کتاب چهارم، برآمدن مردم، مقدمه 28

کتاب چهارم، برامدن مردم، مقدمه 28

 

مورخ، از آن که به دنبال ماجرای پوریم، در گذر از تاریخ شرق میانه، جز دعاوی موهوم و مبهم نمی شنود و از بنای تخت جمشید تا تحرکات دربار ناصرالدین شاهی را بی اصالت و ساختگی می شناسد، ناگزیر به صحنه گفتاری باز می گردد که سال هاست در آن بازیگرانی وابسته به کنیسه و کلیسا، در سیمای مورخ و باستان شناس و مرمت کار و هنرور و شارح، ایفای نقش می کنند و مزدوران و متعصبانی را گرد گفته های خویش گماشته اند تا راه را بر عبور حقیقت بسته نگه دارند.

مورخ با نظر در عناوین رسالات و تالیفات فراوان در موضوع قجرها، که همگی سفرهای سه گانه ناصر الدین شاه به فرنگ و دوگانه به خراسان را تصدیق کرده و تصاویر دست برده و مجعول میرزای شیرازی و میرزا رضا کرمانی و حاج سیاح و مبارزان مسلح انقلاب مشروطه و عباس میرزای صف شکن و مراتبی دیگر را در کوششی مبسوط به تاریخ معاصر خورانده اند، سئوال می کند پس تاریخ واقعی روزگار قجرها، با رعایت صورت بندی جدید را، چه گونه می توان تحریر کرد و از چه راه سلطنت طولانی و صحت حادثه ترور شاه قجر در زیارتگاه، گواهی صحت می گیرد؟! به واقع همصدایی این همه شارح و مفسر و مبین تاریخ در بیان دروغی چنین دشوار ساخت راه به جایی نخواهد برد مگر بی اعتنا به افواه بار دیگر رخ داده های بارگاه و عرصه دربار قاجارها را ارزیابی کنیم. کلید گشودن اسرار مسئله را در این زاویه پنهان است که: شاید بتوان به این و آن بهانه، سه بار سفر شاه قجر به فرنگ را بدون هیچ یادگار مصور ممکن دانست و پذیرفت، ولی اگر عکس و نشان مجعولی برای حجت آن ساخته شد، دیگر ذره ای تردید در رد انجام آن سفرها باقی نمی ماند.

چنین است که سعی بی نهایت دشوار مورخ در تدوین تاریخ نوین شرق میانه، در حالتی که بی تردید منبع ناآلوده ای برای مراجعه نمی یابد و در آغوش هر دروغی تعلق ملی و مذهبی و فرهنگی بزک کرده ای را چنان جای داده اند که ابراز تردید و حتی دعوت به بازبینی هر قضیه، در اندازه باز شناسی حافظ و مولانا هم، صفی از متعصبان رگ گردن برجسته را، در برابر خود ایستاده می بیند. با این همه مورخ با بهره برداری از خرده نشانه ها، قوم پرستان را به جایگاه قضاوت در باره پیشینه حضور خویش می خواند و انتظار می کشد تا لایه آگاه تری را که قدمت زمان ورود را در جای تحولات تمدنی قرار نمی دهند به چنین برداشتی عادت دهد و آشنا کند که با رجوع به اندک مکتوب مانده از قرن پیش، راه خود شناسی قومی فرهیخته تری گشوده می شود تا احتمالا بازیچه آستان و اساتیدی نشویم که سر را بر گردن هیچ یک از ما نمی پسندند.

 

 

پیش از این، ارائه صورتی از کتاب عهد عنیق به زبان ترکی، که در سال ۱۸۹۱ یعنی ۱۲۰ سال قبل در لایپزیک انجام شده بود، فضایی فراهم کرد که ترک شناسان حرفه ای با نامناسب ترین ردیه ها تا حد اتهام نادانی و کم سوادی و ترکی ندانی مترجم تورات رویارو شدم و آن برداشت عمومی و منظور را که فقط ابطال رجز خوانی قومی از مسیر بالا نشینی فرهنگی بود و هیچ حقوق تاریخی و قومی را از تجمعی نمی ربود، در هیاهوی دفاعی متعصبانه باز هم به فراموشی سپردند، هرچند در دو برگ آغازین کتاب، ناشر به زبان انگلیسی تذکر می دهد که تورات را برای رفع نیاز های مردم ماوراء قفقاز و ترک های آذربایجان تهیه دیده است:

Trans Caucasian or Azerbaijan Turki Bible

آنان از این سند پر بها برای شناخت و آشنایی بیش تر با پیشینه قوم خود سودی نبردند و نکوشیدند زبان آن نوشته را با دیگر تالیفات پیشین و زبان جاری و امروزین بسنجند و جا به جایی فرهنگی احتمالی و از جمله تعلق دینی و مذهبی مسلط را در گذر از لغت نامه و مفاهیم آن کشف و عرضه کنند. ان چه را با زبانی عصبی از صاحب نظران ترک شنیدیم و خواندیم رد غیر ممکن این فرآورده فرهنگی بود که می گفت زبان ترک لغات انتزاعی بومی ندارد و برای رفع این کمبود، لاجرم دست طلب به دارایی های زبان های فارسی و عربی دراز کرده است. این حقیقت مطلق و ملموس را که در وجه دیگر از جوانی و خامی کامل زبان ترکان خبر می داد، توطئه ای علیه فرهنگ هفت هزار ساله و حقوق ملی ترک ها شناختند و یکدیگر را با این خیال تسلی دادند که هنوز سنگ نوشته اورخون را به عنوان شاهدی برای دیرین شناسی قوم ترک در اختیار دارند و در این میان ان سودا و سواد زیر دست و پا ماند، که مراکز جهانی کنیسه و کلیسا، با وجود اعتقاد عمومی بر مسلمان بودن ترکان، ارتباط آذربایجان و مرکز کلیسایی لایپزیک را به کدام نیاز برقرار کرده و احتیاج ترک زبانان مسلمان به کتاب عهد عتیق چه وجوهی داشته است؟!

 

و این کتاب دیگری است باز هم به زبان ترکی که در حوالی انتشار تورات قبلی به قلم احمد جودت و با نام قصص انبیاء و تاریخ خلفا به سال 1300 هجری در استانبول به چاپ رسانده اند.

کتاب را می توان در خدمت این شناسه و در زمره نخستین تلاش هایی گرفت که از میان آن فرقه دیگری را به میدان جدایی و دشمنی در میان مسلمین دست ساز کرده اند. برای رسوایی بیش تر کتاب و کتیبه سازان کافی است بپرسیم اگر جودت نامی که در ردیف کاتبان دربار بی نشانه عثمانیان قرار داده اند، در قرن پیش تاریخ پر طول و تفصیلی در مدخل خلفا و قصص انبیا بدون ذکر منابع نوشته است، پس تولید هر کتاب دیگر در موضوع و توضیح فرق اسلامی نیز حاصل یک رفتار فرهنگی برنامه ریزی شده است که با وجود فصول متعدد، جودت های دیگر نوشته اند.

«قصص آدم، قصه ادریس، قصه نوح، قصه هود، قصه صالح، قصه ابراهیم، قصه لوط، قصه اسماعیل و اسحاق، قصه یعقوب و یوسف، قصه ایوب، قصه یوشع، قصه داوود و سلیمان، قصه الیاس و الیسع، قصه یونس، قصه ذکریا و یحیی و عیسی، بعثت رسول الله، بعثت محمدیه، هجرت محمدیه، غزوه بدر، غزوه احد، بئر معونه وقعسی، غزوه نضیر، هجرتک بشینجی ییلی، غزوه مریسیع، غزوه خندق، هجرتک التنجی ییلی، مصالحه حدیبیه، فتح خیبر، سفراء پیغمبری، عمره پیغمبری، هجرتک سکزنجی سنسی، محاربه موته، بعضی وقایع حربیه، استطراد، بعضی وقایع عسگریه، فتح مکه مکرمه، وقعه خزیمه، غزوه هانی، غریبه، وقعه اوطاس، محاصره طائف، تقسیم غنائم، رسول اکرمک مکه یه واندن مدینه یه عودتی اثناسنده ظهوره کلان بعض وقایع، غزوه تبوک، اهل طائفک اسلامی، سال حالک تتمه وقایعی، هجرتک اوننجی سنه سی، بعض اوصاف سنیه محمد، ترکه نبویه، زوجات طاهرات، رسول الکرمک معتق و معتقه لری، موذنلر، خطیبر و شاعرلر، فقهای صحابه، کتاب حضرت پیغمبری، امرای عسکریه، امرای ملکیه و مامورین مالیه، مبعوثین و سفرای پیغمبری، اجمال احوال،تتمه، اصحاب کرامک مراتبی، عشره مبشره نک انسابی، عشره مبشره نک اجمال احوالی، رسول اکرم حضرتلرندن صکره ظهوره کلان بعض احوال، بعض وقوعات، لاحقه، اخبار مرتدین، خبر طلیعه و سلمی، وقعه مالک، وقعه یمامه، جمع القرآن، وقایع بحرین، احوال عمان و مهره و یمن، غزوات عراق، ولجه و لیس محاربه لری، فتح حیره، حیره نک فتحندن صکره ظهوره کلان وقوعات، فتح انبار، فتح عین التمر، وقعه دومه الجندل، بعقیه وقایع عراق، اون اوچنجی سنه هجریه وقایعی، خالدبن ولدیک عراقدن شامه ورودی، یرموک وقعه سی، وقعه فحل، کیفیت وفات صدیق و خلافت فاروق، عهدنامه صدیق، کوبری وقعسی، احوال مثنی، سعدبن ابی وقاصک امارتی، وقایع، سعدبن ابی وقاص اردوسنک قادصیه یه حرکتی، فذلکه، فتح دمشق، احوال اردن، احوال عراق، رستمک سرعسکرلکی، سفرای اسلامک مداینه کیدوب کلدکلری، رستمک حیره یه واندن قادسیه یه حرکتی، قادسیه وقعسی، فتح ایله، غریبه، فائده، 15 سنه هجریه وقایع شام، ترتیب عطا و تدوین دیوان، وقایع عراق، محاصره مداین، وقایع 16 سنه، فتح مداین، فتح تکریت و موصل و نینوا، وقعه جلولا و فتح حلوان و ماسبدان، متفرقه، وقایع 17 سنه بنای کوفه و بصره، الجزیره ایله ارمنیه فتوحاتی، بصره جانبنده وقوع بولان فتوحات، فتح رامهرمز و تستر و اسارت هرمزان، فتح سوس و جندیسابور، وقایع سنه 18 ظهور قحط و وبا، وقایع سنه 19، وقایع سنه 20، فتح اسکندریه، متفرقه، بقیه احوال عراق، وقایع 21، فتح همدان و اصفهان، متفرقه، وقایع سنه 22، بعض وقایع همدان، فتح قزوین و زنجان، فتح ری و قمس و جرجان و طبرستان، فتح آذربایجان و شهر زور و دربند، طرف ایران ایچینه افتحام اولندیغی، فتح خراسان، 23 سنه سی فتوحاتی، فذلکه ایام عمر، کیفیت وفات عمر، اولاد عمرالفاروق، تتمه، وقایع سنه هجریه 24، سنه 25، وقایع آفریقا، وقایع سنه 26، لاحقه، غزای اندلس، استطراد، وقایع سنه 27 و سنه 28،فتح قبرس، وقایع سنه 29، حج عثمان، وقایع سنه 30، ولیدک کوفه امارتندن عزلی، سعیدک کوفه امیری اولدینی، ترتیب و تحریر مصاحف شریفه، بعض وقایع، احوال ابی ذر و ظهور ابن سبأ، وقایع ایران، وقایع سنه 31، محاربه ی بحریه، وفیات اعیان، وقایع سنه ی 32، وقایع حربیه، وقایع سنه ی 33 و 34، ناسک امرا حقنده واقع اولان اعتراضات و شکایات، کوفه وجوهندن بعضیلرینک شامه کوندر لدکلری، امرانک مدینه ده اجتماعی، کوفه والیسی سعیدک عزلی، ظهور مبادی اختلال، استطراد، وقایع سنه 35، حضرت عثمانک محصوریتی، شهادت عثمان، حضرتک عثمانک نسبی و اولاد و ازواجی، بعض اوصاف و فضایل عثمان، حضرت عثمانک کیفیت دفنی». 

تاریخ خلفا و قصص انبیا، همانند بازگردان تورات نیست که به ترکی درآمده باشد، این کتاب از پایه مولف مستقلی به نام جودت دارد که نمی گوید این همه اطلاعات تاریخی و مذهبی را از چه متنی برداشته و یا اقتباس و اختیار کرده است. آن چه مشهود است این که کتاب جودت از جلد نخست تا ششم آن چنان که در فهرست فصول آورده ام به توضیح ماجراهایی پرداخته است که با مرگ عثمان تمام می شود و در دنباله و پایان از دوران خلافت امام علی همان دو صفحه ای را می آورد که در دنبال تیتر «فذلکه» آمده است. بار دیگر فرصتی است تا از مسیر متن تاریخ خلفای جودت، بی بستن اتهام مفرح ترکی ندانی به او، به تاریخ ترکان آذربایجان و پایگاه پیش از مهاجرت آنان توجهی شود و اگر دلیلی برای نیاز به چنین جنبشی لازم شد، پس لغات عربی در چهار سطر نخست از دو برگ نهایی کتاب جودت را دوباره خوانی کنم: خارجی، بعضی، واقعه، فاجعه، حضرت، اتهام، سوء ظن، افترا، قیام، حال، بیان، دفع، فتنه، حق، فوق العاده، صرف، مساعی. (ادامه دارد)
ارسال شده در چهارشنبه، ۳۱ خرداد ماه ۱۳۹۱ ساعت ۱۳:۳۵ توسط naina

ارسال پیام به این نوشته
نام: *
ای میل:
وب سایت:
پیام: *
کد امنیتی: *
عکس جدید
نظر بصورت خصوصی برای نویسنده مطلب ارسال شود
دوست گرامی پیام شما پس از تأیید نویسنده نمایش داده خواهد شد.
نویسنده : وحید
چهارشنبه، ۰۷ تیر ماه ۱۳۹۱ ساعت ۲۰:۱۸
 
سلام استاد
امیدوارم حالتان خوب باشد استاد ان روز که به خدمتان رسیدم فرمودید قصد دارید به تبریز بیایید انشاله کی میاید؟بنده منتظر دیدار شما هستم

 
نویسنده : mahsa
جمعه، ۰۲ تیر ماه ۱۳۹۱ ساعت ۱۷:۲۹
 
mamnon va khaste nabashid

 
نویسنده : خسرو
پنجشنبه، ۰۱ تیر ماه ۱۳۹۱ ساعت ۱۶:۳۵
 
سلام علیکم
ومن المومنین رجال صدقوا .....این آیه خیر دلیل است بر صدق بودن کلام استاد

 
نویسنده : hamid
پنجشنبه، ۰۱ تیر ماه ۱۳۹۱ ساعت ۰۰:۱۴
 
سلام علیکم. جزاءکم الله خیرا و احسن علیکم.
 
پاسخ:
انجام وظیفه است و از تعارفات شما ممنونم.

 
نویسنده : حمید
چهارشنبه، ۳۱ خرداد ماه ۱۳۹۱ ساعت ۲۳:۴۱
 
خسته نباشید از این همه تلاش و زحمت
 
پاسخ:
انجام وظیفه می شود و ممنونم

 
نویسنده : saeed
چهارشنبه، ۳۱ خرداد ماه ۱۳۹۱ ساعت ۱۷:۳۱
 
great poorpirar!

 
 
 

کلیه حقوق مندرجات این صفحه برای وب سایت ` حق و صبر ` naria.asia محفوظ است.

طراحی و راه اندازی،
گروه برنامه نویسی تحت وب بنیان اندیشان