ایران شناسی بدون دروغ، 132

 آشنایی با ادله و اسناد رخ داد پلید پوریم

مدخلی بر ایران شناسی بی دروغ و بی نقاب، ۱۳۲

هنوز هم اسناد غیر قابل انکاری در دست است که اثبات می کند تنظیم و تکمیل فنی خط عرب، تا آن جا که قابلیت تالیف کتاب هایی را بپذیرد که در سراسر جهان اسلام امکان قرائت و استخراج معنا بیابد، امری است که عمر دست یابی به آن، قریب پانصد سال از زمان اعلام شده ی کنونی آن، یعنی قرن چهارم هجری، به ما نزدیک تر است.  

انستیتوی هنر فرانسه، حوالی دو قرن پیش، زمانی که هنوز دوربین عکاسی نبود، از بیم نابودی کامل، هیئتی از هنرمندان گرافیست و آرتیست های رسّامی را به سرزمین های اسلامی فرستاد، تا از نمونه های باقی مانده ی معماری، آرایش داخلی، کار بر چوب و فلز و گچ و مرمر و سنگ و کاغذ و شیشه، کپی های کامل و دقیق بردارند. حاصل این اقدام اعجاب آور، تدوین کتابی شد با دویست تابلوی رسّامی، که قریب ۱۲۰ سال پیش، برای نخستین بار، با نام هنر عرب در فرانسه به چاپ رسید. هیئت هنرمندان فرانسوی به ایران و ترکیه نرفتند، تنها سرزمین های عرب را جست و جو کردند و چنان که در مختصر نمونه های زیر می بینید، این کپی ها چنان استادانه آماده شد، که برخی از آن ها در نمایش جزییات، از برداشت های عکاسان زمان ما امین تر عمل کرده است. در سال ۱۳۷۶ این اثر بی مانند با سرپرستی و نظارت من، در انتشارات کارنگ تجدید چاپی ماهرانه شد. همان زمان نیز به ما اجازه ندادند تا کتاب را با عنوان اصلی آن، یعنی هنر عرب به بازار بفرستیم و از آن که در مفهوم عام تفاوت چندانی نداشت، لاجرم پذیرفتیم که بر کتاب نام «معماری و هنر سرزمین های اسلامی» بگذاریم و بدین ترتیب معلوم من شد که سرمایه گذاری یهود برای درهم شکستن امکان هرگونه نزدیکی و ایجاد دشمنی خشن و کور میان اقوام مسلمان، بی هوده و بدون حاصل و سود نبوده است.   

سند ۱                                                         سند ۲

بی تردید تصاویر بالا، که به نسبت اصل و اریژینال آن بارها کوچک شده، نمی تواند زیبایی و دقت و رعایت امانت در کار خالق این رسّامی ها را به خصوص در جزییات منتقل کند، اما نگاهی به همین نمای کلی کاملا معلوم می کند که نمایش مراتب سایه ها در این کارهای قلمی، امین تر و دقیق تر و برتر از عدسی دوربین عکاسی عمل کرده است. این سخن را به عنوان یک هنر شناس در سطوح فوق ممتاز و مدعی آشنایی در حد اعلا با فن عکاسی و معماری اسلامی عرضه می کنم که: هر یک از ۲۰۰ تابلوی موجود در کتاب «هنر عرب» از شاه کارهای رسّامی جهان است که بررسی آن ها از زوایای گوناگون به کشف رازهای هنر اصیل و انحصاری عرب کمک می کند. نمونه های ارائه شده در متن آن کتاب، متاسفانه توضیحات کافی ندارد و فی المثل شرحی را که برای سند ۱ در صفحه ۴۷ آورده، جز یک جمله نیست: «مسجد قایتابای. جزییات داخلی و محراب، قرن پانزدهم میلادی». در مورد سند ۲ نیز، در صفحه ۲۵ کتاب، به اختصار آمده است: «تکیه شیخ حسین صدقه، پنجره های بزرگ گنبد. قرن چهاردهم میلادی». بعدها بر کتاب جزوه ای افزودند که توضیح جغرافیایی و فنی بیش تری برای هر اثر ارائه می داد که اینک در اختیار کم تر کسی است.

سند ۳                                                                     سند ۴

دو رسّامی مافوق عالی بالا نیز، شاهدان دیگری بر هیبت و اهمیت و دقت نظر هیئت هنرمندان فرانسوی در انجام ماموریت خویش اند و نیز نشان می دهند که یک معماری اصیل اسلامی، بدون زر و برق کاشی های معرق و آیینه کاری و مقرنس سازی و طلا اندازی های اضافی، حتی شکوه و جلال بیش تری دارند، چنان که لااقل در نظر من پیوسته یک پوست نوشته ی قرآنی بسی اصیل تر و حتی زیبا تر از نسخه های طلا پوش شده ی قرآن هایی بوده است که در چهار سده ی اخیر آماده کرده اند، چنان که بر مقابر و گنبد و گلدسته ی بزرگان تشیع، احتمالا به قصد اجرای سفارش قرآن به دوری از گزافه گزینی، ورقه ای از زر کشیده اند، بی این که بانیان این گونه امور بدانند که چنین زر افشانی ها، از ویژگی های نمایشات کلیسایی است، نه اسلامی. باری، در ذیل تصویر مربوط به سند ۳، در کتاب هنر عرب آمده است: «مسجد سلطان حسین، درب بزرگ، قرن چهاردهم میلادی»، و ذیل سند ۴ نوشته شده: «مقبره ی سلطان قلاوون، قرن چهاردهم میلادی». توجه کنید که این تصاویر نمونه هایی از معماری اسلامی است که لااقل چند قرنی مقدم بر دوران صفویه اجرا شده است. من با نگاه به صحن مقبره ی سلطان قلاوون در تصویر بالا، حسرت کشانه آرزو کردم که کاش شاه عباس صفوی نیز چنین مقبره ای برای خود در اصفهان با همان کاشی کاری هایی ساخته بود که رد پا و سابقه ی بومی نداشته اند؟!!  

سند ۵                                                             سند ۶

کتاب هنر عرب، در صفحه ۴۹، دو نمای بالا را نیز قسمت هایی از آرایه های خارجی اقامتگاه قایتابای، از قرن پانزدهم میلادی معرفی کرده است. در مجموع این ابنیه را، که ده ها نظیر دیگر به همین سبک در آن کتاب دارد، به ترین نمونه های معماری اسلامی می توان شناخت و از هویت و منطق بی خدشه ای برخوردار است که تلفیقی استثنایی و بی بدیل از عظمت و آرامش را عرضه می کند، پدیده ای که تنها در سنت معماری اسلامی قابل دیدار است و لاغیر. ما با چنین نمایی حتی در طبیعت نیز بر نمی خوریم و گویا با قانونی تغییر ناپذیر مواجهیم که پیوسته عظمت را با هراس همعنان کرده است، چنان که در ماهیت آتش فشان و سیل و بهمن گریزنده و امواج دریا و کوه های بلند و جنگل انبوه و دیدار از درندگان باشکوه حیوانی نهفته است، قانونی که فقط و فقط در معماری اسلامی اصیل شکسته می شود و البته نه در آن چه دولت سعودی با صرف هزینه های بسیار قصد توام کردن کهنه و نو را داشته و مجموعه ی گیج کننده و نازیبای کنونی را در مکه ی مکرمه بر پا کرده است. در یک مجموعه همآهنگ و متناسب اسلامی، گویی استند بس حجیم یک جرز و پایه ستون، در شبستان وسیع مسجدی را، عامدانه برای تکیه زدن مومنی ساخته اند تا با احساسی از آرامش مغشوش ناشدنی و حمایت شده، غرقه در ستایش خداوند خویش شود. این تنها اشاره به گوشه کوچکی از معجزه ی معماری اسلامی است که فضای عرضه شده در آن را، هیچ مجموعه مذهبی و سیاسی - اداری و کاخ های اشرافی جهان و لوکس گرایی های مسکونی جدید ارائه نمی دهند. اگر آن احساس آزادی و تعلقی را که یک مومن وارد شده بر نمازگاه مسجدی، که گویی بدون هیچ تشریفات و آرایشی، پا در خانه پدری خویش می گذارد، با آن محیط خشک و مودب و رسمی و فکل زده ی کلیسا ها مقایسه کنید که کشیش را در جای مکتب داری ترکه به دست قرار می دهد، به سادگی درخواهید یافت که در یکی سایه ی سلیم و آسان گیر خداوند و در دیگری دستگاه صدقه گیر حاکمیت صلیب برقرار است.  

اینک به این چند نمای نزدیک توجه کنید که هر یک قسمت بزرگ شده ای از برخی بناهای معرفی شده در تصاویر بالا است. در این جا می توانید مهارت حیرت انگیز رسّام را دریابید که با امانت تمام همراه هر قطعه آجر و سنگ و هر منحنی پیچک های گچی، در بدنه های پر کار بنا به راه افتاده و نقش آن را بر لوح کاغذین زیر دست خویش نشانده است. در این تصاویر کاملا معلوم است که هنرمند فرانسوی با حرکات حروف در خط عرب آشنا نبوده و رد هر یک از آن ها را چون خطوط در هم گل بوته های گچی دیوار دنبال کرده است. اما از تمام این مقدمات و با بررسی کامل تابلوهای کتاب هنر عرب، به دو نکته اشاره می آورم که چشم ما را بر رموز و زمینه هایی باز می کند که در نظر اول جز سیاهی چیز دیگری دیده نمی شود. نمونه های معماری اسلامی در سرزمین های عرب، گرچه عمری همدوش و یا کهن تر از معماری مساجد عهد صفویه دارد، اما از هیچ جانبی، نه طراحی های زیر بنایی، نه استفاده از مواد اولیه، نه پرداخت نقوش و سطوح و نه کاربرد نوع خط و به خصوص نه در استفاده از کاشی های تزیینی، توافقی با معماری اجرا شده در ایران عهد صفویه ندارد. در این جا از آن ازاره های کاشی نوشته و آن خطوط محقق و نسخ و معقلی خبری نیست و در قرن هشتم و نهم هجری شاهدیم که کتیبه های قرآن نویسی مساجد سرزمین های اسلامی عرب زبان، بدون معرق کاری های مساجد نوبنیاد اصفهان و گوشه های دیگری از ایران، از جمله قم و کاشان و شیراز و خراسان، فقط در حال برداشتن گام های نخست در نمایش حروف تربیت شده ی خط عرب است. 

سند ۷                                                     سند ۸               

سند ۹                                                   سند ۱۰   

اینک به این نمونه های قرآن نویسی های ارائه شده در کتاب هنر عرب توجه کنید: شرح کوتاه بر متن های مربوطه در صفحات ۲۰۶ به بعد آن کتاب به ترتیب چنین آمده است:
سند ۷. قرآن، تذهیب صفحه ی نخست، قرن هفدهم میلادی.
سند ۸. قرآن، صفحه ی تذهیب شده، قرن هفدهم میلادی.
سند ۹. قرآن، شمال آفریقا، قرن هجدهم میلادی.
سند ۱۰. قرآن، مغرب، قرن هجدهم میلادی.
اواخر قرن هیجدهم میلادی، اوائل حکومت قاجار در ایران و به زمان ما بسیار نزدیک است و از این که هیئت هنرمندان  فرانسوی، در ابتدای قرن نوزدهم به شرق اسلامی فرستاده شده اند، پس این قرآن ها در زمره ی آخرین تولیدات شمال آفریقا در زمینه ی قرآن نویسی محسوب می شود.  

حالا به این درشت نمایی خطوط قرآن های فوق، فراهم آمده در قرن هفدهم و هجدهم میلادی نگاهی بیاندازید تا مجاب شوید که نسخه برداران این قرآن ها بدون شک حتی کلامی در باب وجود خط نسخ و محقق و رقاع و غیره نشنیده اند که ساخت ابن بواب و ابن مقله در قرن چهارم هجری می گویند و می نماید که از آن اسلوب های نگارش، هشت قرن پس از عرضه ی آن، آگاهی نداشته اند. اگر از این طریق قبول کنیم که نوگرایی های معماری و کاشی پزی های فوق عالی و معرق های بی نظیر و نگارش با خطوط ممتاز تزیینی، انحصار به ایرانیان داشته و مبدعان و بنیان گزاران آن از مبداء صفویه ظهور کرده اند، آن گاه همان سئوال اهل تشکیک بار دیگر سر بر می آورد که: این نخبگان هنر و صنعت و این معماران و موجدان دگرگونی در فرهنگ عمومی و تولیدات عام المنفعه، در سرزمینی که سنت و سابقه ساخت یک قاشق یا کاسه ی غذا خوری، در پی قتل عام پوریم را نداشته است، چه گونه و از چه راه برآمده و در کدام مراکز پیش از صفویه، آموزش دیده و استاد شده اند؟!!! (ادامه دارد) 

+ نوشته شده توسط ناصر پورپیرار در دوشنبه هشتم بهمن 1386 و ساعت 11:0 | نظر ها در ناریا

ارسال شده در دوشنبه، ۰۸ بهمن ماه ۱۳۸۶ ساعت ۱۱:۰۰ توسط naina

ارسال پیام به این نوشته
نام: *
ای میل:
وب سایت:
پیام: *
کد امنیتی: *
عکس جدید
نظر بصورت خصوصی برای نویسنده مطلب ارسال شود
دوست گرامی پیام شما پس از تأیید نویسنده نمایش داده خواهد شد.
نویسنده : قاراداغلی
پنجشنبه، ۱۱ بهمن ماه ۱۳۸۶ ساعت ۱۰:۱۹
 
با سلام خدمت استاد بزرگوار و همه دوستان
Naria.blogfa.ir از امروز فیلتر شده است . دوستان برای ارتباط راهنمایی فرمایند.

 
نویسنده : پیام
پنجشنبه، ۱۱ بهمن ماه ۱۳۸۶ ساعت ۰۹:۱۹
 
با سلام.
شاید نام محسن نامجو از خواننده های داخل کشور که این روز ها خیلی طرفدار پیدا کرده است را شنیده باشید.
در این آدرس http://www.semahal.com/song/25433.htm می توانید متن ترانه گیس را بخوانید.
دراین ترانه آیه " و اعتصموا به حبل الله جمیعا و لا تفرقوا " به صورت مضحکی از سوی او خوانده می شود. در ادامه ترانه هم عباراتی به کار برده می شود که از نظر من توهین به خدا محسوب می شود.
آیا شما نیز چنین نظری دارید ؟ یا من اشتباه می کنم؟
وزارت به اصطلاح فرهنگ و ارشاد مثلا اسلامی چگونه به چنین فردی اجازه انتشار آلبوم می دهد؟
با تشکر

 
نویسنده : فرخ
چهارشنبه، ۱۰ بهمن ماه ۱۳۸۶ ساعت ۱۸:۴۶
 
آقای پورپیرار. نمیدانم در مورد تصوف چه نظری دارید ولی چند سال پیش كه به هند رفته بودم، عقایدی را صوفیان اسلامی مطرح میكنند مثل وحدت وجود و از این حرف ها به شكل كامل تر آن نزد هندوان میبینیم، با این تفاوت كه هندوان از آنها برای فرار از شریعت استفاده نمیكنند، بلكه همان شریعت شان است و بسیار پایبند به آن میباشند. به نظر من هر كس كه تصوف اسلامی را ابداع كرده است، خواه یهودی یا هر كس دیگر، عقاید هندوان یكی از مراجع اصلی اش بوده است. نظرتان در این باره و در مورد ابن عربی چیست؟
 
پاسخ:
ناریا: آقای فرخ. تصوف هم مانند فلسفه از سوقات های یهودیان برای مسلمانان است که قصد اصلی اختراع آن ها ایجاد چند دستگی فکری در میان مسلمین و حتی جهانیان است.

 
 
 

کلیه حقوق مندرجات این صفحه برای وب سایت ` حق و صبر ` naria.asia محفوظ است.

طراحی و راه اندازی،
گروه برنامه نویسی تحت وب بنیان اندیشان