نساجی تعیین می کنند! در ضمن معیوب حکم و تعریف دیگری دارد. یک
شنبه 19 آبان1387 ساعت: 21:54 توسط:ناصر پورپیرار
فریبا خانم. ممنونم. تنها ادای وظیفه می کنم که هر یک از خانواده ی ماشا’ الله بزرگ بنیان اندیشان و از جمله خود شما، به نحوی و در حد امکان بدان مشغول اند. آقای ترکان. مختصر این که آیات 31 و 32 و 33 سوره ی احزاب، با زبان تذکر و تنبیه زنان پیامبر را خطاب می کند و قصد از نصیحت را دور نگهداشتن آنان از پلیدی های احتمالی می داند. آقای دهقانی. از جنبه های گوناگون، بسیار آگاهی دهنده بود. ممنون. آقای بابک. متاسفانه سیراف را ندیده ام ولی کتابی هست که درباره ی سیراف اطلاعات و تصاویر پراکنده ی فراوانی دارد. به مهلت عمر و خواست خداوند و ضرورتی دیگر، شاید در همین زمستان راهی سیراف شوم. آقای استباط. بی انصافی ظریفی بود. بی تردید شاه نامه متنی جدید است که یاد آوری از کردان درآن، که فقط ده مورد است، نه فقط همراه تعیین محل جغرافیایی، بل اصولا رجوع قابل دفاع و خوش آیندی نیست. در عین حال ذکر از ترکان در شاه نامه از پانصد مورد در می گذرد، هرچند که آدرس جغرافیایی دقیق نداشته باشند! در نهایت شاه نامه مدرک رجوع برای هیچ کس و به هیچ قصدی نیست. دیوان یاوه و باطل و بی ارزشی است. آقای مهدی - مهدی و آقای سامان. تعیین زشت و زیبا در هر تیره ی حیوانی در اغلب موارد کار غیر ممکنی است. مثلا کبوتر چاهی و پنگوئن و تیره های ماهیان و تمساح و اسب دریایی و گنجشکان، ملکه زیبایی انتخاب نمی کنند، زیرا همگی به یک شمایل اند. حتی همین دکان در میان آدم ها نیز اگر داوران را تعویض کنید، نتیجه ی دیگری خواهد داد!!! بنا بر این جفت یابی در میان حیوانات معیار زیبا شناسانه ندارد و امری غریزی و نامکشوف است. اگر زیبایی را موکول به سلایق خصوصی هم کنیم آن گاه باید به تعداد اشخاص معیار و ملاک و تعریف زیبا شناسی داشته باشیم که گیج کننده است. بنا بر این حتی می توان گفت که زیبایی در اغلب نزدیک به کل موارد، امری تلقینی و این روزها فنی است؟!! انتهای اغراض من از یادآوری این گونه توجهات این که دریابیم دشمنان قرآن عمیق تر با متن آن آشنا شده اند و زودتر از مسلمانان دریافته اند که بی اعتنایی قرآن به زیبایی و عشق و هنر و شعر و سرگرمی و قمار، می تواند راه نمایی باشد برای انتخاب شیوه های ایجاد انحراف در زندگانی سلیم اجتماع، از طریق دعوت عمومی به تقدیس و توجه به این گونه امور و حرکت در جهت معکوس توصیه های قرآنی. یک
شنبه 19 آبان1387 ساعت: 23:1 توسط:ناصر پورپیرار
آقای عابدی. مطالب ارسالی رسید. بی نهایت ممنونم و خسته نباشید. آقای دهقانی. مطالب جالبی بود. خدا آخر و عاقبت این تلویزیون ملی را به خیر کند!!؟
سه شنبه 21 آبان1387 ساعت:2:24 توسط:ناصر پورپیرار
آقای اتفاق. ممنون یادآوری شد که در بخش فرهنگی با چه تحفه هایی طرفیم. گمان می کنم مجلدات بعد معجم البلدان هنوز چاپ نشده باشد. آقای بابک. در برنامه دارم و اگر خدا بخواهد و وسیله ی آن فراهم شود و عمر برقرار باشد، تا نوروز انجام خواهد شد. آقای احسان سولدوزی. ممنون. به نظر شما از میان شاهان مغول هندوستان، سلاطین صفوی و یا خلفای عثمانی کدام یک بیش تر به هندوان شبیه اند؟ بعضی ها که عمامه و گوشواره ی هندیان را هم دارند! آقای حذف. راه حل این مطالب بیرون انداختن آن نیست. باخبران از همه چیز آگاه اند. ضمنا امروز حسابی خجالت زده شدم. انشا’ الله عروسی جبران خواهم کرد.
سه شنبه 21 آبان1387 ساعت:8:23 توسط:ناصر پورپیرار
آقای سام وان. "باز اندیشی" و یا "بنیان" چه طور است؟
چهارشنبه 22 آبان1387 ساعت:2:58 توسط:ناصر پورپیرار
آقای محمد. نماز از جمله ی مناسک و عبادات، ادای وظیفه ای روزانه و فرصتی برای ذکر خداوند است، خوابیده و نشسته و به پهلو و کوتاه و واجب و مستحب دارد، تنظیم و ترتیب کنونی آن، مانند ختنه و احکام نجاست و غیره، تبعیت از دستورات منابع فقهی است و نمی توان این رعایت ها را بهانه ی شریک کردن بندگان در امور و اصول دین دانست. اگر چنان چه بارها شنیده ام اهل تسنن برای مقبول و حتی مقدم گرفتن احادیث، تنها و تنها به بهانه ی ترتیب نماز متوسل می شوند، پس خود معلوم می کنند که برای دفاع صحت سفارشات احادیث کنونی، دلیل مستقیم و مربوط به موضوع ندارند... آقای؟ ممنون. بسیار دیدنی و خواندنی بود به خصوص در بخش نظریات و خلاصه ی آن را در یکی از آن تابلوها دیدم: tired of being a loser, turn to God فریبا خانم. باید صبور بود. خشم و نهی آن ها ناشی از ناتوانی روزافزون شان است.
چهارشنبه 22 آبان1387 ساعت 20:50توسط:ناصر پورپیرار
آقای؟. بد نبود نام مارک لاک ناخن برنادت در 127 سال پیش را هم می نوشتند!!؟ به خصوص که لباس های برنادت پس از 127 سال از زیر خاک خارج شده را هم، تازه از خشک شویی گرفه اند و چهره ی او نیز با هنرپیشه ی فیلمی که از موضوع او ساخته اند کاملا شبیه است.
چهارشنبه 22 آبان1387 ساعت: 4:19توسط:ناصر پورپیرار
آقای احمد. زحمت بسیار کشیده اید، بی اندازه ممنونم. آقای عابدی. آیا برای سایت مشکلی پیش آمده است؟! آقای آیدین یاشار. دچار وهم عظیمی شده اید، ناشی از بی توجهی به پیام. دوباره بخوانید.
چهارشنبه 22 آبان1387 ساعت: 20:35توسط:ناصر پورپیرار
آقای مصطفی میر احمدی. سایت ناریا هر چند گاه یک بار به علل مختلف از جمله مشکلات سرور اصلی و طلب کاری از مشتریان به حالت کما می رود، که بلند مدت نیست. برای ادامه ی دانلود می توانید به آدرس زیر بروید. http://shirdel3000.googlepages.com/index.html میراث فرهنگی مملکت مدتی است که فقط مسافر کشی می کند و به فکر پذیرایی میان راهی است. این شیوه ی جدیدی است برای عبور از کوچه ی علی چپ!!! در باب ترجمه نیز هنوز مرد میدان آن را نیافته ام زیرا ترجمه از فارسی به انگلیسی به خصوص در متن های تخصصی چندان ساده نیست. شاید هم مترجمان عربی و ترکی و انگلیسی توانای ما منتظر رسیدن دستور از مکان های مخصوص اند؟!! آقای عابدی. آقای صمیمی هم به سیری دل مشغول آش خوردن اند. اگر از حقیر کاری بر می آید، مثلا ارسال وجه، لطفا اعلام کنید.
جمعه 24 آبان1387 ساعت: 14:41توسط:ناصر پورپیرار
آقای kaveh. قبلا هم نوشتم هر زمان که رسیدید با تلفن 66492049 تماس بگیرید. قبل از ساعت 2 بعد از ظهر.
پنجشنبه 23 آبان1387 ساعت: 21:11توسط:ناصر پورپیرار
آقای مصطفی میر احمدی. اگر به طور خصوصی آدرس بگذارید، برای تان ارسال خواهد شد. آقای عابدی. با تشکر
شنبه صبح واریز خواهد شد. این به عهده ی من است و به ارسال وجه از جانب شما رضایت ندارم. فقط بفرمایید که واریز آن را به کجا اطلاع دهم. آقای اترش. مطالب سخت ساده است و به زمان خود عرض خواهم کرد.
جمعه 24 آبان1387 ساعت: 14:40توسط:ناصر پورپیرار
آقای kaveh. قبلا هم نوشتم هر زمان که رسیدید با تلفن 66492049 تماس بگیرید. قبل از ساعت 2 بعد از ظهر. آقای دهقانی. بخشی از نوشته های آن پاکستانی نواختن سرنا از سر گشاد آن است زیرا به تاثیر ویرانگری های گوناگون غرب در امورات مسلمین توجه نکرده است. آقای delikanli. نمی دانم کجا زندگانی می کنید، اما استثنائا شما برای دریافت های پاسخ سئوالات تان به سر خاخام اولین کنیسه ی نزدیک تان مراجعه کنید و اگر دشوارتان است لااقل یادداشت 186 را با دقت کامل بخوانید
شنبه 25 آبان1387 ساعت: 0:37توسط:ناصر پورپیرار
آقای دهقانی. سئوال اول شما کاملا مفهوم نبود. ضمنا پله های موجود در شیب ها را برای سهولت گذر توریست ها اضافه کرده اند در عین حال که عبور از این همه مسیر بدون اسب و ارابه و با پای پیاده ممکن نبوده است. برای یافتن قدمت این ابنیه باید اندکی دیگر حوصله کنید. آقای مسعود. از الطاف و زحمات و راه نمایی های شما بسیار ممنونم. آقای davoodi. نگران نبشید، آن کس که به ابزار حقیقت مسلح است، قدرت ایستادگی در برابر لشکری از مدافعان دروغ را دارد. آقای علی 2. تاریخ مکتوبات به صورت کتاب های امروزی، بر روی کاغذ و مجلد، در تمام جهان، بسیار به ما نزدیک و کم تر از هشتصد سال پیش است. آقای سرباز. این اشارات تماما مقدمه چینی است و از قبول زحمت پاسخ نویسی نیز ممنونم. آقای ؟. از لینک های قابل استفاده ی ارسالی متشکرم. آن به ظاهر آخوند شاید در آن کلیسا نماز حاجت نیز خوانده باشد. خانم مریم. پاپیروس نوشته های اسلامی از اوائل قرن دوم هجری، یعنی از سال 104تاریخ خورده است. مسلما از روی شمارش سال ها نپریده اند و مثلا پس از 104 به 905 نرفته اند. بر طبق این گونه اسناد حالا 1429 سال از هجرت پیامبر می گذرد. آقای رضا. آن محاسبه ی ریاضی بسیار جدی و نیازمند توضیحی محکم و قانع کننده است که در مطلب شما نبود. در عین حال قصد اصلی من توجه به یاوه بودن ارقام انسانی موجود در منابع تاریخی یهود ساخته از قبیل هجوم عرب به نیمی از جهان در 1400 سال پیش است که با هیچ روشی نمی توان کثرت 3000 نفره ی مردم نجد را هم در آن زمان پذیرفت. آقای روشن و آقای تلمیذ. خجالت می دهید.
شنبه 25 آبان1387 ساعت: 23:3توسط:ناصر پورپیرار
خانم مریم. در هیچ سند مطمئنی، از جمله و به خصوص در قرآن، در این باب که پیامبر مکرم در چه سالی به رسالت مبعوث شده، یا چند سال مامور ابلاغ آیات الهی بوده و چه میزان عمر کرده اند، ذکر و قید و عددی دیده نمی شود و دریافت های کنونی در این باره مدرکی ندارد. در باب پاپیروس ها یادداشت 130 و 131 از سری همین یادداشت های ایران شناسی بدون دروغ را بخوانید. مسلما در میان این پاپیروس ها هم نمونه های جعلی و قلابی به قصد تاریخ سازی وجود دارد، اما این نمونه های جعلی چندان نیست و در کتابی با نام پاپیروس های اسلامی که در دست چاپ است، به عنوان ویراستار دلیل بطلان آن چند نمونه را آورده ام، ولی در مجموع این پاپیروس ها اسناد فرهنگی سالم و معتبری است. آقای ایزدی. ممنون. آقای علی. به اغراق افتاده اید. ساخت کاغذ به صورت سنتی سابقه ی هزار ساله دارد و از قرن 13 میلادی در اسپانیا و فرانسه تولید شبه صنعتی آن آغاز شده است، اما تاریخ دقیقی برای نخستین نسخه کتاب کاغذین نداریم که احتمالا باید انجیل و تورات باشد. بی شک تولید کاغذ به صورت سنتی چندان کند و پر هزینه و اندک بوده که تولید کتاب از آن را غیر ممکن می کرده است. البته در تولید شبه صنعتی نیز کاغذ را به همان روش سنتی اما در محیط های فراخ تر و با میزان بیش تر می ساخته اند. تاسیس نخستین کارخانه های کاملا صنعتی کاغذ، که موجب وفور آن شد، در اواسط قرن نوزدهم است. ضمنا بگویم که سراپای آن مبهمات مربوط به کاغذ سازی ایرانیان در قرون نخست هجری، شوخی سخت وارفته ای است. آقای مهدی - مهدی. اشاره ی شما به جمعیت کنونی مغولان به این اندیشه میدان می دهد که نام مغول را نیز همانند بسیاری دیگر از اقوام و عناوین همین اطراف، در جریان تحولات دو سه قرن اخیر، به ساکنان بیست سی نفره ی یک اوبه بخشیده اند. حالا این چشم انداز را با کشتار یک میلیونی آن ها از مردم نیشابور در هفتصد سال پیش مقایسه کنید. یک
شنبه 26 آبان1387 ساعت:توسط:ناصر پورپیرار
22:45 از باب اطلاع دوستان و دشمنان، سایت www.naria.asia باز است. آقای؟. از ارسال لینک ها ممنونم. یکی را حذف کردم زیرا مسلمانان به موسی و عیسی و دیگر برگزیدگان خداوند احترام می گذارند و تمسخر آن ها را روا نمی بینند. ما از اهالی کنیسه و کلیسا نیستیم که مهاری در هیچ باب ندارند و به پیامبر گرامی اسلام توهین می کنند. به خصوص که در آن تصاویر حرف قابل اعتنایی هم نبود. شکل آن گل را عینا به عنوان لوگوی یک سایت مشهور یهودی دیده ام. در مورد آن امام زاده نیز برداشت صاحب آن وبلاگ درست نیست، چنان که بر پارچه نوشته دیده می شود، آن را برای نصب در محل اصلی خود حمل می کنند و بالاخره به گمانم بانی آن کاشی نوشته قصد تمسخر حدیث را داشته است. کاش می دانستیم تصویر از کجا برداشته اند. آقای دیاکو. یادآوری بیش تری کنید. پیری است دیگر. آقای جامعه شناس. جای تامل بیش تری بود که به زمان خود به آن اشاره خواهم داشت.
دوشنبه 27 آبان1387 ساعت: 21:49توسط:ناصر پورپیرار
آقای اتفاق. 28 یادداشت شما در باب برخی از مقالات مجموعه ی اسلام و شمشیر دریافت شد. مطول بودن آن ها فضای کوچک بخش کامنت ها را پر و بریده بریده بودن آن ها مطالعه ی خواستاران را دشوار می کند. پیشنهاد می کنم آن ها را از صورت کامنت درآورید، مقاله ی پیوسته ای کنید، در یکی از وبلاگ های شخصی خود بگذارید و لینکی برای رجوع و استفاده به مراجعین این جا نیز بفرستید. پاسخ کلی من به آن یادداشت ها این است که مطلب چندانی از مجموعه مقالات اسلام و شمشیر درک نکرده اید و اصرار شما در اثبات ابراز حقانیت یهود در کتاب خدا نشان می داد که با قرآن نیز چندان آشنا نیستید. اگر فرصتی فراهم شد به امید خدا، پس از نصب عمومی مقالات تان، در رد اجزا’ آن نیز مطالبی خواهم نوشت. موفق باشید. آقای؟. از لینک های ارسالی ممنون. الا این که برخی از آن ها را نمی توان با هیچ شگردی باز کرد. کاش نام این استاد گچ بر را نیز می پرسیدید احتمالا چیزی نزدیک به اسحاق گیلعادی در می آمد.
سه شنبه 28 آبان1387 ساعت: 11:29توسط:ناصر پورپیرار
آقای سجادی. دلیل نزدیکی پناهگاه های بین راهی در جاده های چین، که حالا نام دیوار بر آن نهاده اند، این است که تغییرات جوی در چین عمدتا بسیار ناگهانی و پر شدت است و مسافری که در میان چنین موقعیتی قرار می گیرد، باید به سرعت و در فاصله ی اندک خود را به سرپناهی برساند.
چهارشنبه 29 آبان1387 ساعت:توسط:ناصر پورپیرار
3:3 آقای؟. اگر آن خانم سازنده ی رازهای ایران زمین و یا آقای ایرج افشار جرات دارند چیزی در باب مستند تختگاه هیچ کس بگویند و بنویسند. این لوس بازی ها که منجر به تکرار چند صد هزار باره ی دروغ می شود، دیگر حتی در اندازه ی خلال دندان نیز کاربرد ندارد. مطمئنم آقای افشار مستند را دیده اند و کسی باید همتی کند و نسخه ای نیز برای این فرشته خانم بفرستد، هرچند این حضرات مشغول نان خوردن خویش اند و به خاطر این تذکر و هشدارها لقمه را از دهان بیرون نمی اندازند. ظاهرا تمام همت تلویزیون این جمهوری صرف پول خرج کردن برای ساخت تصاویر بی بهایی است تا مثلا پاسخی بر مجموعه ی تاملی در بنیان تاریخ ایران شمرده شود!!؟ ضمنا از ارسال فیلتر شکن ها ممنونم و هنوز قدرت و دوام آن ها را آزمایش نکرده ام. آقای جامعه شناس. از هیچ راهی نتوانسته ام از راز دو نام "حوا" و "زلیخا" سر دربیاورم. اگر در قرآن "نام گذاری جداگانه" برای زن و مرد و نیز یوسف و آن خانم وجود ندارد، پس ماخذ برداشت این اسامی مشهور شده از کجاست؟ به گمانم سرفصل های ذکر شده در یادداشت های اخیرتان کم و بیش درهم و برای بسیاری از طالبان آن گیج کننده است، اگر آن ها را تفکیک کنید و به بحث بگذارید دوستان و دشمنان و موافقان و مخالفان بیش تری به حوزه ی آن وارد خواهند شد.
چهارشنبه 29 آبان1387 ساعت: 22:57توسط:ناصر پورپیرار
آقای محسن. نگران نباشید همانند آن پیکره ی دختر کوروش که در سیستان علم کردند و معلوم شد قتلی صورت گرفته و قصد گوش بری از خر پولی را داشته اند، این یکی نیز به زودی گندش درخواهد آمد. هرچند که نتوانستم فیلم یو تیوپ را ببینم. ضمنا دورترین خاطره از حضور کردان در این منطقه و نیز قدیم ترین اثر معماری آن ها از سه قرن پیش در نمی گذرد. به ترین راه سئوال از ریش سفیدان است که کی و از کجا آمده اند!؟ آقای جامعه شناس. حالا که بحث را خرد می کنید، به تر این که استنادات را به اشاره نگذرانید و اگر نقل تمام آیه ممکن نباشد، لااقل به محل آن ها رجوع دهید. کارها سبک تر خواهد شد. ممنون. آقای تلمیذ. حتی به سطری از آن چه با عنوان علوم انسانی و حواشی آن، در دانشگاه های تمام جهان، تلقین و تدریس و به راستی تنقیه می کنند، اعتبار ندهید. بی چاره انسان که باید اندیشیدن درباره ی خویش و نیز مجموعه ی هستی را از نو و بدون استعانت از فلسفه و ادبیات و هنر و معرکه گیری عرفان و عشق و زیبایی و از این قبیل، آغاز کند. تا آن جا که واقعی ترین سروش و صدا، فریاد نوزاد از رحم درآمده ای است که می گوید: حالا نوبت من است!!! آقای جباری. آن نام قطعا درست نیست، چ و ر ندارد، اما حروف آخر آن "یان" است که معمولا پسوند نام در میان ارامنه است. مانند گریگوریان.
پنجشنبه 30 آبان1387 ساعت:توسط:ناصر پورپیرار
1:2 آقای جباری. بیش تر معلوم شد که آن نام درست نیست. آقای دهقانی. وقتی کتیبه ی میخی قباله ی خلیج فارس را در خارک پیدا می کنند، چرا در کردستان نیابند؟!! آگاهی شما از جزییات تاریخ، از این جاعلین بی سواد بسیار بیش تر است.
پنجشنبه 30 آبان1387 ساعت: 10:16توسط:ناصر پورپیرار
آقای ریاحی. درست است که تعیین تکلیف برای دیگران از طرف آقای جامعه شناس قابل دفاع نیست، اما برخورد با اشتباهات احتمالی دوستان باید با لحنی دوستانه انجام شود و فراموش نکنید که عکس العمل آقای جامعه شناس متاثر از جواب های بی رعایت دیگران بوده است. آقای دهقانی. هرچه در تصویر شماره ی پنج مورد اشاره ی شما دقت کردم، هر دو سوی دیواره در جاده های چین دارای کنگره بود. آقای محبی. این به اصطلاح تمدن غرب، تنها موجب نوسازی نحوه ی انواع دزدی ها شده است: دزدی های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و نظامی، چندان که راه زنی دریایی نیز با سود بردن از امکانات نو، مشغول توسعه است. شنیده ام دزدی دریایی را یک شرکت امنیتی آمریکایی می گرداند که در عراق نیز فعالیت دارد. پنجشنبه 30 آبان1387 ساعت: 19:28توسط:ناصر پورپیرار
آقای اتفاق. جای تصاویر کاملا روشن به صورت پانل جمعی و یا اجزا’ مستقل، از چهار کتیبه ی قلابی دیوار جنوبی تخت جمشید، که به داریوش نسبت می دهند، به خصوص گوشه ی شکسته ی ذیل دست راست آن، واقعا خالی است. فریبا خانم. آن نقل قول ضمنی از بنده مربوط به مطلبی است در نشریه ای از چند سال پیش، که حتی از کم و کیف آن نیز مطلب چندانی به یاد ندارم و با این که آقای جامعه شناس روشن کرده اند که "در امید جوان 266 تلویحا" به آن معنا گرفته شده، نمی دانم چرا به سمت خودتان برگردانده اید؟!! به گمانم باید سری به چین بزنم و طرز ساختن دیوارهای بلند را یاد بگیرم! به هر حال گمان می کنم هر مباحثه ای اگر بدون اخم و تخم درگیرد، راه به جای معین و مثبتی خواهد برد.
جمعه 1 آذر1387 ساعت:توسط:ناصر پورپیرار
8:7 آقای جامعه شناس. خطاب قرآن به انسان متنوع است و مثل دیگر موارد این چنینی، هر کدام خصوصیاتی جداگانه را بدون انفکاک جنسیتی وصف می کند: آدم، بشر، انسان و ناس. پیش از دریافت منظور از این نام گذاری های متفاوت، که چندان هم پیچیده نیست و به اذن الهی در بخش دوم اسلام و شمشیر از آن خواهم نوشت، وارد شدن به موضوع زن و مرد در قرآن، احتمال گذر از بی راهه را دارد. مختصرا به همان میزان که قرآن مسئولیت و مدیریت را به مردان وامی گذارد، در همسانی آفرینش نوع آدمی اصرار دارد. دعوت می کنم با رجوعی دوباره به آیات 17 تا 28 سوره ی روم، در آن فهرست نشانه های تامل برانگیز الطاف الهی در آفرینش، در آیه ی 21 مکثی عالمانه کنید و ببینید چه چیز را و به چه نحو، در زمره ی عنایات خود بر زمینیان می شمارد: دو همجنس برابر، که هر یک همسر و موجب تسکین آن دیگری است. در واقع درجه بندی در تقسیم مسئولیت و توانایی را، نباید به تفاوت در خلقت تعبیر کرد و تعمیم داد، برداشتی که حتی گوشه و اشاره ای از آن در کتاب خدا یافت نمی شود. مشکل این جاست که شما خطاب آدم را، نام خاصی برای مردان گرفته اید.
جمعه 1 آذر1387 ساعت: 14:3توسط:ناصر پورپیرار
آقای رضا. البته در آیه ی مورد اشاره شما منظور حضرت آدم است ولی آن زمان که خداوند در آیات متعدد، خلقت آدم و تکلیف به فرشتگان برای سجده به مخلوق جدید را عنوان می کند، مسلما منظور سجده به حضرت آدم نیست. "و لقد خلقناکم ثم صورناکم ثم قلنا للملائکـ اسجدوا لآدم فسجدوا الا ابلیس لم یکن من الساجدین". (اعراف 7) چنان که در این آیه مورد خطاب تنها مردان نیستند.
ارسال شده در جمعه، ۳۰ اسفند ماه ۱۳۸۷ ساعت ۰۹:۰۰ توسط naina

ارسال پیام به این نوشته
نام: *
ای میل:
وب سایت:
پیام: *
کد امنیتی: *
عکس جدید
نظر بصورت خصوصی برای نویسنده مطلب ارسال شود
دوست گرامی پیام شما پس از تأیید نویسنده نمایش داده خواهد شد.
نویسنده : Siavash Mehrpouya
دوشنبه، ۰۷ دی ماه ۱۳۸۸ ساعت ۱۴:۵۶
 
aqa naser duset daram
asheqetam
ZENDE BAD OSTAD POURPIRAR
ZENDE BAD ROSVAGARE TARIKH E JA`LI

 
 
 

کلیه حقوق مندرجات این صفحه برای وب سایت ` حق و صبر ` naria.asia محفوظ است.

طراحی و راه اندازی،
گروه برنامه نویسی تحت وب بنیان اندیشان