آقای رافائل. به صراحت اقدام سرکردگان يهود در اجير کردن قبيله ی خونريز کورش، از اعماق درههای ماوراء قفقاز، برای نجات اسرا و اموال بنیاسراييل مانده در بابل را، يک «چاره انديشي» خردمندانه و ناگزير دانسته ام و گفتهام که اگر خود يهودی بودم و در آن زمان میزيستم، بی شک با اين سرمايه گذاری قومی رابیها و برگزيدگان يهود همراهی میکردم. اما حالا با عنوان و از جايگاه يک مورخ میپرسم به چه دليل شرق شناسان و مورخين يهود، در دوران جديد، حقيقت آن اقدام تاريخی مدافعانه را پنهان کردهاند، در جای آن افسانههای کودکانهی کنونی دربارهی هخامنشيان و فارسها و اشکانيان و ساسانيان را، با تدارک دهها و دهها سند و کتاب و کتيبهی جعلی، برای مردم شرق ميانه و جهان ساختهاند و آيا اين خود نشان نمیدهد که اصولا قوم يهود با صراحت و صداقت سروکار ندارد و منافع دينی و قومی خود را بر صلاح عمومی و بر احترام به فرهنگ بشر مرجح میشمارد؟ آيا پنهان کردن امروزی دعوت يهوديان از کورش برای تخريب شرق ميانه، علیرغم صراحت های متعدد تورات، و انتقال مسئوليت آن به دوش ايرانيان، به وسيلهی محققين و مورخين يهود، نشان نمی دهد که آن اقدام، از نظر تاريخی هم قابل دفاع نيست وگرنه به چه دليل محققين و مورخين يهود منکر آن شدهاند؟ آيا اين خود انکار تورات نيست و نشان نمیدهد که منافع سياسی و منطقهای امروزين صهيونيسم بر مطالب کتاب مقدسشان نيز برتری دارد و مقدمتر است؟
آيا اين حس نفرتی که در حال حاضر دولت اسراييل در ميان همسايگان عرب و مسلمان خويش و با وسعتی بيشتر در بين جهانيان پخش میکند و فقط با تکيه بر منابع نظامی و پشتيبانی بی خردان آمريکايی و اعمال کثيفترين جنايات فلوجهای و ابوغريبی، موجب شدهاند تا يهود ستيزی در جهان اوج تازه ای بگيرد، همان نيست که در دوران کهن هم آشوريان و بابليان و سلوکيه و روميان را عليه تجمع يهودی اورشليم برمیانگيخت؟ آيا اين جعليات و نادرست نويسیهای يهوديان، خيانت به فرهنگ آدمی محسوب نمیشود، که شما مدعی خدمت به آن هستيد؟
آقای رافائل. دربارهی پوريم چه میگوييد که، بنا بر صريح تورات، يهوديان در يک روز، با نقشهی قبلی و به مدد سربازان هخامنشی، که آمريکاييان آن روز بودهاند، هزاران هزار از مردم شرق ميانه و به خصوص ايرانيان را قتل عام و آتش فروزان تمدن کهن بينالنهرين و ايران را، با فروکردن در خون خاموش کرده اند و امروز و هنوز هم طلب کارانه، آن نسلکشی آشکار را جشن میگيرند و اگر بگوييد که يهوديان بر مردم منطقه، که دشمنان ايشان بودهاند، در اقدام پوريم پيشدستی کردهاند، باز میپرسم به چه دليل همسايگان يهود و مردم سراسر شرق ميانه، نسبت به اين قوم کينهتوزانه برخورد می کردهاند و آيا سبب دشمنی هميشگی آدمی با يهوديان را نمیتوان برآيند رفتار حريصانه و توطئه گرانهی اين قوم با ديگران دانست؟ آقای رافائل امروز کسان بسياری مشفقانه به من میگويند که از اقدام تلافیجويانه ی يهوديان برحذر باشم و حتی تعجب میکنند چه طور تاکنون زنده ماندهام و سرنوشت «آرتور کستلر» را به ياد من میآورند که به خاطر کتاب «قبيلهی سيزدهم» به دست و با توطئه ی يهوديان حذف شد. چرا آقای رافائل اقدام به توطئه و آدم کشی از سوی يهوديان تا اين اندازه عادی و مسلم شمرده میشود؟
آقای رافائل. اسراييل ميهن تاريخی يهوديان نيست. شما حتی اگر تابع تورات هم باشيد، در آنجا و در مراتب متعدد و ازجمله در سفر خروج فصل های ۱۵ و ۲۳ و در مزامير ۶۰ و ۱۰۸ خواهيد خواند که فلسطينيان پيشينه ی تاريخی کهنتری از يهوديان دارند و حتی قبل از خروج قوم موسی از مصر، فلسطينيان، يعنی همانها که امروز کودکان دبستانی شان هم به دست سربازان صهيونيست، سفاکانه و به جرم دفاع طبيعی از سرزمين اجدادی شان کشته میشوند، در همين جغرافيای کنونی و با همين نام میزيستهاند. آقای رافائل اگر يهوديان خود را پيرو، دنباله و خلف ابراهيم میدانند، پس لابد اين را هم میدانند که تورات، از جمله در فصل ۱۱ کتاب پيدايش، سرزمين ايراهيم را «اور» گفته است، نه فلسطين. پس چرا يهوديان مدعی اور نمیشوند که در حال حاضر جز باتلاقی در بيابان های جنوبی عراق نيست هرچند همين انتساب ابراهيم به قوم يهود و به شهر اور هم با ديگر دادههای تورات درباره ی ابراهيم همخوانی ندارد!
آقای رافائل. صهيونيسم حتی يهوديت توراتی هم نيست. آن ها بيشتر از تلمود تبعيت می کنند و آن را دستورالعمل خويش قرار میدهند که هيچ ربطی به اقوال ده فرمان و سرود موسی در کوه طور ندارد. و هنوز هم سئوال من به عنوان مورخ مسلمان اين است که چرا تاريخ نويسان و شرق شناسان و باستان شناسان يهودی واقعيت رخدادهای کهن منطقهی ما را به هم ريختهاند و آن را با جعل و دروغ و توطئه درآميختهاند؟ و میدانيد که پرورش آن حس برتری طلبانه و نژاد پرستانه و فارس خواهانه ی ايرانيان، که حتی شما نيز آن را تمسخر میکنيد، مستقيما حاصل همين صحنه سازی های مورخين دروغ نويس يهودی است و نه يک خصلت ديرين قومی و ملی.