ظاهرا از خواندن و اعتنا به يک فقره از قدرت نمايیها و توانايی های ايرانيان، در دوران باستان، مندرج در لابهلای ديگر ادعاهای معمول و متداول روزنامه ی شرق در همين باره غافل شدهام و از نشئه بخشی دود افيونی که به صورت عرضه ی افسانههای ايران باستان، روزانه از ميان برگ های روزنامهی شرق، برای خواب کردن و در خلسه بردن خلقی متصاعد است، برکنار بوده ام.
«کراسوس، که شهرت به آزمندی و جمع مال داشت، داوطلب شد که به شرق لشکر بکشد و برای تصرف اراضی غرب فرات، با ايرانيان درآويزد. دو سال طول کشيد تا کراسوس موفق شد مقدمات حمله را فراهم سازد. سپهبد سورنا فرمانده کل ارتش ايران ميدان جنگ را خود انتخاب کرده بود و در جنگ حران در سال ۵۳ پيش از ميلاد با تکنيکی نو و سلاح های تازه از جمله موشک های مکانيکی و روش رساندن آب و غذا و مهمات به سربازان در طول جنگ و دادن استراحت نوبتی به آن ها، لژيونرهای رومی را از پای درآورد». (شرق، شمارهی ۳۰۵، ص ۲۸)
روزنامه شرق تا اعلام کاربرد سلاح های اتمی کنترل شده به وسيله ی سپاهيان باستانی ايران، فقط يکی دو مقاله و نوشتهی ديگر فاصله دارد. حالا که کارشناس نظامی روزنامهی شرق موفق به کشف «موشک های مکانيکي» در صفوف سپاهيان اشکاني شده، برای تکميل اطلاعات قاطبهی عوام بد نمی شد اگر اين را هم معلوم میکرد که اصولاً در جهان باستان از چند نوع موشک در جنگ ها استفاده می شده و نوع مکانيکی آن با ديگر انواع چه تفاوتی داشته است؟ زيرا بدون چنين اطلاعاتی، از اهميت تاريخی کشف نخبگی های ايرانيان باستان در قلع و قمع دوست و دشمن کاسته می شود.
کارشناس نظامی روزنامه شرق، در عين حال از يک «روش جديد فرماندهی» در زمره ی ابداعات سپهبد سورنا سردار اشکانی خبر می دهد که خود بر آن «روش رساندن آب و غذا و مهمات» به سربازان نام می گذارد. البته منظور کارشناس نظامی جنگهای باستانی روزنامهی شرق را از «مهمات» در درگيری های ۲۰۰۰ سال پيش درک نکرديم، ولی از آن که مینويسد اين گونه مهمات را همراه با آب و غذا به لشکريان می داده اند، بعيد نيست که سپهبد سورنا چند دانه ترب سياه هم، به عنوان مهمات شخصی، بر جيرهی غذايی سربازاناش اضافه کرده باشد؟!!! اگر ارسال آب و غذا و مهمات برای سربازان را بايد «روش نوين فرماندهی سپهبد سورنا» بشناسيم، پس احتمالا در روش های کهنهی ديگر سرکردگان نظامی اشکانی پيش از سورنا، رساندن آب و غذا و مهمات به سربازان معمول نبوده است!!!
باری، از آن که در حال حاضر فقط دو مقولهی آزاد باقی مانده است، که مردم سرزمينهای ديگر جسورانه ادعای تصرف آن را دارند، به روزنامه ی شرق پيشنهاد میدهم، تا فرصت باقی است، برای دل خوشی باستان پرستان تهی دست و لاعلاج ما، مصادرهی آنها را هم، به سود سلاطين ايران باستان، هرچه زود تر به فروشندگان مقاله های تاريخی سفارش دهند: نخست ادعای صعود داريوش برای اولين بار به قله اورست در ۲۵۰۰ سال پيش و دوم انتساب اختراع اولين فرستنده ی راديويی به کورش، برای پخش اخبار تصرف بابل و اعلام آزادی قوم يهود از چنگال نبونئيد خائن است! از بخت خوش آنها، برای انجام مطمئن و مستند اين چرنديات باستان پرستانه می توانند از تصورات انتهايی جزوهی مضحک «۱۲ قرن شکوه» هم استفاده کنند!!!
+ نوشته شده توسط ناصر پورپیرار