کی بود کی بود، من نبودم!!!!

مجله ی «افق بینا»، یکی از ارگان های تبلیغاتی یهودیان ایران، در شماره ی ۲۷، مقاله ای دارد به قلم آقای هارون یشایایی-که ظاهرا صاحب مقامی در انجمن یهودیان ایران است- درباره ی مولفان کتاب «فرزندان استر» و مترجم فارسی آن، خانم مهرناز نصریه، که ضمن آن هراس زدگی انجمن یهودیان ایران از برملا شدن ماجرای قتل عام پوریم و نیز نفرت آنان از پورپیرار که پرچم دار اولیه و اصلی طرح لزوم بررسی ماجرای تاریخی و پلید پوریم شده، کاملا آشکار است.

«در مورد دوم يعني ترجمه ی كتاب به زبان فارسي از طرف انتشارات كارنگ روايت حكايتي تلخ و شيرين است مقدمه و زيرنويس‏هاي كتاب كه با توجه به سياق نوشته نمي‏تواند از مترجم باشد، معمولاً منعكس كننده نظر ناشر است و آقاي ناصر پورپيرار مسئول نشر كارنگ با انتشار اين كتاب گويا فرصتي به دست آورده‏اند تا تب شديد ضديهودي خود را كمي خنك كنند، به اين معني كه ناشر بدعتي تازه از خود به جاي گذاشته، چون مقدمه و زيرنويس كتاب كه قاعدتاً اگر لازم باشد در توضيح مطالب كتاب مي‏تواند مفيد باشد. به يك رديه كاملف متن كتاب تبديل شده و از موضوع به دور افتاده است، در واقع اسم كتاب و داستان استر است كه توضيحات زير صفحات كتاب را شامل مي‏شود و نگاه نويسنده مقدمه و زيرنويس‏ها هم كاملاً رنگ و بوي سياسي و تعصب‏آميز به خود مي‏گيرد.

اينجانب در مذاكرات تلفني خود با آقاي پورپيرار بعد از انتشار ترجمه كتاب «فرزندان استر» مطلبي دستگيرم شد كه با خود ايشان درميان گذاشتم. ايشان علاوه بر اين كه موضوع كتاب استر و عيد پوريم را از يك روايت وحياني و سمبوليك به يك رويداد قطعي تاريخي با ذكر روز به روز آن كه گويا به ايشان الهام شده است...! و در مواردي خود شخصاً در موقع وقوع حادثه حضور داشته‏اند تبديل نموده‏اند...! و آن را دليلي براي دشمني ديگران با يهوديان مي‏دانند و موضوع كتاب فرزندان استر و عيد پوريم را به چنان واقعه دهشتناكي در تاريخ ايران تبديل كرده‏اند كه حمله مغول در برابر آن ناچيز است...!

انصاف اين است، اگر آقاي پورپيرار كه براي موضع‏گيري ضديهودي خود حاضرند بخشي از تاريخ ايرانيان را رد نموده و ملت ما را به بي‏تاريخي در يك دوره طولاني متهم نمايند، مايل بودند كتاب استر را و وقايع «پوريم» را بررسي كنند مي‏توانستند كتابي جداگانه بنويسند و البته هر چه مي‏خواهند بگويند كه معمولا هم مي‏گويند...!چنانچه گفته‏اند كه «واقعه پوريم» بيش از چهارصدسال زندگي مردم ايران را به نابودي و فنا كشيده است...؟ و تا جايي پيش رفته‏اند و در مقام چنان قضاوتي قرار گرفته‏اند كه از آدمي كه نگاهي به زندگي اجتماعي مردم و تاريخ ايران داشته باشد بعيد به نظر مي‏رسد و در جايي ديگر از جمله ناگهان در يك اظهارنظر من درآوردي گفته‏اند: «بنابر نص صريح تورات مردم سراسر ايران، در عهد هخامنشيان در زمره دشمنان يهود بوده‏اند...!» كه گويا به ايشان وحي شده است و در مقدمه ناشر براي عقده‏گشايي توضيح داده‏اند كه «بيشتر يهودي‏ها در عصر محمدرضا شاه آدامس و عروسك ساخته‏اند و بيمه‏گذار بوده‏اند و آبجو و عرق خورده‏اند و حاصل آن را براي ستيز با فلسطينيان فرستاده‏اند...»، البته اين برداشت آقاي پورپيرار است و ايشان اين طور خيال كرده‏اند....! كه بر خيال نه اعتباري هست و نه سندي لازم دارد...!»

ابتدا به اغلاط اطلاعاتی گفتار بالا رسیدگی کنم تا معلوم شود آقای یشایایی حتی نوشته های مرا یا اصلا و یا به درستی نخوانده اند. زیرا من صریحا و با اسناد و آگاهی های معتبر باستان شناختی اثبات کرده ام که قتل عام کامل مردم شرق میانه به دست یهودیان، در ماجرای پلید پوریم، نه چهارصد سال و نه فقط تمدن شرق میانه، که لااقل به درازای پانزده قرن، تمدن سراسری بشر را متوقف نگه داشته و به عقب انداخته است و از میان ده ها دلیل دیگر یکی هم پرسیده ام که کدام عامل به جز پوریم موجب شده تا آگاهی های بشری در ۱۰۰۰ سال پیش، از توانایی های ۳۰۰۰ سال پیش مردم شرق میانه عقب تر بماند؟ و پرسیده ام آیا کسی می تواند حادثه ی دیگری، جز قتل عام سراسری و انهدام کامل تمدن ایران و بین النهرین را عامل این ایستایی دراز مدت بداند؟

آقای یشایایی جای دیگر اعتراص کرده اند که من در اظهار نظری سرخودانه مدعی شده ام که «بنا بر نص صريح تورات مردم سراسر ايران، در عهد هخامنشيان در زمره دشمنان يهود بوده‏اند»...! تا معلوم شود که ایشان نه فقط کتاب های من، که تورات را هم سرسری خوانده اند، زیرا من چنین ادعای به اصطلاح ایشان من در آوردی را از کتاب استر تورات برداشته ام:

«یهودیان در تمام ولایت های اخشورش پادشاه جمع شدند تا بر کسانی که قصد آزار آنان را داشتند غلبه کنند... و تمام روسای ولایت ها و امیران و والیان و عاملان پادشاه به یهودیان کمک کردند... پس یهودیان جمیع دشمنان خود را به دم شمشیر زده کشتند و هلاک کردند و با آنان هرچه خواستند انجام دادند... تمام یهودیانی که در ولایت های پادشاه بودند ، جمع شده و برای جان های خود مقاومت نمودند و چون هفتاد و هفت هزار نفر از دشمنان خویش را کشته بودند ، از آنان آرامی یافتند ولی دست خود را به تاراج نگشودند». (عهد عتیق، استر، ۹)

آقای یشایایی تورات، که لابد قبول دارید، خبر می دهد که یهودیان در سراسر ولایت های هخامنشی، در روزی معین و غافل گیرانه و با کمک عوامل حکومتی بر دشمنان خود تاخته اند و ۷۷۰۰۰ نفر را به عنوان دشمن خویش قتل عام کرده اند که لااقل جمعیت ۷۰ شهر بزرگ را در ۲۵۰۰ سال پیش تشکیل می داده است. اگر همین رقم تقلیل یافته را هم بپذیریم و اگر تمام مردم ۷۰ شهر از دشمنان یهود بوده اند، پس نه فقط مردم ایران، که زیست کنندگان در سراسر شرق میانه را باید نسبت به قوم یهود کینه توز و دشمن بدانیم. می بینید که موضوع قتل عام پوریم نه وحی بر من که شاید وحی بر نویسنده ی کتاب استر تورات بوده است! و بدین ترتیب شما در زمره ی منکران تورات شمرده می شوید و حق اظهار نظر به عنوان یک یهودی را ندارید زیرا یهودیان روز پوریم و قتل عام سراسری دشمنان خود را در آن روز قبول دارند و هر ساله این حادثه را به عنوان بزرگ ترین عید خود جشن می گیرند و تا آن جا پیش می روند که یهودیان کنونی را «فرزندان استر» می خوانند که مانع قتل عام کامل یهودیان به وسیله ی مردم شرق میانه و موجب ادامه ی حیات قوم یهود شد!!!

و بالاخره آقای یشایایی خیال کرده اند که من در مقدمه ی ترجمه ی کتاب فرزندان استر نوشته ام که: «بيش تر يهودي‏ها در عصر محمدرضا شاه آدامس و عروسك ساخته‏اند، بيمه‏گذار بوده‏اند، آبجو و عرق خورده‏اند و حاصل آن را براي ستيز با فلسطينيان فرستاده‏اند»... نه آقای یشایایی اگر تورات و کتاب های مرا درست نخوانده اید لااقل آن یک برگ مقدمه ی من بر کتاب «فرزندان استر» را دقیق بخوانید، زیرا من در نوشتن پر وسواسم و می دانم که بر عرق و آب جو خوردن یهودیان منعی نیست و حاصلی در ستیز با فلسطینیان ندارد، در نوشته ی من آمده است که غالب کارخانه های عرق و آب جو کشی در کشور مسلمان ایران در زمان شاه مقبور به یهودیان تعلق داشته و گفته ام که آن ها «آدامس و عروسك ساخته‏اند، بيمه‏گذار بوده‏اند، عرق و آب جو کشیده اند» و سود آن را برای ستیز با فلسطینیان به اورشلیم فرستاده اند.

آقای یشایایی در آن مذاکره ی دراز مدت تلفنی نیز یادآور شدم که قتل عام مردم و محو تمدن و هستی شرق میانه، در ۲۵۰۰ سال پیش در ماجرای تاریخی پوریم، از نظر مورخ قابل دفاع تر از این دروغ نویسی و جعلیاتی است که مورخین و باستان شناسان یهود در تولیدات تاریخی قرن اخیر آورده اند، و برای پر کردن خلاء دراز مدت هستی در منطقه ی ما ، که حاصل گستردگی قتل عام پوریم بود، افسانه های اشکانیان و ساسانیان و زردشت و اوستا و مزدک و مانی را بر هم انباشته اند، جاعلانه کتیبه های ساسانی حک کرده اند، برای کورش در یک کشتزار چغندر، با دزدی از مصالح مسجد مسلمین، شهرک پاسارگاد ساخته اند، صدها خیانت دیگر در پراکندن اسراییلیات در میان اسناد فرهنگی مسلمین مرتکب شده اند که حاصل آن تولید شکاف و ایجاد تفرقه و دشمنی در میان مسلمین بوده است و گفتم که آن سبوی به شدت محافظت شده ی پوریم به همت تحقیقات مجموعه ی «تاملی در بنیان تاریخ ایران»، از دست یهودیان رها شده و شکسته است و اینک خردمندان منطقه ی ما از محتویات متعفن آن باخبرند. راه دیگری ندارید جز این که تا دیر نشده از مردم جهان به خاطر آسیبی که در ماجرای پلید پوریم بر فرهنگ و رشد و تمدن بشری و نیز به خاطر آشوبی که در تاریخ نویسی و اکتشافات باستان شناسانه ی جهان در سده ی اخیر برپا کرده اید، عذر خواهی کنید، زیرا می دانید که در حال حاضر ستیز با تجاوزات مختلف و متعدد یهودیان، در میان عالمان و مردم عادی جهان به طور فزاینده ای رو به گسترش است و هنوز فرصت التیام باقی است، فقط کافی است به جرایم تاریخی خود اعتراف کنید، از کشتار فلسطینان و توطئه در جهان اسلام دست بکشید و به جامعه ی بشری بازگردید. آقای یشایایی به یاد دارید که در تلفن با اصرار می گفتید که راه یهودیان ایران از صهیونیست های اسراییل جداست، یکی از صورت های اثبات این ادعا همین دور شدن از تلقین و تدوین تاریخ دروغینی است که مورخین صهیونیست در قرن اخیر درباره ی شرق میانه نوشته اند!

و بالاخره آقای یشایایی، ماجرا و حادثه ی کثیف پوریم را با حمله ی مغول مقایسه نکنید. زیرا صرف نظر از تاریخ مغولی که مورخین متمایل به تفاسیر یهود نگاشته اند، گواهی های معتبر و سالم و نیز بقایای مانده از آن دوران به روشنی بیان می کند که کوچ مغولان به جنوب، در گسترش فرهنگ اسلامی و بلوغ عقلانیت و علم و شکل گیری تجمع ملی ایرانیان نقش اساسی داشته است که به خواست خداوند به زمان خویش اسناد آن را عرضه خواهم کرد، نه چون قتل عام و نسل کشی وسیع و تمام عیار پوریم که موجب توقف رشد در جهان به درازای ۱۵ قرن شد.

+ نوشته شده توسط ناصر پورپیرار در یکشنبه بیست و دوم آبان 1384 و ساعت 21:53
ارسال شده در یكشنبه، ۲۲ آبان ماه ۱۳۸۴ ساعت ۲۱:۵۴ توسط naina

ارسال پیام به این نوشته
نام: *
ای میل:
وب سایت:
پیام: *
کد امنیتی: *
عکس جدید
نظر بصورت خصوصی برای نویسنده مطلب ارسال شود
دوست گرامی پیام شما پس از تأیید نویسنده نمایش داده خواهد شد.
 
 

کلیه حقوق مندرجات این صفحه برای وب سایت ` حق و صبر ` naria.asia محفوظ است.

طراحی و راه اندازی،
گروه برنامه نویسی تحت وب بنیان اندیشان