به دنبال انتشار قسمت نخست کتاب ساسانيان و پس از تخريب ارزش تاريخی بنای موسوم به تخت جمشيد و اثبات دخالت مخرب ايران شناسان در نابود کردن مانده های ديرين بوميان ايران پيش از هخامنشيان، بقايای ايران شناسی داخلی و خارجی، کف بر لب و ديوانه وار به تحرک درآمده اند و ادامه ی انتشار اين مجموعه را با بی آبرويی کامل دانشگاه های اروپايی و کرسی های باستان شناسی و شرق شناسی برابر گرفته اند.
اينک از هرگوشه ای فرياد خشم آلود توام با ناله های جگرسوز بلند است، که بر سر و سينه کوبان، پورپيرار را نفرين می کنند و او را بلای نازل شده از آسمان می دانند. رفت و آمدها و نشست و برخاستها و نقل و حديث ها بر سر زبان هاست و برخی، که اگر نه در گسترش داد و ستد بيان در جهان، لااقل در زن بارگی شهره ی عالم شده اند، اينک پرچم مظلوميت سلمان به دست، در پی فتوا فروشی است که حکم بهارتداد دهد و خيال اين حضرات آزاد انديش را خلاص کند. چنان که حاصل نشست فروردين ماه شجاع الدين شفا بر تخم های تازه ای در پاريس، اينک جوجکان جيک جيک کن تازه ای به باغچه ی باستان پرستی فرستاده است که قرار است يکی يکی وبلاگ بزنند، سايت به راه اندازند و فيلم بسازند تا شايد حريف تصويرهاي مختصری شوند که در کتاب ساسانيان بنيان دروغ افکنی آنان را به باد داد.
حالا کاوه ای آمده است با وبلاگ par30 ، که از همين گام نخست معلوم می کند پرچم بی سوادی به دست دارد، قصد کرده است کتاب هايی را نقد کند که معلوم است برگی از آن را نخوانده و چيزی در آن باره نمی داند. اينک سراسيمه شدگان بشتابند، تا چيزی از اين نمد باقی است، کلاهکی برای کله ی بی مغز خويش بدوزند!
نوشته شده در دوشنبه، 8 تير، 1383 ساعت 12:2 توسط ناصر پورپيرار