زنگ تفریح!!!

ظاهرا کسانی که گمان برتری نژادی و نظامی و هنری و فرهنگی بر تمام جهان داشتند و گمان می کردند زمانی اختیار و امورات ۱۲۷ سرزمین را زیر نگین حاکمیت اجداد خود می گردانده اند، اینک که برای آن ها روشن کرده ام که جد و آباد متجاوز و بیگانه شان حتی از عهده ی اتمام یکی دو اتاق سرایدار در مجموعه ی تخت جمشد هم برنیامده اند و مقاومت بومیان ایران و مردم ممتاز شرق میانه، ناگزیر آن ها را متوسل به قتل عام و گریز از این منطقه کرده است، اینک به روزی افتاده اند که پیوسته لجن های ته دریاها و صخره های پرت افتاده در جزایر دور ونزدیک را جست و جو می کنند تا کشتی شکسته و خط نوشته ای بیابند تا به سان مرهمی بر تاول زخم هایی بگذارند که تابش نور حقیقت، بر سراسر اندام و اندیشه های آنان نشانده است.

«خبرگزاری میراث فرهنگی - گروه میراث فرهنگی - حسن ظهوری - باستان شناسان با کشف کتیبه ای در جزیره خارک واقع در خلیج فارس به خط فارسی باستان و متعلق به دوره هخامنشی از آن به عنوان سند محکمی مبتنی بر نام گذاری خلیج فارس یاد می کنند.
علی اکبر سرافراز، یکی از باستان شناسان سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان بوشهر با بیان این مطلب به میراث خبر افزود: «هر چند پیش از این نیز نام خلیج فارس برازنده ترین نام بوده است اما با کشف کتیبه ای به خط فارسی باستان و متعلق به دوره هخامنشیان می توان از این نام گذاری با سند محکم دیگری دفاع کرد».
کتیبه ای به خط فارسی باستان روز چهارشنبه ۲۳ آبان امسال در پی احداث جاده ای در جزیره خارک از زیر خاک نمایان شد. کارشناسان در نخستین مطالعات خود روی این کتیبه، قدمت آن را به دوره هخامنشی تخمین زدند.
سرفراز به میراث خبر گفت: «کشف این کتیبه سنگی در جزیره خارک آن هم زمانی که بر سر نام خلیج فارس بحث های متعددی در دنیا به راه افتاده است را می توان به شکل یک معجزه دید. این کشف بی شک یکی از مهم ترین یافته های باستان شناسی برای اثبات نام خلیج فارس خواهد بود». (نقل از سایت میراث فرهنگی)

بدین ترتیب به جهانیان اطلاع داده و اعلام کرده اند که به کوری چشم همسایگان، قطعه سنگی به خط فارسی باستان در جزیره ی خارک یافته اند که بر آن به خط میخی داریوشی، در ایام ماضی نوشته اند: «خلیج فارس». تا از این پس بحث های اضافی درباره این خلیج را قطع و نژاد فارسی آن را قبول کنند.

«در حال حاضر سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان بوشهر ادامه فعالیت احداث جاده در خارک را متوقف کرده است تا وضعیت محوطه ای که این کتیبه در آن یافت شده، مشخص شود. از سوی دیگر به درخواست سازمان میراث فرهنگی بوشهر، دکتر بشاش، خط شناس فارسی باستان به منظور خواندن کتیبه به خارک دعوت شده است که به گفته سرفراز این کتیبه طی چند روز آینده خوانده خواهد شد.
به گفته دکتر سرفراز مطالعات اولیه در محل کشف کتیبه نشان می دهد که اثری از بنای دوره هخامنشی وجود ندارد. وی اعتقادات بی شماری در مورد علت وجود این کتیبه در خارک دارد که طی چند روز آینده آن ها را بازگو خواهد کرد». (نقل از سایت میراث فرهنگی)

پس قطعه سنگی بر صخره ای که در اطراف خود هیچ نشانی از هخامنشیان ندارد را، قبل از این که بخوانند، شناس نامه ی خلیج فارس فرض کرده اند!!! ظاهرا بی اختیاری و ذوق زدگی این کارشناسان، پس از یافتن آن قطعه سنگ چنان بوده است که پیش خود تصور کرده اند که مگر هخامنشیان بر کتیبه ای به خط میخی در جزیره خارک چیز دیگری جز «خلیج فارس» هم برای نوشتن داشته اند؟!!! تمام این قضایا تنها منعکس کننده دست تنگی مفرط و مسخرگی اموری است که در مراتب شناخت میراث فرهنگی ایران در سازمان های مربوطه می گذرد و دیری نگذشت که با انتشار عکس زیر پرده از این نمایش مهوع برانداختند و با یکی دیگر از افتخارات هخامنشیان آشنا شدیم که به راستی بارها سخیف تر از دیگر حقه بازی هایی بود که درباره ی این گروه نیزه دار بیگانه، به ذهن مردم ما تزریق کرده اند.

بی چاره ملتی که برای شناخت هویت و هستی و پیشینه ی خود، محتاج توسل به چنین نقش اندازی های کودکانه و مضحک است و باید به توصیه ی بی مایگانی، این خط خطی های بازیگوشانه بر سنگ را، به عنوان سند مالکیت ملی خود به مراکز جهانی ارائه کند و دنیایی را به ساده لوحی خود بخنداند. 

«نخستین ترجمه کتیبه کشف شده در خارک که احتمال می رود متعلق به دوره هخامنشی باشد، پنج واژه دیگر به زبان فارسی باستان اضافه کرد و از شش واژه استفاده شده در این کتیبه تنها یک واژه پیش از این در متون زبان فارسی باستان دیده شده بود.
خبرگزاری میراث فرهنگی - گروه میراث فرهنگی - حسن ظهوری - نخستین ترجمه کتیبه کشف شده در خارک که احتمال می رود متعلق به دوره هخامنشی باشد، ۵ واژه دیگر به زبان فارسی باستان اضافه کرد. از شش واژه استفاده شده در این کتیبه تنها یک واژه پیش از این در متون زبان فارسی باستان دیده شده بود. با انتشار نخستین عکس از کتیبه کشف شده در خارک که به وسیله یکی از اهالی جزیره گرفته و توسط خبرگزاری میراث فرهنگی منتشر شد، «رضا مرادی غیاث آبادی» اختر باستان شناس و پژوهشگر زبان های باستانی توسط عکس های ارسالی از سوی ساکنان جزیره خارک، اقدام به ترجمه این متن فارسی باستان کرد». (از سایت میراث فرهنگی)

هنوز نمی دانیم که آن آقای بشاش که برای خواندن این سند بی نظیر جهانی به خارک دعوت شده بود، چه تشخیصی داده است، اما در این میان از نبوغ یک «اختر باستان شناس» که فقط خدا می داند چه مقوله ای است و احتمالا عنوان کسی است که یا در کهکشان ها به دنبال ته ستون هخامنشی می گردد و یا با مدد از گردش مدار فلک، کتیبه می خواند، با خبر می شویم که از مجرایی مخصوص تصویر کتیبه را یافته و درباره ی آن به طور خلاصه چنین اظهار نظر کرده است:

«مقایسه ی علامت های میخی کتیبه ی خارک با دیگر نوشته های هخامنشی نشان می دهد که دو سطر پایانی کتیبه ی خارک با ویژگی های نویسش سده های نخستین هخامنشی و چهار سطر نخستین آن با ویژگی های متاخر آن نویسانده شده است». (اظهار نظر همان اختر باستان شناس، از سایت میراث فرهنگی)

متوجه اهمیت مطلب که می شوید؟ کتیبه ای در شش سطر و هر سطر در یک کلمه داریم که چهار سطر نخستین آن را دویست سال پس از دو سطر پایانی آن نوشته اند!!! تنها باید دعا کنیم که خداوند تمام گرفتار شدگان به مالیخولیا، اعم از اختر باستان شناس و یا مردم معمول را، در سراسر جهان شفا دهد. با این همه اختر باستان شناس ما، بی توجه به زمان نگارش سطرها، آن شش سطر یک کلمه ای را، چنان که در سایت میراث فرهنگی ثبت است، به شرح زیر مکاشفه کرده است:

در سطر اول داریوش نوشته است: اهه!
امپراتور در سطر دوم فرموده اند: ساکوشا!
سطر سوم با تبختری شاهانه به تاریخ منطقه و به اعراب سوسمار خور یاد آوری کرده اند: هی!
سطر چهارم یک اصطلاح مخصوص و مرموز دربار هخامنشی است که: کا!
مضمون سطر پنجم مفصل تر است و به نطق داریوش معنای ویژه ای می بخشد: بهنم!
داریوش در سطر ششم تکلیف همه چیز را یکسره کرده و می فرمایند که: خا!

بدین ترتیب مضمون کتیبه ی یگانه ی هخامنشی و سند ملی نام گذاری دیرین خلیج فارس، در جزیره ی خارک، چنین خلاصه می شود:
«اهه ساکوشا هی بهنم خا»! که معنای پیشنهادی سرفراز برای آن چنین است: خلیج فارس مال ماست!!!

کاری به این مطلب ندارم که برآن سنگ حتی همین سکسکه های داریوشی نیز ثبت نیست، اما احتمال می دهم که در این روزها جوانان خارک بیانیه صادر کنند که با سازمان میراث شوخی کرده اند!!! و کاش یکی به داریوش هخامنشی پیام مرا می رساند که اگر نتوانسته ای در کتیبه خارکی ات یک خط صاف بکشی، چه گونه پیش از اروپاییان کانال سوئز کنده ای؟!!! به هر حال این نهضت جدید کتیبه یابی را باید به جاعلین باستان پرست و مراکز هدایت آن ها تبریک گفت. چیزی نمانده است که از بقچه ی حمام قدیمی مادر بزرگ های مرحوم شده، به جای سنگ پا، کتیبه هخامنشی استخراج کنند!!! (ادامه ندارد)

+ نوشته شده توسط ناصر پورپیرار در شنبه سوم آذر 1386 و ساعت 16:0 | نظر ها در ناریا
ارسال شده در شنبه، ۰۳ آذر ماه ۱۳۸۶ ساعت ۱۶:۰۰ توسط naina

ارسال پیام به این نوشته
نام: *
ای میل:
وب سایت:
پیام: *
کد امنیتی: *
عکس جدید
نظر بصورت خصوصی برای نویسنده مطلب ارسال شود
دوست گرامی پیام شما پس از تأیید نویسنده نمایش داده خواهد شد.
نویسنده : زين العابدين
شنبه، ۲۴ آذر ماه ۱۳۸۶ ساعت ۲۲:۱۴
 
من هم وقتی این خبر رو از تلویزیون شنیدم خیلی خندیدم.به این اقایون توصیه می كنم از خیال پردازی ومرده پرستی دست بردارند و واقعیتها را به پذیرند.یكی از علتهای عقب ماندگی كشورمون وجود فراوان چنین ادمهایی است. اقای پور پیرار خیلی دوست دارم نظر شما رو در مورد ذوالقرنین بدونم.

 
نویسنده : سایه
شنبه، ۲۴ آذر ماه ۱۳۸۶ ساعت ۲۱:۲۳
 
واقعا شرم اوره. اول از اون حدیث جعلی (علم و ثریا) بعد هم ذوالقرنین بودن كوروش. اوج استثمار دینی همینه. اقای پورپیرار اگه میشه در مورد ذوالقرنین بودن كوروش توضیحاتی بدید.

 
نویسنده : بابک
شنبه، ۲۴ آذر ماه ۱۳۸۶ ساعت ۱۸:۲۰
 
دستتان درد نكنه اقای پورپیرار واقعا مطالب جالبی دارید. من از اولش هم كه از شبكه خبر سیما پخش شد گفتم باز به قول شما اینها سنگ پایی چیزی پیدا كردن و به جای كتیبه دارن به خورد مردم می دن. ولی باید به شعور مردم احترام گذاشت . این اقایی كه تو تلویزیون نشون می داد معلوم نشد چطور بلافاصله تشخیص داده این شی متعلق به دوران هخامنشیانه. شاید فكر میكنه در اون دوران جز هخامنشیان قوم و یا مردم دیگری در كره زمین وجود نداشته.

 
نویسنده : ناریا
چهارشنبه، ۲۱ آذر ماه ۱۳۸۶ ساعت ۰۴:۵۵
 
آقای فرید. سه جلد کتاب "پلی بر گذشته" مرا هم بخوانید پاسخ تان را در آن کتاب ها خواهید یافت و منتظر باشید که مقاله ی در باب نخستین نوشته های اسلامی را در همین وبلاگ منتشر کنم، آن گاه شاید ملتفت شوید که نوشته های طبری و از قبیل او را به دلایل بسیار نمی توان سند تاریخی شمرد.

 
نویسنده : حاجی زاده
دوشنبه، ۱۲ آذر ماه ۱۳۸۶ ساعت ۱۷:۲۳
 
با سلام و خسته نباشید: من تقریبا به انتهای مطالب اسلام و شمشیر رسیده ام ومتاسفم كه با یكسال تاخیر با این اثر ارزشمند آشنا شده ام.فكر میكنم بدون مطالعه این اثار قادر نبودم به شناخت درستی از اسلام,قران ودشمنان دینمان و تفاسیرو قصه های مسخره شان برسم من برخی از این قصه ها را در كودكی از زبان مادر مادربزرگم كه پیرزنی بیسواد و روستایی بود شنیده بودم(!!!عجبا از وسعت نفوذ این اراجیف!!!) كاش به ذكر مثالهای كمتری از تفاسیر سورابادی بسنده میكردید تا تالیفات شما محلی برای نشر این اباطیل نباشد.ضمنا وقتی ما سند معتبری بغیر از قران برای پی بردن به حوادث صدر اسلام نداریم پس وجود اشخاصی مثل حمزه, عایشه, فاطمه و۴خلیفه مسلمین و...كه در كتاب خدا اشاره ی صریحی به نامشان نشده چگونه ثابت می شود؟ منتظر پاسختان هستم و متشكرم
 
پاسخ:
ناریا : آقای حاجی زاده. اندکی تامل کنید تا انشاء الله مباحث جاری که چندان مطول نخواهد بود به پایان برسد، در آن باب مطلب متندی ارائه خواهم کرد.

 
 
 

کلیه حقوق مندرجات این صفحه برای وب سایت ` حق و صبر ` naria.asia محفوظ است.

طراحی و راه اندازی،
گروه برنامه نویسی تحت وب بنیان اندیشان