چند سالی بود که روز اول اردبيهشت را، در شيراز، به عنوان روز سعدی جشن میگرفتند، که به تکرار هزار بارهی حرفهای بیسند درباره سعدی، اندکی خوش و بش و مقداری خورد و خوراک میگذشت. امسال به برکت مجموعهی «تأملی در بنياد تاريخ ايران»، که فارس و فارس پرستی را برانداخته، بازندگان و برافتادگان درصدد برآمدند برای دهن کجی به حقيقت، روز سعدی را به «کنگرهی بزرگ فارس شناسی» بدل کنند، سه روز امتداد دهند و در جای تکرار هزار بارهی مطالب سعدی، به تکرار صد هزار بارهی مطالب فارس شناسی مشغول شوند!!!
مسئولين کنگره از من هم مقاله خواستند، نوشتهی معتبر و مستندی فرستادم که معلوم میکرد بيشتر اسناد و ادعاها دربارهی فارس و از جمله و به خصوص کتاب مضحک «فارس نامه»ی ابنبلخی جعل جديد است. مقالهی من حضرات را ترساند، تا آنجا که حتی برای تظاهر به دموکراسی هم نتوانستند نوشته را تحمل کنند. اعلام فرمودند که مقاله «بسيار تند است» و به ملاحظهی حرمت و حفظ چرت حاضرين در جلسات، صلاح نديدند به کنگره عرضه شود و بدين ترتيب آموختيم که کنگره به تجمعی از مردم همفکر و همعقيده و همانديش میگويند!!!!!
من هم دعوت و دستگاهشان را شب به خير گفتم، اما از عرضهی اين گزارش به مردم ناگزيرم، که تقديمتان شد. تمام اين اوضاع و احوال و ريخت و پاشها مقابلهی مصرفانه با حقيقت تازه بروز کرده است، شايد آنها گمان میکنند اگر همان حرفهای بیخاصيت را که همين چند ماه پيش در ايران شناسی تیتيش مامانی حسن حبيبی سخن رانی فرموده بودند يک بار هم در شيراز بازگو کنند، در چشم حقيقت خاک خواهند پاشيد.
اگر مردهها با آرايش و بزک زنده میشوند، پس فارس و فارس پرستی هم با اين اداها جان تازه خواهد گرفت!!!!!!
+ نوشته شده در چهارشنبه، 31 فروردين، 1384 16:2 توسط ناصر پورپيرار