ایران شناسی بدون دروغ، 113

آشنایی با ادله و اسناد رخ داد پلید پوریم

   مدخلی بر ایران شناسی بی دروغ و بی نقاب، ۱۱۳  

انحصار ساخت و سازهای زیر بنایی و یا نمایشی و تدارک تاسیسات متعدد و عام المنفعه ی دولتی، به دوران شاه عباس صفوی، در نفس خود برملا کننده ی نقشه ای است که فراتر از نیازها و رشد طبیعی و موزون جامعه، به صحنه سازی هایی برای محو نشانه های عقب ماندگی پیشین پرداخته است و اگر در جنب اصلی ترین مظاهر مادی سلسله ی صفوی، یعنی معماری ابنیه ی شهری و مذهبی و تجاری و سدها و پل های اصفهان، ایجاد تاسیسات دشوار ساخت میان راهی و رفاهی برای جا به جایی کالا را، به تعدادی غیر عادی، باز هم در دوران تسلط شاه عباس شاهدیم، آن گاه با محاسبه ی فنون و زمان و امکانات مورد نیاز، اجرای این تاسیسات مافوق معمول را، در زمان نه چندان بلند تسلط ادعایی شاه عباس هم، کاملا غیر ممکن می یابیم، مگر این که گروه و گونه های مختلفی از صاحبان حرف و توانمندی های تکنیکی و عملیاتی و فضاهای بزرگی از محوطه های در حال بریدن و تراشدن سنگ و کوره های فراوان تولید گچ و آهک و کاشی و آجر را در کار بیانگاریم، تعداد بی شماری دواب در حال حمل نیاز های این کارگاه های بسیار دور از هم را، در نظر آوریم و سرمایه ی بی شماری را صرف شده در این راه بیانگاریم و از آن که مشاهدات عینی و گواهی های مختلف اسنادی و عقلی و اعتباری، کم ترین ذخیره ای از این همه نیروی کارآزموده ی اجرایی و نیز منبعی برای انباشت این ثروت عظیم و بقایایی از کارگاه های بزرگ تولید مصالح، به خصوص کوره های ثابت پخت آجرهای مقاوم و فوق عالی مصرف شده در این ابنیه را نشان نمی دهد، پس در منظر عقلا چاره ای جز این نمی ماند که، سرمایه، توان تکنیکی، مدیران اجرایی کار آزموده و حتی بخش عمده ای از مصالح این ساخت و سازها را وارداتی بیانگاریم، زیرا اگر در حوالی هر کاروان سرا، لااقل بقایای یک کوره ی بزرگ آجر پزی را نیابیم، پس بی تردید معلوم می شود که این مصالح را از محل دیگری به کارگاه های عملیاتی، حمل کرده اند.    

«بسیاری از محققان، دوره ی صفوی را از نظر توسعه ی معماری و تزئینات آن یکی از درخشان ترین ادوار می شمارند. در این دوره که آن را عصر شکوفایی معماری می دانند، بناهای بسیاری چه مذهبی و چه غیر مذهبی در بسیاری از شهرهای ایران به ویژه پایتخت های آن چون قزوین و اصفهان به دست هنرمندان معروف احداث شد. با تشویق شاهان صفوی در پایتخت و حکمرانان در شهرستان ها، احداث بناهای عمومی چون پل، بازار، مسجد، مدرسه و به ویژه کاروانسرا رو به افزایش نهاد. جاده های کاروانی زیادی در سراسر شهرها به وجود آمد و در مسیر جاده ها در فواصل معین کاروانسراهای بی شماری با شیوه های معماری متفاوت ساخته شد. همچنین ایجاد سراها و کاروانسراها در شهرها نیز رو به افزایش گذاشت، چنان که جهانگردان نوشته اند به هنگام حکومت شاه طهماسب در قزوین کاروانسرایی در این شهر بنا گردید که کاروانسرای شاهی نام داشته و حداقل دارای ۲۵۰ اطاق بوده است. همچنین نوشته اند که کاروانسرای مزبور برای میهمانان خارجی احداث شده بود». (محمد یوسف کیانی، ولفرام گلایس، کاروان سراهای ایران، ص ۱۷)

بی شک مردمانی که قادر به شرکت در این گرد باد ساخت و ساز عهد صفوی باشند، جز به صورت روزمزدان مصالح کش، در ایران آن زمان یافت نمی شدند، پس تنوع باور نکردنی طراحی و اجرا و مصالح کاروان سراهای صفوی، که در عین حال قابل دسته بندی های فنی است، خود گواهی بر رسوخ سنت های گونه گون معماری و اسلوب های متفاوت فضا سازی بیگانه در کاروان سرا سازی های عهد صفوی است و چون به طور اصولی پیش از صفویه، به علت نبود تجمع و تمدن و تولید و توزیع، هرگز کاروان سرایی نساخته اند، پس هرگونه فرض برداشت های بومی و تقلید از سنت و پیشینه در این ساخت و سازها منتفی است. در این صورت دیدار از این همه بازی های معماری، که گاه سرخوشانه می نماید، بیرون از حوزه ی بروز ناگهانی نبوغ قومی و ملی قرار می گیرد و اگر نخواهیم همچنان در اعجاب و بهت بی اثر باقی بمانیم، ناگزیر باید قبول کنیم که صدها گروه کار غیر بومی، با برداشت های گوناگون و مجزا از معماری و فضا سازی، در بالا بردن بنای تاسیسات عمومی در عصر صفویه، به صورت پیمان کارانی آزاد، نقش داشته اند. برای درک صعوبت کوه آسای اتمام هر یک از مجموعه های کاروان سرایی، که غالبا در میان بیابان های کویری بالا رفته اند، کافی است نیازهای مادی و تدارکاتی و نیروهای اجرایی ضرور را، بر مبنای امکانات و ابزارهای پنج قرن پیش ارزیابی و سپس نتیجه گیری کنیم.    

«۶. کاروان سراهایی با پلان های متفرقه: این گروه کاروان سراهایی هستند که نقشه و معماری آن، با آن چه در گروه های یک تا پنج اجمالا بررسی شد، شباهتی ندارند. دلایل مختلف چون سلیقه و ذوق معمار، نفوذ معماری خارجی و شرایط و موقعیت جغرافیایی، در احداث این گونه کاروان سراها نقش داشته است. برای مثال می توان کاروان سرای سبزوار را نام برد که به عقیده ی آقای مولر، شبیه کاروان سراهایی است که در بین النهرین ساخته شده است». (محمد یوسف کیانی، ولفرام گلایس، کاروان سراهای ایران، ص ۱۵)

بدین ترتیب و با این گروه بندی های قابل تشخیص و تفکیک و نیز وجود معمارانی با سلیقه های گوناگون، که از سنت ساخت و ساز در حوزه ی اعزام خویش گرته برداشته اند، غیر بومی بودن اساس فعالیت های عمرانی در عهد صفویه را آشکار می کند. این یکی از عمده ترین وظایف سازمان های مربوطه در دانشگاه ها و مراکز و تجمعات صنفی در حوزه های مرتبط است که به جای پول درآوردن صرف، به شناسایی کامل تر مشخصات اجرایی کاروان سراهای صفوی و به تر بگویم عباسی بپردازند و حدود دخالت فرهنگ و تکنیک غریبه و نیز امکانات و زمان مورد نیاز برای بالا بردن هر یک را دقیقا بررسی و شمای روشن تری از رخ داد های دوران بسیار تعیین کننده ای از روزگار بر ما گذشته را ترسیم کنند. بدون شک اگر هر مهندس مشاور فعال در پروژه های کنونی، که نان چربی برای آنان به تنور می برد، حصه ای از امکانات فراوان خود را، فقط در شناسایی یک کاروان سرای صفوی سرمایه بگذارد و هیئت هایی صاحب صلاحیت، یافته های آنان را تجزیه و تحلیل کنند، پرده از اسرار زیادی در مسائل عهد جدید ایران برداشته خواهد شد.

«محققین، معماری عصر صفوی را به سه دوره شامل:
۱. دوره ی اولیه، 
۲. دوره شاه عباس،
۳. دوره ی جانشینان شاه عباس تا انقراض صفویه تقسیم کرده اند.
از آثار باقی مانده ی معماری عصر صفویه، به نظر می رسد عصر طلایی آن متعلق به زمان شاه عباس صفوی باشد. همان طور که پایتخت شاه عباس در اصفهان با بناهای زیبا مزین گشت، در شهرهای مختلف نیز بناهای عام المنفعه، از جمله کاروانسراهای زیادی احداث شد. علاوه بر این، در این دوره تزئینات معماری به ویژه هنر کاشی کاری نیز به حد اعلای ترقی رسیده و هنر خوش نویسی و خطاطی نیز در این زمان شکوفا شد و بسیاری بناها از جمله کاروانسراها با کتیبه های گوناگون به خطوط نسخ و نستعلیق مزین شد». (محمد یوسف کیانی، ولفرام گلایس، کاروان سراهای ایران، ص ۱۷)

به معنایی، این تقسیم بندی دوران صفویه، کاملا درست است اگر دوره ی صد ساله ی نخست را، که در آن هیچ بنای معینی را بالا نبرده اند، دورانی بدانیم که مصروف مقدمات و تدارکات، تهیه ی پلان ها و مصالح لازم، گزینش و دعوت نیروهای اجرایی و نیز تهیه ی سرمایه ی ضرور از منابع غیر بومی شده است. چنان که بخش دوم دوران اجرای عجولانه ی پروژه ها است و در اسناد موجود منحصر به زمان شاه عباس گفته اند و بالاخره بخش سوم که زمان عملیات تبلیغی، برای معرفی جهانی و ثبت فرهنگی آن ساخت و سازهاست، که به صورت مطالب گاه بس مضحک سفرنامه نویسان، اعم از واقعی و فرضی درآمده و بالاخره انجام مانور نهایی، که رها کردن تدریجی ایران برای بازگشت به شرایط پیشین است. چندان که تاریخ برای آن سکوت دوباره برقرار شده، پس از هیاهوهای ساخت و ساز دوران صفویه، توضیحی ندارد مگر ظهور خشایارشای دیگری، به نام نادر شاه افشار، که این بار به جای یونان، راهی هندوستان می کنند.     

«کاپیتولاسیون در اصل ماخوذ از واژه ایتالیایی «کاپیتولاتزیونه» یا واژه لاتین «کاپیتولاره» است. این واژه به معنای انعقاد عهدنامه و فصل بندی و طبقه بندی مطالب و یا نوشته ای که دارای فصول و مواد بوده باشد هست و چون قراردادها و قوانینی که از قرن وسطی به این طرف راجع به مزایا و حقوق اروپائی ها در کشورهای اسلامی تنظیم شده دارای فصول و مواد بوده است، به این جهت به اسم کاپیتولاسیون معروف شده است. چنان که در مورد عثمانی می بینیم، به مجموعه عهدنامه هایی که این کشور از اوائل قرن شانزدهم میلادی تا آغاز قرن بیستم با دول غربی بسته است، عنوان کاپیتولاسیون داده اند... قبل از آن که به بحث در مورد پیدایش کاپیتولاسیون در کشورهای اسلامی، به خصوص عثمانی به عنوان اولین کشور مسلمان پذیرای کاپیتولاسیون، بپردازیم، لازم است وضعیت قضایی اتباع بیگانه را در کشور های اسلامی از دیدگاه دین اسلام مشخص سازیم، از نظر اسلام بیگانگان سه دسته اند:
۱. اهل کتاب
۲. مستامن
۳. کافر حربی
اهل کتاب پیروان ادیان آسمانی را شامل می شوند که دارای کتاب اند. این ها در پناه حکومت اسلامی به شرط پرداخت جزیه می توانند زندگی کنند و از حمایت قانون اسلام برخوردارند.
مستامنان کفاری هستند که دولت اسلامی به آن ها اجازه موقت اقامت به جهت تجارت یا غیره داده است. این گروه تحت این عنوان با کسب اجازه برای مدت معینی سفر می کنند و حقوق و تکالیف خاصی برای آن ها مقرر است.
اما کفار حربی دارای هیچ گونه حقی نیستند.
اگر اختلافی میان مردم اهل کتاب به وجود آید، اسلام با تسامحی که در این دین است، اجازه داده است به محاکم خود مراجعه و طبق حکم آن محاکم عمل کنند. اما اگر اختلاف بین مسلمانان و اهل کتاب یا مستامن باشد، اسلام تنها محاکم مسلمانان را محاکم ذی صلاح می شناسد. زیرا قرآن می فرماید: «لن یجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلا. و هرگز خداوند برای کافرین بر مومنان راهی قرار ندهد». (محمدعلی چلونگر، کاپیتولاسیون در تاریخ ایران، صفحات۹، ۱۱)

پس خداوند تکلیف مسلمین را با اهل کتاب پیشین به روشنی در قرآن معین کرده است: اگر جزیه بپردازند مورد حمایت قوانین اسلامی اند و اگر دشمنی بورزند از همزیستی با مسلمین محروم می شوند. فقیهان و درست از عهد عثمانی و صفویه، باب تازه ای گشوده اند که اهل کتاب در خدمت مسلمین و یا تجاری که به داد و ستد بدون مزاحمت با مسلمین مشغول اند، از امنیت لازم برخوردار خواهند بود، اما هرگز آیه ای در قرآن به مسلمین اجازه نداده است که برای اهل کتاب پیشین و مشرکین کنونی، حقوقی قائل شود که در قوانین کاپیتولاسیون دولت های سرزمین های اسلامی در پنج قرن گذشته دیده شده است.

«دولت عثمانی همزمان با فتح قسطنطنیه مزایایی به بیگانگان و مسیحیان داد که مبنای امتیازات بعدی شد که کاپیتولاسیون را در کشورشان بنیان نهاد. وقتی قسطنطنیه به تصرف سلطان محمد فاتح در آمد وی کلیه نمایندگان کلیسای ارتدکس یونانی و کلیسای ارمنی و بزرگان دین یهود را احضار کرد و به آن ها اعلام نمود که می توانند در آن جا بمانند و کلیه قوانین و مقررات و اصول مذهبی خودشان را به طور آزاد انجام دهند و هیچ کس حق ندارد ممانعتی برای اجرای اصول مذهبی آنها به وجود آورد. سلطان محمد برای نشان دادن اعتقاد خود به این فرمان با رهبران مذهبی در کمال احترام رفتار می نمود. وی همچنین فرمان داد که به جای بطریق سابق که کشته شده بود فرد دیگری را انتخاب نموده و موافق اصولی که امپراتوران سابق در اجرای این کار و تقدیس بطریق معمول می داشتند، رفتار نمایند. سلطان محمد عمارت عالیه را که در شمال کلیسا بود به روسای مذهب ارتدکس واگذار کرد و فرمان داد که کشیشان از مالیات و عوارض دیوانی آزاد و معاف باشند، و مقرر داشت کلیسای آن ها دیگر به مسجد تبدیل نشود و مسیحیان در قواعد شرعی خودشان مثل عقد نکاح و دفن و حقوق مدنی موافق معمول خودشان عمل کنند و اعیاد پاک را یونانیان به همان نحو سابق و با تجملات قبلی انجام دهند و مقرر داشت که جهت انجام جشن مسیحیان به مدت سه شب دروازه هایی را که به محله قالانا باز می شد، نبندند تا آن ها به راحتی رفت و آمد کنند». (محمدعلی چلونگر، کاپیتولاسیون در تاریخ ایران، صفحه ۱۳)

دلایل کافی و شواهد قابل تاییدی در دست است که ثابت می کند ابتدا دولت عثمانی تحمیلات کاپیتولاسیونی را، خلاف قواعد قرآنی، در سرزمین های اسلامی پذیرفته و به آن رسمیت بخشیده است. این خود روشن ترین دلیل بر این مطلب است که آن جا به جایی مسالمت آمیز دولت و امپراتوری بیزانس، با عثمانیان از راه رسیده، یک تعویض همآهنگ شده بوده است، که به شرط امتداد عمر به جزییات آن ورود خواهم کرد.

«اروپاییان در دروان صفویه موفق شدند با دریافت فرمان ها و انعقاد معاهدات، امتیازانی در زمینه های سیاسی و تجاری از پادشاهان صفوی دریافت کنند. حکام ایران از روی بی احتیاطی، امتیازهای گوناگون کاپیتولاسیونی در طی این فرمان ها و معاهدات به دولت های استعمارگر اروپایی دادند که در بعضی موارد با دادن این امتیازات به طور ناآگاهانه در درون مرزهای ایران، حق حاکمیت به اروپاییان داده شد. جنبه های سیاسی و اجتماعی این امتیازات که اروپاییان از ایران گرفتند، بسیار فراتر از جنبه های تجاری آن است. گروه هایی که در دوران صفویه از کشورهای اروپایی به ایران رفت و آمد می کردند و موفق به کسب امتیازات مختلف مذهبی، سیاسی و تجاری شدند عبارتند از :
۱. هیئت های سیاسی، ۲. تجار اروپایی، ۳. هیئت های مذهبی کلیسا...
ورود هیئت های تجاری و سیاسی انگلیس به ایران از زمان شاه طهماسب شروع شد. در سال ۹۷۶ ه.ق هیئتی تجاری از طرف شرکت انگلیسی مسکوی به ایران اعزام شد. این هیئت موفق شد که امتیازاتی از شاه طهماسب بگیرد که اساس قرار دادها و امتیازات بعدی شد. مفاد این امتیازات به قرار ذیل است:
۱- تجار انگلیسی آزادند. به میل خود به گیلان یا هر کجای ایران که بخواهند سفر کنند.
۲- اگر یکی از کشتی های انگلیسی غرق شد، رعایای ایران غرق شدگان را یاری خواهند کرد و جان و مال ایشان را نجات خواهند داد.
۳- اگر یکی از تجار انگلیسی در نقطه ای از ایران فوت کرد حکام ایرانی موظفند اموال او را حفظ نموده به بازرگانان دیگری که آن را مطالبه می کنند، واگذار نمایند.
۴- تجار انگلیسی در انتخاب چاپاداران خود مختارند و هیچ قزلباشی نباید مزاحم آن ها شود. چاپاداران مسئول حفظ مال التجاره و شترانی خواهند بود که به ایشان سپرده می شود.
۵- باربران حق ندارد مقداری بیش از آنچه توافق شده مطالبه کنند.
۶- هرگاه تاجری مایل باشد در محلی اقامت کند می تواند کالاهای خود را نگاه دارد و خدمتکاران خود را جواب گوید.
۷- تجار انگلیسی می توانند برای خود خانه ای در ایران بسازند یا بخرند و کسی نمی باید از مردم ایران مزاحم آن ها شود.
مهمترین فصل در تاریخ مناسبات ایران و غرب، دوران شاه عباس بود. چون در این دوران جهانگردان و سوداگران مشهور متوجه ایران شدند و یک بار دیگر نظر کشورهای اروپایی متوجه اهمیت استقرار روابط تجاری و سیاسی با ایران شد». به موازات ورود این هیئت ها به ایران، شاه عباس هم طی فرمان ها و معاهداتی، امتیازاتی از جمله حق قضاوت کنسولی در ایران را به آن ها داد. با ورود برادران شرلی به ایران شاه عباس در سال ۱۶۰۰ م / ۱۰۰۹ ه ق. به موجب فرمان مخصوصی، حقوق و امتیازات مهمی به تجار اروپایی که مایل به تجارت با ایران بودند، اعطا کرد. از جمله این امتیازات حق قضاوت کنسولی به نفع اتباع انگلیسی در ایران بود. می توان گفت که این فرمان سنگ بنای کاپیتولاسیون در دوره ی صفویه و بعد از آن بود. به دنبال آن پادشاهان دیگر صفویه به تبعیت از شاه عباس چنین امتیازات و حقوقی به بیگانگان دادند و در عرض سیصد سال بعد از آن اتباع خارجی مقیم ایران از این امتیازات کم و بیش استفاده کردند». (محمدعلی چلونگر، کاپیتولاسیون در تاریخ ایران، صفحات ۴۱ به بعد)

حتی قرارداد بالا با تجار انگلستان را نمی توان یک متن کاپیتالسیونی شناخت، زیرا در آن اشاره ای به حقوق قضاوت کنسولی و رفع مزاحمت های قانونی و حقوقی و برقراری محاکم اختصاصی بیرون از قوانین جاری و عمومی برای تجار انگلیسی نشده، که اصلی ترین بند استقرار روابط کاپیتولاسیونی است. بنا بر این برای شناخت گروهی که در عصر صفوی از حقوق کامل کاپیتولاسیونی برخوردار شده اند، به اسناد دیگری روی می کنم.

«قصبه جلفا در ساحل جنوبی زاینده رود به فرمان شاه عباس اول برای سکونت ارامنه ای که در سال ۱۰۱۳ هجری از ارمنستان به اصفهان کوچ داده شده بودند اختصاص داده شده و بر جمعیت آن به تدریج افزوده شد زیرا گروهی از عیسویان دیگر ایران هم از هر فرقه به حکم اشتراک مذهب در جلفا که شهر کوچکی شده بود منزل گزیدند. شاه عباس برای ارامنه جلفا حقوق و امتیازات خاص قائل شده بود چنان که می توانستند برخلاف سایر عیسویان به آزادی خانه و ملک و هر چه بخواهند بخرند و برای خود حاکم و قاضی و کلانتر ارمنی انتخاب کنند و در اجرای مراسم و تشریفات دینی خود آزادی تام داشتند. شاه فرمان داده بود که هیچ مسلمانی در جلفا منزل نکند و هر گاه یکی از مسلمانان نسبت به افراد ارمنی بدرفتاری کند او را به سختی کیفر دهند و همچنین اجازه داده بود که ارمنیان جلفا اعم از زن یا مرد مانند ایرانیان لباس بپوشند و سران آن ها مانند بزرگان و اعیان ایرانی در اسب سواری خود زین و لگام زرین و سیمین به کار برند. در ماه شوال ۱۰۲۸ هجری شاه عباس تمام زمین های کنار زاینده رود را که ارامنه جلفا در آن جا برای خود خانه ساخته بودند و ملک شخصی وی بود به موجب فرمان زیر به ایشان بخشیده است». (لطف الله هنرفر، گنجینه آثار تاریخی اصفهان، ص۵۰۵)

بدون شک این نخستین فرمان قبول قوانین کاپیتالیسیون در ایران است و ذره ای با فرامین کاپیتلاسیونی که در عهد محمد رضا شاه در تفویض حقوق قضاوت کنسولی به اتباع اروپایی و آمریکایی داده شده بود، تفاوت ندارد. چنین گشاده دستی بی نظیر در اعطای اختیارات کامل به یک گروه ارمنی کوچ داده شده، به کلی بی اساس و بدون محمل و مناسبت است، مگر این ارامنه را گروه اصلی از همان تکنوکرات هایی بشناسیم که شاه عباس برای نمایش بزرگ ایجاد زیر بناهای تمدنی در ایران به تخصص آن ها نیاز داشته است.

این نقشه ی اصفهان در عهد شاه عباس اول است که از صفحه ی ۱۵۶ کتاب «روند شکل گیری شهر و مراکز مذهبی در ایران» کار آقای حسین سلطان زاده برداشته ام. اصفهانی که دو محله بیش تر ندارد، حوالی و حواشی و ضمائم میدان نقش جهان، که شاه عباس ساخته است و محله ی بزرگ ارامنه ی جلفا، که باز هم شاه عباس آن ها را برای اجرای طرح های ایران سازی خود به مدد طلبیده و در اصفهان با اختیارات کامل کاپیتالسیونی ساکن کرده است. عجیب این که ارامنه ایران هنوز هم به عنوان تکنسین های ماهر در رده های گوناگون معماری و صنعت شناخته می شوند. آیا با حذف این دو محله چیزی از اصفهان پیش از شاه عباس باقی می ماند و آیا سخن من با این کروکی گواه تازه ای نمی یابد که گفت و گو از تجمعات متمدنانه و سیاست گردانان پرآوازه و صاحب قلمان لطیف گفتار، در ایران پیش از عهد صفویه، توطئه پردازی تاریخی و خام خیالی مغرضانه است؟ (ادامه دارد)     

+ نوشته شده توسط ناصر پورپیرار در سه شنبه بیست و نهم آبان 1386 و ساعت 11:30 | نظر ها در ناریا
ارسال شده در سه شنبه، ۲۹ آبان ماه ۱۳۸۶ ساعت ۱۱:۳۰ توسط naina

ارسال پیام به این نوشته
نام: *
ای میل:
وب سایت:
پیام: *
کد امنیتی: *
عکس جدید
نظر بصورت خصوصی برای نویسنده مطلب ارسال شود
دوست گرامی پیام شما پس از تأیید نویسنده نمایش داده خواهد شد.
 
 

کلیه حقوق مندرجات این صفحه برای وب سایت ` حق و صبر ` naria.asia محفوظ است.

طراحی و راه اندازی،
گروه برنامه نویسی تحت وب بنیان اندیشان