ایران شناسی بدون دروغ، 260، نتیجه 68، شناخت کمال الملک نقاش، 4

آشنایی با ادله و اسناد رخ داد پلید پوریم

مدخلی بر ایران شناسی بدون دروغ و بی نقاب، ۲۶۰ 

جملگی شاهد شدیم در سلسله گفتارهایی در تلویزیون، با گردآوری ذخیره صاحب نظران هنوز زنده، در موضوع تاریخ معاصر، سرانجام بر اساس آن چه بیان شد جز دعوت به بوسیدن چکمه های رضا شاه و لیسیدن لبه شمشیر آقا محمد خان دروغین برای عرضه نداشتند. پاس کاری دروغ های کتابی به یکدیگر به خوبی نشان داد که آن جماعت از عمده ترین مسائل تاریخ معاصر چیزی نمی دانند، از بنیان و عوامل دگرگونی ها آگاه نیستند و جز هیاهو مطلبی برای بیان ندارند! چنان که بحث در موضوع کمال الملک نه فقط گفت و گو در باب منزلت نازل هنر در مانده های روزگار پس از پوریم، حتی تا زمان ماست، بل هدایت اندیشه و نظر به اثبات این مقوله است، که نباید بدون بازجویی سخت گیرانه هیچ مطلبی را در باب تاریخ و ادب و فرهنگ ایران پس از پوریم از هیچ منبع و مایه ای پذیرفت.

در میان تالیفات و توضیحات موجود در موضوع کمال الملک، مجموعه ای قابل اعتناتر از کتاب کمال هنر در احوال و آثار محمد غفاری تالیف و گرد آوری احمد سهیلی خوانساری نداریم، که عکس بالا را از صفحه ۳۹ آن کتاب برداشته ام. عکسی است که کمال الملک هنر اندیش منزوی و برکناره گذر و حامی کارگران اخراج شده را از برنامه حذف می کند و در جای او کمال الملکی در مرکز و مقتدای پلیدترین عناصر وابسته به باستان گرایی و بازی های گبرانه و دکان های اورشلیمی و صاحب نشیمنی در لژهای فراماسونی قرار می دهد، که تنها شیخ ابراهیم زنجانی در میان آن ها برای معرفی دیگران کافی است. اگر از قبیل این آقایان شهره به مزدوری و ضدیت با اسلام، که هیچ یک جز خدمت به اورشلیم نقشی در تاریخ معاصر نداشته اند، کمال الملک را در میان گرفته اند، پس عنوان نقاش و تابلوهای منسوب به او، روکشی برای یک مامور است، که همان کشک می شود.

رسیدگی به نوشته ها و مقالات کتاب بالا را به یادداشت دیگری موکول می کنم که هریک آن دیگری را به هیچ تبدیل می کند و وفور تشعشعات دروغ و جعل و ناراستی در میان آن ها، خوش باوران را نیز به اعتراض و افسوس وا می دارد. اینک فقط به کار کمال الملک نقاش و هنرمندی های او می پردازم که خود حکایت جهودانه ی کامل دیگری است.

«مرحوم کمال الملک به علاوه ی صنعت نقاشی، شخصی ادیب و تحصیلات مقدمات فارسی و عربی و خط و علوم را کاملا وارد و از صحبت و مجالست ایشان کسی سیر نمی شد و الحق عالمی بی نظیر و تالی مانی و رافائل و افتخار مملکت ایران بودند». (احمد سهیلی خوانساری، کمال هنر، ص ۲۰۰)

در همین نامه های به نام کمال الملک نقاش تحریر شده به میزانی غلط املایی و انشایی پدیدار است که درباره آن در همان کتاب چنین قضاوتی می خوانیم:

«در این نامه ها گاهی غلط املایی ملاحظه می شود: مانند (طب) به جای تب، اسرار به جای (اصرار)، حجوم به جای (هجوم) که نباید به نویسنده خرده گرفت، زیرا هنرمندی که تمام ذوق و استعداد خود را در هنر به کار برده است، از وی دبیری انتظار نمی توان داشت». (احمد سهیلی خوانساری، کمال هنر، ص ۲۰۰).

پیوسته قضایا به همین روال بوده است: بهانه سازی های ابلهانه. آن ها با توسل به توجیهات قادرند از کمال الملک هم ادیبی صاحب مقام و هم بی اعتنایی به دبیری بیرون کشند. باید حوصله کنید و در میان نامه های منتسب به او بگردید تا حتی صفره را هم به جای سفره پهن کرده باشند! با این همه باید دید این تالی رافائل چه گلی بر سر نقاشی تاکنون فکسنی و کساد و بخت کور ایران زده و هویت شناسی آثار او سر از کدام بیغوله بیرون می کند! کتاب کمال هنر از جمله در پایان، صفحات رنگین مبسوطی را به معرفی تابلوهای کمال الملک اختصاص داده است، با رپرتواری شامل ۷۵ تابلو که فقط ۱۵ فقره از میان آن ها امضای نقاش را دارد، که نمونه هایی از آن را خواهید دید. تنوع ارزش و اجرا در مجموع تابلوهای منتسب به کمال الملک، اعم از با و یا بدون امضا به میزانی است که قبول تعلق آن ها به یک هنرمند نقاش به کلی ناممکن است. ظاهر آثار می گوید در هرکجا تابلوی بی صاحب و با هر کیفیتی یافت شده، آن را با نصب امضایی قلابی و غیر یکنواخت و یا غالبا بدون امضا، به میراث کمال الملک بخشیده اند! اگر هنرمندی بر تابلوی خود امضا نگذارد یا اتودهایی بی ارزش شناخته و یا از داشتن چنین اثری بی خبر بوده است! بنا بر این در روابط امر باید ۶۰ تابلو از آن ۷۵ تابلو را از تعلقات هنری کمال الملک بیرون قرارداد، زیرا قبول انتساب شفاهی به او، سهل انگاری حیله گرانه است.

 

این تابلو را یک بار در صفحه ۲۹۴ کتاب کمال هنر، با عنوان دور نمایی از مبارک آباد و یک بار هم در صفحه ۳۶۰همان کتاب با نام دورنمای کوه شمیران چاپ کرده اند تا بدانید از نظر این محققین در آثار و احوال کمال الملک هم، تمام ماجرا، بازی سرگرم کننده ای است که جدی گرفته نمی شود.

چنان که این تابلو را یک بار در صفحه  ۳۵۸ آن کتاب مرجع شناخت کمال الملک، به نام دورنمای باغ مهران پشت ضراب خانه و بار دیگر در صفحه ۳۰۶ همان کتاب با نام دورنمای دیگری از مبارک آباد چاپ کرده اند ،تا ارزش کشفیات اختصاصی در باب کمال الملک و محدوده اشراف و دانایی به آثار و احوال او تعیین شده باشد.

این  تابلوی معروف پیرمرد خفته عرب است که در صفحه ی ۲۹۸ همان کتاب در ردیف کارهای کمال الملک چاپ شده است. کار شلخته بی معنای ناشیانه ای، با سایه زنی های فاقد منطق، که نقاش حتی از رسم درست پاهای بیرون از عبای سوژه نیز عاجز بوده، چنان که دست ها تناسب طبیعی با اسکلت عمومی بدن را ندارد. تابلو همراه امضایی است که دیا شده آن را در زیر می بینید.

پس تابلو به امضای علی محمودی، با تاریخ یک سال مانده به مرگ ناصرالدین شاه است! آیا این حضرات کنجکاو در زندگانی کمال الملک، که هنگام نصب تابلویی در فهرست کارهای او، حتی حوصله و دقت خواندن امضای اثر را هم نداشته اند، خود را مسخره نمی کنند؟!

بر همین منوال و روال است این تابلوی معروف به آبشار دوقلو، که در صفحه ۳۵۲ همان کتاب چاپ شده و از نخبه ترین آثار نقاشی است که در ثبت حجم ها و نیم سایه روشن ها و به طور کلی نورپردازی طبیعی بی داد کرده است. تابلو با توضیح کوتاهی به زبان فرانسه، دارای امضایی است که در زیر می بینید. 

ملاحظه می کنید که تابلو به نقاشی با نام مهام نیا متعلق است که نام گذاری اثر، جز اشاره به آبشار دربند، چندان قابل استخراج نیست. کسی از این حضرات بپرسد چرا مجبور به اختراع زورکی کمال الملک شده اند؟ مضحک تر از همه آن که نقاش برخی از آخرین تابلوهای سنه دار خود را با نام نقاش باشی، چند تایی از نخستین تابلوهای تاریخ خورده اش را با عنوان کمال الملک و یکی دو تا را هم با امضای محمد غفاری ثیت کرده است، تا نخستین نقاشی در جهان معرفی شود که نام و امضاهای گوناگون دارد!

 

از جمله این باسمه بی اندازه مسخره و مضحک را با آن موکت زیر پا، تابلویی از شمایل مظفرالدین شاه در زمان ولایت عهدی او می شناسند. منابع موجود می فرمایند که مظفرالدین شاه پس از قریب پنجاه سال انتظار در حالت ولایت عهدی، به سال ۱۳۱۳ به سلطنت رسیده است. نگاهی به صورت این جوانک، سن او را حد اکثر ۲۰ تا ۲۵ ساله نشان می دهد که به تقریب سال تولید این اثر را با ۱۲۸۸ قمری مربوط می کند و اگر تولد کمال الملک هم میان ۱۲۷۵ تا ۱۲۸۰ قمری معلق است، پس این نقاش نابغه تابلوی ولیعهد را در در هشت یا سیزده سالگی و لابد در تبریز رسم فرموده اند!

«چون کمال الملک به تصدیق خودش، یک سال از برادرش کوچک تر بود، باید درحدود سال ۱۲۸۰ قمری متولد شده باشد. در این صورت چون وفات اش در ۱۲۵۹ قمری واقع شد، سن اش نزدیک به هشتاد سال  قمری بوده است. ولیکن در زمستان ۱۳۵۳ قمری که در نیشابور به ملاقات اش رفتم، گفت نزدیک نود سال دارم. ولی مکررا گفته که من در سالی به دنیا آمده م که ناصرالدین شاه در تابستان در سلطانیه اردو زد و می دانم که ناصرالدین شاه دو سفر به سلطانیه رفت. یکی در ۱۲۶۹ و دیگری در ۱۲۷۵ قمری. پس در صورتی که نشانی کمال الملک از سال ولادت اش درست باشد، اگر سفر اول بوده هنگام وفات نود سال قمری داشته نه آن زمان که به من می گفت و اگر در سفر دوم بوده از ۸۴ سال قمری بیش تر عمر نکرده است. در هر حال خود او درباره سن اش به اشتباه بوده است». (احمد سهیلی خوانساری، کمال هنر، ص ۱۸۸).

بدین ترتیب لشکری از اقوام و دوستان و همپالگی ها و حتی شخص کمال الملک موفق به کشف رمز سن و سال او هم نشده اند، پس با چه نشانه 60 تابلوی بدون امضا را به او می بخشند؟! در زیر همین تابلوی ولی عهدی مظفرالدین شاه این امضای بی مزه بچگانه به دو زبان ثبت است: محمد غفاری، به فارسی و کمال الملک به لاتین! بدین ترتیب نقاش ما باید از شکم مادر همراه لقب کمال الملکی به دنیا آمده باشد و اگر کسی لجوجانه این امضا را الحاقی بشمارد آن گاه باید این بار به دنبال مطلبی غیر الحاقی در آثار و احوال کمال الملک بگردد. اگر گمان دارید هنوز چیزکی از کمال الملک معروف به جا مانده، پس منتظر یادداشت بعد بمانید. (ادامه دارد)                              

ارسال شده در دوشنبه، ۰۹ فروردین ماه ۱۳۸۹ ساعت ۰۳:۰۰ توسط naina

ارسال پیام به این نوشته
نام: *
ای میل:
وب سایت:
پیام: *
کد امنیتی: *
عکس جدید
نظر بصورت خصوصی برای نویسنده مطلب ارسال شود
دوست گرامی پیام شما پس از تأیید نویسنده نمایش داده خواهد شد.
نویسنده : کرامت پورترک
دوشنبه، ۱۶ فروردین ماه ۱۳۸۹ ساعت ۱۱:۱۲
 
هزاران بار احسنت و آفرین بر استاد فرزانه جناب آقای پورپیرار.
واقعا مقاله عالی بود.

 
نویسنده : يك مهندس
یكشنبه، ۱۵ فروردین ماه ۱۳۸۹ ساعت ۰۸:۳۳
 
از اين همه دقت استاد پور پيرار واقعا لذت مي برم ،‌ من هر چند روز يكبار به سايت شما سر مي زنم و به مباحث دقيق استفاده مي كنم .

 
 
 

کلیه حقوق مندرجات این صفحه برای وب سایت ` حق و صبر ` naria.asia محفوظ است.

طراحی و راه اندازی،
گروه برنامه نویسی تحت وب بنیان اندیشان