متممی بر یادداشت ایران شناسی بدون دروغ، 102

متممی بر یادداشت

ایران شناسی بی دروغ و بی نقاب، ۱۰۲

به نظر می رسد گروهی از همان ها که غالبا می گویند بحث های تازه گشوده در بنیان تاریخ ایران ارزش علمی لازم را ندارد، که ادای پاسخی را ضرور کند، هر ساعت به این وبلاگ سر می زنند تا نخست آگاهی خود نسبت به تلاطم های تاریخی سرزمین شان را بالا برند و اگر از عهده برآمدند، به عنوان ابراز وجود، در برابر این داده های جدید عرض اندامی کنند.

از مشخص ترین مراکز این بزخوگاه پرادا، یکی هم روزنامه وزین ایران است که همین اواخر بخش عمده ای از مردم وطن اش را سوسک خوانده بود و دائما در پی آن است که بر سر کوه و در اعماق دریایی لنگه کفش پاره و کشتی شکسته و قالیچه پرنده ای بیابد تا هنوز از آب بالا نیاورده و به دست نیامده، کشتی را به امپراتوران اشکانی، لنگه کفش را به کوه نوردان عهد خشایارشا و قالیچه را به سازمان های ایران گردی عهد ساسانی ببخشد! معمول من این بوده است که به چنین تظاهرات آب دوغ خیاری و با دست خالی و از سر ناتوانی اعتنا نکنم، اما متوجه بوده ام که هر زمان که در این وبلاگ یادداشتی قدرتمند و با اسناد مطمئن منتشر می شود، که با باد خود، بخش دیگری از دروغ های موجود در باب تاریخ ایران را می روبد، دفاتر محلی روزنامه ی ایران به سرعت ماموریت می گیرند که مطلبی در رد آن سر هم بندی کنند. چنان که در کم تر از یک هفته پس از نصب یادداشت ۱۰۲، که در آن با قراین محکم معلوم کرده بودم که بقایای معبد خورهه در اطراف قم، بر اساس نقش هلنیستی سر ستون آن، یک معبد یونانی است، مقاله ای آورده، بدون امضاء، با این ادعا که آن جا، بزرگ ترین آتشکده زردشتیان جهان بوده است!!!

«یکی از مهم ترین آثار به جا مانده از دوران باستان، در سرزمین کهن ایران، در نیمور محلات در استان مرکزی واقع شده است. عظمت بنا به حدی است که قطعا جزو برترین آتشکده های زردشتیان جهان به شمار می رود». (روزنامه ایران، یک شنبه ۲۹ مهر ۸۶، ص ۱۱)

حالا اگر بپرسیم این معبد عظیم ذوذنقه ای چه مساحتی داشته، چند سطر بعد معلوم مان می شود که بزرگ تر از یک آپارتمان پانصد متری نیست که گویی سفارش ساخت آن را کدخدایی از امرای دهات پشت کوه داده است!!!

«مورخان بنای این آتشکده را متعلق به دوران ساسانیان دانسته و معتقدند که بر مبنای شواهد و قرائن تا قرن چهارم هجری سالم بوده است. حکیم محمد تقی خان در کتاب گنج دانش درباره ی بنای آتشکده آورده است که: "گویند جاسب، از بناهای یکی از امرای عسکریه همای دختر بهمن بن اسفندیار مشهور به نیمور است و این امیر در نراق و دلیجان و دهات پشت گدار حکومت داشته و امیر مذکور آتشکده ای در ۲ فرسخی نیمور در کوه آتش کوه ساخته است». (روزنامه ایران، یک شنبه ۲۹ مهر ۸۶، ص ۱۱)

این اطلاعات فوق دقیق تاریخی، فقط به کار کوبیدن بر فرق کسانی می آید که دائما غرغره و قرقر کرده اند که اعراب در حمله به ایران، زردشتیان را آواره، کتاب های شان را پاره و معابدشان را تخریب کرده اند و اگر در این جا و از زبان محققان روزنامه ی ایران می خوانیم که این اصطلاحا آتشکده ی خورهه تا قرن چهارم هجری سالم و دایر بوده، احتمالا از این باب است که اطلاعات معبد شناسان سپاه عرب از مطلب نویسان روزنامه ی ایران بیش تر بوده و با نگاه به نقش سر ستون های معبد خورهه دریافته اند که با یک عبادتگاه هلنی سر و کار دارند، نه آتشکده ی زردشتی!!! با این همه مقاله ی روزنامه ی ایران برای من سود ویژه ای نیز داشته است، و آن نقش واضح تری از سر ستون هلنی بر زمین افتاده ای است که در تصویر یادداشت ۱۰۲ این وبلاگ چندان واضح نبود.       

 

حالا بقایای این سرستون زمین افتاده ی خورهه در اطراف قم را با نقوش سرستون های معابد هلنی و از جمله نقش آن تمبر یاد بود معبد آتنا در نزدیکی آکروپلیس مقایسه و ملاحظه کنید که ساسانیان معرفی شده در روزنامه  ایران، تا چه اندازه پیرو هلنیسم بوده اند؟!!!

+ نوشته شده توسط ناصر پورپیرار در دوشنبه سی ام مهر 1386 و ساعت 15:0 | نظرها در ناریا
ارسال شده در دوشنبه، ۳۰ مهر ماه ۱۳۸۶ ساعت ۱۵:۰۰ توسط naina

ارسال پیام به این نوشته
نام: *
ای میل:
وب سایت:
پیام: *
کد امنیتی: *
عکس جدید
نظر بصورت خصوصی برای نویسنده مطلب ارسال شود
دوست گرامی پیام شما پس از تأیید نویسنده نمایش داده خواهد شد.
نویسنده : حسن
دوشنبه، ۰۲ بهمن ماه ۱۳۹۱ ساعت ۱۲:۴۱
 
عکس رو نمایش نمیده

 
 
 

کلیه حقوق مندرجات این صفحه برای وب سایت ` حق و صبر ` naria.asia محفوظ است.

طراحی و راه اندازی،
گروه برنامه نویسی تحت وب بنیان اندیشان